«جایگاه و اهمیت حوزه جامعه‌شناسی ورزش امر پوشیده‌ای نیست؛ چنان‌چهاگر فقط مسابقات فوتبال را در نظر بگیریم و تأثیرات آن در جامعه را مورد توجه قرار دهیم، ضرورت توجه هر چه بیشتر به این حوزه علمی را در می‌یابیم.»
دکتر سیدضیاء هاشمی عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، در روز یازدهم اسفند ماه سال 87 سخنرانی خود را در نشست گروه جامعه‌شناسی ورزش انجمن جامعه‌شناسی ایران با مقدمه فوق آغاز کرد. او در این بحث که با عنوان "ورزش و جامعه‌پذیری" برگزار شد، سوال اصلی خود را نسبت میان ورزش و جامعه‌پذیری، به معنای چگونگی تأثیرگذاری فرآیند جامعه‌پذیری در حوزه ورزش و در عین حال، تأثیر متقابل فعالیت‌های ورزشی بر جامعه‌پذیری افراد، اعم از ورزشکاران و غیر ورزشکاران مطرح کرد.
هاشمی برای پاسخگویی به این پرسش، ابتدا به بیان تاریخچه‏ای از ورزش در سطح جهانی و در سه فاصله زمانی مختلف دوران باستان، دوران انقلاب صنعتی و دوران مدرن پرداخت و در این باره گفت: به‌طور طبیعی در دوران باستان، ورزش به شکل امروزی نبود و عمدتاً درگیری‌های زیادی را به همراه خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال داشت. در واقع در آن دوران، به دلیل حس جنگجویی که بین اقوام مختلف از جمله رومیان وجود داشت، ورزش‌هایی بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفتند که افراد را برای جنگ آماده می‌کردند و در راستای آن‏، جسارت و شهامت عناصر بسیار پر اهمیتی بودند که در تاریخ ورزش نیز ثبت شده‌اند. در واقع می‌توان گفت که در این دوران، بیش از هر چیز کنشگران درگیر در جنگ و یا کسانی که خود را برای جنگیدن با دشمن آماده می‏کردند، مورد توجه قرار می‌گرفتند. از سوی دیگر، به واسطه ورزش، روحیه مردم نیز برای پذیرش خشونت و صدمات جنگی آماده‌تر می‌شد و در نتیجه، راحت‌تر می‌توانستند تحمل جنگ و عواقب آن را برای خود و عزیزانشان داشته باشند؛ چرا که در غیر این صورت، کشتارهای فراوانی که طی جنگ‌های متعدد صورت می‌گرفت، می‌توانست عامل تأثیرگذاری در بیزاری مردم از نظام حاکم و شورش بر علیه آن باشد. از این‌رو می‌توان گفت که رقابت‌های بدنی دوران باستان که زمینه شکل‌گیری ورزش در جامعه بود، به گونه‌ای طراحی می‌شدند که اولاً جذاب بوده و ثانیاً فضای بسیار خشنی را در پی داشته باشند. به عنوان مثالی از این دست، می‌توان به نبردهای گلادیاتوری نزد رومیان اشاره کرد که در آنها پهلوانانی که شاید از موقعیت اجتماعی بالایی هم برخوردار بودند، به قصد جان با یکدیگر مسابقه می‌دادند و پایان مسابقه غالباً وقتی بود که یکی از طرفین طی این روند ورزشی جانش را از دست داده و در واقع از صحنه گیتی حذف می‌شد.
