سیاستهای حمایتی گروههای آسیبپذیر1در جلسه ای که توسط حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه شناسی ایران در تاریخ 25 بهمن ماه 1395 در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران، با حضور دکتر سیاوش شهریور(مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری ایران) دکتر محمد امین قانعی راد(عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور) و دکترنیره توکلی (جامعه شناس و مدرس دانشگاه) برگزار شد، ابعاد مسئله عقیم سازی و سیاست های جایگزین حمایتی توسط متخصصان این حوزه مورد بررسی و بحث قرار گرفت.

دکتر سیاوش شهریور گفت: هیچ قانونی در کشور از عقیم سازی حمایت نکرده و نمی کند. صحبت های خانم مولاوردی بر این واقعیت تاکید دارد که در ایران زنانی حضور دارند که مبتلا به اعتیاد بوده و بالای 20 درصد ایشان مبتلا به نیز ایدز می باشند. این زنان علاوه براعتیاد، گاهی روسپی هم می باشند. این روابط  و مراقبت هایی که صورت نمی گیرد منجر به فرزند آوری‌هایی می شود که در آینده هزینه آور است. لاجرم این افراد با رضایت شخصی خود می توانند وارد جریان عقیم سازی شوند. زنان مبتلابه اعتیاد و امثال ایشان را در مراکز مختلف سازمان دهی کردیم. معتقدم یک نظام اجتماعی باید باشد که برای زنان بی سرپرست اقدامات حمایتی انجام دهد و بدین ترتیب جامعه به سمت عدالت احتماعی سوق پیدا کند .آسیب اجتماعی امری نیست که بتوان با آن شوخی کرد. ما دارای یک جامعه در حال گذار هستیم که این جامعه بحران های خاص خود را دارد. ما دچار یک پارادوکس هستیم. یک تضاد ما بین جهانی که در آن زندگی می کنیم و جهانی که در آن می اندیشیم، بستری که در آن زندگی می کنیم و بستری که در آن می اندیشیم وجود دارد. به بیانی دیگر ما مدرن می اندیشیم اما در جامعه ای سنتی زندگی می کنیم. بسیاری از گزاره های ما، ذهنی هستند که ما به آنها فکر می کنیم و باورشان داریم اما نمی توانیم از آنها عملا استفاده کنیم و یا به آنها عمل کنیم.

دکتر نیره توکلی صحبت های خود را با سوالی از دکتر شهریور شروع کرد و گفت:«ما در جامعه شاهد سست شدن پیوند های اخلاقی هستیم اما به علت این امر نیست که در جامعه شاهد گورخوابان و زنان خیابانی هستیم. ما در کشوری زندگی می کنیم که برای زنان تصمیم می گیرند. اما در این میان حرفی از بیان مسائل از زبان زنان جامعه و دخیل بودن آنان در کارشناسی این امور نیست. روزی صحبت از تنطیم خانواده می شود و در روز دیگری صحبت از کمبود جمعیت می شود و زنان باید باردار شوند. باز می گردم به سوال اولم این ترمیم سستی اخلاق از کجا باید شروع شود؟ در مبلمان شهری جایگاه زنان در کجاست؟ بی اخلاقی در دید من از جایی شروع می شود که جایگاهی برای افرادی که برایشان تصمیمات عمده گرفته می شود در نطر گرفته نمی شود و بی اخلاقی در اینجاست که شروع می شود. ما به جای داشتن یک دید اخلاق مدارانه در حل این مشکل باید به دنبال یک نگاه ساختاری باشیم. گرفتن انگشت اشاره بی اخلاقی به سمت زنان آسیب دیده کمکی به حل موضوع نمی کند».

