کنفرانس ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران در دومین روز برگزاری، دوشنبه ششم دی ماه، بعد از تلاوت قرآن مجید، با سخنرانی دکتر داور شیخاوندی با عنوان «ناگفتههای پژوهش جامعوی آغازین در ایران» آغاز شد.
دکتر شیخاوندی در بحث خود، با اشاره به زمان نسبتا زیادی که از تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی میگذرد، گفت: بسیاری از کنشهای پژوهشی، در جریان اجرا، به برخی از رویدادهایی برخورد میکنند که ارتباط مستقیمی با برنامه پیشبینی شده پژوهش ندارند و در گزارش نهایی منعکس نمیشوند؛ ولی بازگویی و یادآوری آنها برای پژوهشگران گذشته، حال و آینده میتواند آموزنده باشد
.
وی افزود: پژوهشهای آغازین جامعوی که اغلب به سرپرستی فنی پل ویی، کارشناس و پژوهشگر فرانسوی و مامور در موسسه تازه تأسیس «مطالعات و تحقیقات اجتماعی»، در شهرهای آبادان، اهواز، تهران انجام گرفت، خالی از این به اصطلاح «ناگفتهها» نبوده است. وی در ادامه به ناگفتههایی از مشارکت خود در این پژوهشهای جامعوی نیز اشاره کرد.
میزگرد پیشینه و کارنامه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی
در ادامه این کنفرانس، میزگرد پیشینه و کارنامه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، با مدیریت دکتر سید ضیاء هاشمی در سالن ابن خلدون آغاز به کار کرد. دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر غلامعباس توسلی و دکتر احسان نراقی از اعضای این میزگرد بودند. در این جلسه، ابتدا دکتر هاشمی گزارشی از تاریخچه تأسیس و فعالیت این موسسه ارائه کرد. وی خاطر نشان کرد: این موسسه در سال ۱۳۳۷ به منظور بررسی و شناخت ویژگیها و مسائل اجتماعی ایران و نیز تربیت کارشناسان و متخصصان علوم اجتماعی کشور، به همت دکتر محمد حسین صدیقی و دکتر احسان نراقی تشکیل شد. در آن روزگار تمام سرمایه علوم اجتماعی ایران به حضور و فعالیت چند کارشناس و استاد در نظام دانشگاهی و سیاستگذاری محدود میشد. ولی با آغاز و توسعه فعالیت این موسسه، به سرعت دانش اجتماعی در ایران گسترش یافت و مطالعات اجتماعی در کنار آموزشهای آکادمیک و کاربردی، رشد کرد و تلاش و انگیزه برای همت دست اندرکاران، باعث توفیقات چشمگیری در تحقق اهداف موسسه شد. در این میان، ضعف و خلاء علمی موجود و نیز انحصار دانش و پژوهش اجتماعی کشور در این موسسه، برجستگی و درخشندگی ویژهای به عملکرد آن میداد تا اینکه به تدریج نهادهای علمی-پژوهشی دیگری شکل گرفت.
دکتر هاشمی همچنین اظهار امیدواری کرد که این مرکز بتواند رسالت و ماموریتهای جدیدی متناسب با اقتضائات و نیازهای اجتماعی و علمی روز برای خود در سالهای آینده داشته باشد. وی گفت: به زودی تدوین تاریخ شفاهی موسسه به اتمام میرسد تا محققان و اساتید و دانشجویان بتوانند از آن استفاده کنند.
در ادامه این میزگرد، دکتر غلامعباس توسلی با نقد شکاف میان نسلهای مختلف علوم اجتماعی گفت: تولید و ارتقاء علم مقتضیاتی دارد و این مسأله از سلسله قواعدی پیروی میکند که در روابط متقابل اساتید و محققان شکل گرفته است. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در آغاز پیدایش از سال ۱۳۳۷، روند رو به رشدی داشت. مدیر فعال و جوان این موسسه، دکتر احسان نراقی، علاوه بر اینکه در رشته جامعهشناسی تحصیل کرده بود، دارای ارتباطات و تعاملات قوی بود و توانست در سطح ملی و بین المللی (یونسکو و سازمان ملل) موسسه را معرفی و طرحهایی را برای آن جذب کند. این عوامل دست به دست هم دادند تا این روند رو به رشد شکل بگیرد. آموزش، پژوهش و مشاوره، سه هدف اصلی موسسه در آن زمان بود و موسسه با جذب محققین آماتور، پژوهشگرانی زبده و تیمهای تحقیق تربیت میکرد اما رفته رفته که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تأسیس شد، به سرعت بخشهای تحقیقاتی موسسه رو به افول رفت.