وی افزود: در این دوره، موارد دیگری مانند ارابه‌رانی نیز از مسابقات مرسوم بود که در آنها، بر سر اینکه چه کسی برنده و یا بازنده می‌شود، شرط‌بندی می‌شد و به واسطه این شرط‌بندی‌ها، خشونت و درگیری در بین تماشاچیان نیز راه پیدا می‌کرد و حتی گاهی این درگیری‌ها آن‌قدر شدید بود که برای جلوگیری از شورش‌های احتمالی، بلیط‌های بخت‌آزمایی به افراد می‌فروختند تا به واسطه آن، کسانی که شانس قبولی داشتند، تا آخر مسابقه صبر کنند و آرامش جمعیت نیز تا حدی کنترل شود. این در حالی است که می‌توان گفت هدف اصلی این ماجراها آن بود که سطوح بالایی از بی‌رحمی، خشونت و وحشی‌گری، قتل عام و خون‌خواری طی نبردهای نمایشی، برای مردم تبدیل به مسأله‌ای عادی و حتی سرگرم کننده شوند. در همین راستا، رومیان در مسابقات کشتی یا مشت زنی، با قرار دادن قطعات آهن یا سرب در دستکش‌های مشت‌زنی و اضافه کردن برآمدگی‌های فلزی در قسمت ضربه زننده دستکش، این وسیله را به آلتی قتاله تبدیل کرده بودند.
هاشمی همچنین در توضیحات خود خاطرنشان کرد: این مسابقات در دوران باستان در سطح وسیعی اتفاق می‌افتاد، به گونه‌ای که در قرن سوم میلادی، در یک نبرد عظیم، هزار گلادیاتور در حضور انبوهی از تماشاچیان به مبارزه تن به تن می‌پرداختند و هدف آن، نه برد یا باخت یک جایزه بلکه برد یا باخت جان افراد بود. از سوی دیگر، در یونان نیز ورزش‌های باستانی در شکلی آرام‌تر رواج داشت و به نوعی می‌توان گفت که ما امروز میراث‌دار و میراث‌خوار ورزش یونان باستان هستیم. به عنوان مثال، نخستین دوره المپیک از سال 176 قبل از میلاد، آغاز شد و 239 دوره آن، به طور مرتب هر چهار سال یک بار برگزار شد تا اینکه در سال 394 پس از میلاد امپراطور روم آن را تعطیل کرد و این تعطیلی تا سال 1896 ادامه یافت. در واقع، می‌توان المپیک را به طور مشخص، به عنوان مهم‌ترین رخداد ورزشی یونان معرفی کرد که در شهر المپیا برگزار می‌شد و امروز، شکل جدیدی از آن، به عنوان المپیک نوین و با نقش پنج حلقه به عنوان نمادی از پنج قاره هر چهار سال یک بار توجه زیادی را به خود معطوف می‌دارد.
وی تأکید کرد: ویژگی مهم ورزش در دوران باستان، چه در روم و چه حتی در یونان، برجسته بودن خصلت ستیزه‌جویی و خشونت در آن است. این در حالی است که در دوره‌های بعدی، به خصوص بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی، ورزش‌ها کارکردهای دیگری پیدا کردند و به جای آنکه صرفاً تفریح و تفرج اقشار بالای جامعه را به عنوان هدف خود در نظر بگیرند، برای رفع خستگی ناشی از کار برای توده مردم از جمله کارگران به کار گرفته شدند و بدین ترتیب، اسباب رضایت بیشتر طبقات پایین جامعه را مهیا می‌کردند. از سوی دیگر،باید اشاره کرد که در این دوران، ورزش قاعده‌مندی چندان کاملی نداشته و سیستم مشخصی بر آن حاکم نبود. در عوض، بیشتر بعد سرگرمی هیجان‌آوری این پدیده از اهمیت زیادی برخوردار بود. از سوی دیگر باید در نظر داشت که در دوران صنعتی، فعالیت‌های ورزشی در برگیرنده هزینه‌هایی بود که عموم جامعه نمی‌توانست پرداخت کند و به همین دلیل طبقه بالا می‌بایستبستری را فراهم می‌کردکه طبقات پایین‌تر نیز بتوانند از امکانات ناشی از آن استفاده کنند. دکتر هاشمی در ادامه گفت: ورزش در دوران جدید، شکلی نرمال و قاعده‌مند پیدا کرده است. در واقع فعالیت ورزشی در این دوران، دیگر چندان خشن نبوده بلکه قواعد حاکم بر آن بسیار پیچیده‌تر شده و امنیت، بالاتر می‌رود. در واقع، مهم‌ترین هدفی که در این دوران ورزش در بر دارد، بعد سرگرمی آن و کمک به حفظ انسجام اجتماعی بیشتر است. در عین حال، به همان نسبت که جامعه، آرام‌تر می‌شود، فعالیت‌های ورزشی نیز شکل آرام‌تری به خود می‌گیرند. همچنین به نسبتی که امنیت در جامعه اهمیت پیدا می‌کند، ورزش نیز روز به روز مهم‌تر می‌شود. علاوه بر این، با شهری‌تر شدن و قاعده‌مند شدن جامعه، ورزش هم در دوران مدرن مدون‌تر شده و قواعد بسیار گسترده‌تری بر آن حاکم می‌شود.
