nkhanevadeh 2گروه علمی- تخصصی جامعه شناسی خانواده روز دوشنبه 22 اردیبهشت 93 ساعت 15 نشستی با عنوان «بررسی نهاد خانواده در وضعیت کنونی» با سخنرانی دکترحمیدرضا جلایی پور برگزار کرد که در آن به بررسی سنخ های خانواده در ایران و نیز موقعیت کنونی این نهاد در جامعه کنونی پرداخته شد.

در ابتدای نشست دکترباقر ساروخانی، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و مدیر گروه علمی – تخصصی خانواده، گفت: «در جلسات گذشته بحثی در مورد خانواده دولتی داشتیم یعنی خانواده‌ای که دولت در مهم‌ترین، نزدیک‌ترین ومحرمانه‌ترین فعالیت‌هایش وارد شده، دولتی که خانواده را از همه نظر رادیو، تلویزیون و وسایل ارتباط جمعی در نهاد خود قرار داده است.در نتیجه امروز خانواده‌ای ایجاد شده که دولت در همه جای آن نفوذ کرده و دیگر خانواده بکر و طبیعی نیست،زیرا در نوع مصرف ،غذا و لباس‌هایشان نیز اندیشه‌های دولت دیده می‌شود.»

وی ادامه داد: «آیا این خانواده که دولت از هر جهت در نهاد خودش قرار داده خانواده مدنی هم هست یا نه؟ در این خانواده تا چه حد افراد حق نفس کشیدن دارند؟ آیا ساکنان این خانواده، شهروند خانه هم هستند یا نه برای پذیرش و اطاعت محض ساخته شده‌اند؟ خانواده ایرانی که در معرض انواع حرکات و تغییرات است چه نوع خانواده‌ای است؟ از دکتر جلائی پور دعوت کرده‌ایم برای این این‌که«خانواده دولتی» و «مدنی» را در کنار هم قرار دهد تاببینیم به چه نتایجی خواهیم رسید،البته این دو اندیشه مکمل همدیگرند.»

رابطه زن و مرد در ایران نیاز به مطالعات بیشتری دارد

دکتر جلائی پور، استادیار گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نیز بحث خود را این‌گونه آغاز کرد: «حوزه مطالعاتی بنده جامعه شناسی خانواده نیست اما دلیل من برای این مطالعه این است که نهاد خانواده دغدغه حکومت شده و ممکن است ارزیابی مسئولین دقیق نباشد. بنابراین برای من که تخصصم جامعه شناسی سیاسی است این مساله مورد توجه قرار گرفت.در سپهرهای مختلف در ایران، درزمینه رابطه بین افراد، رابطه بین افراد و گروه‌ها و رابطه افراد، گروهها و دولت با مشکلات پیوند اجتماعی روبرو بودیم. در این کار نیز متوجه شدم پیوند و رابطه زن و مرد در ایران نیاز به مطالعه بیشتری دارد. وقتی شما می‌خواهی درباره رابطه زن و مرد صحبت کنی در ایران مشکلاتی هست که حتما باید به آن‌ها توجه کنی، داده‌هایی که مربوط به این بحث هست فوق‌العاده کم و برای جمع آوری داده‌ها علاوه بر پر هزینگی، امنیت لازم را هم نداری مثلا اخیرا دکتر گلزاری، روانشناس، گفت: “ما روی ٧هزار زن و مرد کار کردیم ولی نتایجش را نمی‌گویم!” در حالی‌که باید نتایج بیرون بیاید تا بتوان روی آن کار کرد.باید مستندات در دسترس باشد و بحث زن و مرد در ایران خیلی اخلاقی، مذهبی و عرفی است که به عرفی بودن آن خیلی‌ها توجه نمی‌کنند و حساسیت برانگیز است و همین مساله محدودیت ایجاد می‌کند. جامعه شناسی مساله‌ای چند پارادایمی است و اختلافات نظری راجع به آینده خانواده هنوز طبقه بندی نشده است.»

