گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی خانواده انجمن جامعهشناسی ایران در روز پنجم اسفند ماه سال 87 نشستی را برگزار کرد که در آن به معرفی و تحلیل پنج اثر علمی جدید در حوزه جامعهشناسی خانواده پرداخت. در این نشست، برای معرفی آثار، از نویسندگان و مترجمان آنها دعوت به عمل آمده بود. کتابهای معرفی شده در این جلسه، "مسائل اجتماعی ایران و آسیبشناسی خانواده" نوشته حبیبالله آقابخشی، "شناخت انواع خانواده در جهان امروز"، ترجمه دکتر افسر افشارنادری، "تجددگرایی سرمایه اجتماعی و خانواده ایرانی"، نوشته دکتر عالیه شکربیگی، "انسانشناسی خانواده و خویشاوندی"، نوشته دکتر منیژه مقصودی و "خانوادهها در دنیای امروز"ترجمه دکتر محمدمهدی لبیبی را شامل میشدند.
مسائل اجتماعی ایران و آسیبشناسی خانواده
در این جلسه گروه جامعهشناسی خانواده انجمن که با مدیریت دکتر باقر ساروخانی برگزار شد، نخستین کتابی که مورد بررسی قرار گرفت، مسائل اجتماعی ایران و آسیبشناسی خانواده نوشته دکتر حبیبالله آقابخشی بود. نویسنده این کتاب، در توضیحاتی درباره اثر در حال انتشار خود، ابتدا اشاره کرد: در دهه اخیر با علم به اینکه بسیاری از آسیبهای اجتماعی جامعه میتواند در درون خانواده ریشه داشته باشد، بخش زیادی از کژرفتاریها، و آسیبهای اجتماعی و پیامدهای آنها، با تحلیلهای فردی مورد بررسی قرار گرفته و بر همین اساس، در مطالعه و بررسی مواردی مانند خفاش شب، محمد بیجه و امثال آنها، مسئولان و مدیران اجرایی جامعه خانوادهها را زیر سئوال بردند و آنها را به عدم تربیت صحیح فرزندانشان محکوم کردند. در واقع، میتوان گفت که در چنین مواردی و در جوامعی مانند جامعه ما، هیچگاه دیواری کوتاهتر از دیوار خانوادهها پیدا نمیشود؛ چنانکه کسی اگر نهادهای دیگر را اینگونه تحقیر و توهین کند، حتماً از او شکایت خواهد شد.
وی افزود: چنین تحلیلهایی نقش ساختار اجتماعی را در پیدایش برخی رفتارهای نامناسب مربوط به خانوادهها تا حد زیادی نادیده میگیرد و متأسفانه همچنان در جامعه ما رواج دارند. پیشفرض ذهنی من برای نگارش این کتاب، آن بود که مسائل و مشکلات خانوادههای ایرانی را بدون درک ساختار اجتماعی آسیبرسان نمیتوان تحلیل کرد. از این رو، این کتاب دو بخش اصلی را شامل میشود؛ در بخش نخست، مسائل اجتماعی و آسیبهای جامعه مورد بررسی قرار گرفته و مرزهای آنها با هم مشخص شده است. از نظر من تفاوتهای مشخصی میان "مسائل اجتماعی ایران" و "آسیبهای اجتماعی ایران" وجود دارد و در این کتاب تلاش کردهام این تفاوتها را مورد توجه قرار دهم. در این زمینه، با بررسی ویژگیها و مشخصات مسائل اجتماعی، به این نتیجه رسیدهام که این دو همدیگر را باز تولید کرده و سپس در حوزههای مختلف تأثیرات متفاوتی بر خانوادهها میگذارند. به عنوان مثال، در قلمرو اقتصادی شاهدیم که مشکلات ناشی از آن در سطح کلان، چگونه در سطوح میانه مثل مدرسه و خانواده تأثیر گذاشته و چه رفتارهایی را متناسب با ساخت اجتماعی موجود، شکل میبخشد. از سوی دیگر، در حوزه فرهنگی نیز میبینیم که مسائلی مانند توهینها، تحقیرها و خشونتها چه تأثیرات عمیقی را در خانوادهها به جای میگذارند. در این زمینه میتوان گفت که قطعاً خشونتی که در جامعه شاهد آنیم، بر فضای مهر و دوستی موجود در خانواده نیز تأثیر گذاشته و حتی شیوههای گفتوگو در درون خانواده را نیز تا حد زیادی تغییر میدهد.
