*پيام روشن فکر

فریبرز رئیس‌دانا؛ «فیلسوف زندگی توده‌ها» و از اعضای افتخاری انجمن جامعه‌شناسی ايران در 26 اسفند 1398 درگذشت. اين يادداشت نگاهی است گذرا به زندگی و آثار علمی او.

دکتر فریبرز رئیس دانا 28اسفند98

زمينه و خاستگاه اجتماعی

فریبرز رئیس‌دانا در 29 دي‌ماه 1323در تهران زاده شد. در دبستان مولوی در محله‌ی شاپور و بعدتر در دبیرستان حکیم نظامی در خانی‌آباد درس خواند. زادگاه خانواده‌گی‌اش اما ابراهيم آباد، روستایی از توابعبخش رامندشهرستان بوئین‌زهرا در استان قزوین بود. جایی که به گفته خودش تابستان‌های دوران کودکی را در آنجا سپری می‌کرد و پدرش یکی از خرده مالکان‌اش بود. جایی که بعدها زمين‌های پدر را به کشاورزان بخشيد و وصيت کرد که در آن به خاک سپرده شود. درهمين روستا بود که اولين مشاهدات و سوالات او از نابرابری (شهر و روستا) شکل گرفت. موقعيت طبقاتی خانزاده‌ای که در خانه‌ی آجری اقامت داشت و حمام روستا برایش قرق می‌شد درمقايسه با وضعيت معيشتی روستاییان در خانه‌های کاه‌گلی تاثيری در همان دوران کودکی بر او گذاشت که بعدها درباره‌اش می گوید:«از اين اختلاف پتانسيل اجتماعی، ناخواسته نيرویی عظيم ذخيره می‌کردم تا نوبت به پاسخ فراخوان‌های سیاسی زمانه‌ام برسد»1.

زمانه‌اش دوران ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد بود و پاسخ‌اش به فراخوان‌های سیاسی، پیوستن به سازمان جوانان جبهه ملی ایران. چند بازداشت زودهنگام تجارب آغازين جامعه‌پذيری سياسی او را رقم زد و علاقه‌ی او به مصدق را شکل داد که تا پايان عمر همچنان باقی ماند. بعدها در دفتر شعری که با عنوان «یادی از خیالی» در ۱۳۸۶ از او منتشر شد 2، درشعر اول که سروده‌ای مربوط به همان سالهاست(1345) و با نام «قطعه‌ای آرام، از درون بی‌تاب» و به یاد محمد مصدق سروده شده، می‌خوانیم:

«به خامشی‌های صداشکن/ پاسخ سرشت آدمی به خصم مردمی/ فرمان به جوخه‌ها/ ناله، سکوت/ گلوله، خون، مسگرآباد/ سنگ خانه‌های سرد/ اریکه‌ها گشوده به فرومایگان/ انتظار، ابتذال/ در پی، پیر پیام‌گوی تنها، خفته به کوتوالی/ ایستاده در نهان زمان‌ها/ از سپیده قیام تا صبح آگاهی و تا ظهر آتش زن/ تا به عصر رخوت، تا شب خاموشی و زآن جا تا صبح صادق فردا/ قلعه‌ای، دژ صباحی و پاسداران خاموش و درخشنی/ صداهای درنامده/ نگاه‌های زیرک مقاومت/ و ناگاه، باز آژنگ خروشانی/ هر فصل آن باز ستیز/ باز ستیز.»

پس از دبيرستان او در رشته‌ی اقتصاد در دانشگاه ملی(شهيد بهشتی کنونی) مشغول به تحصيل شد و سپس فوق ليسانس‌اش (با گرايش اقتصادسنجی) را نیز از همان دانشگاه گرفت. پس از فارغ‌التحصیلی مدتی به عنوان مربی آموزشی به استخدام دانشگاه ملی درآمد و در چند جای دیگر هم به کار تدریس دانشگاهی مشغول شد.

به تدريج با تغيير رويکردهای جبهه‌ی ملی، ارتباطات جديدی که او پیدا کرده بود و تحولات فکری‌اش، گرايش او از جبهه‌ی ملی به سمت جريان‌های چپ تغيير کرد. ارتباط با افرادی چون احمد جلیل افشار‌‌، ابوالحسین ضیا ظریفی و بعد‌تر بیژن جزنی و فضای دانشگاهی که در ايران و بعدتر در خارج از ايران تجربه کرد نقش مهمی در تقويت این گرایش در او داشت.

فعاليت‌های سياسی او در آن دوران با برخورد ساواک مواجه شد. ساواک او را برای مدتی دستگير و بعد به گفته خودش احتمالا برای ردگيری رفقايش آزاد کرد. در این رابطه می گوید: «بالاخره اين «استاد جوان» را آزاد کردند تا تحت‌الحفظ افراد مورد نظر را دستگیر کنند. من پیش از آن تدارک و فرصت فکر داشتم. گریختم. پاسپورت جعلی داشتم به آلمان‌، ترکیه‌‌، بیروت و بلغارستان رفتم و در انتها به انگلستان استعماری!» 3.

