*محمود عظیمی رستا

رویکرد پدیدار شناسانه به توسعه1نشست تخصصی گروه علمی توسعه و دگرگونی های اجتماعی با عنوان «رویکرد پدیدارشناختی به مسائل توسعه در ایران» روز یکشنبه 2 آبان1395 در سالن جلسات انجمن جامعه شناسی ایران با سخنرانی سامان یوسفوند برگزار شد. در این نشست پیامدها و مسائل گوناگون برنامه‌های توسعه در ایران از دیدگاه پدیدار شناختی مورد بررسی قرار گرفت.

در آغاز این جلسه، دکتر محمد جواد زاهدی، مدیر گروه توسعه و دگرگونی های اجتماعی با اشاره به این که نگاه به توسعه در ایران بیشتر ابژه محور است تا سوژه محور، گفت: با توجه به این مسئله، موضوع سخنرانی این نشست که تأکید بر نگاه سوژه محور به توسعه دارد بحثی نو و جدید به شمار می آید و امید است که برای حاضران جالب و قابل استفاده باشد و پرداختن به آن می‌تواند از اهمیت زیادی برخوردار گردد.

عضوهیات علمی دانشگاه پیام نور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: تعریف توسعه مصداقی است، باید برای تعریف توسعه از مصادیقی کمک گرفت که معرف وضعیت توسعه یافتگی اند و وضعیت‌های مورد نظر را با توجه به این مصداق ها سنجید. به دلیل این که بحث توسعه بحث کشافی است و در ایران با اختلاف تئوریک جدی در این زمینه مواجه ایم. حتی برخی از مدرنیته‌های مختلف سخن می گویند و من با این مباحث موافق نیستم.

وی افزود: این مسائل جدی در مورد توسعه وجود دارد. امیدواریم مباحث این نشست مدخلی باشد تا این مسائل را از طریق گفتگوهای این گروه پیگیری کنیم.

در ادامه سامان یوسفوند بخش اول سخنان خود را به موضوع «پروبلماتیک توسعه در تاریخ ایران معاصر» با محورهای پربلماتیک توسعه (بعد از گذشته چند دهه)، ریشه‌های پربلماتیک شدن توسعه در ایران، از منظر رویکرد پدیدارشناختی اختصاص داد و با اشاره به بحران‌های توسعه در ایران و ضرورت بازاندیشی در آن، به بحث بحران علم زدگی و در نتیجه حاشیه‌ای شدن علوم انسانی؛ گسیختگی مناسبات علوم انسانی اجتماعی با توسعه (بحران علم الاجتماع)، بحران توسعه در نتیجه ثنویت گرایی ذات انگارانه توسعه و فرآیند کمی ساز توسعه از جمله (غربی-شرقی، شهری- روستایی)؛ نخبه – دهاتی و ... به ضرورت باز اندیشی در فهم پدیده توسعه تاکید کرد.

وی افزود: فهم از توسعه مناسب نیست آنچه اکنون در ادبیات توسعه ایران محل ایراد و مناقشه است، بحث روش‌شناسی توسعه است و ابهامات متدولوژیکی، سایه بر اصل توسعه انداخته است .

یوسف وند در بخش دیگری از سخنان خود به نقد روش شناختی توسعه از ابعاد گوناگون پرداخت و اظهار داشت: کم علاقگی به رویکرد تاریخی و هویتی نسبت به پدیده‌ها،تقلیل سوژه‌های فعال فرهنگی به ابژه‌های منفعل، تقلیل آگاهی و فهم نیت‌مندانه به نتایج سطحی و پرسشنامه‌گرایی، عدم فهم ساختارهای معنایی زبان بومی ، آگاهی کم از عقلانیت بومیِ بافت‌های محلی، روش شناسی مقتضی مطالعات توسعه از جمله مسائل روش شناختی در این زمینه است.

رویکرد پدیدار شناسانه به توسعه2وی در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به روش شناسی مقتضی مطالعات توسعه به رویکرد تفسیری به عنوان استراتژی تحقیقی پدیدارشناسی توسعه گفت: برمبنای مفروضات هستی‌شناسانه پدیدار شناختی، واقعیت توسعه همچون بر ساخت اجتماعی کنشگران تلقی می شود. واقعیت پدیده توسعه؛ پیش تفسیر شده است؛ این واقعیت پیش از آن‌که صاحب‌نظران توسعه، کار تفسیر خود را آغاز کنند، از سوی کنشگران اجتماعی بر مبنای عقلانیت بومی؛ مورد تفسیر قرار می گیرد، به‌طوری‌ که ممکن است معنای برساخت شده از پدیده مطابق با معانی تخصصی و علمی آن حوزه نباشد. بر مبنای معرفت‌شناسی تفسیری پدیداری، معرفت توسعه خود را مأخوذ از معانی و مفاهیم روزمره و معرفت دوجانبه برساخته شده اجتماعی قلمداد می‌کند. روش‌شناسی پدیداری در حوزه مطالعات توسعه اجتماعات محلی، زمینه را برای بازخوانی و به عرصه کشاندن نظریه‌ها و الگوهای متکثر در باب توسعه را فراهم می‌آورد. با مرور نظریه‌ها و الگوهای متکثر روشی توسعه، ضمن اینکه مدلول‌های معرفتی به دست می‌آید؛ مجال گزینش یک الگو برای توسعه آن‌هم متناسب با واقعیات هر جامعه فراهم خواهد شد. چراکه رویکرد پدیدارشناسی به ما می‌گوید که فهم پدیده توسعه نیازمند داشتن نگاه تاریخی و بینش نیت‌مندانه است. به این دلیل که توسعه با ارزش‌ها و اقتضائات زمانی- مکانی و محلی همراه است و فهم آن از رهگذر و بازاندیشی همان اقتضائات میسرتر است.

سخنران این نشست ادامه داد: به‌کارگیری مشی پدیدارشناسانه در مطالعات توسعه، نه‌تنها باعث توجه به گروه‌های حاشیه‌ای و مغفول مانده و واردکردن آن‌ها در بطن جامعه می‌شود، بلکه اراده‌های منفعل را فعال می‌کند و توسعه را به‌مثابه یک اقدام ممکن و سهل‌الوصول برای اجتماعات محلی درمی‌آورد، از طرفی و زمینه را برای تأمل و بازاندیشی درباره رهیافت‌های بوم‌اندیش و کنش‌های بومی، بیش‌ازپیش فراهم خواهد کرد.

سامان یوسف وند در بخش پایانی سخنان خود با توجه به مدل های مفهومی مربوط به بازسازی معنایی توسعه از ابعاد گوناگون: اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مداخلات توسعه‌ای، نگاه کنشگران محلی به پدیده توسعه و به محورها و مفاهیم آن پرداخت.

در پایان نشست اعضا و شرکت کنندگان با طرح پرسشهای گوناگون پیرامون موضوع نشست به بحث و تبادل نظر پرداختند.

*تهیه گزارش