سخنران این نشست گروه جامعه‌شناسی ورزش، در پی این توضیحات، ویژگی ورزش مدرن را عقلانیت دانست که به اعتقاد او، انعکاسی از عقلانیت حاکم بر کل جامعه است. از سوی دیگر، به گفته او، ورزش مدرن، ورزش صنعتی شده و البته تخصصی شده است و در عین حال، توجه به برابری یا لااقل ادعای آن در دفاع افراد از حق خود، در ورزش جامعه مدرن نیز به وضوح دیده می‌شود.
وی افزود: یکی از وظایفی که در جامعه مدرن به دوش ورزش گذاشته شده، ارتقاء مشارکت اجتماعی است. به همین دلیل، نحوه ارتباط با جمع از هر نظر در ورزش بسیار موضوعیت پیدا کرده و این امر عنصری مهم برای تحلیل جامعه‌شناسی ورزش شناخته می‌شود.
دکتر هاشمی در عین حال، یکی دیگر از عناصر مهم در این زمینه را تعهدات جمعی دانست و در این باره گفت: در ورزش‌های تیمی و جمعی دو بحث کنش جمعی و کنش رقابتی از اهمیت بسزایی برخوردارند که نوعی احساس توجه و تعهد به جمع را در فرد به وجود می‌آورند. همچنین این تعهدات اجتماعی در سطحی کلان‌تر، تقویت هویت ملی را به همراه دارند، چرا که در بسیاری از مواقع، تیم مورد علاقه فرد نمادی از جامعه می‌شود که خود در ساختن هویت اجتماعی نقش بسزایی دارد. علاوه بر این در مسابقات ورزشی عموماً دو جبهه خودی و غیر خودی تحت عنوان "ما" و "دیگران" مطرح می‌شوند که طی آن، ناخودآگاه نوعی جبهه‌بندی هویت‌بخش در تمایز ما با دیگران صورت گرفته و نوعی هویت اجتماعی هر چند سطحی و ناپایدار شکل می‌گیرد و در این زمینه، حس برتری‌جویی در عرصه ورزشی بسیار بیشتر از عرصه علمی دیده می‌شود. از سوی دیگر، نشاط و شادابی موجود در فعالیت ورزشی را برای خود ورزشکاران و تماشاچیان می‌توان به عنوان یک امر اجتماعی مورد بررسی قرار داد. در عین حال امید به آینده نیز در مسابقات ورزشی، به دلیل شکست‌ها و موفقیت‌های آشکار در آن، موضوعی قابل بررسی است حتی در بیشتر مواقع برای طرفداران نیز حسی بسیار مشابه با ورزشکاران درگیر مسابقه در پی دارد. در واقع، در هر مسابقه، امیدی به پیروزی وجود دارد و در هر شکست امیدی به مسابقه‌ای دیگر. به همین دلیل گفته می‌شود که در عرصه ورزش، پایان‌ و پذیرش شکست معنای چندانی ندارد. در چنین شرایطی، در سطح اجتماعی، ورزش نقش بسیار موثری در سلامت و بهداشت روحی افراد جامعه ایفا می‌کند.
وی در ادامه بیان تأثیرات ورزش در روند جامعه‌پذیری افراد، آن را به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی معرفی کرد و در این باره توضیح داد که به دلیل امکان تخلیه هیجانات به واسطه ورزش، چه برای ورزشکاران و چه برای تماشاچیان، با برنامه‌ریزی مناسب و به‌کارگیری سازوکارهای صحیح، در سطح جامعه می‌توانافراد را وارد سازوکارهای اجتماعی کرده و کنترل کرد.