در انگلیس او دوره‌ی دکتری اقتصاد را در مدرسهاقتصادوعلوم سیاسیدانشگاه لندن (L.S.E)آغاز کرد. دانشگاهی که به عنوان يکی از معتبرترين دانشگاه‌های اقتصادی جهان شناخته می‌شود و نام‌های پرآوازه‌ای چون برنارد شاو، برتراند راسل و فون هايک از دانش‌آموختگان آن بودند و در آن دوران پایگاه دانشجویان چپ‌گرا شده بود. یکی از اساتید او در این دانشگاه «آمارتياسن» از نظريه‌پردازان تاثيرگذار عدالت‌اجتماعی در دوران معاصر بود. يادم هست که يک‌بار که در حال انجام مدل‌سازی اقتصادی مسکن با او بوديم و متوجه شوق من به رياضيات به دليل زمينه‌ی تحصيلی‌ام در رشته کارشناسی فيزيک شد، خاطره‌ای از خودش با آمارتياسن که به قوت در ریاضیات شهرت داشت را تعريف کرد که پس از بحثی در رابطه با يکی از مدل‌های محاسباتی پيچيده به او گفته بود: «تو استعداد رياضی خوبی داری ولی اگر اقتصاد را خوب درک کنی نهايتا يک فيلسوف خواهی شد». او بعدها در رابطه با جریان اصلی اقتصاد گفت:

«اقتصاد بورژوایی به طور کلی در چارچوب وضع طبقاتی موجود انواع روش‌های بررسی‌‌، ریاضی و آماری را برای درمان بحران‌‌ها جستجو می‌کند بی‌آن‌که به ریشه‌های مسائل اساسی مثل ناموزونی، فقر‌‌، بحران و قربانی‌شدن کرامت و آزادی انسان بیندیشد یا اساساً خواهان تحول اساسی در این نظام باشد»4.

او رساله‌ی دکتری‌اش را در زمینه‌ی مهاجرت کارگران از روستا به شهر در کشورهای توسعه نیافته نوشت و بعد برای مدتی در همان دانشگاه به عنوان استاديار ریاضیات اقتصادی مشغول به کار شد. چند دوره‌ی تکميلی از جمله دوره‌ای را در زمينه‌ی اقتصاد تکنولوژی گذراند و مدتی هم به تحصیل در رشته‌ی جمعیت‌شناسی اقتصادی (جامعه‌ی کارگری و کشاورزی) در دانشگاه سیتی مشغول شد اما آن را نيمه‌کاره رها کرد. در همان دوران همکاری‌اش را با کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی5 و سپس یکی از سازمان‌‌های چپ‌گرا را نیز آغاز کرد.

پس از انقلاب، به ايران بازگشت و فعاليت‌های خود را ادامه داد و در فراز و نشیب‌های چهاردهه‌ی گذشته يکی از ستون‌های استوار و یکی از برجسته‌ترين متفکرين، تحليل‌گران و فعالين چپ‌گرای درون ايران بود که زندگی‌اش فصلی از تاريخ مبارزات سياسی و اجتماعی در ايران معاصر است. بازخوانی زندگی چنين شخصيتی خارج از توان، تجربه و دانش يک فرد است. کاری است سترگ و نيازمند تلاشی جمعی. اين يادداشت صرفا برشی از زندگی او از دريچه‌ای کوچک است.

برشی از دريچه ی يک پژوهشگر

فريبرز رئیس‌دانا انسانی چندبعدی و کم‌نظير بود که معرفی گزینشی‌اش با چند عبارت توصيفی، بی‌ترديد تقيل‌گرايانه خواهد بود. با اين حال برای پيش‌برد اين يادداشت دشوار که در اين احوال روحی از طرف همکارانم در هيات مديره‌ی انجمن جامعه‌شناسی ایران برعهده‌ام گذاشته شده، می توانم بگویم که او براساس زندگی و آثارش یک فیلسوف، اقتصاددان،جامعه‌شناس، ادبيات‌پژوه، شاعر، مترجم، روزنامه‌نگار، فعال حقوق‌بشر، مدافع حقوق‌کارگران وسوسیالیستی دمکرات و عدالت‌خواه بود. او از معدود بازمانده‌های نسلی از آرمان‌گرايان فرهيخته، شجاع، صريح، اميدوار و باورمند بود با احساسی پرشور در دفاع از حقوق محرومان و فرودستان و خروشان در مقابل ظلم، تبعيض و نابرابری. او سخنوری با ظاهر و کلام آراسته و دلنشين و جذاب و به دور از تزوير و خودنمایی با جامعيتی تحسين‌برانگيز از دانش و منش بود که در کمتر ظرفی از وضع موجود می‌گنجيد؛ و بنابراين حاشيه‌نشين هرگونه ساختار مستقر انديشه‌ای، برنامه‌ای و سياسی. از معدود نهادهایی که او به طور مستمر در آن فعاليت داشت کانون نويسندگان ایران بود. اوکه از نسل مبارزان شاعری چون خسرو گلسرخی و همدم شاعران متعهدی چون احمد شاملو بود به عنوان يکی از اعضای اصلی کانون نويسندگان ايران در دهه‌های گذشته (به‌ويژه در دهه شصت و هفتاد) نقش برجسته‌ای در مبارزه برای آزادی قلم و انديشه در کنار يارانش داشت که روايتی شنيدنی از زبان آنان خواهد بود.

او برای ممکن ساختن غيرممکن‌ها تلاش می‌کرد و خود در مورد هدف زندگی‌اش می‌گفت:

«من فايده‌گرا نيستم که به خاطر نتيجه‌ای که مي‌خواهم به دست بياورم مبارزه کنم، من به آن راه اعتقاد دارم، من فقط برای اين ساخته شده‌ام که آگاهی برسانم، برای يک جامعه بهتر اميد ببخشم و به توده‌ها بگویم سر تسليم فرود نياورند. من برای آن ساخته نشده‌ام که برای کسب قدرت پوشالی گذرای احمقانه تلاش بکنم، بعد با اين حزب و آن حزب بسازم، با این شخصيت و آن شخصیت، بعد پستی بگيرم يا پول بگیرم. کاراکتر من آرمان‌گراست و من کاراکترهای آرمان‌گرا را ضروری‌ترين کاراکترها، ضروری ترین شخصیت ها برای تاريخ بشر می‌دانم، آنها مردم را منحرف نمی‌کنند، اتفاقا تسليم گرايانند که مردم را منحرف می‌کنند و می‌گويند بايد به همانی که هست بسازيد»6.