سیاستهای حمایتی گروههای آسیب پذیر2او در مورد عقیم سازی زنان آسیب دیده اجتماعی گفت:«عقیم سازی ایشان باید با رضایت خودشان باشد اما نه تنها به خاطر هزینه آور بودن فرزند آوری آنان بلکه به علت حمایت از خود آنها و این حمایت‍ها باید ادامه دار و در سطح امکانات شهری، و هم در سطح امکانات پزشکی درمورد حفاظت و مراقبت از خود و... باشد نه موردی و فقط با چنین اقداماتی. بار دیگر تکرار میکنم که جریان عقیم سازی باید با رضایت خود فرد باشد و نه به این صورت که برای او تصمیم گرفته شود. همان طور که روزی فرزند کمتر و روزی دیگر فرزند بیشتر شعار شود. ما خیلی کمتر می بینیم که در سطح کلان برای تصمیم گیری زنان از خود ایشان نظرخواهی شود و در حقیقت غالبا خود زنان نادیده گرفته می شوند. بهتر آن است که تصمیم گیری در حوزه زنان را به خود ایشان واگذار کنند».

دکتر محمد امین قانعی راد با تاکید بر سخنان نیره توکلی گفت:«آنچه بر مسایل  آسیب های اجتماعی حاکم است بحث اخلاقی است. زمانی که ما از زنان آسیب دیده اجتماعی با نام گناهکار، مجرم، برهم زننده اخلاقی اجتماعی و غیره یاد می کنیم و معتقدیم که باید به سزای اعمال خود برسند؛ تمامی این ها به سوی مسائل اخلاقی سوق دارد و اشاره به این دارد که آیا می توان در این نظام اخلاقی عملی را انجام داد؟ آیا می توان این چارچوب های اخلاقی را شکست؟ زمانی که از مدخل اخلاق وارد این حوزه می شویم، در نهایت اقدامی صورت می گیرد که تاکید بر امر آموزش داشته باشد و یا صدا و سیما از طریق روحانیون محترم دعوت به اخلاق می کند!».

وی ادامه داد:«باید ذی نفعان در تصمیم گیری زنان مهم شمرده شوند و در تصمیم گیری ها دخیل باشند. ما 4گفتمان به بن بست خورده در جامعه داریم که عبارتند از: 1- گفتمان روان شناسانه2-گفتمان اخلاقی3-گفتمان حقوقی4-گفتمان پزشکی. این چهار گفتمان خود باعث باز تولید آسیب اجتماعی شده اند و جایگاه جامعه شناسی در حل این مسئله مهم خالی ست.  نه تنها بحث عقیم سازی بلکه تمامی مشکلات اجتماعی باید از دید جامعه شناسانه نقد و بررسی شوند. زنان آسیب دیده ای که در بحث عقیم سازی مطرح شدند افرادی بودند که مشکلات عدیده ای داشتند. اعتیاد، کارتون خوابی و تن فروشی که منجر به تولید نوزادانی می شد. کودکانی که به احتمال زیاد مبتلا به ایدز هستند و اگر به فروش برسند مشکلات عدیده ای در آینده خواهند داشت. بحثی که در این میان مطرح شد این بود که آیا دولت حق عقیم سازی ایشان را دارد یا خیر؟ نظرات مخالف و موافق بیان شد که مستدل نبودند. من تلاش می کنم تا این نظرات را صورت بندی کنم. استدلال موافقان می تواند این باشد که به علت حقوق جامعه و حفظ آن، دولت این حق را دارد که ایشان را عقیم سازد. مخالفان نیز از لحاظ نادیده گرفتن حقوق بشر و حقوق فردی وارد مسئله می شوند. در خود غرب نیز حقوق جمعی به واسطه حقوق فردی محدود می شود. بسیاری از زنان به دلایل پزشکی باردار نمی شوند.

سیاستهای حمایتی گروههای آسیب پذیر3وی در ادامه پیشنهاد داد: که به طور موقت این زنان از بارداری باز داشته شوند و پس از برنامه ریزی و تلاش برای بهبود آنها، دریافت حمایت‌های دوباره برای ایجاد امکان فرزندآوری ایشان مقرر شود.

قانعی راد در بخش پایانی بحث خود تاکید کرد: دولتی که تنها با سیستم زور و فشار وارد عمل شود و رویکرد حمایتی نداشته باشد نمی تواند بهبودی در امور ایجاد کند.