«در بحث از اهمیت نقش رسانه در توسعه ورزش، نخستین نکتهای که جلب توجه میکند، بهکارگیری دو واژه و عنوان مهم فرهنگی، یعنی "رسانه" و "ورزش" و اهمیت هر یک از آنها در جامعه است. رسانههای صوتی و تصویری مدتهاست که مورد استقبال مردم در جوامع مختلف قرار گرفتهاند و ورزش و مسابقات ورزشی نیز نزد اقشار مختلف اجتماعی، از اهمیت فوق العادهای برخوردارند. بنابراین همکاری سازمانیافته و هدفمند این دو نهاد اجتماعی، تأثیر متقابلی بر جلب توجه مردم جامعه خواهد داشت. این بدان معنی است که اگر رسانه با نمایش ورزشهای مختلف مورد استقبال جامعه قرار بگیرد، در نتیجه آن، ورزش نیز مورد توجه جامعه و مردم قرار خواهد گرفت و بالعکس.»
عبارات فوق، مقدمه سخنرانی دکتر سید مهدی آقاپور، عضو هیأت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و مدیر گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی ورزش انجمن جامعهشناسی ایران، در یکی دیگر از سلسله نشستهای این گروه بود. آقاپور در این نشست که در روز دهم آذر ماه سال 87 در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد، به بررسی موضوع "نقش رسانههای گروهی در توسعه ورزش ایران" پرداخت.
وی گفت: اهمیت رسانههای گروهی در جهان امروز را میتوان با تأکید بر تأثیر همه جانبه آنها و به گفته یکی از جامعه شناسان، به عنوان "کلید دموکراسی که میتواند موجبات آزادگی یا بردگی جوامع و مردم را فراهم آورد"؛ مورد توجه قرار داد. این بدان معنی است که محتوای برنامههای رسانهای میتوانند موجب اصلاح رفتارها، رشد و تعالی انسانها، همبستگی آنها و گسترش ادب و فرهنگ شوند و یا بالعکس، شرایط سقوط و تنزل شخصیت فکری و اجتماعی افراد را فراهم آورند.
آقاپور در ادامه سخنان خود، بر موضوع اهمیت رسانهها در بحث ورزش متمرکز شد و در این باره گفت: رسانهها میتوانند با اطلاعرسانی غلط و ایجاد جو سازی و برخورد نامناسب، موفقیتها را کمرنگ و اتفاقی و یا بر عکس، عملکرد ناموفق و بیلیاقتی مدیران را بزرگ و مثبت جلوه دهند. از اینرو میتوان گفت که دلایل نقلی و عقلی زیادی در اهمیت رسانه گروهی وجود دارد.
وی افزود: رسانهها را میتوان با رویکردهای مختلفی مورد بررسی قرار داد. یکی از این رویکردها، رویکرد مفهومی است که در رابطه با رسانه به سه صورت کلان، متوسط و خرد مطرح میشود. در رویکرد کلان، به مسائل رسانه و ورزش پرداخته میشود. رویکرد متوسط به ورزش در رسانه اشاره دارد اما در رویکرد خرد، رفتارها و روابطی که در ارتباط با ورزش در درون رسانه مطرح می شوند، مورد بررسی قرار میگیرند و در این مبحث، من از نقطه نظر متوسط به موضوع میپردازم. البته رویکرد دیگری که در این رابطه وجود دارد، دیدگاهی است که طی آن، رسانه میتواند نگرش نظری، تحلیلی و پژوهشی داشته باشد.
دکتر آقاپور همچنین به بررسی ارتباط رسانههای گروهی با اجتماع امروزی پرداخت و در این باره توضیح داد: اجتماع امروزی یک اجتماع فراغتی و تفریحی است که شکلگیری فرهنگ فراغتی در آن، همراه با شکلگیری تکنولوژی و توسعه رسانهای اتفاق افتاده است. به تعبیر دیگر، جامعه کنونی یک نهاد فراغتی است که از دو عنصر بسیار مهم ورزش و هنر تشکیل شده است. در واقع، در گذشته این دو عنصر به شکل فعلی و در قالب نهادهای اجتماعی وجود نداشتهاند. در جوامع پیشین، مهمترین نهادهای اجتماعی را خانواده، آموزش و پرورش، مذهب و ... تشکیل داده و فرهنگ، هنر و ورزش فقط در مراسم خاصی نمود پیدا میکردند. این در حالی است که در جوامع امروزی، اهمیت این دو عنصر بسیار افزایش یافته است. در این زمینه، نظریهپردازان جامعهشناسی فراغتی، ورزش را را به عنوان عنصری مهم در این نوع جامعهشناسی مورد مطالعه قرار داده و جامعه جدید را با توجه به همه مشغولیاتش، یک جامعه فراغتی میدانند.
