در جلسه گروه علمی تخصصی توسعه و دگرگونی های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران که در سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران و در روز یکشنبه مورخ 7 تیرماه 94 ساعت 17 الی 19 برگزار گردید دکتر غلامعلی نجفی بنا به دعوت دکتر زاهدی مازندرانی با توجه به تخصص‌ شان در حوزه مدیریت، به سخنرانی در زمینه مدیریت آب در ایران پرداخت.

او در ابتدا با اشاره به کتیبه مزار داریوش کبیر پادشاه هخامنشی: «اهورا مزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی، و از دروغ پاس دارد»، واقعیت‌های آماری بلندمدت ایران را برشمردند و نتیجه گرفت:

یک- خشکی و خشکسالی پدیده عادی در فلات قاره ایران است، و ربطی به امروز ندارد.

دو- در این رابطه کشور ما با چهار مشکل: کمی بارش، توزیع مکانی نامناسب، توزیع زمانی نامناسب، و تبخیر زیاد، رو به رو است.

و پایداری کشور در طول این تاریخ بلند مدت، حاکی از این است که مدیریت مطلوب آب در کشور وجود داشته و تاریخ آب و آبیاری در این سرزمین نشان دهنده آن است‌.

سخنران در قسمت دوم بحث خود، به برخی از نشانه‌ های مدیریت آب در گذشته، مثل توسعه حرمت گذاری به آب در فرهنگ و آداب و رسوم نواحی مختلف کشور، ابداع قنات به عنوان شاهکار مهندسی تاریخ ایران (مدیریت پدیده تبخیر و مهار آن)، احداث بندهای متعدد، کانال ‌های بزرگ آبیاری، نظام ‌های توزیع آب، نظام‌ های تقسیم آب (دانگی، زمانی (ساعت آبی)، و پیمانه ای)، ایجاد سازه‌ های تاخیری در نواحی مرطوب شمال کشور (آب بندان در مازندران و گورآب در گیلان)، تشکیل گروه‌ های همیاری در آب و گروه‌های هم‌آب و مقوله‌ های بسیاری دیگر اشاره کرد: با اینکه ایرانیان نخستین طراح و سازنده سدهای قوسی جهان بودند، هرگز به احداث تعداد بسیار سد در ایران (شاید به دلیل تبخیر بالا) اقدام نکردند. گفتند که یک نمونه از این سدها، سد قوسی کریت است که در سال 1350 میلادی در نزدیکی طبس با ارتفاع ۶۰ متر احداث شد، و این سد، تا اوایل قرن بیستم بلندترین سد جهان بود، و کمیته بین ‌المللی سدهای بزرگ آن را از شگفت‌ آورترین دستاوردهای بشر در مهندسی سد، در قرون وسطی می‌داند، و ژاپنی ‌ها آن را شاهکار مهندسی ارزش نامیدند.

سخنران در قسمت سوم بحث خود به تشریح وضع فعلی مدیریت آب پرداخت:‌ غرق شدن در افتخارات سدسازی، بی توجهی به حقابه‌ ها و حقابه زیست محیطی، خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه ‌ها، برداشت بی رویه آب زیرزمینی، نبود روش ‌های درست مصرف، پیگیری تفکرات سازه‌ای از طریق انتقال آب بین حوضه ‌ای و بحث‌ های انتقال آب از دریای مازندران به دریاچه ارومیه، و توسل به گران کردن بهای آب برای حل مشکلات کم آبی و مدیریت آن، و ....، و در پایان این قسمت سئوال کرد: آیا مشکل ما در آب، پول است؟

آیا ترس این وجود ندارد، که فقرا و کم درآمدها حتی به آب بهداشتی دسترسی نداشته باشند، و از طریق نبود بهداشت و ...، بیماری ‌های جدیدی بروز کند و هزینه سنگینی به جامعه تحمیل شود؟

دکتر نجفی گفت: بزرگ شدن مسئله در سال آبی 93- 92 ربطی به خود این سال ندارد، چون در این سال، بارش 10 درصد کمتر از متوسط بلندمدت کشور بود، و با ارائه آمارهای بارش اعلام شده توسط وزارت نیرو نتیجه گرفت که این وضع از سال آبی 87- 86 شروع شده و در تمام این مدت اطلاعی به مردم داده نشده است، و در ادامه این قسمت سئوال مطرح شد که چرا به مردم گفته نشده؟ اگر مردم نقشی در مدیریت آب ندارند، چرا در سال آبی 93-92 به مردم اعلام شد؟ و چراهای دیگر.