آقابخشی در این باره با اشاره به آمارهای موجود، توضیح داد: با توجه به سالنامه آماری سال 1361 و 1380، طی دو دهه اخیر، شاهد کاهش 2/5% مصرف گوشت در کشور هستیم. در عین حال، مصرف میوه نیز 2/6% کاهش یافته است؛ این در حالی است که مصرف نان حدود 6 درصد افزایش پیدا کرده است. در واقع، کاهش مصرف مواد خوراکی، به نوعی نشانگر کاهش رفاه نسبی اقتصادی خانوادهها در سطح جامعه است. از سوی دیگر، بسیاری از هزینههای خانوادههای ایرانی صرف تحصیل، بهداشت و درمان اعضایشان شده است. این بدان معنی است که آموزش و بهداشت که به نوعی، برخورداری از آن به صورت رایگان حق مردم محسوب میشود، بیشترین هزینههای خانوادهها در جامعه ما را به خود اختصاص داده و در نتیجه، قدرت خرید آنها را کم کرده است. این امر، در سطحی دیگر باعث تضرر تولیدکنندگان، افزایش بیکاری و افزایش مسائل اجتماعی میشود.
وی سپس تأکید کرد: بسیاری از مسائل اجتماعی، مانند اعتیاد، بیکاری، گرانی و تورم که در سطوح مختلف و به صورت جداگانه بررسی میشوند؛ در واقع، نشانههایی از مسائل واقعی و اجتماعی بزرگتری در جامعه ما بوده که بروز کرده و بدین شکل خود را نشان دادهاند. در چنین شرایط دشواری، نبود امنیت سرمایهگذاری و اعتماد اجتماعی در سطوح بالاتر نیز بسیار تأثیر گذاشته و همچنان باعث افزایش بیکاری و تورم و در نهایت فقر میشود. فقر نیز به راحتی زمینههای پیدایش پدیدههایی مانند اعتیاد را فراهم کرده و همین اعتیاد میتواند رفتارهای انحرافی مانند سرقت را موجب شود. در عین حال، در صورت دوام و رواج آسیبهای اجتماعی در جامعه، همین مسائل تبدیل به آسیبهایی جدی خواهند شد. بدیهی است که آسیبهای اجتماعی شکل گرفته در حرکتی چرخهوار، مسائل اجتماعی موجود را تقویت میکنند و این شرایط به همین شکل ادامه مییابد و تشدید میشود. در چنین وضعیتی، خانواده نیز به عنوان یک سیستم بدون مرزهای بسته، با ساختار جامعه خود را منطبق میکند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به کتابی که در سال 79 با عنوان اعتیاد و آسیبشناسی خانواده منتشر کرده است؛ بر دیدگاه دکتر ساروخانی مبنی بر اینکه "سلامت جامعه در گرو سلامت خانوادههاست"، تأکید کرد. او همچنین گفت: معمولاً وقتی خانوادهها از هم گسسته میشوند، به عنوان یک مسأله اجتماعی مورد مطالعه قرار میگیرند. این در حالی است که بسیاری از خانوادههایی که زیر یک سقف زندگی میکنند، به مراتب آسیبگذارتر از خانوادههای تک والد هستند. در واقع، متاسفانه خانواده امروزین در جامعه ما، در مقایسه با نهادهای دیگر، به شدت در حال آسیب دیدن است. در عین حال، اگر اعضای اصلی خانواده نقش خود را به خوبی ایفا نکنند، هیچ نهاد دیگری در جامعه نمیتواند به آنها کمک کند و در چنین شرایطی، نخستین ضربه به نقش و کارکرد حمایتی خانواده به عنوان عنصر اصلی در آن، وارد میشود و بر این اساس، کارکردهای دیگر نیز تحت تأثیر قرار میگیرند. بنابراین باید خانواده را در متن جامعه دید و مشکلات درونی آن را با دقت زیادی مورد بررسی قرار داد.