فعاليت‌های دانشگاهی، علمی و پژوهشی

واقعيت اين است که همچون تعداد ديگری از متفکران آلترناتيو، نهاد دانشگاه و نظام برنامه‌ريزی به اندازه‌ی کافی از ظرفيت افرادی چون دکتر رئیس‌دانا بهره نبرد. در بخشی از فعاليت‌های دانشگاهی و پژوهشی مدتی در دانشگاه‌های تهران، شهيد بهشتی، علامه طباطبایی و ... برای تدريس دروس مرتبط با اقتصاد دعوت شد و راهنمایی و مشاوره‌ی پايان نامه‌هایی را پذيرفت7. ولی هيچ‌گاه جريان غالب و ساختار رسمی حضور وی را تاب نمی‌آورد. طولانی‌ترين همکاری آکادميک او با دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران بود. در سال 1378 مسئوليت شورای علمی سميناری با عنوان «فقر در ايران» را به همراه پرويز پيران و ژاله شادی‌طلب و ساير اساتيد آنجا پذيرفت و سال بعد انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی مجموعه مقالات اين سمينار را در کتابی با عنوان «فقر در ايران» منتشر کرد8.

سال بعد و از بدو تاسيس «گروه پژوهشی رفاه اجتماعی» دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در سال 1379، دعوت به عضويت در اين گروه را پذيرفت و هم‌زمان با انجام پژوهش‌هایی در آن مرکز9 در «گروه آموزشی رفاه اجتماعی» نیز به تدریس اقتصاد و اقتصاد رفاه و مشاوره و راهنمایی چند پايان نامه10 پرداخت.

درسال‌های 1381 تا 1385 عضو شورای پژوهشی «موسسه داريوش» بود و پژوهش‌های ارزشمندی در زمينه‌ی اقتصاد مواد مخدر و جنبه‌های ديگر آن با رويکرد انتقادی انجام داد11. ايشان همچنين از ابتدای کار «فصلنامه‌ی رفاه اجتماعی» و تا پايان عمر از اعضای اصلی تحريريه‌ی آن مجله بود و همچنین مقالات ارزشمندی را در حوزه‌های فقر، رفاه12 و آسیب‌های اجتماعی13 نیز در این نشریه تقریر کرد که برای دانشجويان آن دوره گنجينه‌ای محسوب می‌شد.

اين سال‌ها مصادف بود با ايجاد اولين دوره‌ی کارشناسی ارشد برنامه‌ريزی رفاه اجتماعی (1380) در ايران و ورود ما به اين رشته‌ی نوپا و اولين ديدار با فريبرز رئیس‌دانا که به اتفاق دو نفر از هم دوره‌ای‌ها در سال 1381 اتفاق افتاد. ما به عنوان اولين دانشجويان ورودی اين رشته جديد در دانشکده‌ی علوم اجتماعی علامه در‌به‌در دنبال منابعی برای درک مفاهيم و نظريه‌ها به‎ويژه در بستر ايران بوديم و بنابراين رسيدن سرنخ‌ها به دکتر رئیس‌دانا و مهمان شدن در خانه‌اش در پلاک 52 کوچه‌ی يکی مانده به انتهای خیابان گیشا اتفاق عجيبی نبود.

سال قبل‌تر از اولین دیدار ما، نشر چشمه مجموعه‌ی 3 جلدی «ب‍ررس‍ی‌ه‍ای ک‍ارب‍ردی ت‍وس‍ع‍ه و اق‍ت‍ص‍اد ای‍ران» که گزيده‌ای از پژوهش‌ها و تاملات او تا آن دوره بود را منتشر کرده بود. خوب يادم هست که هنگام معرفی کتاب به ما که با حسرت و تحسين به اين مجموعه‌ی عظيم خيره بوديم گفت: «يادتان باشد من در هنگام تاليف مقالات اين کتاب از کوچکترين لحظات و لذت‌های زندگی غافل نشدم». در واقع با همه‌ی فاصله‌ای که جهان با آنچه او ميخواست داشت، هنرش این بود که می‌دانست چگونه زندگی را پاس بدارد و زندگی کند. اين درس اول در مورد بيگانگی پژوهش‌گران و دانشجويان با کاربرد نظری و عملی دانش را بعدا بیشتر درک کردم و هر از گاهی که به جای لذت بردن از کارهای پژوهشی به عذاب و استيصال می‌رسم، به‌يادش می‌آورم و هنوز راز تحقق آن را آن‌گونه که او می‌گفت و می‌زیست، درنیافته‌ام.

بسته شدن دریچه‌ای نیمه باز

در فضای امنيتی بعد از اعتراض‌ها به انتخابات سال1388 در ايران، در دوره‌ی دولت عدالت‌خواه 14و در پاييز سال ۱۳۸۹ در پی گفتگویی پیرامون طرح هدفمندی یارانه‌ها و «نئولیبرالی» خواندن این سیاست، دکتر فریبرز رئیس‌دانا در منزل شخصی بازداشت و در خرداد‌ماه سال 1390 به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. او در اول خرداد ۱۳۹۱ جهت اجرای حکم یک سال زندان، بازداشت، بهزندان اوینمنتقل و در نهایت در فروردین ۱۳۹۲ آزاد شد. اما از آن زمان، تدریس و فعاليت‌های دانشگاهی اش محدود شد. خود او می‌گويد: « سابقه‌ی ۳۵ سال کار دانشگاهی دارم اما فقط ۶ – ۷ سال کلاس رفته‌ام».