خصوصیات خانواده هسته‌ای در ایران

این جامعه شناس افزود: «من می‌خواهم از مفهوم خانواده هسته‌ای وارد شوم و می‌خواهیم بدانیم که در جامعه ایران چه گونه‌هایی از خانواده داریم. چون ۵ دهه است که خانواده هسته‌ای در ایران شروع به رشد کرده، من تمرکزم را روی این خانواده گذاشتم . حدس من این است که تا دو یا سه دهه دیگر این روند پیش می‌رود ولی بعد آن را خیلی نمی‌توان پیش بینی کرد. از خصوصیات خانواده هسته‌ای در جامعه کنونی ایران، به این موارد می‌توان اشاره داشت: «خانواده،زن و شوهری است، تولید فرزند می‌کند، می‌خواهد بچه را سلامت بار بیاورد. بچه را از نظر اخلاقی تربیت می‌کند و از نظر اجتماعی تا حدی او را آماده می‌سازد. به شدت از فرزندان حمایت می‌کند و برای او وقت می‌گذارد و وقتی بچه‌ها مستقل هم می‌شوند ارتباطشان با خانواده حفظ می‌شود. پیوند فرزندان و والدینشان در ایران خیلی عمیق و پایدار است.»

نهاد خانواده در ایران در حال فروپاشی نیست!

دکتر حمیدرضا جلائی پور ضمن بیان این موضوع که از گفته‌های مسئولین این‌طور فهمیده می شود که خانواده در ایران در حال فروپاشی است و باید یک فکری کرد، اظهار داشت: «من حدود ٣٠٠ خانواده در جاهای مختلف تهران را به طور عمیق مورد مصاحبه قرار دادم ولی نمی‌خواهم نتایجم را به ایران یا تهران تعمیم دهم و نظریه خاصی را هم نمی‌خواستم آزمون کنم. این‌ها را مطالعه کردم که بفهمم چه سنخی از خانواده در ایران وجود دارد البته سعی کردیم فقط شهرک غرب یا مثلا اکبرآباد اسلامشهر نباشد!فهمیدم نهاد خانواده هنوز خیلی محکم است وکسانی که خیلی نگران خانواده‌اند به عواملی اشاره می‌کنند که قابل توجه است اما نمی‌توان فروپاشی خانواده را از آن‌ها نتیجه گرفت. عواملی که اشاره می‌کنند این‌هاست: اندازه خانواده کوچک شده؛ در سال ۸۵ بعد خانوار ۴ نفر بوده در سال٩١ ۵/٣ نفر شده، در تهران در سال۸۵ ٧/۳ بوده الان شده ٢/۳ و خانوادها در حال یک فرزندی شدن است که البته جای نگرانی است. بالارفتن سن ازدواج؛ پسران به ٣٠ سال می‌ر‌سند و دختران ٢۵، مدام گفته می شود طلاق در ایران بالا رفته ،رشد طلاق از ۴ به ١ شده که از این نظر مانند انگستان شده است، تک همسری زیاد شده است، ظهور خانواده‌های همالان و غیر ثبتی که به نظر من دیده می شود ولی نمی‌توان عدد و آمار دقیقی داد. می‌گویند روابط همجنسگرایی زیاد شده، رشد خیانت در میان مردان بوده و گفته می‌شود زنان هم خیانت می‌کنند. باز براساس آمارهای دکتر گلزاری ،روابط بین دختر و پسر ٣ برابر شده نسبت به ۳٠ سال پیش و شروع رابطه جنسی بهدوره راهنمایی رسیده و ۴٠ درصد نوجوانان از ١۴سالگیاین رابطه را تجربه می‌کنند. نوع رابطه از عاطفی به جنسی رسیده، افزایش ارتباط همزمان با چند نفر هم درمیان پسران و هم دختران و…

در کل این‌هایی که گفته می‌شود دقت تجربی ندارند و باعث تاسف است چون مساله خانواده و زن و مرداین‌قدر مهم هست که دولت بودجه بگذارد و روند آن را به ترتیب مناطق تهران و استان‌ها تفکیک و بررسی کند. البته باز هم می‌گویم که این عوامل و آمارها به معنای فروپاشی خانواده در ایران نیست این‌ها آسیبهایی است که رابطه زوجین را تحت تاثیر قرار داده.»