دکتر توسلی همچنین یادآور شد که در دوره قبل از انقلاب، حدود ۳۴۹ طرح نحقیقاتی در این موسسه انجام گرفته است.
دکتر تقی آزاد ارمکی سخنران بعدی این میزگرد نیز در صحبتهای خود، تأکید کرد که تأسیس و فعالیت موسسه مطالعات وتحقیقات اجتماعی را معطوف به یک سوال بنیادی نبود و همین عامل سبب کاهش و کم رنگ شدن فعالیتش در دورههایی خاص و ناتمام ماندن کار آن بوده است. به نظر دکتر آزاد ارمکی، سه هدف موسسه، یعنی آموزش، پژوهش و مشاوره مسأله قلمداد نمیشود.
او گفت: اگر به مکتب شیگاگو نگاه کنیم مسأله مرکزی دارد که در منشها و فعالیتهای این مکتب جلوهگر است. این در حالی است که ما اهداف سازمانی را با کانون مسألهای فعالیت یک موسسه تحقیقاتی و آموزشی جایگزین کردهایم و این یک مشکل بزرگ است. او همچنین از رواج رویکردهای غیر مسأله محور در جامعهشناسی یاد کرد و گفت: این موسسه از ابتدای تأسیس به مسائل جامعه ایرانی بیاعتنا بوده و لذا با سلطه موضوع مداری و یا تفسیر مداری مواجه شده است واین باعث میشود ساحت بوروکراتیک بیش از دیدگاهها و نظرات بر فعالیتهای موسسه غلبه داشته باشد و در نهایت، گام مهم پژوهشی و تحقیقاتی آغازین ناتمام میماند.
در بخش بعدی این میزگرد، دکتر احسان نراقی نیز با اشاره به چگونگی تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، گفت: من بعد از پایان تحصیلاتم به ایران آمدم و با آقای دکتر صدیقی ملاقات کردم و با مشارکت ایشان و تشکیل جلسات متعددی با ریاست دانشگاه تهران در آن زمان، توانستیم موسسه را بعد از چند ماه تأسیس کنیم و تقریبا بدون هیچ بودجهای، حدود دو سال به فعالیت ادامه دادیم. بعد از گذشت دو سال، طی بازدید ریاست سازمان برنامه و بودجه وقت از موسسه، بودجهای به فعالیتهای آن اختصاص یافت و از سالهای بعد نیز دانشگاه بودجهای را به موسسه پرداخت کرد. از همان ابتدا، بنای کار و فعالیت موسسه تکیه بر بودجه دولتی نبود. لذا با موسسات دیگری برای انجام کارهای پژوهشی قرارداد بسته شد و به این ترتیب فعالیت موسسه گسترش یافت و بودجه آن بیشتر شد و توانستیم محققان بیشتری جذب کنیم.
میزگرد پژوهش فرهنگی و اجتماعی در ورزش
میزگرد پژوهش فرهنگی و اجتماعی در ورزش، با مدیریت دکتر سید مهدی آقاپور، در ساعت ۹ صبح روز دوشنبه در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. در ابتدای جلسه، دکتر سید مهدی آقاپور، مدیر این میزگرد، با طرح این سؤال که آیا اساساً میتوان ورزش یا تربیت بدنی را به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی دانست، بحث خود را آغاز کرد. او گفت: در بحث نظری، یعنی در محیطهای علمی و آکادمیک، چه در حوزه علوم اجتماعی و چه در حوزه علوم ورزشی، چندان کار نظری مهمی انجام نگرفته است. در علوم ورزشی با توجه به تسلط رویکرد حرکتی و مهارتی و گرایشهای علمی در حوزه فیزیولوژی و رفتار حرکتی، موضوع ورزش به عنوان یک پدیده فرهنگی و اجتماعی از لحاظ نظری و عملی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که اگر بخواهیم روی پژوهش و تحقیق در این زمینه اقدام کنیم، در درجه اول باید روی این مقوله صحبت کنیم که آیا ورزش پدیده فرهنگی، اجتماعی هست یا نه؟
وی سپس با بیان این مطلب که بودجههای ورزشی در مجراهای سالم و مناسب هزینه نمیشوند و در حوزه پژوهش در امر ورزش نیز وضع بدینگونه است، مباحثی را ارائه کرد.