مشاور ارشد گروه بین‌الملی ره شهر در قسمت چهارم صحبتهای خود به مبانی مدیریت و برنامه ‌ریزی در کشور و در آب اشاره کرد، و اضافه کرد که چگونه حتی در موضوع طراحی‌های مدیریت آب در دنیا (از نظر ترکیب گروه‌های دست اندرکار) تغییراتی حاصل شده است، بطوری که در کشورهای پیشرفته تیمی مرکب از مهندسان، اقتصاددانان، متخصصین محیط زیست، جامعه شناسان، ذینفعان، و NGO ها، به طراحی می‌پردازند، و طرح‌های مزبور پس از پذیرش مردمی به اجرا در‌می ‌آید، در حالیکه در کشور ما بیشتر این مهندسین هستند که به طراحی اقدام می ‌کنند و اضافه بر آن به ارزیابی اقتصادی طرح می ‌پردازند.

دکتر نجفی در قسمت پنجم و پایانی با تحلیل بحث و با اشاره به یک خاطره تاریخی از مورگان شوستر نتیجه گرفت که مشکل مدیریت آب در کشور ما در پارادایم فکری حاکم بر تیم مدیریت و سازمان حکمران آب نهفته است و تا وقتی این پارادایم فکری تغییر نکند مشکل اصلی حل نخواهد شد، بلکه حسب اقتضای زمان و مکان شکل ظاهری دیگری به خود خواهد گرفت، که چاره کار نیست.

متن کامل سخنرانی به شرح زیر می باشد :

داستان مدیریت آب

  • مرگ داریوش :
  • سال 486 قبل از میلاد مسیح
  • عبارت دعاگونه کتیبه مزار :
  • اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی، و از دروغ پاس دارد.
  • حکایت کتیبه از زمینه مورد بررسی ما (صرف نظر از همه بحث‌ها) :
  • خشکسالی یک پدیده ملموس و مورد انتظار در فلات قاره ایران است.

واقعیت‌ های آماری فلات قاره ایران

  • حدود 85 تا 89/7 درصد سرزمین ایران را اقالیم غیرمرطوب (خشک و نیمه خشک) تشکیل می‌دهند.
  • دریافت 0/36 درصد بارش جهان در حدود 1/1 درصد خشکی ‌‌های کره زمین (استحقاق طبیعی کشور به نسبت وسعت آن، حدود سه برابر بارش فعلی).
  • متوسط بارندگی ایران در یک دهه قبل 250 میلیمتر، حدود 29 درصد متوسط بارندگی جهان (860 میلیمتر) و نزدیک به 39 درصد متوسط بارندگی آسیا (645 میلیمتر).
  • آمارها و مستندات اخیر وزارت نیرو در مورد متوسط بارش بلندمدت کشور: 242 میلیمتر (28 و 37/5 درصد بارندگی جهان و آسیا).

واقعیت‌های آماری فلات قاره ایران

  • علاوه بر کمی بارش، توزیع مکانی آن نیز بسیار نامناسب می باشد.
  • 50 درصد بارندگی در 24 درصد مساحت کشور و 50 درصد دیگر در 76 درصد دیگر.
  • در بعضی مناطق بیش از 1000 میلیمتر و در بعضی دیگر کمتر از 100، و حتی چند میلیمتر.
  • میزان تبخیر کشور بیش از 2 هزار میلیمتر درسال (8 برابر بارش).
  • سالانه حدود 71 درصد از ریزش‌ های جوی به صورت تبخیر و تعرق از سطح زمین، جنگل ‌ها، مراتع، دیم زارها و پیکره‌ های آبی خارج می‌شود.
  • نامناسب بودن توزیع زمانی بارش (بیشتر در زمستان) مشکل دیگر است.

