یادداشت روز

تازه‌ها

اعتراضات

 

گزارش نشست‌ها

نشست کارگروه تحقیقات افکار عمومی انجمن جامعه شناسی ایران روز سه شنبه 27 فروردین 1398 با حضور دکتر موسی عنبری و دکتر حسن نمکدوست برگزار شد.

در نشست «افکار عمومی جامعه ایران در قبال فاجعه» مطرح شد: ایران جزو ۱۰ کشور پرمخاطره دنیا / غلبه تفکر تقدیرگرایانه در فجایع

دانشیار دانشگاه تهران با بیان این که گفته می‌شود ایران جزء ده کشور پرمخاطره جهان است، گفت: تفکر تقدیرگرایانه درباره فاجعه هم‌چنان غالب است.

دکتر موسی عنبری در نشست «افکار عمومی جامعه ایران در قبال فاجعه» گفت: در میان مردم همچنان تفکر تقدیرگرایانه غالب است، این بدین معنی نیست که نگاه عقلانی میان مردم وجود ندارد. مردم همچنان فاجعه را با حکمت، تقدیر، رحمت و غضب خداوند تحلیل می‌کنند. این ایرادی ندارد اما باید این مفاهیم را خردتر کنیم تا زمینه مدیریت این مخاطرات فراهم شود.

وی افزود: این تفکر تقدیرگرایانه که ما نمی‌توانیم بحران را مدیریت کنیم باعث می‌شود مشارکت مردمی در امر بحران به وجود نیاید. این تفکر قدرت کنترل را از ما می‌گیرد. چنین تفکری به این معناست که زلزله و سیل مستقل از ما هستند و ما نمی‌توانیم با آن‌ها مقابله کنیم.

این جامعه شناس با اشاره به اینکه فضای مجازی باعث شده تفکر علمی‌تر شود ولی هم‌چنان تفکر ذکر شده غالب است گفت: فاجعه اول بخشی از بحران است و فاجعه یا معضل دوم شروع ناامنی‌هاست. پراکنده کاری‌ها در همه‌ی نقاطی که زلزله آمده سه یا چهار روز پس از بحران باعث شده ناامنی شکل بگیرد و مثلاً دزدی‌هایی اتفاق بیفتد.

عنبری ادامه داد: ما در زمان فاجعه یا مشارکت نمی‌کنیم یا اگر می‌کنیم این مشارکت هیجانی است. من در میان نیروهای امدادی دیدم که می‌گفتند ما ضابطه توزیع کمک داریم ولی نیروهای نظامی ندارند.توزیع‌های نامنظم که در بحران‌ها به وجود می‌آید ممکن است در اثر این به وجود بیاید که سربازها آموزش توزیع مناسب را ندیده‌اند.

وی با اشاره به اینکه میان مردم و امدادگران بی‌اعتمادی شکل گرفته است، گفت: بخشی از این بی‌اعتمادی ممکن است به این دلیل باشد که فرهنگ‌سازی صورت نگرفته است. وعده‌هایی که داده می‌شود کوچک است و هوشمندی مردم باعث شده است تا حدودی ناامید شوند که ممکن است دولت وعده‌ها را محقق نکند. تحقق وعده‌های داده شده مشکل است. توقعات افزایش داشته و بی‌اعتمادی‌ها هم باعث می‌شود که در این فضاها بحران، بحرانی‌تر شود. تفاوتی که هنگام وجود بحران میان ما و کشورهای غربی وجود دارد این است که در کشورهای غربی هنگام بحران امنیت فراهم می‌شود و آدم‌ها در خود فرو می‌روند تا به آن‌ها امدادرسانی شوند.

عنبری با بیان اینکه بخشی از این ناامنی‌هایی که حاصل می‌شود به دلیلی بی‌اعتمادی هاست و بخشی دیگر به دلیل نبود مدیریت منظم گفت: بحران اولیه که همان سیل است تمام شده و آسیب‌های خود را زده و در حال حاضر بحران بی‌نظمی در حال ضربه زدن است.

