روز سه شنبه 16 اسفند 1390 گروه جامعه شناسی علم، معرفت و فرهنگ انجمن جامعهشناسی ایران نشستی با عنوان«جابه جایی نخبگان با رویکرد تطبیقی در کشورهای آسیایی» برگزار کرد. سخنران این نشست دکتر محمد توکل، دانشیار دانشگاه تهران، بود که به وضعیت مهاجرت نیروهای متخصص در کشورهای آسیایی- از جمله ایران و ترکیه- و مقایسه آن با سایر کشورها پرداخت.
دکتر توکل با ارائۀ بحثی مفهومی درباره فرار مغزها به آمار جا بهجایی نخبگان در کشورهای آسیا و اقیانوسیه اشاره کرد و وضعیت مهاجرت در کشورهای آسیایی را حاد، مهاجرت نخبگان از آفریقا را نسبت به آسیا حادتر و مهاجرت از کشورهای آمریکای لاتین را نسبت به هر دو وخیمتر دانست. سخنران جلسه در این میان وضعیت ایران در آسیا از حیث فرار مغزها را مورد بررسی و در پایان عملکرد موفق ترکیه در برخورد با فرار مغزها را مورد بحث قرار داد. او گفت لفظ فرار مغزها (Brain Drain) را اولین بار انجمن سلطنتی انگلیس برای هشدار در مورد مهاجرت نخبگان انگلیسی به آمریکای شمالی به کاربرد. هرچند در ابتدا این واژه از بار منفی بسیاری برخوردار بود ولی به تدریج بار معنایی منفی این واژه کاسته شده است و حتی امروزه در کنار جنبههای منفی به جنبههای مثبت آن نیز اشاره میشود. بدین لحاظ مهاجرت همچون فرایندی محسوب میشود که برای آن فوایدی را نیز بر میشمارند از جمله فواید آن به لحاظ اقتصادی: تولید ثروت و درآمد از طریق مهاجرت نیروی کار به کشورهای دیگر و انتقال دانش فنی به کشور از طریق مهاجرین و بالاخره انتقال بار سیاسی به خارج از کشور با مهاجرت نخبگان ناراضی.
امروزه فرایند مهاجرت نیروی متخصص، متفکر و یا به اصطلاح فرار مغزها یک جریان بوده و مختص کشورهای شرقی به کشورهای غربی نیست بلکه این فرایند حتی در کشورهای اروپایی به نفع آلمان و فرانسه و از اروپا به آمریکای شمالی و از کانادا و استرالیا به آمریکا دیده میشود. عمده ترین دلایل این جابجایی را میتوان در دو عامل مهم طبقه بندی کرد. عوامل فشار push factors)) یا هل دهنده که از عوامل منفی داخلی و یا مربوط به کشور مبدا ناشی میشوند. عوامل کشش (pull factors) که از عوامل جاذب خارجی و مربوط به کشور مقصد ناشی می شوند. برآیند مجموعۀ این دو دسته از عوامل است که متخصصان را به مهاجرت وا میدارد. امروزه فرایند جهانی شدن به ویژه گسترش ارتباطات الکترونیکی این عوامل را وسعت و عمق داده و جابجایی نخبگان علمی را تسریع بخشیده است .
دکتر توکل در ادامه افزود: در کل مهاجران را میتوان به سه دسته کلی جوانان، گروههای حاشیهای و افراد ناراضی تقسیم نمود. اینان کسانی هستند که به مهاجرت دست میزنند .اما چنانچه مهاجرت در میان گروه متخصصین و یا به اصطلاح جا بهجائی نخبگان علمی باشد به ایجاد خلأ در سرمایه انسانی کشورهای مبدا میانجامد و مشکلات عمدهای را به وجود میآورد. این پیامدهای منفی در کشورهای در حال توسعه که عمدتا دارای جمعیت زیاد و نیروی متخصص و سرمایه کم هستند بیشتر احساس میشود. سخنران این جلسه در ادامه گفت: دربرخی از کشورهای پیشرفته نیز به دلائل مختلف از جمله توسعه سریع شاخصهای اقتصادی و تکنولوژیک پدیدۀ کمبود متخصص دیده میشود و این گونه کشورها از مهاجرت نخبگان علمی از کشورهای دیگر استقبال میکنند. به عنوان نمونه کشورآلمان به 200 هزار نیروی کار مرتبط با تکنولوژی اطلاعات اعلام نیاز کرده است و به طور طبیعی این نیاز را از طریق جذب متخصصان سایر کشورها تامین میکند.
دکتر توکل گفت: نتایج وتبعات فرار مغزها برای کشورهای فرستنده و کشورهای گیرنده را میتوان به طور مجزا ارزیابی کرد. از جمله تبعات مثبت فرار مغزها برای کشورهای فرستنده عبارتند از: بازگشت درآمدهای کسب شده توسط متخصصان، انتقال دانش و معرفت، ایجاد روابط تجارتی جدید، کسب آموزش و ارزش های جدید، افزایش سرمایه انسانی، ارتقاء ارتباطات و تجارت خارجی. جنبههای منفی فرار مغزها برای کشورهای فرستنده نیز عبارتند از: کاهش ذخیرۀ نیروهای کیفی و متخصص، از دست دادن سرمایۀ اقتصادی (مثل افزایش ثبت شرکتهای ایرانی در کشورهای حاشیۀ خلیج فارس) . تبعات مثبت برای کشورهای گیرنده یا جذب کنندۀ نیروی مهاجر نیز عبارتند از: انباشتگی عظیم نیروی کار با مهارت، آموزش دیده و متخصص، رفع کمبود نیروی کار معمولی و جلوگیری از اعتصابات و بحران های کارگری، بالا بردن سطح کیفی نیروی کار، افزایش سود از طریق کاهش قیمت تمام شدۀ کالاها و خدمات.