نتیجه این بحث

  • نتیجه 1: در برخی مناطق حتی ممکن است تا 95 درصد بارندگی ‌ها بلافاصله و یا کمی پس از بارندگی تبخیر شود، بدون اینکه به ریشه گیاهان زراعی و یا درختان برسد.
  • نتیجه 2: ما 4 مشکل عمده در بحث بارش داریم : کمی بارش، توزیع مکانی نامناسب، توزیع زمانی نامناسب، و تبخیر زیاد.
  • برخورد با این چهار معضل، مستلزم: مدیریت آب در کشور است، مقوله‌ای که تاریخ آب و آبیاری در این سرزمین نشان دهنده آن است‌.

هوشمندی پدران ما در مدیریت آب

§         شاهکار مهندسی تاریخ ایران : قنات : نشانه مدیریت پدیده تبخیر و مهار آن.

§         احداث بندهای متعدد، کانال‌های بزرگ آبیاری در ایران باستان.

§         نظام‌های توزیع آب، و نظام‌های تقسیم آب (دانگی، زمانی (ساعت آبی)، و پیمانه‌ای).

§         ایجاد سازه‌ های تاخیری در نواحی مرطوب شمال کشور (آب بندان در مازندران و گورآب در گیلان)،

§         تشکیل گروه‌ های همیاری در آب و گروه ‌های هم ‌آب و مقوله‌ های بسیاری دیگر.

§         ایجاد سدهای خاص.

§         و از همه مهم ‌تر: توسعه حرمت ‌گذاری به آب (اساطیری و ایزد آب، مذهبی، و ...)

§         ایرانیان نخستین طراح و سازنده سدهای قوسی جهان بودند (با این وجود هرگز به احداث تعداد بسیار سد در ایران اقدام نکردند).

§         سدهای احداثی سدهای خاص (در نواحی خاص) و کم تعداد بودند، مثل سد خاکی مهدی رجه در ارتفاعات بهشهر.

§         سد قوسی کریت در سال 1350 میلادی در نزدیکی طبس با ارتفاع ۶۰ متر احداث شد. این سد، تا اوایل قرن بیستم بلندترین سد جهان بود، و کمیته بین‌ المللی سدهای بزرگ آن را از شگفت‌ آورترین دستاوردهای بشر در مهندسی سد، در قرون وسطی می‌داند.

وضع فعلی : ایران رتبه 24 تنش آبی

  • موسسه جهانی منابع طبیعی شاخص تنش آبی را تعریف و آن را در 36 کشور دارای مشکلات آب اندازه‌ گیری کرده است.
  • نمرات این شاخص از صفر تا 5 است و هرچه این نمره بیشتر باشد دلالت برتنش آبی بیشتر است.
  • این شاخص نشان می‌ دهد که چقدر آب در هر کشور به‌ طور سالانه از آب‌ های سطحی و زیرزمینی برای مصرف خانگی، کشاورزی و صنایع برداشت می‌شود.
  • نمره بالای 4 به این معنا است که 80 درصد آب در دسترس آن کشور سالانه مصرف می‌شود، و لذا مردم آن در برابر کوچک ‌ترین تغییرات در عرضه آب به شدت آسیب پذیر هستند.
  • ایران در بین 36 کشور با نمره 4/78 رتبه 24 را کسب کرده است.
  • 16 کشور نمره کامل 5 را به‌دست آورده ‌اند که از آن جمله عبارتند از: بحرین، قبرس، جامائیکا، قطر و امارات. 