هاشمی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، به نقش ورزش در تربیت اجتماعی افراد اشاره کرد و با طرح این پرسش که "جامعه چگونه افراد را به سوی فعالیت های ورزشی سوق می دهد؟"، خاطرنشان کرد: در گرایش افراد به ورزش و رها کردن آن، دو دسته عوامل فیزیکی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. در این زمینه، در عرصه اجتماعی فرصت‌ها و در عرصه فردی نیز استعدادها موثر شناخته می‌شوند. علاوه بر این در بررسی ابعاد اجتماعی گرایش به فعالیت‌های ورزشی، عنصر "دیگران مهم" یا همان "گروه‌های مرجع" مانند خانواده و دوستان از طریق "حمایت‌" و "تایید اجتماعی"، نقشی اساسی در تصمیم‌گیری‌های فرد در این زمینه ایفا می‌کنند.
وی از این بخش از گفته‌های خود نتیجه‌گیری کرد که برای اینکه فرد درگیر ورزش شود، چهار مرحله "نگرشی (به معنای کسب شناخت در مورد ورزش)"، "اجتماعی (یافتن جایگاه در گروه ورزشکاران)"، "یادگیری اجتماعی (آگاهی از تصورات مردم در مورد ورزش و پذیرش آنها)" و "پذیرش کامل در گروه ورزشی" اهمیت زیادی دارد. علاوه بر این، در کلیه این مراحل، هویت‌یابی ورزشی به عنوان فرآیندی مستمر شناخته می‌شود؛ چرا که مشارکت یا عدم مشارکت در فرآیند ورزش، مستلزم طی شرایطی است که بطور استمراری ادامه داشته و نخستین قدم در آن، ایجاد سازگاری بین عقاید ورزشی فرد با اهداف کلان زندگی اوست. در دومین گام، شخص مورد نظر باید با نشان دادن شایستگی‌هایش، خود را در این عرصه به اثبات برساند. مرحله سوم نیز که مهم‌ترین مرحله است، کسب حمایت و تایید اجتماعی است. همچنین چهارمین گام، دسترسی به منابع و امکانات لازم شناخته می‌شود. در عین حال، فرد ورزشکار باید در شیوه سازمان‌دهی زندگی خود، تغییراتی ایجاد کرده و در نهایت، در تلقی خود از دنیای پیرامون به نوعی هماهنگی برسد. همچنین کسی که وارد عرصه ورزش می‌شود، باید در جامعه ورزشی نیز پذیرفته شود.
هاشمی تأکید کرد: برای رسیدن به جامعه‌پذیری ورزشی شیوه‌ها و مراحل متفاوتی وجود دارد که نخستین آنها، درونی کردن هنجارها است؛ به این معنی که فرد قادر باشد ارزش‌های جامعه ورزشی را برای خود درونی کرده و هنجارها را به ارزش‌های سازمانی تبدیل کند. در چنین شرایطی است که استمرار در عرصه ورزش صورت گرفته و این فرآیند منجر به تعهد به این حوزه شده و به واسطه آن، هم فرد خود را بخشی از گروه ورزشی می‌داند و هم سازمان ورزشی، افراد را عضوی از خود دیده و از آنها حمایت می‌کند.
