(به مناسبت روز جهانی سالمندی)

عالیه شکربیگی*

دکتر شکربیگیدر جهانی زندگی می کنیم که به دلیل پیشرفت در بهداشت و کیفیت سبد تغذیه خانواده و استفاده از ساز و کارهای سلامتی در زندگی انسان، دوران سالمندی به منزله تولدی دوباره برای او تعریف شده است.سالمندی سرنوشت مشترک همگانی است که پیش روی همه انسانها قرار دارد ودر واقع سالمندی یکی از مراحل رشد انسان است، گرچه برخی آن را پایان زندگی می دانند، خود یکی از مراحل زندگی است و به عنوان یک روند طبیعی گذر عمر و زندگی مطرح می شود.مطالعات انجام شده در زمینه سالمندی و همچنین آمار و ارقام اعلام شده توسط سازمان بهداشت جهانی و سایر مراجع ذیصلاح، نشان از سرعت پیشرفت روند سالمندی و افزایش سالمندان در جهان، به خصوص در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دارد.

توسعه اجتماعي -اقتصادي در جهان منجر به بهبود شرايط زيستي، بهداشتي و افزايش اميد زندگي شده است. اين فرايند اگر با كاهش زاد و ولد همراه باشد، تغيير ساختار سني جمعيت را در پي دارد به طوري كه وزن جمعيت را از گروه‌هاي سني جوان به گروه‌هاي سني بالا منتقل مي نمايد طبق پيش بيني‌هاي انجام شده، تا سال 2050، جمعيت 11 ميليارد نفر، گروه سني 65 سال به بالا از 600 ميليون نفر به بيش از 4 میلیارد نفر خواهد رسيد. يعني شاخص سالمندي جهان از 24 نفر که در سال 1950 به 33 نفر در سال 2000 رسيده است، به 101 نفر در سال 2050 افز ايش خواهد يافت، پيامد اين واقعيت، مسائل و مشكلات سالمندي است كه ابتدا در كشورهاي پيشرفته و به تدريج در ساير كشورها عينيت يافته و مي يابد و توجه به سالمندی، فرایند و پیامدهای آن برای سالمندان و جوامع ضروری است.

به هرحال، با مسن شدن جمعیت، بار مضاعف بیماریها و افزایش خطر ناتوانی، منجر به توسعه بیماریهای مزمن و در نتیجه افزایش هزینه ها و افت سطح کیفی زندگی می گردد.

در این راستا، سلامت سالمندان يكي از مسائل و مشكلات بهداشتي در اكثر جوامع است و مقابله با اين مشكلات، نيازمند سياستگذاري و برنامه ريزي‌هاي دقيق و صحيح مي باشد. مسلماً اگر كشورها دراين زمينه برنامه نداشته باشند با مشکلات زیادی مواجه خواهند بود. این مشکلات نه تنها زندگي سالمندان را تحت تاثير قرار مي دهد و باعث از دست رفتن استقلال آنها وعوارض جسماني، رواني اجتماعي و اقتصادي مي گردد بلكه تاثيرات مهمي روي سيستم‌هاي بهداشتي و درماني جامعه مي گذارد و منجر به صرف هزینه‌های انسانی و اجتماعی کلانی می گردد و منابعی را به صورت نامتناسب جذب می نماید که می‌توانست این اعتبارات برای رفع ساير مشکلات بهداشتی جامعه مورد استفاده قرار گیرد.

در حال حاضر کشور ایران نیز مرحله انتقال ساختار سنی جمعیت از جوانی به سالخوردگی را تجربه می کند.

در ایران نیز به مدد افزایش شاخص‌های بهداشتی و درمانی، اقتصادی و اجتماعی هم اینک شاخص امید زندگی به 74 سال رسیده و پیش بینی می شود جمعیت بالای 60 سال ایران در سال 2021 به بیش از 10 % جمعیت کل کشور و در سال 2050 به بیش از 20 % این جمعیت بالغ شود. نگاهی به روند افزایش جمعیت سالمندی در ایران در سالیان اخیر نشانگر این مطلب است که در سال 1335 که جمعیت بالای 60 سال تنها 3.2 % جمعیت کشور را تشکیل می داد در آخرین سرشماری سال 1385 حدود 7% جمعیت 70 میلیون نفری را سالمندان بالای 60 سال تشکیل می دهند (حدود 5 میلیون نفر) که پیش بینی می شود تا سال 2020 میلادی به حدود 10 میلیون نفر برسد.