وضع فعلی : داستان آ‌ب سطحی

  • ما در افتخارات بزرگ ‌ترین سدساز و مدیریت عرضه غرق شدیم، اما با رها نکردن آب زیست محیطی و عدم توجه به حقابه‌ ها و به‌ ویژه به حقابه تالاب‌ های پائین دست آنها را آسیب پذیر ساختیم.
  • برخی از سدها حوضچه تبخیر شدند.
  • عدم توجه به همه حقابه ‌ها و مدیریت آن هم باعث شد که در زمان کم آبی، برداشت‌‌ های بالادست به شکل معمول ادامه یابد.
  • هرچه آب از سد رها می‌شود، به نام کشاورزی ثبت می‌شود، و لذا برهمین اساس می گوئیم که کشاورزی 90 درصد آب را مصرف می‌کند و راندمان آن 35 درصد است.
  • در اینکه کشاورزی ایران مدرن نیست و آب زیادی هم مصرف می ‌کند، شکی نیست. اما در مقابل این همه هزینه‌ ها چه زیرساخت‌ های فیزیکی و اجتماعی کارآمد برای کشاورزی ساختیم؟
  • متاسفانه حتی سیستم‌ های کوچک ذخیره آب را از کنار مزارع برچیدیم.
  • حاصل این رفتارها : ایجاد مشکل در مناطق پایین‌ دست و خشک شدن تالاب‌ هائی چون گاوخونی و پریشان.  

وضع فعلی : خواب سنگین در مورد آ‌ب زیرزمینی

  • در ۱۴ سال اخیر، افزون‌ بر ۷۰ میلیارد مترمکعب از ذخایر راهبردی منابع آب زیرزمینی از طریق برداشت مازاد مصرف شد.
  • در حال حاضر، بیش از ۵۵ درصد آب مصرفی کشور از منابع زیرزمینی تامین می‌‌شود، اما در بخش آب زیرزمینی، کمترین سرمایه‌‌گذاری‌‌ها انجام شده است.
  • یک منبع مهم تامین آب زیر زمینی فروروی ‌های آب جاری است.
  • ما با سدسازی‌ها بسیار و عدم رهائی آب زیست محیطی، جلوی فروروی ‌های طبیعی جریان ‌های دائمی را در خیلی از جاها گرفتیم، اما همه جا علت کاهش یا افت سفره آب زیرزمینی را برداشت زارعین اعلام کردیم.
  • دوستان منابع آب : تصویب قانون تعیین تکلیف چاه‌‌ ها، رایگان شدن حق‌‌ النظاره، حمایت برخی مسوولان محلی از صاحبان چاه‌‌ های غیرمجاز، موجب افت تراز آب‌‌ های زیرزمینی شده است.
  • اما آیا این همه داستان است ؟ به نظر شما وقتی با بستن سد و ارائه زمین ‌های بالادست به صاحب نفوذها و پولدارها و تامین آب برای آنها، آب زمین کشاورزی پائین دست (حیات و مماش) کشاورز را قطع می‌کنید، او چه باید بکند؟
  • اولین چاهی که کسی را به آب می‌رساند، همسایه او را به مرغ مقلدی تبدیل می‌کند که بدنبال حفر چاه باشد.  

وضع فعلی : دیدگاه اقتصادی در مورد آب

§         واقعیت : میزان دسترسی به آب مثل گذشته نیست و لذا مردم باید رفتار خودشان را با منابع آب تغییر دهند.

§         ساده‌ ترین مثال مسواک زدن است، در کشورهای دیگر فقط از یک لیوان آب استفاده می کنند، در کشور ما با شیر آب باز چندین لیتر آب هدر می‌رود تا یک ‌بار مسواک زده شود.

§         لذا چون با مدیریت فنی دیگر نمی‌ توان بیش از این امکان دسترسی به آب را بیشتر کرد، باید وزارت نیرو و سایر دستگاه‌ ها به دنبال مدیریت اقتصادی باشند.

§         مدیریت اقتصادی یعنی گران کردن آب، و دریافت کل هزینه‌ ها به صورت بهای آب و جریمه کردن افراد.