بخش مهمی از فعاليت‌های فکری و پژوهشی فريبرز رئیس‌دانا را پژوهش‌های مستقل و متعهد شکل می‌داد که طبعا سفارش‌دهنده و کارفرمایی جز خودش نداشت و از دغدغه‌های او برای پاسخ به مسائل جامعه ریشه می‌گرفت15. اين فعاليت‌ها در زمينه‌ای از حمايت مالی همسر اول و بخشی از ميراث خانوادگی -که گشاده‌دستی در بخشش و حمايت از فعالان سیاسی اجتماعی، مصرف آن را تسريع می‌کرد- و کارهای مزدی خودش ميسر بود که عمدتا شامل خدمات مشاوره‌ای و پژوهشی در زمينه‌ی مسايل اقتصادی به ويژه اقتصاد شهری، جمعيت‌شناسی و جامعه‌شناسی شهری بود. همچنین او مدت کوتاهی نیز مديریت گروه پژوهش‌های اقتصادی موسسه عالی پژوهش تامين اجتماعی را بر عهده داشت و آنجا هم کارهای ارزشمندی به يادگار گذاشت که منجر به غنای متون حوزه‌ی رفاه و تامین اجتماعی شد16.

بخت‌يار بودم که درآميختن نگاه انتقادی با برنامه‌ريزی اجتماعی و شهری و همچنین کاربردی‌شدن آنها به‌‎ويژه در فهم و حل مشکلات اجتماعی- اقتصادی مناطق نابرخوردار را در تجاربی که در چند طرح شهری با او داشتم از نزديک شاهد بودم17. در 16 سال گذشته رابطه با چنين انسان آرمان‌گرایی برای من هم مثل هرکس ديگری يکی از فرصت‌های بی‌نظير برای ديگرگونه ديدن زندگی بود. در سال 92 که برای مشورت در مورد تز دکتری و طرح ايده‌ام برای تاثير نابرابری در پيامدهای سلامتی حوادث ترافيکی به ديدنش رفتم و درخواستم برای مشاوره در پايان نامه را پذيرفت، خوب يادم هست که پس از گفتگویی شورانگيز با لبخندی گفت: «بعيد مي‌دانم ديگر باز کردن جایی برای من در دانشگاه ميسر باشد» و چنين هم شد. هرچند او هم‌چنان پيگير بود، راهنمایی می‌کرد و مقالاتش در ماهنامه‌ی صنعت حمل و نقل را برایم می‌فرستاد.

آخرين هديه‌ی بی‌دريغ او مقدمه‌ای انتقادی بود که بر کتاب «وضعيت اجتماعی کودکان در ايران» نوشت18. هرچند که امروز بیش از هر زمان دیگری افسوس و حسرت می‌خورم که اين فرصت را از خودم دريغ کردم که حضوری از او تشکر و در مورد نقدهایش با او گفتگو کنم.

تحليل ریشه‌ای مسايل اجتماعی

هم‌چون تحليل‌های راديکال که در زمينه‌های اقتصاد سياسی (دمکراسی در برابر عدالت؛ 1381)19 ، فهم مسائل اقتصادی (رويکرد و روش در اقتصاد؛ 1383)20، توسعه (اقتصاد سياسی توسعه؛ 1381)21، رفاه اجتماعی (فقر در ايران؛ 1379)22 و اقتصاد شهری23 درآثارش از خود برجای گذاشت؛ غالب نوشته‌های او در خصوص مسائل و آسیب‌های اجتماعی را نیز می‌توان در زمره‌ی تحليل‌های طبقاتی راديکال24 و از منظر علت‌العلل بودن فقر و نابرابری‌های اجتماعی برای مسائلی چون تن‌فروشی25، مواد مخدر26، ‌خودکشی27، کار کودکو خشونت28 دانست که برخی از آن‌ها در کتاب ب‍ررس‍ی‌ه‍ای‍ی در آس‍ی‍ب‌ش‍ن‍اس‍ی اج‍ت‍م‍اع‍ی ای‍ران (چاپ اول 1379 و دوم، 1380) گردآمده است.

اولين بار که 14 سال پيش تحليل طبقاتی يک بيماری واگير (ايدز) را از ايشان شنيدم29 هنوز نه وارد حوزه‌ی سلامت شده بودم و نه ادبيات نابرابری سلامت هم‌چون امروز در دنيا توسعه پيدا کرده بود. در آن زمان بازگو کردن چنين تحليل‌هایی در جامعه‌ی پزشکی ساده نبود و به احتمال زياد هنوز هم عده‌ای به آن برچسپ تحليل‎های مارکسیستی ارتودوکس بزنند -هرچند او از اين برچسپ ابایی نداشت- ولی در واقع به‌کار بردن خلاقانه و غيرشعاری نظام تحليلی-نظری مارکسیستی در فهم پديده‌های اجتماعی بود، که خيلی هم کار آسان و قريب به ذهنی نيست.

بی‌ترديد همچون ديگر اسلاف چپ‌گرای‌اش که در پيدايش و توسعه‌ی علوم اجتماعی در ايران نقش داشتند، بسط و کاربرد اين ديدگاه در حوزه‌ی پژوهش‌های علوم اجتماعی در ايران وام‌دار گفته‌ها و نوشته‌های فريبرز رئیس‌دانا در حوزه‌هایی چون جامعه‌شناسی شهری30، جامعه‌شناسی هنر و ادبيات31، کالایی‌شدن ورزش32، جامعه‌شناسی گردشگری، مهاجرت و جمعيت33 و نگاه طبقاتی به جرم34 و انحرافات35 است. او نوعی نگاه انتقادی را ترويج می‌کرد که گاه از مرزهای تفکر انتقادی مرسوم هم فراتر می‌رفت. هم‌چون نقدی که به مفاهيمی نظیر سرمايه‌ی اجتماعی36 و جامعه‌ی مدنی37 داشت که هم‌واره خواننده را دعوت به تامل بیشتر و پيروی نکردن از جريان غالب و مدهای فکری می‌کرد.

