آتنا غلام نیارمی *

گونه شناسی نظریه جامعه شناسی تاریخیسی و سومین نشست گروه جامعه شناسی تاریخی با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و مردم نامه روز شنبه 7 اسفند 1395 با عنوان «گونه شناسی نظریه های جامعه شناسی تاریخی ایران» با حضور دکتر داریوش رحمانیان، دکتر شروین وکیلی، دکتر هاشم آقاجری و مصطفی عبدی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.

در ابتدای نشست دکتر آقاجری به تبیین رهیافت‌های موجود در جامعه‌شناسی تاریخی ایران پرداخته و از ده رهیافت موجود نام برد. او گفت: این رهیافت ها عبارتند از؛ 1-رهیافت مارکسیستی که متعلق به مارکسیسم روسی است و در ایران به آثار حزب توده و جریان چپ باز می گردد. 2- رهیافت خاص گرایانی که بستر آن در ایران پس از سال 1320با تئوری شیوه تولید آسیایی مطرح گردید. 3- رهیافت ماکس وبری که مقایسه ای بین پاتریمونیالیزم ایران و فئودالیسم اروپا بوده است. 4- رهیافت الهام گرفته از مارکسیسم آلتوسری که می کوشد اشکالات رهیافت های دیگر را برطرف نماید و در آثار عباس ولی قابل مشاهده است. 5-رهیافت الهام گرفته از کوشش‌های والرشتاین که تلفیقی از جهان نظام و شیوه تولید داخلی و مکتب وابستگی آندره می باشد.6-رهیافت کارکردگرایانه تحت تأثیر جامعه شناسی پارسونز.7-رهیافت ساخت یابی گیدنزی. 8-رهیافت بوردیویی که غلبه بر دوگانگی ساختارو Agent است. 9-رهیافت تد اسکاچ پل 10-رهیافت میشل فوکویی.

 دکتر آقاجری ادامه داد: برای مطالعه جامعه شناختی تاریخ ایران می توان از رهیافت دیگری بهره برد که با مطالعه و بررسی آثار و اندیشه شریعتی به دست می آید که سعی دارد تاریخ را در پرتو نوعی ائتلاف سه گانه قدرت، ایدئولوژی و سرمایه صورت بندی نماید و رابطه آن را با جامعه مطرح نماید.

پس از آن مصطفی عبدی به گونه شناسی نظریه های جامعه شناسی تاریخی ایران در سه پارادایم ایران شناسی فئودالی، آسیایی و به اصطلاح پسامدرن پرداخت و گفت: در نظام فئودالی، رعیت بخشی از زمین بود که همراه با آن خرید و فروش می شد. اما در تاریخ ایران مصادیق این مسأله وجود ندارد. پس ایران شناسان آسیایی همچون اشرف و کاتوزیان با نقد این پیش فرض‌های پارادایم فئودالی مهمترین پیش فرض خود را در روایتگری تاریخ اجتماعی ایران که به مثابه عنصری بنیادین مفصل بندی صورت بندی‌های تاریخی-اجتماعی را تعیین می کند، بیان می کنند. مهمترین پیش فرض این محققین، وجود دولت استبدادی است که قدرت خودکامه از مشخصات اصلی آن است و این نوع خودکامگی متفاوت از دولت‌های استبدادی تاریخ اروپای غربی است. کاتوزیان در این مسیر ابتدا با نقد نظریه ویتفوگل در خصوص نحوه شکل گیری دولت مستبد شرقی سعی کرده تا نشان دهد که نظریه او نظریه ای بدیل بوده و اتفاقا بیشتر با تاریخ ایران مطابقت دارد.

پس از آن دکتر وکیلی سخنان خود را با بیان دلایل ویژه بودن تاریخ ایران آغاز نمود و افزود: این دلایل عبارتند از: 1-تاریخ ایران، تاریخی کهن، طولانی و پیوسته است. به لحاظ مکانی و جغرافیایی نیز کهن بوده و قدمت دارد. پس با یک پیکره بزرگ تاریخمند روبرو هستیم.2-وجود متون قدیمی در حوزه تاریخ تمدن ایران زمین.3-وجود یک نظام اجتماعی بسیار پیچیده که در طول چند قرن ایران را به بزرگترین دولت جهان تبدیل کرده است. بخش عمده تاریخ در حوزه‌های تمدنی باید نگریسته شود. وقتی درباره جامعه شناسی تاریخی سخن می گوییم ابتدا باید نظریه های تاریخی را برای رسیدن به رویکردی جامعه شناختی بررسی کنیم. بررسی تاریخ ایران با چند سرمشق از جمله انگلیسی، آلمانی و روسی صورت گرفته که سرمشق سوم بیشترین تأثیر را بر نگرش ایرانیان به تاریخ داشته است. بهتر است سرمشق‌های نوین مثل جدل مورخان را نیز مطالعه کرد.

او برای حصول نگرش جامعه‌شناسی تاریخی پیشنهاداتی از جمله خواندن منابع تاریخی دقیق داخلی و خارجی، مفهوم سازی براساس منابع، داشتن رویکرد سیستمی و میان رشته ای برای فهم بهتر تاریخ ایران، توجه به مفاهیم دوقطبی در ایران، پرسیدن پرسش‌های دقیق برای رسیدن به پاسخ های صحیح تاریخی را مطرح نمود.

در ادامه دکتر رحمانیان با این پرسش بحث خود را آغاز کرد که آیا ما در ایران جامعه شناسی تاریخی داریم یا خیر؟. او گفت: مفاهیم تاریخی ما یکسره از مفاهیم غربی و از دل نظریه های غربی استخراج شده است. تاریخ جامعه شناسی تاریخی ما در واقع تاریخ عدمی و تقلیدی است. نیم بند مانده و گاهی در ایران کاربرد نداشته است. جامعه شناسی تاریخی و مسأله شدن آن در ایران از نیمه های دهه 1340 آغاز شد و احمد اشرف اولین کسی بود که جامعه شناسی تاریخی را در ایران معرفی کرده و به صورت تعمیمی با جامعه ایران برخورد می کند. او با رویکردی ترکیبی از مارکس، وبر و ابن خلدون می خواهد نظریه ای برای تحلیل جامعه ایران بسازد و معتقد است: نظام فئودالی، ملوک الطوایفی و آسیایی سه مدل نظام اجتماعی بوده که در ایران ظهور یافتند و البته نظام غالب نظام آسیایی بوده است.

دکتر عبداللهیان نیز درباره فعالیت هایشان در حوزه جامعه شناسی تاریخی سخن گفت و به دلایل عقب افتادگی ساختارهای کشاورزی درایران پرداخت. او خاطر نشان کرد: دورویکرد در جامعه شناسی تاریخی ایران مطرح بوده که یکی رویکرد مارکسیستی داخلی و دیگری توسعه گرایی غربی است که دلیل توسعه نیافتگی ساختارهای کشاورزی درایران به هیچکدام از این رویکردها ارتباطی ندارد و باید به خود تاریخ ایران در آن توجه کرد.

این نشست با پرسش های حضار و پاسخ های سخنرانان پایان یافت.

 

*تهیه و تنظیم گزارش