گروه علمی ـ تخصصی مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران، طی سلسله مباحثی که به جنبههای اجتماعی و حقوقی مجازات و تحولات جامعه طی چند دهه اخیر میپردازد، موضوع مجازات اعدام را در دو جلسه پیاپی تحت عناوین ”مجازات اعدام، اهداف و اثربخشی آن“ و ”وضعیت و کارکرد اعدام“ مورد بررسی قرار داد. نخستین نشست در این رابطه به سخنرانی دکتر داور شیخاوندی عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی اختصاص داشت و در دومین نشست، دکتر محمود آخوندی حقوقدان و دکتر احمد عبداللهی جامعهشناس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به سخنرانی پرداختند. گزارشی از این جلسه را در زیر میخوانید.
در نشستی که با عنوان "وضعیت و کارکرد اعدام" برگزار شد، دکتر محمود آخوندی حقوقدان برجسته و قاضی دادگستری نخستین سخنران بود که در بحث خود، با تفکیک قائل شدن میان اعدام و قصاص از نظر حقوقی، موضوع سخنرانیاش را به مجازات اعدام معطوف کرد. او گفت: اعدام از قدیمیترین و شناخته شدهترین مجازاتها بوده، به اندازه پیدایش تاریخ حقوق جزا قدمت دارد و سیاستمداران و دولتمردان برای از میان برداشتن مخالفان خود، بسیار به این حربه متوسل میشدهاند. این در حالی است که تحول حقوق جزا در جهت دیگری بوده است.
وی با بیان اینکه مجازات اعدام نشان دهنده خشونت در جامعه و برگرفته از جوامع قدیمی توأم با خشونت است؛ یادآور شد که بعد از جنگ جهانی دوم، خشونتها تا حدی از میان رفت و در دنیا فعالیتهای زیادی برای جلوگیری از مجازات اعدام صورت گرفت که تاکنون نیز ادامه دارد و انجمنها و نهادهای مختلف در این خصوص به کار مشغولند.
آخوندی در ادامه تصریح کرد: در این زمینه اساساً محل تردید است که چرا اعدام میکنیم و چه هدفی از آن داریم. آیا اساساً ما انسانها حق داریم انسان دیگری را به قتل برسانیم. زمانی میگفتیم قضات جانشین انبیاء و اولیاء هستند اما در دنیای امروز که قاضیها هم همانند انسانهای دیگر هستند، این پرسش مطرح میشود که چرا مجازات اعدام باید وجود داشته باشد.
وی سپس توضیح داد: من خودم جزء افرادی بودم که تا بیست سال پیش اعتقادی به اعدام نداشتم و حتی در این زمینه مبارزه میکردم اما اکنون معتقدم گاهی اوقات در جامعه مسائلی به وجود میآیند که هنوز بشر به مجازات دیگری متناسب با آنها، جز اعدام، نرسیده است.
آخوندی در ادامه با ذکر نمونههایی از تجربیات خود، گفت: اعلامیههای متعدد حقوق بشر و کنوانسیونهای جهانی نشان میدهند که مجازات اعدام نباید انجام شود مگر در شرایط خاص و در مورد خشنترین جرمها، یعنی قتل عمدی که با نیت قبلی و مقدمات باشد. این در حالی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مجازات اعدام در کشور ما کاربرد فراوانی پیدا کرده است؛ تا حدی که در قوانین موضوعه جمهوری اسلامی در مورد حدود 85 فقره جرم، به صراحت مجازات اعدام تعیین شده؛ به طوریکه فقط در مورد قوانین نیروهای مسلح نیز 44 مورد مجازات اعدام در نظر گرفته شده است. در عین حال، علاوه بر این موارد آشکار، در موارد بسیاری مجازات اعدام پنهانی داریم که در آنها قانون صراحتاً به اعدام اشاره نکرده است.
