نشست گروه جامعه شناسی توسعه و دگرگونی های اجتماعی ساعت 17:30 روز یکشنبه مورخ 6 بهمن ماه 1392 در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور جمعی از اعضاء اصلی گروه و علاقه مندان و با سخنرانی مهندس محقق تحت عنوان«آمایش سرزمین و استراتژی توسعه سواحل جنوب کشور» برگزار گردید.

در ادامه خلاصه ای از مباحث مطرح شده را می خوانید.

کشور ایران سرزمینی نیمه خشک است که رشته کوه های البرز در شمال و زاگرس در غرب آن را به چند ناحیه اقلیمی متفاوت تقسیم می کند. ارتفاعات البرز و زاگرس منشاء بخش مهمی از آب های سطحی کشور است. مناطق مرکزی و جنوبی کشور که از ارتفاعات فوق فاصله دارند، از منابع آب سطحی محدودی برخوردارند. تمرکز جمعیت حول منابع آب موجب شده استقرار جمعیت و فعالیت در شمال و غرب بیش از مرکز و جنوب کشور باشد. تا سال های دهه 40 که تولید کشاورزی سهم عمده را در تولید ناخالص داخلی داشت ، بخش مهمی از جمعیت کشور از این طریق ارتزاق می کرد. تغییر تدریجی الگوی فعالیت اقتصادی کشور به سمت صنعت و خدمات ، الگوی استقرار جمعیت را دگرگون نکرد ، زیرا صنعت در مناطق کشاورزی توسعه یافت و آبادی های کوچک و بزرگ موجود در اراضی کشاورزی به تبع توسعه صنایع و خدمات به شهرهای بزرگ پیوستند و بر جمعیت نواحی پرتراکم قبلی افزوده شد. توسعه صنعتی در ایران با هدف تامین نیازهای داخلی شکل گرفته و فاقد خصلت صادراتی است. چنین صنایعی برای به حداقل رساندن هزینه های حمل و نقل ، در نزدیک ترین نقطه به مراکز مصرف استقرار یافته اند ، راه ها و خطوط ارتباطی نیز برای پوشش این مناطق طراحی و به اجرا درآمدند و بنادر را به شهرها وصل کردند تا در خدمت تامین نیاز این مراکز قرار گیرند. به این ترتیب نواحی مرکزی و سواحل جنوب (به جز چند شهر بندری یا نفتی) از قافله توسعه کشور جدا ماندند و ظرفیت های توسعه آنها کمتر مورد توجه قرار گرفت. سازمان اداری کشور نیز متاثر از این الگو رشد کرده است. تمرکز شدید اداری که خصلت سیاسی دارد ، دامنه اثرگذاری بر تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ را تشدید کرده است. در حال حاضر به جهت فقدان جهت گیری های مبتنی بر عدم تمرکز ، بیش از 30 درصد کارکنان اداری کشور در تهران تمرکز دارند. استقرار فعالیت و جمعیت در مناطق توسعه یافته موجود به عدم توازن بیشتر در استقرار جمعیت در کشور منجر می شود و مشکلات امنیتی و اجتماعی را در این مناطق افزایش می دهد. فشار بر منابع تولید در این مناطق بیشتر می شود (طبیعتاٌ بخش بزرگتری از منابع آب و خاک از دست خواهد رفت). در مناطق کم جمعیت مرزی خطر خارجی افزایش می یابد.

در ادامه سخنران جلسه منابع و امکانات توسعه سواحل جنوب از نقطه نظر انرژی را به شرح زیر بیان نمود:‌

  • ایران پس از روسیه دومین کشور دارای ذخایر گاز در دنیا است.
  • ایران پس از عربستان دومین کشور دارای ذخایر نفت در دنیا است.
  • ایران حدود 15 درصد از ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارد.
  • ایران چهارمین تولید کننده گاز در دنیا است.
  • حجم گاز مخزن پارس جنوبی (مشترک بین ایران و قطر) حدود 8 درصد گاز جهان است.
  • حجم گاز سهم ایران از مخزن مشترک پارس جنوبی حدود 700 میلیون مترمکعب در روز است.
  • قیمت گاز مخزن پارس جنوبی (سهم ایران) براساس قیمت بشکه ای 50 دلار معادل 4000 میلیارد دلار است.