شناخت انواع خانواده در جهان امروز
دومین کتابی که در این نشست گروه جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار گرفت، کتابی با عنوان "شناخت انواع خانواده در جهان امروز" بود که توسط دکتر افسر افشارنادری ترجمه شده و از سوی انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در دست انتشار است.
دکتر افشارنادری مترجم این کتاب، در معرفی آن گفت: کتاب شناخت خانواده در جهان امروز، با به تصویر کشیدن شرایط فعلی نهاد خانواده در دنیای غرب، نشان میدهد که دیگر خانوادههای سنتی و یا حتی خانوادههای هستهای به صورت پیشین وجود ندارند. در واقع، در شرایط جدید، دو نفر تصمیم به زندگی با هم میگیرند، بدون اینکه آن محدودیتهای سابق حاکم بر خانوادهها را تحمل کنند. بچهها در این خانوادهها، عموماً از روحیه بسیار سالمی برخوردارند و در حالی که در قدیم، نداشتن بچه مشکل بسیار بزرگی محسوب میشد اما به کمک تکنولوژیهای فعلی خانوادهها خیلی زود به آرزوی بچهدار شدن خود دست یافته و کمتر از این مسأله آزار میبینند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از خانوادهها در جامعه ما، خانوادههای اضطراریاند؛ گفت: باید دید که واقعاً بچههایی که در این خانوادههای اضطراری زندگی میکنند، چه وضعیتی دارند و در شرایطی که ما به شدت به خود میبالیم که زندگیهای خانوادگی ثبت شدهای داریم، تا چه حد بچههای ما به عنوان سرمایههای آینده جامعه، همانهایی هستند که آرزویشان را داریم.
افشارنادری همچنین خاطرنشان کرد که در بخش دیگری از این کتاب، خانوادههایی که از پدران و مادرانی با ملیتها و نژادهای متفاوت و در کشوری خارجی برای هر دو شکل میگیرند، مورد بررسی قرار گرفته و مشکلات عمومی فرزندان چنین خانوادههایی در شرایط دور از هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه مطالعه شده است. او گفت: در واقع این کتاب، به صورتی بیطرفانه زندگیهای فعلی و انواع ازدواجهای جهان غرب را مورد بررسی قرار داده و مشکلات و فواید این خانوادهها را نشان داده است. در عین حال، خانواده در این کتاب در یک سطح کلان مورد بررسی قرار گرفته و حتی خانواده در جامعه ایران نیز مطالعه شده است. به تعبیری، کتاب انواع خانواده در جهان امروز بیان میکند که خانواده ایرانی نیز جدا از جامعه جهانی قرار نداشته و عضوی از آن به شمار میرود. به همین دلیل، عناصری از تحولات جهانی در خانواده ایرانی نیز انعکاس مییابد.
وی در پایان تأکید کرد که بنا بر تحلیل این کتاب، نباید خانواده را از بیرون مورد مطالعه و قضاوت قرار داد؛ بلکه باید وارد محتوای آن شد و آن را شناخت. بنابراین با ورود به درون خانوادهها، میتوان گفت که در مواردی، تنها اسکلتی از این نهاد اجتماعی باقی مانده و در چنین شرایطی، واقعاً حیف است که انسانها وقت و زندگیشان را در جایی بگذرانند که مطلوبیتی برای آنها نداشته باشد.
تجددگرایی سرمایه اجتماعی و خانواده ایرانی
دکتر عالیه شکربیگی مولف کتاب تجددگرایی سرمایه اجتماعی و خانواده ایرانی، سخنران دیگر نشست جامعهشناسی خانواده انجمن بود. او در مورد این اثر خود گفت: در این کتاب، تجدد یا گرایش به مدرنیسم و تأثیرات آن در خانوادههای ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است و پرسش اصلی این است که بعد از ورود این موج به خانواده ایرانی، تا چه حد سرمایه اجتماعی آن دگرگون میشود. به بیان دیگر، بعد از وارد شدن مدرنیته به خانواده، تا چه حد فردیت در درون آن تقویت شده و اعتماد اجتماعی کاهش مییابد. در واقع، در آمارها دیده میشود که خانواده ایرانی دچار بحران و فروپاشی شده و من میخواستم ببینم که خانواده ایرانی در حال گذار است و یا شکلهای متعددی از آن در حال شکلگیری و ظهور هستند.