وی افزود: بسیاری از جرایم مانند ارتشاع و اختلاس جزء جرایمی معمولی هستند ولی اگر قاضی آنها را از جمله موارد فساد فیالارض تشخیص دهد، میتواند مجازات اعدام برای آنها در نظر گیرد. از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که موارد متعدد دیگری هستند که در قوانین کشور ما برای آنها مجازات اعدام در نظر گرفته شده، در حالیکه اساساً در کشورهای دیگر جرم شناخته نمیشوند و این موضوعی است که باید در مورد آن چارهای اندیشید. همچنین باید بررسی کرد که این همه اعدامی که در مورد جرایم مربوط به قاچاق مواد مخدر صورت گرفته، تا چه حد نتیجهبخش بودهاند.
دکتر آخوندی در عین حال خاطرنشان کرد که در حال حاضر، در سیستم اثبات جرایم نیز با مشکلات زیادی روبرو هستیم و از آنجا که عمده دلیل قانونی برای اثبات، شهادت چهار نفر شاهد است؛ با توجه به شرایط فعلی، میتوان انتظار داشت که در دنیای امروز، چنین شاهدانی نیز به راحتی، همانند کالا و با قیمتهای مختلف در بازار پیدا شوند.
این قاضی دادگستری در بخش دیگری از سخنان خود، در زمینه نحوه اجرای مجازات اعدام گفت: در زمانهای گذشته، اجرای مجازات اعدام توأم با زجر و عذاب مجرم بود اما در دنیای امروزی، هدف از این مجازات، قطع حیات محکوم است و لاغیر. به همین دلیل همواره دولتها و مراجع ذینفع سعی کردهاند آسانترین راه اجرای این مجازات را پیدا کنند و در این راستا تحولی به وجود آمده است. به عنوان مثال، آسانترین وسیلهها در شرایط فعلی تزریق داروی بیهوشی است و حتی اخیراً اعلام شده که نوع مجازات اعدام را خود محکوم علیه باید تعیین کند. این در حالی است که متأسفانه در کشور ما علی رغم روشهای مختلف و متعددی که وجود دارند، دو روش به دار آویختن و تیرباران کردن همچنان در دادگاههای عمومی و نظامی عمومیت دارند. البته در کنار آنها روشهای دیگری نیز وجود دارند که هر چند از عمومیت کمتری برخوردارند، اما صرف وجودشان در دنیای امروز مسألهساز است که مجازات رجم نمونهای از این موارد است. علاوه بر این، به عنوان مثال، در مورد جرم لواط، قانون گذار به موازین فقهی اشاره کرده که در این موازین چهار راه مشخص شده است؛ انداختن از بلندی، قتل با شمشیر، زیر دیوار گذاشتن و سوزانیدن. در مورد قصاص نیز روشهای خاص قصاص را داریم. این بدان معناست که قصاص باید به همان ترتیبی که مقتول در آن به قتل رسیده، صورت گیرد. در عین حال، در کنار همه مواردی که ذکر شد، گاهی اوقات روشهای اجرایی دیگری نیز در عمل به کار گرفته میشوند؛ چرا که در بسیاری از مواقع دادگاه و قاضی میتواند نوع مجازات را تعیین کند.
آخوندی در عین حال، با بیان اینکه زمان اجرای حکم سختترین لحظات زندگانی محکوم و حاضران در محل اجرای حکم است؛ تأکید کرد: اساساً پیشروی جامعه ما به سمت خشونت و تشدید مجازاتها در آن، جای تأسف دارد و در این زمینه باید دید که آیا واقعاً حداقل در مورد بسیاری از جرایم، راه دیگری برای مجازات افراد وجود ندارد و در عین حال، آیا چنین مجازاتهایی میتوانند به اصلاح جامعه منجر شوند تا حداقل از زمان اجرای آن که با این همه درد و عذاب صورت میگیرند؛ نتیجهای بگیریم.
وی سخن خود را با این جمله پایان بخشید که اگر میبینیم از این نوع مجازاتهای خشن آن طور که باید نتیجهای نمیگیریم، باید به نحوی روشها را عوض کرده و لااقل رقم مجازات اعدام را که در حال حاضر بسیار زیاد است، کاهش دهیم.
