IMG 6513نشست «معمای پیش بینی انقلاب» توسط گرو علمی- تخصصی جامعه شناسی انقلاب و جنبش های اجتماعی و با حضور دکتر محمدرضا طالبان، از ساعت 5 الی 8 بعدازظهر روز چهارشنبه 3 اردیبهشت 93 در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار گردید. 

دکتر طالبان در ابتدای بحث، نخست شرح مختصری از فصول تدوین شده در این طرح را ارائه داد و سپس این سوال را مطرح کرد که چرا وقوع انقلاب ها، موجب تحیر و شگفت زدگی همه افراد شامل ناظران خبره و مطلع منطقه ای و متخصصان انقلاب در علوم اجتماعی و سیاسی می شود؟

وی در پاسخ به این سوال اذعان داشت که عدم قابلیت و پیش بینی انقلاب بر ضعف ادبیات نظری و تجربی دلالت دارد. با این وجود برخی از دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی تبیین هایی را ارائه داده و استدلال هایی را اقامه نموده اند تا روشن نمایند که چرا انقلاب ها غیر مترقبه هستند.

سخنران این جلسه، در ادامه، مدل کوران را به عنوان یکی از مدل های تبیینی معرفی کرد و گفت: مدعای کوران این است که حیرت و شگفتی از وقوع انقلاب ها ادامه خواهد یافت، حتی اگر برای دانشمندان علوم اجتماعی امکان پذیر باشد که کشورهایی را معین نمایند که احتمال وقوع بی ثباتی سیاسی در آنها بالا باشد. همه تبیین کوران در خصوص پیش بینی ناپذیری انقلاب ها بر عامل کلیدی ای تاکید دارد که وی آن را «تحریف ترجیح» نامیده است و مبتنی بر این بود که وی به طور پارادوکسیکال، پیش بینی ناپذیری انقلاب ها را به دقت پیش بینی نمود و مدعی شد که اساسا نمی توان انقلاب های آتی را پیش بینی نمود. برای تشخیص تحریف ترجیح باید مشخص نمود که فرد چه چیزی را برای آشکار کردن یا گفتن به دیگران برگزیده (ترجیح عمومی) و چه چیزی را برای خودش نگاه داشته است (ترجیح خصوصی). فردی که رژیم حاکم را ظالم می شمارد و از آن بیزاری می جوید، با ثابت نگه داشتن سایر چیزها، احتمال بیشتری دارد که به تظاهرات و شورش های ضد حکومتی بپیوندد. تعیین کننده دوم ترجیح عمومی فرد، تراز هزینه و مزایای مرتبط با هر یک از شقوق انتخابی برای ترجیح عمومی است. اگر هزینه یا بهای احتمالی پیوستن به تظاهرات و شورش های ضدحکومتی بالا و مزایای آن پایین باشد، فرد را به سمت ابراز ترجیح محتاطانه سوق می دهد و می تواند منجر به کناره گیری فرد گردد. با این وجود، از نظر کوران، وضعیت های انقلابی هنگامی به وجود می آیند که رژیم های سیاسی مشروعیت خود را از دست می دهند و شهروندان خواهان تغییر حاکمان و نظام سیاسی می شوند. از این رو، در مدل تبیینی کوران در خصوص شگفتی آفرینی انقلاب ها، به نظر می رسد شرط لازم، وجود یک رژیم استبدادی است که نه تنها مخالفانش را به شدت سرکوب کرده، بلکه قدرت سرکوب گری اش در سرتاسر جامعه به نحوی پخش و پراکنده شده است که مردم همیشه احساس می کنند که در معرض دستگاه سرکوب حکومت قرار دارند. پس اگر علائم نزدیکی انقلاب، آن باشد که مردم به طور علنی رژیم سیاسی خود را مردود بشمارند، مردم یک چنین کشورهایی دلایل خوبی برای کتمان کردن آن تا لحظات آخر خواهند داشت. در حقیقت، به دلیل وجود عامل کلیدی «تحریف ترجیح» است که انقلابات ذاتا پیش بینی ناپذیر هستند و همواره موجب حیرت و تعجب می شوند. در نهایت، کوران نتیجه می گیرد با حرکت ارابه انقلابی، حتی افرادی که حقیقتا از رژیم حاکم حمایت می نمودند نیز به خاطر ترس ازامنیت آتی خود به این جنبش مخالف رژیم می پیوندند و مدعی می شوند که در تمام این مدت در خفا مخالف رژیم بوده اند.

دکتر طالبان پس از مطرح کردن این مدل، دومین عاملی را که در این زمینه بررسی نمود، مطرح کرد که استدلال نیکی کدی با استعانت از تئوری آشوب است. او گفت: کدی براساس یافته های تئوری آشوب در علم هواشناسی نتیجه می گیرد که چون تغییرات کوچک اولیه می توانند منجر به نتایج بزرگ شوند، اکثر انقلابات را نمی توان پیش بینی نمود. استدلال کدی آن است که برخی سیستم های طبیعی مثل آب و هوا را نمی توان خیلی زیاد و به طور دقیق پیش بینی نمود چون تغییرات جزیی در شرایط، که آنقدر ناچیزند که تن به سنجش نمی دهند، می توانند متعاقبا تغییرات شگرفی را در رفتار آن سیستم به وجود آورند. اگر سیستم های اجتماعی نیز همانند سیستم های آب و هوایی باشند در آن صورت، هر دوی آنها اساسا و به طور بنیادین پیش بینی ناپذیرند مگر در چارچوب های زمانی کوتاه مدت و محدود. از این رو، به سادگی نمی توانیم پیش بینی نماییم که چگونه و تا چه حد تغییرات کوچک، مثلا در کنش های افراد موثر در فرایند انقلابی، می توانند دگرگونی های عظیمی در سطح سیستم اجتماعی به بار آورند. در خصوص انقلابات، این بدان معنا است که دو دولت می توانند از هر حیثی که قابل سنجش است کاملا مشابه یکدیگر باشند، ولی یک دولت ممکن است فقط در چیز بسیار کوچکی از دومی تفاوت پذیرد که همان منجر به انقلاب گردد. لذا، کشوری که یک انقلاب را تجربه نموده است، در شیوه هایی که بتوان در آن زمان مورد سنجش قرار داد نسبت به کشورهایی که فاقد انقلاب هستند، ضرورتا نمود متفاوت تر یا ظاهر انقلابی تری ندارند.

سخنران این نشست، در خاتمه بحث خود به نتیجه گیری در خصوص این موضوع پرداخته و ابراز داشت: هریک از تحلیل گران براساس یک عامل کلیدی، مدل تبییینی برای توضیح عدم پیش بینی انقلاب ها ارائه کرده اند و از حیث تحلیلی معتقد به پیش بینی ناپذیری انقلابات بوده اند و تنها بعد از وقوع انقلاب، زمینه های پیشگیری از انقلاب، با توجه به شرایط بروز آن، پیشنهاد داده اند.

در پایان حاضران سوالات خود را مطرح کرده و دکتر طالبان پاسخگوی سوالات آنان بود.