11 varzeshگروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی ورزش انجمن جامعه‌شناسی ایران نشست روز دوشنبه دهم خرداد ماه 1389 خود را به موضوع جامعه‌شناسی ورزش و اوقات فراغت جوانان در ایران اختصاص داد که طی آن علاوه بر دکتر سیدمهدی آقاپور، مدیر این گروه، دکتر موسی عنبری و دکتر محمدرضا اسماعیلی به سخنرانی و ارائه دیدگاه‌های خود پرداختند.

  در آغاز این جلسه، دکتر سید مهدی آقاپور با اشاره به نقش ورزش در میان شاخص‌های فراغتی در جوامع گوناگون، ارتباط نزدیک جامعه‌شناسی ورزش و جامعه‌شناسی اوقات فراغت را مورد توجه قرار داد و خاطرنشان کرد: ما با یک تمدن فراغتی مواجهیم که امروز در آن ماشین جای فعالیت‌های حرکتی را گرفته و حتی میزان کار بشر در زندگی نیز بسیار کاهش یافته است. این صنعتی شدن که باعث تسریع و تسهیل امور زندگی شده، به نوعی فقر حرکتی را نیز در پی داشته است. این موضوع در کنار بحث فراغت در جوامع جدید مورد توجه جامعه‌شناسان قرار گرفته است. از جمله ویژگی‌های شناخته شده فراغت، جدایی آن از فعالیت شغلی، غیر اجباری و نیز غیر مادی و تفریحی بودن آن است. در عین حال، امروزه جنبه صنعتی بودن و گروهی بودن فراغت نیز بسیار اهمیت یافته است. از سوی دیگر فراغت‌ها را می‌توان به دو نوع کلی فراغت فعال و منفعل دسته‌بندی کرد که در فراغت فعال فرد خود فعالیتی انجام می‌دهد اما در فراغت منفعل به تماشای فعالیت دیگران می‌نشیند و در اینجا بحث انبوه تماشاگران ورزشی مطرح می‌شود.

آقاپور در ادامه، با اشاره به منشورها و مجموعه‌های مختلف تصویب شده در سازمان‌های گوناگون ایران در مورد اوقات فراغت جوانان و نقش ورزش در آنها، گفت: با یک برنامه‌ریزی مطلوب برنامه فراغتی از نوع ورزشی می‌تواند زمینه‌ساز آموزش‌های غیررسمی با سهولت و سرعت بیشتر باشد. علاوه بر این چنین برنامه‌ای منجر به کاهش آسیب‌پذیری نسل جوان شده و در عین حال سبب می‌شود انرژی نسل جوان به طور صحیح هدایت شود. در کنار این موارد، امکان دوست‌یابی در فعالیت‌های ورزشی، کسب تندرستی و سلامتی و شادابی روانی، جذاب بودن ورزش و الگوپذیری نوجوانان و جوانان در آن، تناسب ورزش با روحیات جوانان و هیجانات آن‌ها و همچنین امکان رفع یا کاهش مشکلات ساختار قامتی و اندام حرکتی از طریق ورزش سبب می‌شوند که ما عقیده داشته باشیم ورزش نسبت به فعالیت‌های دیگر از جمله کتاب خواندن، کارهای هنری و تماشای تلویزیون و ... اولویت دارد. این در حالی است که متاسفانه مطابق آمار موجود، در ایران علی‌رغم وجود نهادهای متولی فراوان، تنها حدود یک سوم نسل جوان تحت پوشش برنامه فراغتی قرار دارند.

مدیر گروه جامعه‌شناسی ورزش انجمن همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، نبود هماهنگی میان نهادهای فراغتی، برنامه محور نبودن و مقطعی بودن آنها در ایام تابستان، عدم صرف مناسب بودجه‌های تخصیص داده شده، توجه کم به فرهنگ‌سازی ورزش برای جوانان و خانواده‌ها، تمرکز بر ورزش‌های قهرمانی در رسانه‌ها، عدم وجود آموزش‌ و اطلاع‌رسانی درست و غلبه جنبه‌های کمی مثل جذب تعداد افراد بیشتر بر جنبه‌های کیفی را از جمله عوامل آسیب‌زا در مدیریت ورزش در اوقات فراغت دانست.