طنین صدایی شورانگیز در انجمن جامعه‌شناسی

دکتر فريبرز رئیس‌دانا از اعضای افتخاری انجمن جامعه‌شناسی ايران بود و همکاری نزديکی با گروه آسیب‌های اجتماعی و جامعه‌شناسی شهری داشت38. گزارش برخی از نشست‌هایی که او در آن حضور داشت در وبسايت انجمن قابل دسترس است، از جمله: جامعه، جرم، مجازات درباره‏‌‎ی پرونده‏ی کبری رحمان‏پور (اردیبهشت ماه سال 85 با گروه مسايل و آسیبهای اجتماعی)؛ آسیب‌های اجتماعی ناشی از بدآمدهای طبیعی: مورد زلزله بم (چهارم دی ماه سال 85)؛ ساختارهای سیاسی و اقتصادی جرم‌زا، پیشگیری از طریق تقویت نظارت اجتماعی؛ فقر و تبعیض، عامل اصلی به بار آمدن فجایع ناشی از بدآمدهای جمعی؛ مخاطرات زمین‌لرزه و مقاومت شهر (پانزدهم دی ماه سال 1386 گروه شهر) و سمینار بررسی اقتصادی – اجتماعی جنبش وال استریت (آذر‌ 1390 گروه جامعه‌شناسی تاریخی، مطالعات توسعه، فرهنگ و جامعه)

انديشه‌ی او ادامه‌ی جريان فکری جهانی و قدرتمند چپ در علوم اجتماعی است. او همان راهی را دنبال کرد که معلمانش از جمله کارل مارکس (83-1818) ايجاد کردند. زندگی مارکس صرف درک تاريخی و نظام‌مند زیست اجتماعی بشر و تلاش او برای غلبه بر طبيعت و اجتماع پيرامونش و تضادهای نهفته درآن از جمله تضادهای طبقاتی شد و آن‌ها را مرکز تلاش‌های متفکران علوم اجتماعی برای فهم جامعه قرار داد. مارکس پراکسیس یا عمل را به بخش اساسی معرفت بشری ارتقا می‌دهد. وی بر خلاف ایده‌آلیست‌ها، معرفت را تنها محصول آگاهی بشر ارزیابی نمی‌کند، بلکه معرفت بشری را در پیوند با طبیعت و جهان واقعی می‌داند. رئيس‌دانا در مورد بديلی که به آن می‌انديشد در يکی از سخنرانی‌هایش در انجمن جامعه‌شناسی ایران می‌گويد: «بديل را بايد خود مردم بسازند.... من به پراکسیس می‌انديشم به تز هشتم فوئرباخ‌اش: تمام رمز و رازی که فلسفه را به عرفان و عرفان را به بیهودگی کشاند، دوری آن از عمل است.»39. اين همان تاثير کارل مارکس در افکار اوست. در واقع نقشی که مارکس دارد فراتر از ماندن در فهم جهان اجتماعی و مادی و برانگيزاننده برای تغيير دادن آن است. لذا در مواجهه با او يا بايد گفت جاهایی حرفش فراتر از علم! رفته و يا بايد علم را فراتر از مرزهای پیش از او برد.

کاشتن بذر اميد

رئيس‌دانا با اينکه در سالهای اخر عمر از سرطان رنج می‌برد ولی همواره بذر اميد می‌کاشت و خود نيز اميدوار بود. او در همان سخنرانی‌اش در انجمن جامعه شناسی درباره هدف زندگی و بديلی که در ذهن دارد گفت:

«مهم نیست دیگر که در این سن و سال‌ام به چه هدف قابل دستيابی و قابل لمس بورژوایی دست پيدا کنم. مهم اين است که آيا راهی که من ميروم درست است یا غلط. راهی که من ميروم نقد وضع موجود است و اگاهی رساندن نسبت به اين وضع و تلاش کردن برای این که همگان با هم بيانديشيم. ولی به هیچ وجه بديل من بدیل ديکته‌کردنی در نظم اجتماعی نیست... حالا که من دیگر صدایم دارد يواش يواش ضعيف و خاموش مي‌شود، صداهای جوان‌تر و نيرومندتر اين مجموعه را می‌گیرند و می‌برند جلو، من به سوسیالیسم اعتقاد دارم».

عيد امسال نه او در خانه است که پذيرای ما باشد و نه ما را از ماندن در خانه گريزی...

و همچنان

دوره می کنیم

شب را و روز را

هنوز را...40

 

                                                                                                                     يادش گرامی و راهش پررهرو

 

 

*عضو هيت مديرۀ انجمن جامعه شناسی ايران و استاديار سلامت و رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

فایل پی دی اف یادداشت را از اینجا دریافت کنید.

 


پانوشت:

1.عیدانه: درسی از قصه بوق حمام، نویسندگان: فریبرز رئیس دانا، منبع: گزارش اسفند 1377 و فروردین 1378 شماره 97 و 98

2. یادی از خیالی (دفتر شعر)، تهران: نگاه، ۱۳۸۶.