§         ما از سایر گران کردن‌ ها چه نتیجه‌ مطلوب گرفتیم؟

§         آیا مشکل ما در آب، پول است؟

§         آیا ترس این وجود ندارد، که فقرا و کم درآمدها حتی به آب بهداشتی دسترسی نداشته باشند، و از طریق نبود بهداشت و ...، بیماری‌ های جدیدی بروز کند و هزینه سنگینی به جامعه تحمیل شود؟

§         سال‌‌های 15- 2005 دهه بین ‌المللی آب با شعار آب برای زندگی نام ‌گذاری شد.

§         بانک جهانی در سال ‌‌های اخیر دولت‌‌ها را ترغیب می‌کند تا در زمینه توسعه آب و انرژی بیشتر سرمایه ‌گذاری کنند.

  • ما در همین دهه به مرحله ورشکستگی منابع آب رسیدیم.
  • حدود نیمی از دشت ‌‌های کشور (319 دشت) در حالت ممنوعه بحرانی قرار گرفته است.
  • میزان مصرف سرانه آب در ایران به مراتب از متوسط جهانی بیشتر است.
  • و تضاد آشکار بین تقاضا و منابع آب وجود دارد.  

ما را چه شد ؟

  • آنک، آن آواز و پرواز بلند و این خموشی و زمین‌گیری !!!
  • آنک، آن هم ‌بستری با دختر خورشید و این همخوابگی با مادر ظلمت !!!- «امیرهوشنگ شفا»
  • راستی ما را چه شد؟ آن دعا و هشدار تاریخی مزار داریوش، آن حرمت گذاری و میراث‌ های فرهنگی، آن هوشمندی، و آن درک درست و فرهنگ استفاده از آب و آبیاری ؟!!!
  • چگونه است که در پنج دهه پیش آب را ملی (دولتی) اعلام می ‌کنیم و وزارتخانه ‌ای را به پاسداشت آن تعیین می‌کنیم، خود را بزرگ ‌ترین سدساز در دنیا خطاب می ‌کنیم، اما نتیجه عکس می‌گیریم؟
  • راستی چه شد که در سال 1393 فاجعه ملی و مصیبت اتمام آب را همه منتظر شدند؟ و چرا به اینجا رسیدیم؟ 

چند نکته کلیدی در تحلیل جدول

  • یک- تغییر عدد فرضی به حدود 29 درصد به خوبی نشان دهنده عمق فاجعه در منابع آب کشور است.
  • دو- وقتی که نسبت سطح به حجم آب در پشت سدها و تالاب ‌ها بیشتر می‌شود، میزان تبخیر نیز بالنسبه بیشتر می‌گردد.
  • سه- آب پشت سدها حجم حداقلی دارند که از آن کمتر آب قابل استفاده نیست.
  • چهار- در عرض سال ‌های 93- 86 هم جمعیت کشور افزایش یافته، هم توسعه اجتماعی و اقتصادی موجب افزایش تقاضا و مصرف آب شد.
  • پنج- این عدد، یک عدد متوسط است، درست نظیر متوسط درآمد سرانه ملی، که به هیچ وجه نشان دهنده درآمد همگان نیست، درآمد بیشتر یک نفر به معنای درآمد کمتر افراد دیگر است.
  • شش- لذا آب بیشتر از این میزان در یک منطقه مثل گیلان، مازندران، و آذربایجان‌ها، به معنای وضعیت به مراتب بدتری در سایر جاها است.
  • نتیجه : واقعیت بسیار کمتر از عدد 29 است.  