سنخ شناسی خانواده‌های ایرانی

ایشان چهار سنخ از خانواده را در ایران برشمرد و گفت:

«در این ٣٠٠ خانواده‌ای که من بررسی کردم تقریبا ۴ سنخ خانواده از آن درآوردم؛٢۵درصد این خانوادها «مدنی» هستند یعنی خانواده‌هایی که از زن و شوهر تشکیل شده‌اند، به همدیگر احترام می‌گذارند، زن و مرد معتقدند که خداوند قوه عقل به آن‌ها داده که خیلی چیزها را تشخیص می‌دهند، با هم مثل آدم برخورد می‌کنند، مهمترین موضوع زندگیشان آینده فرزندانشان است. برای آینده بچه ها همه کار می‌کنند و این مساله در خیلی جاهای دنیا دیده نمی‌شود. اختلافات را درست حل می‌کنند و دعواهایشان به کتک کاری و خونریزی نمی‌رسد.شاید ١٠درصد خانواده ها (البته با اکراه) به قول فمینیست‌ها «مردسالار»بودند و در این مطالعه فهمیدم آن طور که فمینیستها می‌گویند خانواده مرد سالار در ایران زیاد نیست، به این معنا که این خانواده ضد خانواده مدنی است یعنی مرد همه کاره است، حرفش را غیر منطقی هم باشد پیش می‌برد، کسی به حرفش گوش ندهد بر سرش می‌زند، بچه‌ها و مادر دوگانه رفتار می‌کنند و این‌جا مهد رشدرذایل اخلاقی است. ۶٠ درصد خانواده ها نیز ترکیبی‌اند یعنی از خانواده سنتی به سمت خانواده مدنی در حال حرکتند.در این ٣٠٠ خانواده متوجه شدم که زمانی که خانوادها مشکل معیشت و اقتصادی نداشته باشند به سمت مدنی شدن حرکت می ‌کنند و به میزانی که معیشت دچار مشکل می‌شود مدنی شدن کند می‌شود.۵ درصد این خانواده‌ها را می شود گفت آسیب دیده‌اند و نه فروپاشیده! شاید کمتر از ١درصد فروپاشیده بودند، چون خانواده فروپاشیده خانواده‌ای است که اصلا جای امن برای زندگی نیست و افراد می‌خواهند فرار کنند.»

رشد بیکاری؛ علتی مهم برای شکننده شدن خانواده‌های ایرانی

دکتر حمیدرضا جلائی پور در ادامه بحثش گفت: «اگر خانواده در ایران فروپاشیده، باید در مطالعه ما حداقل ١٠٠ خانواده این‌طور بودند نه ۵ درصد! ببینید من تعمیم نمی‌دهم ولی کسی که تعمیم می‌دهد و می‌گوید خانواده فروپاشیده باید به این مساله هم توجه کند که مطالعه‌ای که من داشتم این را نشان نمی‌دهد و این مطالعه فقط به منطقه یک یا دو تهران مربوط نمی‌شده ودانشجوهای فوق لیسانس من که هر کدام از جاهای مختلف تهران بوده‌اند با کسانی که می‌شناختند صحبت کرده‌اند و مصاحبه عمیق انجام شده و مانند پرسشنامه نبوده که افراد بخواهند دروغ بگویند و طوری هم مصاحبه شده که افراد فکر نکنند که مورد استنطاق قرار گرفته‌اند.در همین مطالعه دنبال این بودم که علل نابسامانی‌ها را که در تحقیقات ثانوی آمده و باعث نگرانی برخی شده را بفهمم و در یک لیست بیاورم که به این عوامل رسیدم: «رشد بیکاری»در جامعه فاجعه است. در همین خانواده‌هایی که من مطالعه کردم خانواده‌هایی که مشکل معیشت نداشتند، مشکلاتشان بیشتر قابل مدیریت بود، مثلا طبقات متوسط و پایین خیلی دچار آسیب می‌شوند، دختر و پسر وقتی در معاش دچار مشکل می‌شوند به خانه پدری خود بازمی‌گردند، در حالی‌که خیلی به بیکاری پرداخته نمی‌شود. «فرد» در ایران مهم شده و خیلی‌ها به این موضوع توجه نمی‌کنند و فرد ما با «عقلانیت ابزاری» کار می‌کند یعنی همه هزینه و فایده می‌کنند و عقلانیت اخلاقی و ارزشی در ایران ضعیف شده و خیلی خوب است که عقلانیت ابزاری و ارزشی در کنار هم کار کنند چون یعنی رفتار برای دیگری بسیار مهم است. برخلاف نسل ما، «لذت تنانه» یک حق برای فرد است یعنی من بدن دارم و باید از این بدن استفاده کنم.»