وی افزود: به عقیده من، اگر تجدد و مدرنیته بر جامعه تأثیرگذار باشند، به تعبیری مهمترین تأثیر آن در زندگی شخصی، روابط جنسی، حیات عاطفی، ازدواج و خانواده قابل مشاهده است. درباره چگونگی برداشت ما نسبت به خود و نوع برقراری ارتباط با دیگران، انقلابی در جریان است. بر اساس مطالعات من در این رابطه، خانوادههای تهرانی و بالطبع ایرانی نیز در این روند، دچار تغییر در نگرشهای خود شدهاند. این مسأله را میتوان از سه جنبه مورد بررسی قرار داد؛ نخست تجدد گرایی که در این کتاب پیشینه تجددگرایی به طور عام و در سطح جهان، ایران و نهاد خانواده مورد بررسی قرار داده شده است. جنبه دیگر، بررسی مفهوم سرمایه اجتماعی و نظریات مربوط به آن است که در این زمینه، سه شاخص مهم سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد، شبکهها و هنجارها در خانواده مورد بررسی قرار قرار گرفته و جنبه سوم نیز بررسی رابطه این دو، یعنی تجددگرایی و سرمایه اجتماعی است.
شکربیگی در ادامه، با اشاره به مشکلات اقتصادی و تأثیر آن بر نهاد خانواده، سه چارچوب نظری را در قالب رویکرد تکامل دیالکتیکی پدیدههای اجتماعی، رویکرد بازاندیشی و بازنگری گیدنز و رویکرد مرکز پیرامون مورد توجه قرار داد. او در مورد نظریه نخست توضیح داد که بر اساس دیدگاه بوردیو، هر پدیده اجتماعی در یک رابطه دیالکتیکی و در یک ارتباط ذهنیتگرایی و عینیتگرایی شکل میگیرد.
وی افزود: بحث بعدی نظریه بازنگری گیدنز است که هدف این بود که ببینیم خانوادهها چقدر دچار بازنگری شدهاند. موضوع سوم نیز این بود که احساس کردم فقط تجددگرایی نیست که باعث تغییر و تحول در خانوادهها شده بلکه دخالت نهادهایی در جامعه هم خانواده را دچار بحران کرده است.
شکربیگی همچنین با اشاره به فرضیات خود، شامل وجود رابطه میان میزان تجددگرایی و سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی و تأثیرگذاری تجددگرایی مدرن بر کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی خانوادههای ایرانی؛ نتایج تحقیق خود را اینگونه بیان کرد: همیشه این تصور وجود دارد که تجددگرایی باعث بحران و نابسامانی در خانواده شده است. این در حالی است که مطالعات من نشان میدهند که اگر تجددگرایی با حفظ سنتهای خانواده ایرانی باشد، با حفظ سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی نیز همراه است. از سوی دیگر، 60% خانوادههای ایرانی معتقدند که دخالت دولت باعث کاهش سرمایه اجتماعی این نهاد و کاهش میزان تجددگرایی شده است.
وی افزود: من شاخصهایی مانند نگرشهای جنسیتی، باورهای دینی، اندیشه مدرن، تأثیر رسانهها و عدالتطلبی در خانوادهها و بحث جهتگیری جهانی در خانوادهها را به عنوان شاخصهای تجددگرایی در نظر گرفتم و به این نتیجه رسیدم که متغیر نگرشهای جنسیتی، بیشترین تأثیر را در خانوادههای ایرانی دارد. این در حالی است که تجددگرایی نه تنها باعث خدشهدار شدن باورهای دینی نشده بلکه موجبات حفظ بیشتر آنها را نیز فراهم کرده است. در عین حال، مهمترین عامل بحران در خانوادههای جامعه ما، عامل اقتصادی شناخته میشود.