وی خاطرنشان کرد: افکار عمومی نشان می‌دهد فرهنگ ایمنی چه در مفهوم سازمانی و چه میان مردم شکل نگرفته است؛ مثلاً مردم ترجیح می‌دهند برای تجملات منزل خود پول خرج کنند تا مقاوم‌سازی در برابر زلزله. منطق مقابله با فاجعه در فرهنگ عمومی عقلانی نیست و معمولاً تصور می‌شود فاجعه برای دیگران است و گفته می‌شود دولت باید رسیدگی کند. این در حالی است که دولت توان ندارد دولت فقط می‌تواند بخشی از آن را جبران کند. ما باید مخاطره‌ها را جدی بگیریم. بخشی از آسیب‌ها به این دلیل است که اطلاع‌رسانی درستی نشده بود. البته باید گفت که در برخی موارد هم اطلاع‌رسانی‌ها پیرامون تخلیه منازل تأثیر خود را گذاشت اما برخی از صدمات به این دلیل بود که درک درستی از سیل به خصوص در میان جوان‌ترها وجود نداشت، عموم هشدارها باید در زمان هنجار باشد نه در زمان بحران.

وی با اشاره به اینکه ما گرفتار بحران‌های مختلف در کشور هستیم، گفت:باید فرهنگ ایمنی را جدی بگیریم. فرهنگ ما برای برخورد با مخاطرات عقلانی نیست. مشارکت می‌کنیم ولی گاهی مشارکت ما به گونه‌ای است که در آن آگاهی وجود ندارد. ما هم قبول داریم که میزان دقت امدادرسانی نهادهای امدادرسانی پایین است اما این دلیل نمی‌شود که به طور شخصی در بحران‌ها کمک کنیم. حتی اگر خطایی هم در امدادرسانی امدادرسانان وجود دارد از خطای ما کمتر است.

عنبری اظهار کرد: در زمان‌های بحران فرماندهی واحد نهادهای نظامی و هلال احمر گم می‌شود. ما الان نبود وحدت فرماندهی در زمان بحران داریم باید به این فکر کنیم که مدیر اولیه بحران کیست؟ بخشی از بی‌نظمی‌ها که در خدمات ارائه می‌شود این است که هنوز فرماندهی واحد بحران مشخص نیست. اگر نهادها با هم واحد نباشند بی‌اعتمادی میان مردم و آن‌ها شکل می‌گیرد. زمان بحران را باید تا حد ممکن زمان فعالیت بشردوستانه و غیرسیاسی تعریف کرد.

وی در پایان با اشاره به این که ما گرفتار بحران‌های مختلف در کشور هستیم گفت: باید فرهنگ ایمنی را جدی بگیریم. فرهنگ ما برای برخورد با مخاطرات عقلانی نیست. مشارکت می‌کنیم ولی گاهی مشارکت ما به گونه‌ای است که در آن آگاهی وجود ندارد. ما هم قبول داریم که میزان دقت امدادرسانی نهادهای امدادرسانی پایین است اما این دلیل نمی‌شود که به طور شخصی در بحران‌ها کمک کنیم. حتی اگر خطایی هم در امدادرسانی امدادرسانان وجود دارد از خطای ما کمتر است.

دکتر حسن نمکدوست: بخواهیم یا نخواهیم سرنوشت ایران با سیل و زلزله گره خورده است

در ادامه جلسه دکتر حسن نمک دوست گفت: ایران کشوری است که به لحاظ ماهیتی در موقعیت‌های بحرانی گوناگونی قرار دارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم سرنوشت ایرانیان با پدیده‌هایی مثل زلزله، خشکسالی، و حالا سیل گره خورده است. علاوه بر آن ما بحران‌های دست‌ساز خودمان را نیز تولید می‌کنیم.