وی همچنین به ویژگی های مخزن پارس جنوبی اشاره کرد و اضافه نمود:

  • مخزن گاز پارس جنوبی بزرگترین مخزن مستقل گاز دنیا است.
  • مخزن گاز پارس جنوبی بین کشورهای ایران و قطر مشترک است.
  • وسعت بخش ایرانی این مخزن 3700 کیلومترمربع است.
  • ذخیره گاز درجا: 14 هزار میلیارد مترمکعب است.
  • ذخیره میعانات گاز درجا: 18 میلیارد بشکه است.

محقق در جمع بندی مطالب ارائه شده خویش اظهار داشت: بهره برداری از ظرفیت های بالقوه موجود در استان های جنوبی و پتانسیل های ملی برای توسعه مناطق مزبور، علاوه بر این که دروازه های جدیدی برای توسعه کشور می گشاید، تهدیدهای موجود را نیز به فرصت هایی برای توسعه سرزمین تبدیل می کند. واقعیت این است که توسعه سواحل جنوبی کشور هم یک هدف استراتژیک برای توسعه متوازن کشور است و هم تاکتیکی برای از بین بردن تهدیدهای محتمل در آینده....

وی همچنین افزود: از کل جمعیت کشور فقط حدود 5 درصد در سواحل جنوبی کشور استقرار دارند. در دنیا (در کشورهای حاشیه دریاها) این رقم حدود 50 درصد است و مثلا در استرالیا 90 درصد مردم در سواحل زندگی می کنند.

محقق با اشاره به اینکه سیاست های آمایشی به توزیع متعادل جمعیت و فعالیت در سرزمین تأکید دارد اثرات توازن در استقرار جمعیت و فعالیت در کشور را اینگونه برشمرد:

  • فشار بر منابع طبیعی تولید کمتر می شود.
  • مشکلات امنیتی و اجتماعی کاهش می یابد.
  • احتمال بروز خطر خارجی در مناطق مرزی کمتر می شود.

توضیحات پایانی و نتیجه گیری سخنران جلسه از بحث به شرح زیر می باشد:

سواحل جنوب کشور با مزیت های دسترسی به آبهای آزاد نزدیکی به منابع انرژی دسترسی به خطوط حمل و نقل دریایی برای جذب جمعیت و فعالیت دارای اولویت است. در روند فعلی اقدامات اجرایی کشور (آینده سکونت در کشور) سیاست روشنی برای پراکنش متوازن جمعیت در پهنه سرزمین دیده نمی شود. استقرار جمعیت در شهرهای موجود عملا به گسترش نامتوازن این شهرها دامن زده و مشکلات عدیده ای را به جهات اجتماعی ، سیاسی و زیست محیطی موجب خواهد شد و منابع آب و اراضی کشاورزی جدیدی از حیطه فعالیت های تولیدی خارج می شود.

پیامدهای توسعه نیافتگی سواحل جنوب کشور از این قرارند:

  • حاشیه ای شدن (Marginalization) بخش های وسیعی از مناطق جنوبی کشور
  • عدم توازن بیشتر بین این مناطق و سایر نقاط کشور و افزایش نابرابری های موجود بین مناطق
  • افزایش بیکاری و مهاجرت

پی آمدهای توسعه صنایع در سواحل خلیج فارس و دریای عمان:

  • با توسعه سواحل جنوب حدود 2 میلیون شغل جدید در منطقه ایجاد می شود.
  • امکان اسکان بیش از 10 میلیون نفر از 20 میلیون نفر جمعیت افزایش یافته تا سال 1404 ، فراهم می شود.
  • پیوندهای ملی در مناطق فوق تقویت و از واگرایی های قومی کاسته خواهد شد.
  • ترکیب جمعیتی مناطق ساحلی به نفع امنیت ملی تغییر خواهد کرد.
  • توسعه نواحی کرانه ای عاملی موثر برای توسعه نواحی کمتر توسعه یافته در پس کرانه خواهد بود.

پس از پایان سخنرانی اولین سوال از آقای محقق را مدیر جلسه مطرح نمود و گفت: با توجه به وجود الگوهای توسعه ای متفاوت در جنوب ایران همچون مناطق آزاد تجاری ، صنایع پتروشیمی در عسلویه، نیروگاه اتمی بوشهر، صنایع شیلات و غیره. آیا این الگوها نسبتی با طرح آمایش و ساست های توسعه ای مدنظر شما دارد؟ و آیا این قبیل تمهیدات توسعه ای تاکنون توانسته اند مفید واقع گردند؟ آیا الگوی آمایش جدید موردنظر شما می تواند میزان انحرافات اجتماعی یا آسیب های اجتماعی در این مناطق را کاهش دهند؟ و آیا در عسلویه این اتفاق رخ داده است؟