وی در همین رابطه، بر لزوم توجه بیشتر به ورزش مدارس و محوریت قرار دادن آن در کنار حمایت و نظارت دولت و همچنین فعالیت‌های سازمان ملی جوانان، شهرداری و سازمان تربیت‌بدنی تأکید کرد و گفت: از آنجا که نوجوانان در سنین ۱۲و ۱۳ سالگی وقت زیادی را در مدرسه می‌گذرانند، باید بودجه‌های بیشتری به مدارس تخصیص داده شود و معلمان خوبی جذب شوند.

در بخش دیگری از این نشست، دکتر موسی عنبری عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، موضوع ورزش و اوقات فراغت را در قالب بحث جامعه‌شناسی سبک زندگی و طبقات اجتماعی پی گرفت. او گفت: طی چند سال اخیر، در حوزه علوم‌اجتماعی، دیگر مفهوم طبقه اجتماعی به معنای ۲۰ سال پیش آن مطرح نیست و در مقابل آن،‌ مفهوم سبک زندگی آن‌قدر مهم شده که رساله‌ها و مقاله‌های زیادی را به خود اختصاص داده است. در سبک زندگی دو مفهوم مهم مطرح‌اند، یکی مفهوم مدیریت بدن و دیگری مفهوم هنر. به طور کلی، پیش از این، هنر و تربیت‌بدنی در مدرسه‌ها جزء فوق برنامه بودند ولی امروزه می‌توان گفت که تا حد زیادی از حاشیه به متن آمده‌ و آن‌قدر مهم شده‌اند که حتی در خانواده‌ها نیز دیده می‌شوند و به نوعی جزء سبک زندگی افراد به حساب می‌آیند. در چنین شرایطی، مفهوم ورزش کردن یک حالت نمادین برای افراد پیدا کرده است و این در حالی است که قبلا ورزش کردن نماد بیکاری بود.

وی ادامه داد: امروزه ورزش جای خود را در حوزه‌های اخلاقی نیز پیدا کرده است و حتی به تعبیری گفته می‌شود که ورزش جای جنگ‌های پیشین را گرفته و یا آن را نماد زهد مدرن می‌شناسند. اکنون در اخبار و زندگی اجتماعی و تفسیر‌ها، بخشی به نام ورزش داریم و هنر نیز در کنار آن جایگاه خاص خود را یافته است تا حدی که کلاس‌های موسیقی و ... نماد تشخص شناخته می‌شوند. در واقع می‌توان گفت که امروزه به دلیل وجود این دو عنصر ورزش و هنر، دیگر در دیدگاه جامعه‌شناسی میان کار و فراغت جدایی چندانی وجود ندارد. وقتی فرد ورزش می‌کند دیگر دقیقاً نمی‌دانیم که مشغول کار است یا فراغت و یا هر دو.

عنبری همچنین با اشاره به دو گرایش حفظ سلامت و زیبایی با تناسب اندام و تربیت بدن در ورزش، خاطرنشان کرد: بشر امروز در سبک کاری و فراغتی و نگرش خود به زندگی تغییراتی ایجاد کرده است. هیچ مطالعه فرهنگی‌ای در جامعه صورت نمی‌گیرد، مگر اینکه یک بخش آن ورزش باشد. از سوی دیگر، ورزش آن‌قدر در زندگی انسان‌های امروز مهم شده که محلی برای درآمدزایی شده است. اقتصاد ورزش در ترازنامه اقتصادی کشور‌ها بسیار دارای اهمیت است. پس می‌توان گفت امروز ورزش با زندگی ما بسیار عجین شده، به فرهنگ و اقتصادمان راه پیدا کرده و تبدیل به صنعت شده است. علاوه بر این، ورزش نمادی شده برای تعریف خودمان در جایگاه‌های بر‌تر و بالا‌تر. بر اساس این تغییر پارادایم و اهمیت ورزش، می‌توان گفت که در جامعه جدید کسی موفق است که این تغییر را احساس کرده و آن را به خوبی در زندگی خود مدیریت کند.