عدم آمادگی جوانان برای ازدواج، رشد طلاق

او عواملی دیگری را هم که باعث شکنندگی حوزه خانواده شده، برشمرد: «گسترش ارتباطات و رسانه‌ها و تصاویر؛ یعنی در جامعه رسانه‌ای و شیشه‌ای شده همه چیز دیده میشود مثل همه جای دنیا!دوگانگی در فضای رسمی و غیر رسمی وجود دارد. در فضای رسمی جامعه‌ای الهی به نمایش گذاشته می‌شود اما در فضای غیررسمی این‌طور نیست. این دوگانگی خیلی توان جامعه را می‌گیرد. زن و مرد برای ازدواج اصلا آمادگی ندارند و عرصه رسمی و عمومی اصلا تلاشی برای آماده شدن آن‌ها نمی‌کند. درحالی‌که در جامعه جدید، ازدواج کردن، ادامه دادن و بچه دار شدن خیلی تصمیم بزرگی است.وقتی افراد خوب آماده نشوند شما باید منتظر طلاق باشید.»

زندگی مشترک همالان به ضرر خانم‌هاست!

هم‌چنین این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران گفت: «من با نظرات فمینیست‌های رادیکال مشکل دارم. اتفاقا این گروه علائمی که من گفتم را مثبت می‌بینند و آن را انقلاب آرام می‌نامند و می‌گویند جای نگرانی نیست چون جامعه دارد متحول می‌شود و می‌گویند حق آزادی تنانه فقط مردانه نیست بلکه زنانه هم هست، اگر سایت‌های آن‌ها را بخوانید خیلی هم افراط دارند و فکر می‌کنند پایگاه مخالف فمینیستی، مردانند در حالی‌که نمی‌دانند که گروه اصلی مخالفین آن‌ها قلب و روح زنان هستند و این زنانند که با آن‌ها مخالفند نه مردان. هم‌چنین می‌گویند اصلا جای ناراحتی نیست و می‌توان الگوی «خانواده سفید» را به کار برد. یعنی چه ایرادی دارد زن و مرد خود را در قید خانواده وارد نکنند و همین طور با هم زندگی کنند،این مساله به خودشان مربوط است نه دیگران! اتفاقا من نام این خانواده را «خانواده زرد» می‌گذارم. چراغ زرد رانندگی، یعنی باید مراقب بود! یکی از دانشجویان ما که در هند هم تحصیل می‌کند و اتفاقا فمینیست هم هست مطالعه‌ای روی دختران و پسران فوق لیسانس و دکترایی که اتفاقا با هم زندگی می کنند(همالان) انجام داده و نتیجه گرفته که این زندگی به ضرر خانم‌ها شده تا آقایان یعنی مردان زندگی خود را می‌کنند و از طرفی به زن دستور می‌دهند که باید همه‌ی کارهای خانه را هم بکنی و اگر اعتراض کنی به خانوادهات می‌گوییم! این نشان می‌دهد این نوع زندگی یعنی تشکیل خانواده سفید در هند به ضرر دختران شده، مصطفی اقلیما در گزارشش می‌گوید: ٩٠درصد این رابطه‌ها به ازدواج منجر نشده و پسران شریک خود را عوض می‌کنند. لذا زنان آسیب می‌بینند مگر این‌که کسی در ایران مطالعه تجربی کند و بگوید این‌طور نیست!»

برای نجات نهاد خانواده‌ در ایران چه باید کرد؟!

دکتر جلائی پور توصیه‌هایی را نیز در ادامه نتایج تحقیقش ارائه داد که به قرار زیر است:

«١.روی علل باید کار کرد. روی بیکاری و حقی که برای افراد ایجاد شده باید کار شود.به طور کلی رابطه بین زن و مرد در جامعه رسانه‌ای ما نیازمند مراقبت است و رابطه شکننده شده است.صداوسیما که روی افکار و ارزش‌های شهروندان کار می‌کند باید توانایی‌های شهروندان را بالا بیاورد تا بتوانند زن و مرد خوبی باشند.