محقق پس از توضیحات تکمیلی درخصوص استفاده نادرست از این الگوهای موجود و با اشاره به این مطلب که از حدود 160 تا 170 کشور از جمله ایران از این الگوها برخوردار می باشند و تنها کشور چین توانسته است تاکنون در استفاده از این الگوها بسیار موفق عمل نماید، در خصوص مناطق آزاد متذکر گردید که این مناطق بیشترین کارکردشان در پاسخ به منافع سیاسی محلی بوده و کارکرد عملیاتی برای واردات محصولات ممنوع به ایران را داشته اند و در مورد عسلویه نیز اینگونه توضیح داد: فعالیت های تک موضوع در عسلویه و دیگر مناطق صورت گرفته و باعث گردیده که متاسفانه فضای اجتماعی خانوادگی در این مناطق شکل نگرفته و با توجه به اینکه بسیاری از متخصصین و کارکنان این بخش برای انجام وظایفشان به مسافرتهای چند روزه یا چند هفته ای به این شهر اکتفا کرده و از آنجا به عنوان محل زندگی دائمی خویش استفاده نمی کنند، باعث به وجود آمدن انواع جرم و جنایت، فحشاء، استفاده از مواد مخدر و دیگر معضلات اجتماعی شده است.

مطلب بعدی توسط دکتر محرابی بیان گردید. وی با اشاره به اینکه برنامه ریزی های انجام شده در کشور تاکنون تنها جنبه مصرفی داشته لذا جهت گیری آمایشی ما باید دچار تحول و تغییر گردد و اولویت را به آمایش تولیدی و صنعتی داده و با اشاره به اینکه الگوی آمایشی کشور ما بر اساس الگوی کشور فرانسه برنامه ریزی شده است به تعریف متفاوتی از آمایش سرزمین پرداخته و گفت: هرگونه آمایشی مستلزم مشخص کردن کاربری منابع است ، آمایش به معنای چیدمان آنچه را که می خواهیم بچینیم بوده و ابتدا ، باید منابع را حفظ نموده و کاربری را مشخص کنیم. موارد بعدی که ایشان بدانها اشاره نمودند از قرار زیر می باشد:

  • چرا به آفتاب و انرژی خورشیدی در استفاده از منابع اشاره ای نکردید؟
  • چرا به مورد کشاورزی و شیرین کردن آب جنوب کشور اشاره ای نفرمودید؟
  • کشتیرانی یکی از عوامل مهم توسعه جنوب کشور می باشد که در بحث فوق به بررسی آن نپرداختید.
  • به مورد شیلات و استفاده مطلوب از آن نیز در این بحث اشاره ای نکردید.

محقق پاسخ داد: هزینه تولید یک کیلووات انرژی خورشیدی بالای 250 تومان در می آید که از لحاظ اقتصادی به صرفه نمی باشد و در کشور ما هنوز تکنولوژی تبدیل نور به انرژی رشد نکرده لذا استفاده از انرژی بادی اقتصادی تر است. در مورد شیرین نمودن آب دریا نیز همچون مورد فوق هنوز تکنولوژی تبدیل آب دریا به آب شرین در کشور نه تنها رشدی نداشته بلکه بسیار گران تمام می شود. در حال حاضر کشورهای انگلیس ، اسپانیا و فرانسه برای شیرین نمودن آب از تکنولوژی نانو امریکا استفاده می کنند و ما هم در این مورد وابسته به کشور امریکا می باشیم و قیمت تمام شده یک مترمکعب آب شیرین شده توسط نانو تکنولوژی 1700 تومان می باشد که برای کشاورزی اقتصادی نیست. در مورد بنادر نیز ما از نظر بندر ضعیفیم و ظرفیت بنادرمان نیز فقط 39 میلیون تن است و فضای حمل و نقل دریایی ما نیاز به بنادر بسیار بزرگی دارد که در حال حاضر بنادر ما فاقد این ظرفیت می باشد.

مهندس کازرونی با اشاره به مشکلات موجود در بحث آمایش در جنوب کشور به نبود اسکله جهت پهلوگیری کشتی ها و کم بودن عمق آبهای سواحل جنوبی برای این امر و همچنین به کمبود آب آشامیدنی و گران تمام شدن تصویه و تهیه آب آشامیدنی لازم برای مصرف جهت آن مناطق و عدم توانایی فعلی کشور در به وجود آوردن یک تجارت بین المللی در این مناطق اشاره نمود و در مورد عسلویه نیز گفت: با نگاهی به گذشته و مساحت شهر آبادان و مقایسه آن با شهر عسلویه در می یابیم که ساخت شهر آبادان با نگاهی جهانی صورت پذیرفت و زیرساختهای آن بسیار با زیرساختهای شهر عسلویه متفاوت می باشد. و این یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت در بهره برداری از این شهر می باشد. راه کار پیشنهادی ایشان در جهت توسعه این مناطق بهره برداری از معادن موجود در این نقاط بود و متذکر شد که ساخت صنایع دیگر به جز معدن در آنجا میسر نمی باشد.