3 .گفتگوی ندای ایرانیان با فریبرز رئیس دانا؛ چرا چپ شدم؟ (١٣:٤٠) ٩٣/١٠/٠٢ندای ایرانیان

4.گفتگوی ندای ایرانیان با فریبرز رئیس دانا؛ چرا چپ شدم؟ ندای ایرانیان، ٩٣/١٠/٠٢

5.کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی – اتحادیه ملی (معروف به: کنفدراسیون)، سازمانی بود متشکل از دانشجویان ایرانی مقیم خارج (عمدتاً اروپای غربی و ایالات متحده) که گرچه ابتدا به این هدف بنیان نگذاشته بود، اما در یکی دو دهه‌ی قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به یکی از سازمان‌های مخالف رژیم سلطنتی ایران بدل شد و جمع کثیری از دانشجویان ایرانی را علیه حکومت بسیج کرد. مهم‌ترین سال‌های فعالیت این کنفدراسیون دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی بود که در این سال‌ها مهم‌ترین بلندگوی اعتراض نیروهای مخالف رژیم ایران به حساب می‌آمد. این سازمان در ضمن در جنبش اعتراضی دانشجویی جهانی نیز فعال بود و از مبارزات «ضدامپریالیستی» مختلفی در سراسر جهان حمایت می‌کرد. منجمله مبارزات مردم ویتنام با آمریکا، جنبش رهایی‌بخش فلسطین، مبارزات کوبا و آمریکای لاتین. (نگ ويکی پدیا)

6. فايل تصويری از ديداری با دوستان قابل بازيابی در آدرس:

7. به عنوان نمونه:

  • اثر افزایش نرخ ارز در بازار آزاد بر تورم‌[پایان نامه]: (مورد روش b$ ‏MQFE‏)/نگارش کامبیز سیلان ؛ استاد راهنما مهدی تقوی ؛ اساتید مشاور فریبرز رئیس‌دانا، علی معنوی‌راد؛ استاد داور محمود ختائی. (کارشناسی ارشد): توسعه وبرنامه ریزی وتوسعه اقتصادی. دانشگاه علامه طباطبایی،دانشکده اقتصاد.
  • بررسی تجربه بیماری هلندی در بخش کشاورزی اقتصاد ایران[پ‍ای‍ان‌ن‍ام‍ه‌]/پژوهشگر شاهین گلستانی ؛ استاد راهنما فریبرز رئیس‌دانا ؛ استاد مشاور منصوره علیقلی. (کارشناسی ارشد): علوم اقتصادی. ‏دانشگاه آزاد اسلامی (تهران مرکزی)
  • مقایسه اقتصادی نیروگاه سیکل ترکیبی با نیروگاه بخاری[پ‍ای‍ان‌ن‍ام‍ه‌]/پژوهشگر اعظم هدایتی ؛ استاد راهنما فریبرز رئیس‌دانا ؛ استاد مشاور محمدعلی خطیب. ‏( کارشناسی ارشد ) : اقتصاد انرژی و بازاریابی. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی

8. فقر در ايران فريبرز رئیس دانا؛ ژاله شادی طلب و پرويز پيران، انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1379

9. بررسی پویش فقر در ایران (با تحلیل و پیشنهاد اصلاح طرح هزینه -درآمد خانوار) [طرح]/مدیر تحقیق فریبرز رئیس‌دانا؛ دستیار تحقیق سعید مدنی‌قهفرخی. دانشگاه علوم بهزیستی و تتوانبخشی تهران 1383

10. بررسی عوامل مرتبط بر محرومیت اجتماعی جوانان شهر تهران (نمونه شمال، جنوب) در سال ۱۳۸۶ ‌/پژوهشگر احمد زارعی‌اسفند‌آبادی ؛ استاد راهنما فریبرز رییس‌دانا ؛ استاد مشاور ملیحه شیانی.

 11. Raisdana, F., & Nakhjavani, A. G. (2002). The drug market in Iran. The ANNALS of the American Academy of Political and Social Science, 582(1), 149-166.

12. به عنوان نمونه: نقد و بررسی چند الگوی نظری در اقتصاد رفاه؛ فریبرز رئیس دانا ، دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۸۱ ) - میز گرد :دولت رفاه و چالش های پیش رو؛ مهدی تقوی، یداله دادگر، محمد مالجو، فریبرز رئیس دانا، دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۰ ) - مثلث رشد اقتصادی،‌ اعتلای فرهنگی و عدالت اجتماعی، فریبرز رئیس دانا، دوره ۲، شماره ۵ - (۷-۱۳۸۱ )

13. ب‍ررس‍ی‌ه‍ای‍ی‌ در آس‍ی‍ب‌ش‍ن‍اس‍ی‌ اج‍ت‍م‍اع‍ی‌ ای‍ران‌/ م‍ول‍ف‌ ف‍ری‍ب‍رز رئ‍ی‍س‌دان‍ا. ت‍ه‍ران‌: س‍ازم‍ان‌ ب‍ه‍زی‍س‍ت‍ی‌ ک‍ش‍ور، دان‍ش‍گ‍اه‌ ع‍ل‍وم‌ ب‍ه‍زی‍س‍ت‍ی‌ و ت‍وان‍ب‍خ‍ش‍ی‌، ۱۳۷۹.