٢.البته نباید فکر کنید که فقط خانوادهای لائیک و غیرمذهبی شکننده‌اند همه خانواده‌ها دچار این آسیبند خصوصا طبقات متوسط جامعه.

٣.روی علل طلاق باید کار شود. در طبقه متوسط همه می‌گویند علل طلاق شغل و تحصیل زنان است. ولی مهمترین علت طلاق این است که فرد با سفارش ازدواج کرده و سپس در محیط‌های مختلف شروع به تحصیل و کار می‌کنداما علت طلاقش شغل و تحصیلش نیست، ازدواجش پخته نبوده و سفارشی بوده و تازهپس از مدتی چشم و گوشش باز می‌شود. زن و مرد کجا باید آشنا شوند؟ به نظر من محیط دانشگاهی خیلی جای مناسبی است چون در آپارتمان‌های ۴٠ متری که نمی‌شود آشنا شد یا مثل قدیم حمام زنانه وجود ندارد که بتوان زمینه آشنایی ایجاد کرد. در عرصه عمومی باید این آشنایی‌ها رخ بدهد، اصلا صداوسیما در این زمینه کار نمی‌کند.

خانواده مدنی، امن ترین جاست

۴.نکته بعدی این است که خانواده مدنی خیلی جای خوبیست و می‌توان گفت امن ترین جاست.چرا شما روی این الگو کار نمی‌کنید؟! جایی که زن و مرد به هم احترام می‌گذارند، اخلاق وجود دارد، بچه پروژه مشترک آن‌هاست و دعوا و طلاق هم در آن‌ها بدون اختلاف است و بدون تنش.

۵.طلاق مساله ای است که به هر صورت اتفاق می‌افتد پس باید روی «ازدواج مجدد» کار کرد. آقای گیدنز می‌گفت:”این‌قدر طلاق نگویید از ازدواج مجدد حرف بزنید یعنی می‌شود دوباره روی خانواده کار کرد.”

۶.جوان‌های توانمند که شغل و مهارت داشته باشند را می‌شود به تشکیل خانواده تشویق کرد. طوری تبلیغ شده که فرد احساس می‌کند با ازدواج گیر می‌افتد!

٧.اهمیت خانواده مدنی البته با کنایه به فمینیست‌ها؛ پویش‌های اجتماعی با توجه به مطالعات من از خانواده مدنی بیرون می‌آید. خانواده مدنی برای یک جامعه ارگانیک، پایه است.

۸.دولت باید روی سیاست‌های اجتماعی تکیه کند که از عرصه عمومی نقد و بررسی بیرون آمده است. یعنی کارشناسان دولت حرف بزنند، دانشگاهیان، مردم و محقق منتقد هم حرف بزنند و در این فضای نقد و بررسی این سیاست‌ها بیرون بیایند. باید خود آدم‌هایی که قرار است در این جامعه شیشه‌ای زندگی می‌کنند را از نظر تربیتی، اقتصادی و اخلاقی تجهیز کنیم.

عدم رعایت اخلاق در رابطه‌ها

٩.یک مساله‌ای که باعث شکنندگی خانواده ها در ایران شده این است که اخلاق در رابطه ها رعایت نمی‌شود،همه به هم دروغ می‌گویند. اخلاق رابطه‌ها اعم از دانشجو با استاد، دوستان با هم و خصوصا در رابطه‌ی زن و مرد. باید یک سری نهادها باشند که در زمینه اخلاق افراد کار کنند چون جامعه‌ی ابزاری نگران کننده است!

١٠.می‌گویند خانم‌هایی که درس می‌خوانند و کار می‌کنند فرزند خود را خوب تربیت نمی‌کنند، اتفاقا زنانی که کار می‌کنند مادران بهتری‌اند مگر این‌که تحقیقی نشان دهد این‌طور نیست، مثلا دانشجویان سال‌های گذشته‌ی ما که ازدواج کرده‌اند و سر کار هم می‌روند، زندگی‌های خوبی هم دارند و اتفاقا بچه‌های خود را خیلی هم خوب اداره می‌کنند. البته قبول دارم تعداد فرزندان این زنان کم است.