در ادامه سخنران این نشست ضمن ارائه آمار و ارقام به مقایسه وضعیت کشورهای مختلف در زمینۀ جا بهجائی نخبگان پرداخت. بر اساس این آمارها، آفریقا به طور فزایندهای با مهاجرت متخصصان مواجه است. برای نمونه تعداد پزشکان اتیوپی در شهر شیکاگو از کل پزشکان شاغل در اتیوپی بیشتر است. آمار 11 تا 17 میلیون نیجریهایی در 15 سال گذشته نشان از افزایش مهاجرت متخصصان این کشور به کشورهای توسعه یافته دارد. نیجریه از تولید کنندگان نفت و دومین کشور برخوردار اقتصادی در آفریقا است. بر اساس اعلام صندوق بین المللی پول در سال 2006 ایران در بین 91 کشور رتبۀ اول در فرار مغزها را داراست و سالانه به طور متوسط 180-150 هزار نفر به خارج از کشور مهاجرت میکنند. از هر 5 نفر برنده جایزه المپیاد چهار نفر نیز مهاجرت کردهاند . میزان بار مالی این مهاجرت 38 میلیارد دلار برآورد شده است. مهاجرتها در دیگر نقاط جهان هر چند مانند ایران نیست ولی مهاجرت در آن کشورها مشکلات ناشی از فرار مغزها را بوجود آورده است کشوری همچون فیلیپین در حوزه خدمات بهداشتی خود با رشد50 درصدی مهاجرت روبروست. کشور پاکستان نیز با مشکلاتی در این زمینه مواجه است وفرق آن با دیگر کشورها در مهاجرت افراد کارگر است. مالزی پس از ماهاتیر محمد نیز با این مشکل مواجه شد و سالانه 140 هزار نفر کشور را ترک میکردند. مهاجرت در کشور نیوزلند با وجود همه جذابیتها و رفاه در آن نیز وجود دارد. این مهاجرت به غرب و استرالیا میباشد و در دهه 90 هر سال 30 هزار نیروی متخصص جا بهجا شده اند . در سال 2007 تقریبا 25 درصد از تحصیلکردگان نیوزلند در خارج از کشور زندگی میکردند.
دکتر توکل با ابراز این مطلب که در غرب یک سیاست و جنگ پشت پرده برای شکار نخبگان دیگر نقاط دنیا وجود دارد و در این مورد بین کشورهای غربی رقابت زیادی وجود دارد. در این کشورها تزریق نخبگان به صنعت و بخش های تولیدی و جذب بیشتر نخبگان از دیگر کشورها از معیارهای اساسی برتری محسوب میشود. فرانسه، آلمان، انگلیس، ژاپن، کانادا در این مبارزه درگیر هستند که هدف آن ها جذب بهترینها در عرضه تخصص، صنعت، فناوری و علم است. مسئولین کشورهای شرقی شاید از رفتن این نخبگان علمی که گاه آنها را موی دماغ میدانند احساس خوشحالی کنند اما برای کشورهای مقصد این امر خوشایند ومطلوب به نظر میرسد.
دکتر توکل ضمن مقایسه ترکیه به عنوان یک کشور آسیایی که در مدیریت این پدیده عملکرد موفقی دارد گفت: آمارها نشان میدهد که 5/1 میلیون ترک مقیم آلمان ظرف چند سال گذشته به ترکیه بازگشتهاند. در یک پیمایش 35 درصد از ترکهای مقیم آلمان گفته اند که زندگی آینده ما در ترکیه است و نه در آلمان. مهاجرت مغزهای ترکیه به کشورهای اروپائی با توجه به سیر بازگشتهای اخیر در عمل به چرخش مغزها و جذب تخصص و تکنولوژی انجامیده است. از سوی دیگر ترکیه به یک مقصد برای مغزهای سرگردان تبدیل شده است و در حال حاضر متخصصان از کشورهای عربی، سرزمینهای شوروی سابق، آسیای میانه و قفقاز به سوی ترکیه مهاجرت میکنند که مهاجرت احتمالی برخی از ترکان متخصص به خارج را نیز جبران میکند. یکی از سیاستهای اتخاذ شده در این تعادل(خروج متخصصان از کشور با ورود متخصصان دیگر کشورها) بورس تحصیلی کشور ترکیه به کشورهای آسیای میانه و ایجاد مدرسه در این کشورها میباشد. محصولات و کالاهای ترک نیز بواسطه مرغوبیت در منطقه نفوذ پیدا کرده است به طوری که این کشور سالانه حدود 20 میلیارد دلار از صادرات تریکو درآمد کسب میکند.
سخنران این جلسه در آخر « ادبیات نظری در مورد فرار مغزها» را در سه مجموعۀ نظری در سه سطح کلان، میانی و خرد طبقه بندی کرد. مجموعه نظریات وابستگی، جهانی شدن و نظام جهانی (سطح کلان ) که فرار مغزها را در روابط بین الملل و روابط مرکز- پیرامون تبیین میکنند. مجموعه نظریات شبکهها در (سطح میانی) که به نقش شبکههای ارتباطی در جا بهجائی نخبگان میپردازد و مجموعه نظریات سرمایه انسانی (سطح خرد) که به عوامل یا فاکتورهای فشار و کشش اشاره میکند. دکتر توکل در نتیجه گیری از بحث خود گفت: برای دستیابی به یک تحلیل جامع و راهبردی در مورد فرار مغزها باید هر سه سطح کلان، میانی و خرد را مورد بررسی قرار داد تا هم دلایل مهاجرت نخبگان را شناخت و هم به راه کارهای مناسب برای آن دست یافت.