برخی سئوالات

  • چرا از سال آبی 87- 86 که بارش نسبت به بلندمدت 43 درصد کاهش داشت، به مردم اعلام نشد؟
  • آیا از نظر وزارت نیرو مردم نمی ‌توانند هیچ نقشی در مدیریت آب داشته باشند؟
  • اگر چنین است، چرا در سال آبی 93- 92 و در حال حاضر از مردم انتظار اقدامات اساسی در کاهش مصرف وجود دارد؟
  • برای آسیب رسانی کمتر این کاهش‌ها در سال‌های بعد چه برنامه‌ ای برای مدیریت آب در کشور توسط وزارت نیرو تهیه و تدوین و به مورد اجرا گذاشته شد ؟
  • چرا سدسازی ‌های بی ‌رویه ادامه یافت ؟
  • چرا در مورد فرهنگ سازی و تغییر شیوه زیست و اخلاق و رفتار نامناسب مصرف آب، کار رسانه ‌ای مناسب صورت نگرفت ؟
  • آیا منظر بودیم که پدیده خشکسالی و بارش کمتر با وارد کردن ضربات کاری آخر بر این جسد نیمه جان، حدوث و وقوع این مصیبت را حتمی کند ؟
  • آیا به واقع این‌ها از مصادیق کاستی ‌های مدیریت آب نیستند ؟

چرا این بحث؟

  • این بحث‌ ها، مرثیه خوانی مصیبت مرگ آب نیست.
  • صحبت از ندیدن‌ها و نشنیدن ‌ها است، درد بزرگی که وقتی انسان‌های خاص خود را بالاتر و برتر از همه بدانند حاصل می‌شود، وگرنه :
  • مگر می‌شود که جاده و سد ساخت و مرگ دریاچه ارومیه را ندید؟
  • می‌شود پائین رفتن چشم ‌گیر سطح آب زیرزمینی، آلودگی آبها و سواحل، زوال دریاچه هامون، کم شدن سطح و حجم تالاب‌ها و خشک شدن تعدادی از آنها، ... را دید و کاری نکرد؟
  • مگر می‌شود این همه هشدار کارشناسان را نادیده گرفت ؟
  • مقاله‌ «خشکسالی و ترسالی: استثناء و قاعده»، خرداد سال 1383.
  • می‌شود همه را حاصل اقلیم خشک و خشکسالی دانست؟ پس پایداری 2500 ساله چه؟
  • آیا قسمتی از مشکل نمی‌تواند ناشی از مدیریت نامناسب، برنامه‌ های تخریبی (با منافع زودهنگام و آسیب بلندمدت نظیر انتقال محل طرح فولاد مبارکه از سواحل جنوب به مبارکه اصفهان)، و عدم تعادل در روابط و مناسبات انسان و محیط باشد.
  • درسی بسیار پرهزینه، اما انشاءاله قابل یادگیری، و موجب کاربرد نتایج آن در آینده و جلوگیری از اشتباهات مشابه، و نه خدای ناکرده دکان عده ‌ای جدید!!

مبانی مدیریت و برنامه ‌ریزی

  • نظام برنامه‌ ریزی در کشور: متمرکز، بخشی و دستگاهی است‌ (صلاح کار و اهداف در تهران تعیین می‌شود).
  • مدیریت: بالا به پائین و براساس دستور و کنترل است.
  • نگرش : فیزیکی و سازه‌ ای است (بدون توجه به ابعاد اجتماعی، و ...).
  • مسئولیت : بخشی و بخشی نگری.
  • ........................ .
  • .................... .  

نتیجه :

•         آنچه که حاصل شد، و ادامه دارد !!!