١١.ما باید به اطلاع جوانان برسانیم که پیامدهای خانواده سفید چه می‌شود!به خیلی از جوانانی که تن به قاعده تشکیل خانواده نمی‌دهند باید نشان دهیم که زندگی را تا ۴٠ سال شاید بتوانند بگذرانند اما از ۴٠ تا مثلا ۸٠ سالگی را چگونه می‌خواهند بگذرانند و پیامدهای زندگی تنها را به اطلاعشان برسانیم.

انقلاب در نهاد خانواده ایرانی

١٢.می گویند در روابط زن و مرد انقلابی در حال شکل گیری است و منظورشان همان بی بند و باریست، من هم معتقدم انقلابی در حال شکل گیری است و به نظر من این‌هاست:

۱۳٫روند خانواده گسترده به هسته‌ای در حال پیش روی است و این شکل مسلط خانواده در ایران است.

۱۴٫من براساس مطالعه خودم می‌گویم یک روند از خانواده سنتی به مدنی در حال پیش روی است. از نظر من خانواده‌ها ایران را محکم نگه داشته‌اند.

۱۵٫ روابط زن و مرد خیلی شکننده است و هر روز باید مراقب آن باشیم. دو جهت گیری ارزشی وجود دارد؛ یکی این‌که هر توصیه‌ای که می‌شود اگر به استقلال و هویت افراد احترام نگذارد، به نتیجه‌ای نمی‌رسد. باید آدمیت جوانان را به رسمیت بشناسیم. از جهت دیگر باید به به جوان بگویی که فقط خودت نیستی دیگری هم هست و در واقع «پیوند اجتماعی» خیلی مهم است.

همزیستی مساله مهمی در نهاد خانواده است

١۶٫تبلیغات رسانه در مورد خانواده باید به حقوق، استقلال و هویت زن و مرد توجه کند و بحث «همزیستی» نیز بسیار مهم است یعنی امکان دارد افراد در خانواده به اشکال گوناگون فکر کنند و عمل کنند اما همدیگر را بپذیرند و در کنار هم همزیستی مسالمت آمیزی هم داشته باشند. خانواده مدنی جای همزیستی آدم‌های متفاوت است. با توجه به تبلیغات رسمی در مورد فروپاشی خانواده، باید بگویم که اتفافا محکم‌ترین نهاد در ایران نهاد خانواده است، براساس مطالعه من ٢۵درصد مدنی‌اند و بقیه هم با وجود مشکلات متعدد در جامعه ما دارند به سمت مدنی بودن می روند نه مردسالاری!

١۷٫نهاد حکومت در ایران پرهزینه و با کارایی پایین است و وقتی به حوزه خانواده وارد می‌شوند بیشتر مشکل ایجاد می‌کنند.

١۸٫ فساد ساختاری در ایران برای خانواده ها نیست و مربوط به حوزه سیاست است و اگر حل شود خانواده‌ها هم خیر می‌بینند و بسیاری از مشکلات بیکاری و اشتغال حل می‌شود.

و نکته آخر این‌که می‌توان به دو محور مهم رسید؛ ما باید خانواده مدنی را تقویت کنیم و به سازمان‌های مردم نهاد و صنفی توجه بیشتری کنیم چون این نهادها باعث تقویت جامعه می‌شوند.»

جامعه ایران یکی از زنده‌ترین جوامع جهان است

پس از سخنرانی آقای دکتر حمیدرضا جلائی پور، دکتر ساروخانی اضافه کرد: «من از سال ۴١ که کار خانواده را با رساله دکترا شروع کردم، همیشه به فکر جوانه‌ای بودم که دارد در ایران رشد می‌کند؛ برخلاف فمینیست‌ها که می‌گفتند “خانواده فنا شده و دارد ازبین می‌رود وعده‌ای طلاق گرفته و بقیه در نوبت طلاق هستند”، همیشه اعتقاد داشتم که جامعه بدون خانواده ممکن نیست، جامعه زنده خانواده را باید تولید کند. جامعه ایران یکی از زنده‌ترین جوامع جهان است و جامعه‌ای بوده که همیشه زنده، پویا و به دنبال بقاء بوده است.زمانی بود که زن و مرد زندگی مشترک را تشکیل می‌دادند ولی نظرات مرد برجسته بود و زن حرفی نمی‌زد.اما حالا خانواده این‌گونه است که زن و مرد با هم و آجر به آجر زندگی خود را پیش می‌برند و خزانه ارتباطی و زمینه گفتگوی زیادی دارند.این‌ها نوید خانواده جدیدی است که در آن هم‌سنخی، فرهیختگی، برابری و مشارکت در تصمیمات وپایداری کیفیت وجود دارد نه زورگویی. فرد احساس می‌کند حق زندگی و آزادی دارد. در گذشته خانواده‌ها با هم به مسافرت، گردش و..نمی‌رفتند ولی امروز «با هم بودن‌ها» زیاد شده است.»