وی در ادامه و در بیان علل اثر بخشی رسانهها در ورزش، به عوامل جهانی شدن، تجارت و تبلیغات و همچنین ارتباط انبوه و فراگیر با مخاطب، اشاره کرد و در توضیح هر یک از آنها گفت: رسانه نقش بسیار مهمی در فرآیند جهانی شدن، برای توده مردم ایفا میکند. به تعبیر دیگر، در این دوران از رسانه برای توسعه فرهنگ توده استفاده میشود. از سوی دیگر، رسانه به عنوان ابزاری قدرتمند در عرصه تبلیغات و تجارت نیز مورد استفاده قرار گرفته و در این زمینه، به شدت از دو عنصر هنر و ورزش بهرهبرداری میکند. همچنین رسانههای تصویری که مهمترین پدیده قرن لقب گرفتهاند، اهمیت بسزایی در ارتباط انبوه و فراگیر با مخاطب دارند. در این زمینه، در سال 1956، لرنر تحقیقی در مورد رسانههای ایران و پنج کشور دیگر خاورمیانه انجام داد که طی آن، توسعه شهری و شهرنشینی، سوادآموزی و توسعه آموزش همگانی و توسعه رسانهها، به عنوان سه علت عمده توسعه اقتصاد فردی و اجتماعی مشخص شدند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با تأکید بر این نکته که در ایران، رسانه ابزاری سیاسی شناخته شده و به دلیل غلبه یک نگاه جناحی و سوگیری ارزشی نسبت به آن، مطالعات کمی در مورد رسانه انجام شده است؛ وظایف مهم این نهاد اجتماعی را بر مبنای پژوهشهای علمی صورت گرفته در نقاط مختلف جهان، اینگونه معرفی کرد: نخستین و به تعبیری، مهمترین وظیفه رسانه، در بعد اطلاعرسانی و خبررسانی درباره فعالیتهای دولت است. از اینرو، رسانهها معمولاً هر خبری را منتشر نکرده و تنها به پخش اخبار واقعی، مهم، کوتاه و تأثیرگذار میپردازند. از سوی دیگر، وظایف آموزشی رسانهها نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این رابطه، رسانهها با بهکارگیری ابزار خاص خود، به آموزشهای عملی پرداخته و بدین وسیله در جهت درونی سازی هنجارهای جمعی و یکسان در جامعه کمک میکنند. علاوه بر این، رسانهها عمدتاً نوعی نقش هدایتی بر عهده دارند و در راستای عملکرد خود، به تصحیح نگرشها، انتخاب صحیح الگوها و معرفی جامعه مطلوب و شاخصهای کیفی در این زمینه میپردازند. در کنار این موارد، رسانهها وظیفهای ارتباطی نیز بر عهده دارند؛ بدین معنا که به نوعی واسطه تعامل دو سویه بین مسئولین و مردم میشوند. آخرین موردی که به عنوان وظیفه رسانهها مورد توجه قرار گرفته، تحلیل و ارزیابی فرآیندهای اجتماعی است. این بدان معنی است که رسانه باید در ابعادی واقعیت جامعه را برای مردم روشن کرده و وضعیت جامعه مورد ارزیابی قرار دهد. از سوی دیگر، لازم است مشکلات مردم بررسی شده و عملکرد دولت و مسئولان نیز نقد و ارزیابی شود. بخشی از این آسیبشناسی اجتماعی به عهده رسانه است. در واقع، رسانهها باید مردم را از سطحینگری نسبت به آسیبهای اجتماعی به سمت ژرفنگری سوق داده و آنها را از معلول به علت هدایت کنند.
سید مهدی آقاپور در بخش دیگری از سخنانش، به مسأله توسعه ورزش در رسانههای گروهی پرداخت و در توضیح گفت: دو نگرش عمده در توسعه ورزش وجود دارد؛ توسعه درون زا و توسعه برون زا که در واقع این دو نوع توسعه مکمل یکدیگر شناخته میشوند. در توسعه برون زا، نوعی دولت محوری وجود دارد، در حالی که در توسعه درون زا، مردم محوری مطرح است و بر اساس آن، دولت در امر ورزش، به امور نظارتی و هدایتی میپردازد؛ چون ورزش یک امر مردمی شناخته شده و بر اساس این دیدگاه، امور مربوط به آن، باید در دست مردم قرار گیرد. از سوی دیگر، در توسعه برون زا، نگاهی سیاسی و زود بازده حاکم بوده؛ در حالی که در توسعه درون زا، نگرش فرهنگی و تربیتی بلند مدت وجود دارد. در عین حال، توسعه برون زا تکیه بر تکنولوژی و صنعت دارد اما توسعه درون زا بر دانش و پژوهش در امور ورزشی تأکید میکند.