برنامه‌ های وزارت نیرو برای مدیریت آب

  • برنامه‌ هایی برای اصلاح الگوی کشت، اصلاح الگوی آبیاری،
  • تعیین و اعلام میزان برداشت آب از 609 دشت کشور (سهم ‌های تخصیصی جدید آب در بخش کشاورزی از منابع آب زیرزمینی)،
  • تغییر سامانه آبیاری بخش کشاورزی به سامانه آبیاری تحت فشار توسط وزارت جهاد کشاورزی،
  • آبرسانی در جاهایی که آب شرب به ‌قدر کافی وجود ندارد،
  • انتقال آب به نقاط کم‌ آب (استفاده از منابع آب سد ماملو برای تهران)،
  • تشویق مردم به استفاده از آب بسته بندی برای مصارف شرب،
  • رعایت سیاست مدیریت مصرف توسط مردم برای مصرف کمتر آب،
  • عدم استفاده از آب غیرشرب برای آبیاری فضای سبز،
  • جیره بندی آب در صورت اجبار،
  • اجرای سیاست‌های مدیریت مصرف آب در بخش صنعت، کشاورزی و شرب، با مراقبت‌ های بیشتر.
  • هیچ یک از این پیشنهادات جدید نیست، هر کارشناسی بلبداهه به برخی اشاره می‌کند.

راستی مشکل چیست؟

  • ما به خوبی و به صورتی تاریخی، خشکی اقلیم فلات قاره ایران و پدیده بروز خشکسالی ادواری را می‌دانیم. !!
  • ما براساس میزان متوسط بارش، پراکندگی مکانی یا جغرافیائی، و پراکندگی زمانی آن، و میزان آب تجدیدپذیر، و حتی میزان قابل استفاده از آن را می‌دانیم؟ !!
  • ما می ‌دانیم که فرصت‌ها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف ما در بحث آب و مدیریت آن کدامند. !!
  • ما نه تنها مسائل و مشکلات، بلکه حتی راهکارها را هم می‌شناسیم. !!
  • اما چرا همه این موارد راهگشا یا کارساز نیست ؟

نقل قول مورگان شوستر (مستشار مامور ساماندهی وضعیت مالیه کشور)

  • «وقتی برای سر و سامان دادن به وضع مالیه ایران (اواخر قاجاریه) به ایران آمدم، مشکلات زیادی را بررسی کردم. آنگاه از ناصرالملک، که در آن زمان در غیاب احمد شاه نایب السلطنه بود، وقت گرفتم تا گزارشی را که آماده کرده بودم، ارائه کنم.
  • تا شروع به مقدمه چینی کردم، دیدم ناصرالملک به زبان انگلیسی فصیح و با لهجه آکسفوردی شروع به صحبت در مورد مسائل ایران کرد. متوجه شدم خیلی بیش از من میدانست و خیلی عمیق تر تجزیه و تحلیل و موشکافی میکرد.
  • من متحیر شده بودم که پس مشکل کجاست».
  • نایب السلطنه همه مشکلات و راه‌حل‌ها را می‌دانست، اما امور به هیچ وجه اصلاح نمی‌شد.
  • امروز هم همین طور است. به هرکس که میرسی همه چیز را میگوید، انگار که سالها در این مورد تحقیق کرده است.

مشکل اصلی چیست؟

  • آیا ما واقعا مشکلات اصلی را شناختیم؟
  • آیا مشکل ما صرف خشکسالی و بارش کم، یا نوسانات و پراکندگی بارش‌ها، و حتی عاقل نبودن مردم و جامعه (مصرف کنندگان آب) است؟ آیا مردم فاقد آگاهی‌های اقلیمی هستند؟ یا رفتار آنها رفتاری فاقد اخلاق مصرف است؟
  • مدیران ما چطور؟
  • واقعیت این است که حاصل حدود 50 سال دولتی کردن مراقبت و مدیریت آب، مشکلات ساختاری فعلی و پایداری آنها است.
  • برای تعیین راه حل یا راه‌ حل‌ها باید مشکل واقعی را شناخت (با روش خاص و مناسب خود)
  • با تغییرات معمول مشکلات ساختاری حل نمی‌شود
  • پایداری مشکلات ساختاری
  • نوع نگرش و کارکرد موسسات و واحدها
  • باورها و خواست‌هائی که توسط ساختارها و تفکرات موجود تقویت می‌شود
  • نتیجه: تغییر وزیران جز اندک تغییر شکل در مباحث و موضوعات نتیجه‌ای نمی‌دهد و مشکلات ساختاری مربوطه همچنان پایدار می‌مانند.