سخنران نشست نیز اینگونه پاسخ داد که: بندر یک مقوله فنی است ، مقوله اسکله نیز به همچنین ، ما در ماهشهر (بندر امام خمینی) بنادری با عمق 12 تا 15 متر داریم که فقط کشتی هایی تا ظرفیت یکصد هزار تنی می توانند پهلو بگیرند ، در نتیجه ظرفیت ما دراین مناطق بسیار کم است و دلیل نبودن بنادر در این مناطق این است که ما در گذشته نیاز صادراتی نداشتیم. در عسلویه نیز ما 60 میلیون تن بندر مایع داریم اما مسئله اصلی ما مسئله مدیریت در این مناطق است که اگر نگاه مدیریتی ما نگاه توسعه ای باشد این مسئله نیز قابل حل می باشد.

دکتر حیدری نیز جزء افرادی بود که دراین خصوص به مواردی اشاره نمود که مهمترین بخش آن اشاره به استقرار جمعیت و چگونگی پراکندگی آنها در سطح کشور است وی در سخنانش گفت: بحث آمایش یک مفهوم پیچیده، عمومی و فراگیر است و می بایست مسئله را در سطح سرزمین مورد بررسی قرار داد. پیش بینی شما در جهت آمایش این است که جمعیت در دو سوم سرزمین حضور دارد و باید جابجایی هایی صورت بگیرد تا این جمعیت در مناطق دیگر کشور مستقر شوند. بحث ما بحث حواشی و مرزهای کشور است مناطق مرزی ما کم جمعیت است و در مرز شرقی به مراتب بیشتر از مرز جنوبی با محدودیت جمعیت مواجه هستیم. ما در مرز عراق جمعیت کمی را داریم هرچند در مرز غربی ما از منابع زیادی همچون منابع طبیعی و منابع انسانی برخورداریم اما سرمایه گذاری که بتوان این جمعیت را در این مناطق مستقر نمود کم بوده و این باعث مهاجرت زیاد افراد از این مناطق می باشد. لذا با توجه به چارچوب آمایش سرزمین در هر جایی که قرار باشد بحث آمایش را دنبال کنیم باید مناطق مرزی را در محاسباتمان درنظر بگیریم.

سپس دکتر غلامرضا غفاری با اشاره به منابع منزلتی و ضرورت وجود این منابع جهت جذب و استقرار جمعیت در مناطق مختلف بر این مطلب تاکید نمود که این مناطق از لحاظ استقرار جمعیت نسبت به شهرهای صنعتی مناطقی ناپایدار بوده و در حال حاضر تبدیل به سکویی جهت پرتاب نیروهای خود به شهرهای مرکزی و صنعتی گردیده اند و عامل اصلی را عدم وجود همان منابع منزلتی قلمداد نمود و محقق نیز با تاکید بر مقوله عدم تمرکز که در سخنانش بدان پرداخته بود و در جهت تایید سخنان دکتر غفاری خاطرنشان ساخت که: با تمرکز شدید مدیریتی در مملکت نمی توان کاری از پیش برد و اولین شرط حرکت به سمت توسعه این است که بخشی از وظایف متمرکز شده در پایتخت را به نواحی دیگر منتقل نمائیم. زیرا ادامه این شرایط به بیکاری و آسیب های اجتماعی بیشتری می انجامد.

در پایان جلسه دکتر ابراهیمی ضمن تشکر از انتخاب این موضوع از سخنران درباره اینکه در تغییرات و الگوسازی های جدید تا چه اندازه در برنامه ریزی های نظام جای داشته و دارد سوال نمود و محقق پاسخ داد: این اطلاعات ارائه شده نتیجه فعالیت صدها کارشناس و دست اندرکار حوزه های مختلف در ارتباط با این موضوع می باشد و صرفا جنبه آکادمیک ندارد که خوشبختانه مقامات نیز تا حد زیادی به این قضایا واقف گردیده اند و تاکنون نیز فعالیت های مثبتی در همین راستا انجام پذیرفته است.