دکتر حسن نمکدوست در نشست «افکار عمومی جامعه ایران در قبال فاجعه» که صبح سه‌شنبه ۲۷ فروردین 1398برگزار شد، اظهار کرد: وقتی که راجع به فضای ذهنی کنونی صحبت می‌کنیم علی القاعده این فضای ذهنی تفاوت‌های جدی با گذشته دارد. وقتی من شروع به تحصیل در رشته ارتباطات و روزنامه نگاری کردم بحث تأثیر تلویزیون بر افکار عمومی مطرح بود و تأثیر رادیو بر افکار عمومی بحثی کهنه بود و همچنین مطبوعات قهرمان اصلی بحث تأثیر بر افکار عمومی نبودند.

وی افزود: در آن زمان رسانه‌های جریان اصلی، سرمایه‌های هنگفتی در دست داشتند و این رسانه‌ها که نماد اصلی آنها در آن مقطع تلویزیون بود به لحاظ تکنیکال و نه به لحاظ محتوا سهم بزرگی در شکل‌گیری افکار عمومی داشتند. ما الان از تلویزیون به عنوان قهرمان گذر کردیم و به این رسیده‌ایم که خودمان هم به لحاظ تکنیکال و هم به لحاظ محتوایی می‌توانیم یک رسانه باشیم.

دکتر نمک دوست با طرح این پرسش که «اکنون مانع شما برای انتشار هر محتوایی چیست؟» گفت: هیچ چیز به جز اراده شخصی خودتان مانع شما برای انتشار محتواهای مختلف نیست. متقابلاً هیچ چیز مانع شما به جز اراده شخصی خودتان برای دریافت محتواهای مختلف نیست.

این استاد ارتباطات خاطر نشان کرد: از آن زمانی که به صفحات معجزه‌گر تلویزیون و صفحات معجزه‌گر روزنامه خیره می‌شدیم یا صدای دلنشین رادیو را گوش می‌دادیم گذشته است. الان شما می‌توانید هر محتوایی تولید کنید و از آن مهم‌تر به هر محتوایی واکنش نشان دهید به همین خاطر از نظر ما اینکه رسانه‌ها زمانی به عنوان مهندسان تا عمله‌های ساخت پدیده‌ای به نام افکار عمومی بودند گذشته ما الان جایگاه یگانه‌ای نداریم و تبدیل به یک کنشگر در کنار کنشگران دیگر شدیم.

همواره در موقعیت کتمان بحران قرار داریم!

وی با بیان اینکه افکار عمومی پدیده‌های بسیار نو شونده، پی در پی و درگیر با دیگر افکار عمومی‌ها است، گفت: چه در مفهوم افکار عمومی به معنای یکپارچه و در چه معنای افکار عمومی‌ها پذیرش اینکه ایران کشوری درگیر بحران‌های طبیعی و خود ساخته است به عنوان یک مفهوم جدی مورد نظر نیست.

نمکدوست ادامه داد: ما بحران‌های دست ساز خودمان را نیز تولید می‌کنیم. مثلاً هر ساله ۱۵ هزار نفر در تصادفات کشته می‌شوند و بر اساس یک آمار غیر رسمی دو تا سه برابر این عدد در تصادفات افراد معلول می‌شوند. نزدیک ۷ تا ۸ درصد تولید ناخالص کشور در تصادفات هزینه می‌شود این عددی است که کل بودجه سطوح مختلف آموزش کشور به این عدد نمی‌رسد.

وی با طرح این پرسش که چرا آن چه که به آن افکار عمومی گفته می‌شود قرار گرفتن ایران در موقعیت‌های بحرانی را نمی‌پذیرد، گفت: اولین مواجهه افراد به هنگام روبه رو شدن با بحران، انکار است. ما همواره در موقعیت کتمان بحران قرار داریم به همین دلیل هیچ‌گاه مهیای مقابله با آن نمی‌شویم به طور مثال همه می‌دانیم تهران درگیر آلودگی هوا است اما واکنش عملی به آن نشان نمی‌دهیم؛ نه در معنای افکار عمومی و نه در معنای افکار عمومی‌ها. تا چند هفته پیش می‌دانستیم ایران کشوری کم آب است اما هیچکدام فکری برای مواجه با بحران کم آبی نمی‌کنیم.