خانواده‌ها در طول زندگیشان، گاهی مدنی و گاهی غیر مدنی‌اند

دکتر امیدعلی احمدی، جامعه شناس و استادیار دانشگاه آشتیان نیز به نکاتی اشاره داشت:«در رابطه با نکته‌‌ی یکی از حضار که گفتند: “تحقیقات در ایران در حوزه خانواده تا به حال به جایی نرسیده و تا الان خیلی مستند و علمی نبوده”، شاید بتوان گفت به دلیل تحولات شتاب آلود خانواده در چند دهه اخیر بوده و تازه الان مقداری از تحولات نهادی خانواده در حال شکل‌گیری است. در ضمن در تیپولوژی‌ای که مطرح شد آیا می توان حتما خانواده‌های ایرانی را در یکی از ۴ گروهی که دکتر جلائی پور مطرح کردند، قرار داد. از طرفی هم مطالعات عمیق‌تری باید انجام شود مثلا خانواده مدنی‌ای که دکتر جلائی پور از آن صحبت می‌کنند چقدر در جامعه و اطراف ما وجود دارد و آیا می‌توان آن‌ها را صریحا مدنی دانست؟! به نظر من خانواده‌ها در طول زندگی شان گاهی مدنی عمل می‌کنند و گاهی غیر مدنی و پیچیدگی‌هایی وجود دارد که نمی‌توان جایگاه طبقاتی آن‌ها را در طبقه متوسط گذاشت چون در طبقات پایین هم هستند. اگر بتوانیم ۳٠ یا۴٠ مولفه برای مدنی بودن خانواده تعیین کنیم شاید بتوانیم بگوئیم که خانواده ایرانی در چه روندی در حرکت است. می‌توان گفت طبقه بندی خانواده‌ها به خانواده مدنی، خانواده نسبتا مدنی،غیر مدنی (مردسالار)و دسته آخرخانواده‌های آسیب دیده‌ یا فروپاشیده،مناسب‌تر است. باید در تیپولوژی جدید مولفه‌هایی را ایجاد کنند تا به راحتی بتوان گفت که خانواده‌ها در کدامیک جای می‌گیرند.»

برای مطالعات در حوزه خانواده باید رویکرد «معناکاوانه» داشته باشیم

دکتر شکربیگی، استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد سلامی تهران مرکز نیز نکاتی ر ا در رابطه با بحث‌های ارائه شده عنوان داشتند: «این‌که بخواهیم بگوییم در ایران در زمینه خانواده مطالعه علمی صورت نگرفته، نشان از ناآگاهی ما از این حوزه است. چون در مطالعات خانواده تحقیق صورت گرفته ولی اکثر مطالعات رویکرد آسیب شناسی داشته و پیامدها را مورد بررسی قرار داده‌اند و دانشگاه‌ها مملو از مطالعات جامعه شناسی خانواده است که با رویکرد کمی بوده تا کیفی. ما باید از «رویکرد معناکاوانه» استفاده کنیم، متاسفانه خانواده بحثی سیاسی شده و روی تمام میز مسئولان بحث خانواده دیده می‌شود. اگر بتوانیم خانواده را از سیاسی زدگی نجات دهیم خیلی قدم مهمی است تا در یک بستر آرام تغییرات ارزشی و هنجاری مورد مطالعه قرار گیرد. ضمنا درباره این‌که یکی از حضار گفتند”مطالب گفته شده در حوزه خانواده، جامعه شناسی نیست”، باید گفت مطالبی که در مطالعات خانواده اندازه گیری کردیم مثل مفهوم خانواده هسته‌ای، گسترده و مدنی از غرب وارد ایران شده و مفاهیمی بومی نبوده‌اند، در حالی که ما نیاز به دانش بومی شده و رویکردهای کیفی در زمینه مطالعات حوزه خانواده داریم.»