وی در ادامه، با طرح این پرسش که "چگونه برخی افراد وارد عرصه فعالیت ورزشی می‌شوند؛ در حالی که برخی دیگر که قابلیت آن را دارند، قادر به این کار نیستند؟"؛ بار دیگر به رابطه متقابل ورزش و جامعه‌پذیری اشاره کرد و در این باره گفت: کسی که می‌خواهد وارد این عرصه شود، تنها به تماشای مسابقه‌های ورزشی اکتفا نکرده و نسبت به آنها موضع می‌گیرد. او در مرحله بعدی، احساس تعصب پیدا می‌کند و حتی حاضر می‌شود برای آن هزینه کند. گاهی هم فرد خودش به عنوان ورزشکار مطرح می‌شود که طبعاً اثرگذاری بسیار بیشتری دارد. به همین دلیل، امروزه ورزش به عنوان یکی از پیشگامان حوزه جهانی شدن مطرح شده و در این زمینه، ورزش قهرمانی از اهمیت بسزایی برخوردار است.توجه به ورزش به ویژه در میان قشر جوان بیشتر دیده می‌شود و از آنجا که فرآیند جامعه‌پذیری نیز بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی اتفاق می‌افتد، می‌توان گفت که بحث ورزش و جامعه‌پذیری عمدتاً در این دوران به هم دیگر گره خورده‌اند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران همچنین به نقشی که حوزه‌های مختلف در جامعه‌پذیری ورزش ایفا می‌کنند، اشاره کرد و در این باره گفت: نخستین حوزه موثر در این عرصه، حوزه سیاست است. دولت‌ها سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در عرصه ورزش می‌کنند و به این شکل نشان می‌دهند که پیوند عمیقی بین حوزه سیاست و ورزش وجود دارد؛ چرا که دولت متولی حفظ سلامت عمومی و نیز موظف به افزایش قهرمانان ملی و در پی آن، افزایش وجهه و اعتبار ملی است. علاوه بر این، دولت باید خشونت را در عرصه عمومی کنترل کند و یکی از بهترین ابزارهایی که در این زمینه مورد استفاده قرار می‌دهد، ورزش است. از سوی دیگر، وجه نمادین ورزش نیز از اهمیت بسزایی در سطح جهانی برخوردار است و ورزشکاران به نوعی به عنوان بخشی از گروه‌های مرجع جامعه شناخته می‌شوند.
وی افزود: در حوزه اقتصاد نیز شاهدیم که جامعه سرمایه‌داری، ورزش سرمایه‌داری را به شدت جهت داده است؛ به همین دلیل، بخش عظیمی از سرمایه‌های دولت، در حوزه ورزش هزینه شده و تولید کالاهای ورزشی، بخش عمده‌ای از تجارت و صنعت جامعه امروز را به خود اختصاص داده‌اند. از سوی دیگر، پخش تبلیغات تجارتی در مسابقات ورزشی، به ویژه در سطوح ملی و بین‌المللی نوع دیگری از رابطه دو حوزه ورزش و اقتصاد را به نمایش می‌گذارد. علاوه بر آنچه گفته شد، رسانه‌ها نیز به عنوانیکی دیگر از حلقه‌ها و حوزه‌های مرتبط با ورزش در سطح جامعه شناخته می‌شوند.همچنین آموزش و پرورش نیز به عنوان حوزه‌ای که نقش بسیار موثر و مستقیمی در جامعه‌پذیری افراد دارد، می‌تواند در رابطه با عرصه ورزش در جامعه بسیار تأثیرگذار باشد.
دکتر سید ضیاء هاشمی در پایان سخنان خود، تأکید کرد: یکی از اهداف اصلی ورزش، تربیت اجتماعی و بدنی است و به همین دلیل، ورزش در سطح جامعه، به عنوان یکی از حوزه‌های تعیین کننده جامعه‌پذیری شناخته می‌شود. حال با در نظر گرفتن این هدف و ضرورت توجه به سلامت روح و جسم در اجتماع، توقع داریم که ورزش و ورزشکاران یکی از سالم‌ترین اقشار جامعه، چه از لحاظ روحی و چه از نظر جسمی باشد اما متأسفانه نمی‌توان با اطمینان گفت که همه ورزشکاران ما از این ویژگی برخوردارند. در واقع، از آنجا که ورزش قهرمانی و حرفه‌ای، ثروت و شهرتی را به صورت یک باره برای فرد به همراه می‌آورد، در بسیاری از مواقع، سلامت روحی و جسمی ورزشکاران به خطر می‌افتد اما در هر حال، خوشبختانه امروزه ورزش تا حد زیادی، جای خشونت را گرفته، مسالمت ایجاد کرده و در تقویت هویت ملی موثر شناخته می‌شود.