برآوردهای سازمان ملل حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت سالمندان کشور ایران به بیش از ۲۶ میلیون افزایش می یابد. شدت سالمندی جمعیت کشور ایران از سال ۱۴۱۵ به بعد خودنمائی خواهد کرد. در این مورد افزایش نسبت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر از حدود 7 درصد در حال حاضر، به ۱۴ % در سال ۱۴۱۵ و ۲۲ % در سال ۱۴۲۵ خواهد رسید.

سالمند شدن جمعیت در ایران یکی از اساسی‌ترین چالش‌های نظام تامین اجتماعی در آینده است، به طوری که با سالخورده شدن جمعیت، بار مالی آن بر این نظام‌ها نیز افزون‌تر شده و بایستی برای آن تدبیری جدی اندیشیده شود. (گزارش سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385).

در این رابطه نگاهی به منشور حقوق سالمندان در جهان می اندازیم:

ماده 1)حق زندگی، آزادی محل زندگی) خانواده و دیگر مداخله‌کنندگان درمانگر باید حق سالمند را در انتخاب محل زندگی رعایت نمایند. سالمند را باید از خطرات احتمالی هر موقعیت آگاه کرد.

ماده 2) مناسب‌سازی محیط زندگی با نیازهای فرد سالمند) محیط زندگی سالمند باید با نیازهای خاص وی مطابقت داشته باشد. در صورت کاهش استقلال فرد سالمند به هر دلیلی وی می‌تواند در منزل دوم خویش تحت مراقبتهای ویژه بخش‌های دولتی یا غیردولتی قرار گیرد. ارتقاء کیفیت زندگی و آسایش جسم و روح سالمند باید هدف نهایی پروژه خدمت‌رسانی باشد. سالمند ضمن برخورداری از فضای خصوصی و اجتماعی ویژه، می‌بایست در مراکز درمانی و توانبخشی مدنظر قرار گیرد.

ماده 3) زندگی اجتماعی علی‌رغم محدودیت‌های مشارکت سالمند) آزادی عمل در برقراری ارتباط حق مسلم سالمند است. خدمات اجتماعی می‌بایست با توجه به شرایط دوران سالمندی متناسب سازی شود. سالمندان باید از حقوق فردی و اجتماعی خود مطلع شوند.

ماده 4) حضور و نقش فعال اطرافیان) حفظ روابط اجتماعی با خانواده و دوستان حق طبیعی سالمندان است. تقویت نقش مهم خانواده در ارائه حمایت‌های اجتماعی می‌بایست مدنظر قرار گیرد. در صورت عدم وجود نزدیکان حمایت گر این نقش به عهده مراکز توانبخشی و درمانی سالمندان و داوطلبان می‌باشد.

ماده 5) درآمد و دارایی) سالمند مالک تمامی درآمدها و دارایی‌های خود می‌باشد. دارایی فرد سالمند در صورت وابستگی روانی و جسمی وی از سوی قانون مورد محافظت قرار گیرد. در صورتی که درآمد و توانایی مالی سالمند کفایت رفع نیازهای او را نکند باید از حمایت رفاهی قانونی بهره‌مند شود.

ماده 6) ارج نهادن به فعالیتهای سالمند) حفظ و نگهداری توانایی‌های انجام فعالیتها تا حد امکان. سالمندان با سطح شناختی پایین نیز نیاز به ابراز وجود دارند. مشارکت فعال سالمندان از احساس پوچی و بی‌ارزشی آنان پیشگیری می‌کند.

ماده 7) آزادی انجام فعالیت‌های مذهبی) مراکز خاص سالمندان باید محلی برای ادای مراسم مذهبی داشته باشد. حفظ و تکریم سالمند با هر دین و مذهب. رعایت و حفظ اصول مذهبی مورد قبول فرد سالمند.

ماده 8)حفظ استقلال سالمند) پیشگیری از وابستگی سالمند توسط مراکز سالمندی و خانواده حق مسلم اوست. خانواده و مراکز سالمندی باید مجهز به دستورالعمل‌های پیشگیری از وابستگی جسمی و روانی سالمندان باشند.

ماده 9) حق بهره‌مندی از مراقبت) سالمند مثل هر گروه سنی دیگر باید دسترسی به مراقبت‌های خاص داشته باشد که این مراقبت شامل تمامی خدمات پزشکی و توانبخشی لازم می‌باشد. تجهیز مؤسسات توانبخشی و بیمارستانها با نیازهای خاص سالمند از وظایف دولت است.