انسانشناسی خانواده و خویشاوندی
انسانشناسی خانواده و خویشاوندی چهارمین کتابی بود که در جلسه گروه جامعهشناسی خانواده انجمن مورد بررسی قرار گرفت. دکتر منیژه مقصودی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و نویسنده این کتاب، در مورد آن گفت: این کتاب به نوعی، الفبای مطالعات خانواده و خویشاوندی را در حوزه انسانشناسی بررسی میکند. این کتاب که در سال 86 منتشر شده است، شامل شش فصل است. در فصل اول آن، تاریخچه مطالعات خانوادگی و خویشاوندی در جهان غرب بر پایه دانش انسانشناسی مورد بررسی قرار میگیرد و فصل آخر این کتاب نیز به مطالعات خانواده و خویشاوندی در ایران و اروپا مربوط میشود. یکی دیگر از فصلها به توتم و تابو میپردازد. در فصلی دیگر، تنوع الگوهای خانواده مورد بررسی قرار میگیرد و بالاخره فصل دیگری به تنوع الگوهای خویشاوندی و ازدواج اختصاص یافته است.
مقصودی افزود: در فصل اول کتاب، از نظرات هنری مورگان استفاده شده است. در واقع، او یکی از قبایل بومی آمریکای شمالی را مطالعه کرده و در بررسی ساخت سیاسی قبیله، متوجه شده که به همه مردان، پدر و به همه زنان، مادر میگویند. در واقع، او به واسطه دانستن واژگان فرهنگ مورد مطالعه خود، به این نکته پی میبرد و در ادامه تصمیم میگیرد ابتدا پایههای اصلی جامعه را مورد بررسی قرار دهد و برای این منظور، بر روی ساخت خانواده و خویشاوندی متمرکز شده و بررسی ساخت سیاسی را کنار میگذارد.
مقصودی با ذکر این مثال، نتیجهگیری کرد که ارائه تعریفی جهانشمول از ازدواج یا خانواده امکانپذیر نبوده و هر جامعه با فرهنگ خاص خود، فضای خانوادگی متفاوتی را بهوجود میآورد. او در مورد ازدواج نیز با اشاره به رسوم و سنن مرسوم در جوامع مختلف، خاطرنشان کرد که الگوی ازدواج نیز در جوامع مختلف بسیار متنوع بوده و حتی در ایران نیز در بین قومیتهای مختلف، تنوع زیادی در این زمینه دیده میشود.
خانوادهها در دنیای امروز
آخرین کتابی که در نشست روز پنجم اسفند ماه گروه جامعهشناسی خانواده مورد بررسی قرار گرفت، کتاب خانوادهها در دنیای امروز نوشته دیوید چیل بود.
دکتر محمدمهدی لبیبی مترجم این کتاب درباره آن گفت: کتاب خانوادهها در دنیای امروز که در سال 2008 منتشر شده، آخرین اطلاعاتی که در مورد خانواده در دنیا جمعآوری شده را همراه با آمارهای جهانی گردهم آورده است. ترجمه فارسی آن نیز به زودی توسط انتشارات صورت منتشر و توزیع خواهد شد.
وی دلیل انتخاب این کتاب برای ترجمه را مشکلات موجود در به روز بودن مطالب در ایران، با وجود همه کارهایی که در حوزه نظری صورت گرفته است، دانست و گفت: آمارهای این کتاب از آمریکا، آفریقا، آسیا و سایر نقاط جهان گرفته شده و به نظر میرسد که در آن، با نگاهی واقع بینانه، بررسی مسائل عینی خانوادهها بسیار خوب صورت گرفته است.
در پایان این نشست، دکتر باقر ساروخانی استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و مدیر گروه جامعهشناسی خانواده انجمن، تأکید کرد: در دنیای جدید، باید تعریف جدیدی از خانواده و رابطه زن و مرد و کودک ارائه دهیم تا با دنیای معاصر و تاریخ خود بیگانه نباشیم.
وی درباره دخالت دولت در زندگی خانوادهها نیز خاطرنشان کرد: امروزه دولتها در محرمانهترین روابط خانوادگی، مانند تعداد فرزندان دخالت میکنند که البته این دخالت در مواردی میتواند مفید باشد اما در کل باید در نظر داشت که خانواده یک واحد منزوی نبوده و باید به هر شکل، درمتن جامعه قرار گرفته و در این فضا نیز مطالعه شود.