وی افزود: در توسعه برون زا، هرم ورزشی معکوس دیده میشود؛ بدین ترتیب، عموماً تکیه بر ورزش قهرمانی است؛ در حالی که در توسعه درون زا، هرم ورزشی بهنجار وجود دارد و تاکید بر ورزش پایه و همگانی است. از طرف دیگر، الگوهای توسعه برون زا خارجی و وارداتی بوده ولی در توسعه درون زا الگوها اغلب بومی و ملیاند. در نهایت اینکه در توسعه برون زا توجه به خروجی و نتیجه است؛ همانطور که به عنوان مثال، در اخبار و رسانهها اغلب صحبت از نتایج مسابقات بوده و اصل بر ورزش قهرمانی است ولی در توسعه درون زا، توجه به ورودی و مبانی بوده و تأکید بر ورزش پایه است. در اینجا، هدف تندرستی و مهارت اندوزی است که زیر بنای ورزش قهرمانی قرار میگیرد.
دکتر آقاپور همچنین مبحث آسیبشناسی توسعه ورزش در کشور را با توجه به نقش رسانه در آن، مورد توجه قرار داد. او در این زمینه، گفت: به عقیده من، مهمترین موانع توسعه ورزش ایران، تسلط رویکرد برون زا بر درون زا، تسلط بخش عملی بر علمی ورزش و عدم ارتباط بین این دو است که به نوعی پیامد آن، نبود برنامه در حالت کلی و یا وجود برنامههایی کلی است که توان اجرایی آنها را نداریم. در عین حال، در کشور ما، ورزش قهرمانی بیریشه بوده و ورزش پایه بیاهمیت است. ورزش بانوان نیز متأسفانه "ویترینی" بوده و این موضوع با نگاه به نتایج مسابقات در این بخش قابل رویت است. از سوی دیگر، جنگ احزاب، جو پر اغتشاش و بزرگنماییهای کاذب به شدت در ورزش کشور دیده میشود. فوتبال ما نیز بیتاکتیک است. فدراسیون در هم ریخته به نظر میرسد. برد و باخت شانسی است و بازی بدون اقتدار در مسابقات صورت میگیرد. در عین حال، غوغا سالاری رسانهای، کم محتوا بودن برنامههای رسانهها و تسلط نوعی مافیا بر پیکره ورزش و به خصوص فوتبال نیز مسأله مشکلزای بسیار مهمی است. در این شرایط، حتی زیاد شدن مطبوعات ورزشی در ایران نیز بر مشکلات موجود در این عرصه افزوده است.
سخنران این نشست در بحث خود، با اشاره به برخی تحقیقات علمی – پژوهشی صورت گرفته در مورد رابطه رسانهها و ورزش، تأکید کرد که در بسیاری از این پژوهشها، کم توجهی رسانهها به توسعه درون زا در کشور مورد توجه قرار گرفته است. در عین حال، به گفته او، در پژوهشی که ابراهیم شکرانی در مورد برنامههای ورزشی در تلویزیون انجام داده است، سهم نامتوازن ورزش همگانی و ورزش قهرمانی و همچنین رشتههای مختلف ورزشی و به ویژه ورزش بانوان، به خوبی نشان داده میشود.
مدیر گروه جامعهشناسی ورزش انجمن جامعهشناسی ایران در بخش پایانی سخنان خود و در بیان راهکارهای پیشنهادیاش برای توسعه بهینه روابط دو نهاد رسانه و ورزش و همچنین حل مشکلات موجود، "گنجاندن ورزش در برنامههای کارمندان، سالمندان و معلولین"، "پرداختن کمتر به مسائل حاشیهای و خشونت در ورزش"، "توجه و اختصاص زمان بیشتر به ورزش پایه به جای ورزش قهرمانی و حرفهای"، "استفاده از کارشناسان مجرب"، "پرداختن به ورزشهای ملی و باستانی"، "پخش بیشتر برنامههای آموزشی ورزشی"، "ساخت و پخش برنامههای مربوط به علوم ورزشی تخصصی"، "انعکاس اخبار پژوهشهای دانشگاهی" و "بهکارگیری بیشتر نظرات متخصصان و کارشناسان دانشگاهی در تهیه برنامهها" را مورد توجه قرار داد.
دکتر سید مهدی آقاپور در خاتمه تأکید کرد: برای تقویت نقش رسانهها در ورزش، میبایست توسعه درون زا و برون زا در رسانهها به صورت همزمان صورت گرفته و رسانه به انعکاس مبانی اصلی ورزش در جامعه بپردازد؛ چرا که انجام وظایف نهادینه شده و مهم در رسانههای همگانی، باعث تقویت نقش آنها در ورزش خواهد شد و در این زمینه، رفع بلاتکلیفی در خصوص طرح جامع ورزش کشور از مقدمات کار است.