در ادامه این نشست، دکتر احمد عبداللهی، به ارائه نتایج پژوهشی پرداخت که طی آن دیدگاههای اساتید و دانشجویان دانشگاههای شهید بهشتی، علوم پزشکی و دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در زمینه مجازات اعدام مورد بررسی قرار گرفته بود.
وی گفت: یکی از پرسشهای من در این پژوهش این بود که آیا دانشجویان و اساتید با مجازات اعدام موافقاند یا خیر که در این زمینه 73 درصد دانشجویان و 67 درصد اساتید به طور کلی با این مجازات موافقت کرده بودند اما جالب است که وقتی به صورت جزئیتر به موارد مختلف میپرداختیم، آمار موافقت با مجازات اعدام به شدت کاهش پیدا میکرد.
عبداللهی با اشاره به این نکته که در این میان، تفاوت چندانی میان رشتههای تحصیلی مختلف و دورههای متفاوت مشاهده نشده و حتی این نتایج با تحقیقات مختلفی که در کشور آمریکا صورت گرفته نیز مطابقت دارد؛ یادآور شد: در میان مکاتب اجتماعی، مکتب کلاسیک که ژان ژاک روسو به آن تعلق دارد، مجازات اعدام را تأیید کرده اما در نهایت به دنبال یافتن مجازاتهای جایگزین برای آن است. مکتب عدالت مطلق مجازات اعدام را اجتناب ناپذیر دانسته و مکتب اثباتی یا تحققی نیز مجازات اعدام را میپذیرد. این در حالی است که مکتب دفاع اجتماعی از جمله مواردی است که مجازات اعدام را مورد انتقاد قرار داده و در هیچ شرایطی جایگاهی برای آن قائل نیست و حتی استثنایی نمیپذیرد. از نظر این مکتب، شخص مجرم همچون بیماری است که باید درمان شود. اغلب جوامع اروپایی طرفدار این مکتب آخر بوده و به همین دلیل مجازات اعدام را کلاً نفی کردهاند.
وی افزود: یکی از دلایل موافقان مجازات اعدام، ایجاد ارعاب در جامعه است؛ به این معنا که دیگران با دیدن فرد مجرم، دست به جرم نزنند که همانطور که دکتر آخوندی نیز اشاره کردند، بنا بر تجربه، حداقل در مورد مسائلی مانند مواد مخدر تأثیری در سطح جامعه ندیدیم.
عبداللهی در بخش دیگری از سخنان خود، تصریح کرد که در تحقیق دیگری در مورد پیامدهای مجازات اعدام برای بازماندگان و خانوادههای معدومین مواد مخدر، به این نتیجه رسیدهاند که اغلب قاچاقچیان به دلیل فقر و بیچارگی به این کار روی آوردهاند و در پی اعدام این قاچاقچیان، زنان و فرزندان آنها نیز همان شغل را ادامه داده و یا حتی دست به فحشاء زدهاند. بنابراین اعدام این افراد تأثیری در کاهش این جرایم نداشته است.
وی در عین حال خاطرنشان کرد که بارها اتفاق افتاده که مجرمی اعدام شده ولی مدتی بعد، بیگناهی او ثابت شده است اما متأسفانه یکی از مشکلات این مجازات، عدم امکان بازگشتپذیری در آن است.
دکتر عبداللهی در پایان بحث خود، با اشاره به اینکه مواردی مانند تضمین اجرای عدالت، نمایش قبح جرم به جامعه، جلوگیری از تحمیل هزینههای گزاف زندان به مردم و جلوگیری از ارتکاب جرم توسط محکومین به حبس دائم نیز به عنوان کارکردهای مثبت مجازات اعدام مطرح شدهاند؛ بر ضرورت توجه و بررسی بیشتر ابعاد مختلف این مسأله تأکید کرد.