14. «در طول تاریخ کسانی که بیشتر از همه از عدالت، عدالت‌طلبی و حمایت از طبقات فرودست جامعه دم زدند، اتفاقا بیشترین ضربه را به‌‌ همان طبقات وارد آوردند. هم در ایران و هم در خارج از ایران می‌توان نمونه‌های فراوانی را مثال زد.» [از گفتگوی چالشی ندای ایرانیان با فریبرز رئیس دانا؛ چرا چپ شدم؟ 1393، ندای ایرانیان]

15. به عنوان نمونه

  • نام‍وزون‍ی‌ه‍ا: چ‍ه‍ارده م‍ق‍ال‍ه در گ‍س‍ت‍رده ای‍ران و ج‍ه‍ان، تهران: س‍م‍ر، ۱۳۷۱.
  • آزادی و سوسیالیسم: چند بحث و نظر، تهران: دیگر، ۱۳۸۵.
  • گ‍ف‍ت‌آم‍ده‍ای‍ی در شعر معاصر ایران: زمینه‌های اجتماعی و سیاسی، ت‍ه‍ران: دیگر، ۱۳۸۵.
  • گ‍ف‍ت‌آم‍ده‍ای‍ی در ادب‍ی‍ات، ت‍ه‍ران: ن‍گ‍اه، ۱۳۸۶.
  • چند کاوش در سیاست و جامعه، تهران: گل‌آذین، ۱۳۹۴.
  • منش روشنفکری، تهران: گل‌آذین، ۱۳۹۶.

16. ال‍گ‍وی‌ ارزی‍اب‍ی‌ ب‍راب‍ری‌ - ک‍ارآم‍دی‌ در اق‍ت‍ص‍اد ب‍ه‍داش‍ت‌/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز. ف‍ص‍ل‍ن‍ام‍ه‌ ت‍ام‍ی‍ن‌ اج‍ت‍م‍اع‍ی‌، س‍ال‌ ۱، ش‌ ۱ ، (ت‍اب‍س‍ت‍ان‌ ۱۳۷۸): ص‌ ۱۹۱ - ۲۰۶.

17.چه هنگامی که به عنوان مجری طرح جامع مسکن استان کردستان و توسعه‌ی گردشگری و مکان‌يابی هتل‌های استان از او به عنوان مشاور بهره برديم و چه زمانی که يک‌سال در طرح ساماندهی سکونت‌گاه‌های فقيرنشين ورامين با هم همکار نزديکی داشتیم.

18. وضعیت اجتماعی کودکان در ایران (۱۳۸۵- ۱۳۹۵)/ [گردآورنده] و ویراستار علمی پیام روشنفکر؛ تهران : نشر آگاه، ‏‫۱۳۹۷.

19. دم‍وک‍راس‍ی در ب‍راب‍ر ب‍ی‌ع‍دال‍ت‍ی، ت‍ه‍ران: ع‍ل‍م، ۱۳۸۱.

20. روی‍ک‍رد و روش در اق‍ت‍ص‍اد، ت‍ه‍ران: آگ‍اه، ۱۳۸۳.

21. اق‍ت‍ص‍اد س‍ی‍اس‍ی ت‍وس‍ع‍ه، ت‍ه‍ران: ن‍گ‍اه، ۱۳۸۱.

22. ک‍م ت‍وس‍ع‍گ‍ی اج‍ت‍م‍اع‍ی-اق‍ت‍ص‍ادی، ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر ق‍طره، ۱۳۷۱.

23. اق‍ت‍ص‍اد س‍ی‍اس‍ی‌ ش‍ه‍ری‌ و م‍ن‍طق‍ه‌ای‌/ م‍ات‍ی‍و ادل‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌ ف‍ری‍ب‍رز رئ‍ی‍س‌دان‍ا. ت‍ه‍ران‌: ن‍ش‍ر ق‍طره‌، ۱۳۸۰.

24. نگ به آس‍ی‍ب‌ش‍ن‍اس‍ی‌ اج‍ت‍م‍اع‍ی‌ ای‍ران‌ ب‍ا دی‍دگ‍اه‌ رادی‍ک‍ال‌/ م‍دن‍ی‌، س‍ع‍ی‍د؛ ، ک‍ت‍اب‌ م‍اه‌ ع‍ل‍وم‌ اج‍ت‍م‍اع‍ی‌، ش‌ ۷۱، ۷۲، (ش‍ه‍ری‍ور و م‍ه‍ر ۱۳۸۲): ص‌ ۲۸ ـ ۳۱.

25. بازار تن فروشی خیابانی زنان در کلانشهر تهران، نویسندگان: سعید مدنی قهفرخی فریبرز رئیس دانا پیام روشن فکر، منبع: مطالعات اجتماعی ایران سال ششم بهار 1391 شماره 1 (پیاپی 17)

26. به عنوان نمونه نگ به:
ترانزیت، قاچاق مواد مخدر و اعتیاد : گفتگو با دکتر فریبرز رئیس‌دانا. چشم‌انداز ایران ،ش ۲۸ ، آبان و آذر ۱۳۸۳: : ص ۱۶ – ۲۸
ح‍م‍ل‌ و ن‍ق‍ل‌ م‍وادم‍خ‍در: ۱۳۸۱ - ۱۳۷۵/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز. ، ص‍ن‍ع‍ت‌ ح‍م‍ل‌ و ن‍ق‍ل‌، ش‌ ۲۲۱ ، (دی‌ ۱۳۸۱): ص‌ ۶۴ - ۶۶.

اعتیاد، عامل یا نتیجه دیگر بزهکاری‌ها؟چشم‌انداز ایران ،ش ۳۸ ، تیر و مرداد ۱۳۸۵ : ص ۱۱۴ - ۱۲۰

27. خ‍ودک‍ش‍ی‌/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز. ، ف‍ره‍ن‍گ‌ ت‍وس‍ع‍ه‌، س‍ال‌ ۵، ش‌ ۲۳، (خ‍رداد، ت‍ی‍ر ۱۳۷۵): ص‌ ۱۶ ـ ۲۳.

28. بربریت واقعا موجود [کتاب]‏= Violence today : actually-existing barbarism/ ویراسته لئو پانیچ ، کالین لیز؛ ترجمه فریبرز رئیس‌دانا . تهران: نگاه ‏، ‏۱۳۹۵.