در درک مفهوم بحران فرقی بین رسانه‌ها و کف خیابان نیست

این استاد ارتباطات ادامه داد: من به عنوان فردی که از سال ۵۶ در فضای رسانه‌ای و ارتباطی کشور کار کرده‌ام می‌گویم فرقی بین رسانه‌های ما و کف خیابان در درک مفهوم بحران وجود ندارد. متخصصان ارتباطات ما هم مثل من و شما به جز معدودی انگشت‌شمار که قاعده را هیچ‌گاه زیر سوال نمی‌برند هیچ‌گونه آمادگی برای مواجه شدن با مفهوم بحران ندارند. روح و روان برای مواجهه با بحران چگونه باید آماده شود؟ رسانه‌های ما نمی‌دانند. متخصصان ارتباطات ما به جز انگشت‌شماری نمی‌دانند. الان همه ما با وجود این که باران یک رحمت الهی است لحظه شماری می‌کنیم تا سیل متوقف شود اما بعد از اینکه تمام شود چه می‌کنیم؟ آیا درباره آن بحث و گفت و گو می‌کنیم؟ جمع بندی می‌کنیم؟ درباره چگونگی مواجه شدن با آن تصمیم می‌گیریم یا این که دوباره نادیده‌اش می‌گیریم؟! رسانه‌های ما بلد نیستند مواجه شدن با بلایای طبیعی را به یک دستورالعمل اجتماعی تبدیل کنند. باید آماده شدن برای سیل‌های آینده به یک دستورالعمل اجتماعی و مطالبه اجتماعی تبدیل شود. متخصصان ارتباطات و رسانه‌های اجتماعی ما باید کمک کنند که در جامعه آمادگی برای رویارویی با بحران سیل به وجود بیاید. این نبود آمادگی چه در سطح رسانه‌های جریان اصلی و چه در سطح رسانه‌های آلترناتیو ایجاد نشده است.

نمکدوست با بیان اینکه این سیل در روزهای تعطیلات نوروز اتفاق افتاده بود گفت: به همین دلیل اساساً مطبوعات کشور نتوانستند چندان به این بلای طبیعی بپردازند و عموم خبرگزاری‌ها به کمک همکاران کشیک کار را انجام دادند. پیغام‌های رادیو و تلویزیون درباره سیل به دلایل مختلف مورد اطمینان جامعه قرار نمی‌گرفت. ما در این پدیده سیل از موهبت رسانه‌های جریان اصلی تا حدود زیادی محروم بودیم. حتی هفدهم فروردین برخی روزنامه‌ها تیتر صفحه‌ی اول را به سیل اختصاص ندادند. تیتر یکی از روزنامه‌ها بعد از سیل اشاره به اتفاقات روز اول عید یعنی پیام‌های نوروزی داشت و نه سیل.

این روزنامه‌نگار با بیان این که در رسانه‌های آلترناتیو هم بخش مهمی از مباحثات به بحث‌های پیشین و پسین سیاسی مرتبط بود گفت: این‌ها نشان می‌دهد ما به لحاظ مدیریت رسانه‌ای در سطح کلان و در سطح خُرد مهیای این بحث نیستیم.

نمکدوست با بیان اینکه از نگاه فردی مثل من بحران و مصیبت جز لاینفک زیست اجتماعی در ایران است، گفت: در آنچه که به آن افکار عمومی می‌گویم این واقعیت برخورد با حوادث جایگاه کنشگرانه خود را ندارد اگر بدانیم زلزله و آلودگی هوا وجود دارد به آن واکنشی نشان نمی‌دهیم. رسانه‌ها چه در مفهوم جریان اصلی که وظیفه اصلی آن است و چه شبکه‌های اجتماعی نتوانستند مفهوم بحران را به یک مفهوم مورد اجماع میان خود نزدیک کنیم.

 

استقلال دانشگاه و ازادی آکادمیک

چند رسانه ای

مجله جامعه شناسی

مجله مطالعات

پیوندها

حمایت از انجمن و حامیان مالی (2)

عضویت در انجمن جامعه شناسی ایران1402

حامی باش