دکتر عنبری در ادامه، فراغت در ایران را در دو دسته کلی فراغت موثر و فراغت مخرب جای داد و تأکید کرد که خانواده حتما باید این دو نوع فراغت و ابزارهای آن را مورد توجه قرار دهد. به گفته او، در زندگی‌های امروزه گرایش به فعالیت‌های جمعی رو به کاهش است و هرچه زندگی افراد فردی‌تر می‌شود، بحران‌ها و مشکلات آن نیز به خصوص برای جوانان افزایش می‌یابد که در این مورد متأسفانه آموزش‌های کافی برای والدین و خانواده‌ها وجود ندارد.

دکتر محمدرضا اسماعیلی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد، سخنران دیگر این نشست گروه جامعه‌شناسی ورزش بود که بحث خود را با دسته‌بندی تفریحات در دو دسته تفریحات خانوادگی و تفریحات فردی آغاز کرد و در این میان، اهمیت تفریحات خانوادگی را به خصوص از دو جنبه ایجاد انگیزه برای افراد و تحکیم روابط خانوادگی مورد توجه قرار داد.

وی با تأکید بر لزوم بازنگری در تعریف مفهوم خانواده، اشاره کرد که در حال حاضر شکل کلاسیک بسیاری از خانواده‌ها تغییر کرده و مثلاً تعداد خانواده‌های تک والد افزایش یافته است. از سوی دیگر در مباحث مربوط به اوقات فراغت و تفریح، باید به نقش فعال دوستان، همسایه‌ها، همکلاسی‌ها و ... نیز اشاره کرد و حتی گاهی می‌توان با در نظر گرفتن شرایطی، آنها را در مفهوم خانواده نیز جای داد.

اسماعیلی همچنین یادآور شد: یکی از تحقیقاتی که در مورد الگوهای تفریحات خانوادگی در کانادا انجام شده، نشان می‌دهد که آشنایی منجر به ازدواج درصد قابل توجهی از افراد در فعالیت‌های تفریحی صورت می‌گیرد. یعنی تفریح، مکانی است که فرصتی برای تشکیل خانواده ایجاد می‌کند. کسانی که در فعالیت‌های تفریحی با هم آشنا می‌شوند، معمولاً بعد از ازدواج با هم به این فعالیت‌ها ادامه می‌دهند تا زمان بچه‌دار شدن. بچه دار شدن مانعی برای تفریحات خانوادگی است و سبب می‌شود فعالیت‌ها حول فرزند و خانه متمرکز شوند. کودک معمولاً از حدود پنج سالگی خود نقش مهمی در جهت دادن به فعالیت‌های تفریحی خانوادگی ایفا می‌کند. در مرحله بعدی، مدرسه رفتن کودک باز مانعی می‌شود برای فعالیت‌های تفریحی خانواده تا زمان بلوغ و استقلال نوجوان که باز فرصت جدیدی برای فعالیت‌های خانوادگی آغاز می‌شود.

وی در ادامه تأکید کرد: زمان بلوغ نوجوانان عموماً مشکلات زیادی در خانواده ایجاد می‌شود و اگر در خانواده فعالیت‌های تفریحی مشترکی وجود داشته باشد، امکان حل این مشکلات میسر خواهد بود. بر این اساس پنج پیشنهاد ارائه شده که بتوان از طریق آنها تفریحات جسمانی خانوادگی را افزایش داد. این پیشنهادات عبارتند از برنامه‌ریزی برای شرکت در کلاس‌های تفریحی و جسمانی مشترک، تغییر دکوراسیون اتاق خانه و پرهیز از قرار دادن تلویزیون در هر اتاق، حذف آسانسور، انتخاب فعالیت‌هایی مثل پیاده‌روی به جای استفاده از ماشین در کارهای روزمره و توجه به رژیم غذایی سالم.