ماده 10)حق بهره‌مندی از مراقبین آموزش دیده) وجود آموزش خاص در رشته سالمندشناسی و طب سالمندی برای مراقبین اساسی است. بهره‌مندی تمامی پرسنل مراقب از حمایتهای روانی در مراکز سالمندی.

ماده 11) رعایت شرایط جسمی و روحی در مراحل آخر زندگی سالمند) مراقبت دقیق از دردهای جسمی و تالمات روحی در مراحل آخر زندگی سالمند و حمایت از خانواده وی وظیفه نظام‌های حمایتی است. تمامی مراقبین باید از اصول ارتباطی در مورد مراحل آخر زندگی و مرگ سالمند مطلع باشند. (http://www. uplooder. net)

با مطالعه منشور فوق اولین سوالی که برای خواننده ممکن است پیش آید، کدامیک از موارد زیر در ایران در رویارویی با مسائل سالمندان، عملیاتی شده است؟

که باید گفت: موارد صورت گرفته بسیار محدود است و سالمندان در ایران در جدیدترین تحقیقی که (به عنوان استاد مشاور در این پایان نامه حضور داشتم) وتوسط خانم طاهره کیذقان صورت گرفته است، جایگاه آنان در خانواده تابع گونه شناسی زیر است:

1-      محوری

2-      حاشیه ای

3-      پیرامونی

4-      گمنام که (جدیدترین گونه شناسی سالمندی) در ایران می‌باشد وچشم داشت‌های سالمندی از دیگر حیطه‌های قابل توجه در پژوهش، انتظاراتی بود که سالمندان در سه سطح " انتظارات از جامعه" ، " انتظارات از خانواده" و "انتظار از مراکز نگهداری" در گفتگوهای خود طرح کرده‌اند هرکدام از این مضامین خود در مقوله‌هایی بروز یافته است که در ادامه آمده است.

الف-یکی از مضامینی که در حیطه " انتظارات سالمندی" بروز کرد، مفهوم "انتظار از جامعه و دولت" بود که بعضی از سالمندان معتقد بودند که جامعه و دولت باید در زمینه‌های " امکانات رفاهی و معیشت"، " رفع نیازهای بهداشتی و سلامت" و نیز" حفظ حرمت اجتماعی " سالمندان هم در قانون گذاری و هم در اجرای قانون بیشتر تلاش کنند زیرا که در حوزه سالمندان کم کاری‌های سیاستگذاران و مجریان این سیاست‌ها به چشم می آید.

ب-یکی دیگر از مضامینی که در مورد "انتظارات سالمندی" بروز کرد، مفهوم "انتظار از خانواده" بود که بیشتر سالمندان معتقد بودند که خانواده‌ها و جوانان باید علاوه بر "حرمت بیشتر سالمندان" بتوانند نیازهای سالمندان را "درک" کنند و با آنها همدلی کنند و حتی الامکان آنها را نزد خود نگهدارند.

پ-یکی دیگر از مضامینی که در حیطه "چشم داشت های سالمندی" بروز کرد، مفهوم "انتظار از خانه‌های سالمندان" بود که به مواردی چون "خوش رفتاری با سالمند" و "امکانات بیشتر زندگی" اشاره شد. سالمندان انتظار دارند که مددکاران و مسئولان این مراکز رفتار بهتری با سالمندان داشته باشند و در مواجهه با آنها صبورتر باشند و نیز از نظر "امکانات زندگی" بیشتر به سالمندان توجه کنند. مثلا وسایل ورزشی و تفریحی بهتری فراهم کنند(بر گرفته از پایان نامه دکتری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، طاهره کیذقان، شهریور ماه 1395).

درپایان بحثم را با این صحبت به پایان می برم :

"خوب است مسئولان دست اندرکار سالمندی در ایران، سری به دانشگاه‌های مختلف، علی‌الخصوص به تحقیقات صورت گرفته در مقطع دکتری بزنند و از نتایج کاربردی این تحقیقات که بدون هیچ چشمداشت مالی در اختیار آنان قرار می گیرد، در امر سیاستگذاری در سطوح کلان، میانه و خرد استفاده نمایند". چرا که امروز سالمندی به منزله تولدی دوباره برای ورود انسان در این چرخه زندگی تعریف شده است و سالمندان به جای انتظار مرگ، نیازمند همدلی و همراهی و فراهم ساختن امکانات زندگی در این برهه ازحیات برای تبدیل سالمندی منفعل و خنثی به سالمندی پویا را دارند.

 

*مدیرگروه علمی-تخصصی جامعه‌شناسی خانواده