29.کارگاه رويکرد جامعه شناختي به ايدز(تهران؛1385)؛ کارگاه موسسه مطالعات بين رشته اي انگاره پژوه فردا با مشارکت صندوق جمعيت سازمان ملل متحدUNFPA            

30. ب‍رخ‍ی‌ ع‍وام‍ل‌ اج‍ت‍م‍اع‍ی‌ و اق‍ت‍ص‍ادی‌ م‍وث‍ر در م‍ع‍م‍اری‌ م‍ع‍اص‍ر/ دوس‍ت‍ی‌، راض‍ی‍ه‌. ، م‍ع‍م‍اری‌ و ف‍ره‍ن‍گ‌، ش‌ ۱۵ ، ۱۶، (پ‍ای‍ی‍ز و زم‍س‍ت‍ان‌ ۱۳۸۲): ص‌ ۱۹ - ۲۱.

ن‍و م‍درن‌ه‍ا ک‍ج‍ای‍ن‍د؟: م‍ج‍م‍وع‍ه‌ م‍ق‍ال‍ه‌ه‍ای‌ م‍ع‍م‍اری‌ و ش‍ه‍رس‍ازی‌/ ن‍وش‍ت‍ه‌ و ت‍رج‍م‍ه‌ از م‍ح‍م‍درض‍ا ج‍ودت‌ و ه‍م‍ک‍اران‌، ه‍م‍راه‌ ب‍ا دو م‍ق‍ال‍ه‌ از ف‍ری‍ب‍رز رئ‍ی‍س‌دان‍ا؛ وی‍رای‍ش‌ ح‍م‍ی‍د خ‍ادم‍ی‌.ت‍ه‍ران‌: گ‍ن‍ج‌ ه‍ن‍ر‏، ۱۳۸۴.

31. ف‍رای‍ن‍د ش‍ک‍ل‌گ‍ی‍ری‌ ش‍ک‍ل‌/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز. ، م‍ع‍م‍اری‌ و ف‍ره‍ن‍گ‌، س‍ال‌ ۱، ش‌ ۱ ، (ت‍اب‍س‍ت‍ان‌ ۱۳۷۸): ص‌ ۵۰ - ۶۱. – ب‍ازخ‍وان‍ی‌ "ج‍ام‍ع‍ه‌ش‍ن‍اس‍ی‌ ه‍ن‍ر" آری‍ان‌پ‍ور/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز ، ک‍ل‍ک‌، ش‌ ۱۲۷ ، (م‍ه‍ر، آب‍ان‌ ۱۳۸۰): ص‌ ۱۴ - ۱۶.    

32. ورزش پهلوانی، ورزش نمایشی - کالایی!، نویسندگان: فریبرز رئیس دانا، منبع: گزارش مهر 1375 شماره 68 / تحليل ریشه‌ای مسايل اجتماعی

33. پ‍ی‍ش‍ن‍ه‍اد ی‍ک‌ ال‍گ‍وی‌ س‍ازواره‌ی‍ی‌ ب‍رای‌ رف‍ت‍ار م‍ه‍اج‍رت‌ روس‍ت‍ا - ش‍ه‍ر/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز، ف‍ص‍ل‍ن‍ام‍ه‌ ج‍م‍ع‍ی‍ت‌، س‍ال‌ ۶، ش‌ ۱۹، ۲۰ ، (ب‍ه‍ار، ت‍اب‍س‍ت‍ان‌ ۱۳۷۶ ): ص‌ ۱۱ - ۱۶. - ج‍م‍ع‍ی‍ت‌ پ‍ذی‍ری‌ و ت‍وزی‍ع‌ رت‍ب‍ه‌ی‍ی‌ چ‍ه‍ل‌ ش‍ه‍ر اص‍ل‍ی‌ ای‍ران‌: ۱۳۷۰ ـ ۱۳۳۵/ ری‍ی‍س‌دان‍ا، ف‍ری‍ب‍رز. ، ف‍ص‍ل‍ن‍ام‍ه‌ ج‍م‍ع‍ی‍ت‌، س‍ال‌ ۴، ش‌ ۱۱، ۱۲ ، (ب‍ه‍ار، ت‍اب‍س‍ت‍ان‌ ۱۳۷۴): ص‌ ۴۵ - ۷۴.

34. ساختارهای سیاسی و اقتصادی جرم‌زا، پیشگیری از طریق تقویت نظارت اجتماعی. سخنرانی در انجمن جامعه شناسی ايران به دعوت علمی – تخصصی مسایل و آسیب‌های اجتماعی

35. جنایتکارانی که در «زوم» قرار ندارند!، نویسندگان: فریبرز رئیس دانا، منبع: تازه های علوم شناختی سال پانزدهم بهار 1392 شماره 57

36. نقد مفهومی سرمایه اجتماعی، فریبرز رئیس دانا، فصبنامه ی رفاه اجتماعی دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )

37. میزگردی درباره جامعه مدنی در ایران، نویسندگان: هوشنگ ماهرویان داریوش آشوری علی رشیدی فریبرز رئیس دانا، منبع: فرهنگ توسعه بهمن 1376 شماره 31

38. از جمله ی آنها چند نمونه از گزارش سخنرانی های زير است که در وبسايت انجمن قابل دسترس است:

39. سمینار بررسی اقتصادی – اجتماعی جنبش وال استریت، گروه‌های علمی-تخصصی جامعه‌شناسی تاریخی، مطالعات توسعه، فرهنگ و جامعه انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری «انسان‌شناسی و فرهنگ» دوشنبه هفتم آذر‌ 1390

40. مرثیه: مرثیه‌های خاک؛ شعر احمد شاملو (مرثيه ای برای فروغ فرخ زاد- ۲۹بهمنِ ۱۳۴۵)