مشکل اصلی :

  • ناتوانی ما در کار مشترک، ناتوانی در کنارهم قرار گرفتن و در اندیشیدن مشترک، در باهم بودن، در توجه به نظرات هم، در برتر دیدن خود، در عاقلانه و علمی و درست دانستن نظرات خود (فردی یا سازمانی)، در کاربرد معنای دلخواه خود به جای اصل‌ها (مثل قرار دادن تسهیم هزینه به جای مشارکت)، و ... .
  • به عبارت بهتر همه ما در قفس نامرئی پارادایم‌ های فکری و کاری گیر افتادیم، و این مشکل اصلی ما است. !!!
  • وضعیت ما شبیه به جزایری، نه واقعا بی ارتباط با یکدیگر، بلکه نقاطی که نابودی سایر نقاط را مشکلی برای بقا و تداوم خود نمی‌دانند، و نمی ‌بینند، گوئی فرو رفتن تدریجی هر جزیره به زیر آب، دریا را برای بقیه ما تماشائی ‌تر می‌کند.

راه‌ حل: بازانگاری نظام مدیریت management reimagining.

  • بازانگاری نظام مدیریت، یعنی کنار گذاشتن باورها، پارادایم‌ های فکری و مکانیزم‌های مورد نظر، و جایگزینی باورها، پارادایم‌‌ها و مکانیزم‌ های جدید به جای آنها. 

ضرورت‌های بازانگاری

1- مشکلات ساختاری، مشکلات چند بعدی و پیچیده ‌اند. مشکلات چند بعدی به راه‌ حل‌ها و اقدامات چند بعدی و تلفیقی نیاز دارند.

2- حل مشکلات پایدار نیازمند جستجوی پارادایم‌های جدید است. روش‌های پدید آورنده مشکلات فعلی، نمی‌تواند آنها را حل کند.

3- اقدامات تلفیقی به ساختارهای تلفیقی، برنامه‌ های تلفیقی، مدیریت تلفیقی، و تلفیق منابع نیازمند هستند.

الف- تلفیق عمودی در همه واحدهای سازمان‌ های مسئول.

ب- تلفیق افقی در بین همه دستگاه‌ های دست اندرکار.

پ- تلفیق سیستم‌ های دولتی و بخش خصوصی، و مردم (مصرف کننده).

ت- تلفیق شرکت‌ های مشاور، پیمانکار، و سازنده.

ث- تلفیق همه رشته‌ های تخصصی در کنارهم.

4- یک تغییر ضروری، تغییر تفکر مدیریتی است که براساس آن مدیران باید از "مدیران انجام امر به هر ترتیب" به "مدیران توسعه" یا مدیران هموارکننده مسیر تعالی کشور تبدیل شوند، و باورهای فعلی خود را تغییر دهند.

5- باورها منشاء رفتار و کردارند و با بازانگاری، باورها باید تغییر کند.

6- سیستم ‌ها برای حل مشکلات پیچیده و پایدار قبل از آنکه محتاج مدیریت باشند، نیازمند هدایت و رهبری هستند (مدیریت در داخل پارادایم‌ها/ رهبری شکننده پارادایم‌ها).

چرا این بحث‌ها

  • آیا چنین بحث‌هائی مورد قبول مدیران ما است؟ یا مقبول خاطر آنها خواهد شد؟
  • کارشناسان وظیفه خاص خود را دارند : تبیین مسائل و ارائه راه‌حل‌ها.
  • خواه کسی آن را بشنود، یا نشنود، با این امید که به قول حضرت حافظ :
  • فیض روح ‌القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند، آنچه مسیحا می‌کرد. 

و کلام آخر ...

  • آب خود حیات است، و حیات بدون آب معنی ندارد.
  • این ماده حیاتی در عصر ما دارای ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، .... است.
  • جای انجمن جامعه شناسی ایران، و گروه توسعه، در حفاظت و مراقبت از آن کجاست؟ 

این جلسه رأس ساعت 19 به کار خود پایان داد.