در ادامه، دکتر علی بهرامی ورزش را به عنوان یک پدیده فرهنگی فراگیر که میتواند در عرصههای مختلف جامعه اثرات مثبتی بگذارد و در روند زندگی تأثیرات خوب و مناسبی به لحاظ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند، مورد بررسی قرار داد. او همچنین گفت: در موضوع پژوهش، باید به هدفمندی عمیقتر، موضوعات کاربردیتر و بحث بومیسازی بر اساس نیازهای جامعه فعلی تأکید شود و چنانچه بخواهیم گامهای مؤثری در رابطه با پژوهش در ورزش برداریم، باید ارتباطمان را با جامعه بیشتر کنیم.
بهرامی همچنین بخش بعدی سخنان خود را به بحث درباره لزوم برقراری ارتباط دانشگاهها و نظریهپردازان با جامعه برای شناخت نیازها و مسائل پرداخت.
در ادامه، دکتر فردوسی از دیگر اعضای میزگرد پژوهش فرهنگی و اجتماعی در ورزش نیز با توجه به رشته تخصصی خود در حوزه بالینی و روانشناسی سلامت، خلأ بین رشتهای میان حوزههای مختلف در علوم اجتماعی را مورد توجه قرار داد. او همچنین تأکید کرد که لازم است فرایند رشد در مراحل مختلف زندگی را از زوایای مختلف مورد توجه قرار دهیم و در این میان شاخصههای فرهنگی تأثیرگذار در زندگی و رشد فرزندانمان را پیدا کنیم.
در بخش پایانی این میزگرد، دکتر محمد مهدی رحمتی عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در مورد بحث جامعهشناسی ورزش یا نگاه فرهنگی و اجتماعی به ورزش، گفت: متأسفانه یکی از خلأهای مهمی که در کشور ما، در جامعهشناسی به طور عام و در جامعهشناسی ورزش به طور خاص، وجود دارد، عدم شناخت صحیح مسأله و عدم برخورد مناسب با مسأله اجتماعی است. نوع نگاهی که در ورزش ما وجود دارد، یک نگاه مناسکی است؛ یعنی فقط در قالب شعر و شعارهای زیبا و اخلاقی ادعاهای زیادی مطرح میشود اما در عمل، از آنجا که اساسا اعتقادی وجود ندارد که با مسألهای اجتماعی روبرو هستیم، این مسائل حالتی تزئینی پیدا کردهاند. نمونهای بارزی از این بحث، از نظر دکتر رحمتی، باشگاههای ورزشی در کشور هستند که فقط نام فرهنگی را یدک میکشند.
میزگرد طرحهای ملی و توسعه کشور
یکی دیگر از میزگردهایی که در روز دوم کنفرانس، در سالن ابن خلدون برگزار شد، میزگرد طرحهای ملی و توسعه کشور بود که مدیریت آن را دکتر سوسن باستانی بر عهده داشت و دکتر سیدحسین سراجزاده، دکتر افسانه کمالی، دکتر محسن گودرزی و مهندس حقیقی اعضای آن را تشکیل میدادند.
میزگرد پژوهشهای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی
بعدازظهر روز ششم دی ماه، میزگرد پژوهشهای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی در تالار ابن خلدون با سخنان دکتر نعمتالله فاضلی، مدیر میزگرد، در گرامیداشت یاد و خاطره دکتر عبداللهی شروع شد. سپس دکتر خانیکی به عنوان اولین سخنران این جلسه، مسأله مورد بررسی خود را ارتباطات و نسبت آن با سایر حوزههای علوم اجتماعی مطرح و به بیان تجربه تأسیس «پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه در ایران» در سال ۱۳۵۳ پرداخت. خانیکی در این بازخوانی تاریخی، چهار هدف عمده تأسیس این پژوهشکده را پژوهش نظری در مسائل توسعه و فرهنگ، بررسی مسائل سیاستگذاری ارتباطی، پژوهشهای تجربی در مسائل دگرگونی اجتماعی و رفتاری و مسائل ارتباطات در روابط بینالمللی عنوان کرد. به گفته او، مهمترین نتیجه تحقیقات پژوهشکده این بوده که توسعه، مفهومی کلان است و شرایط خاص جوامع را در نظر میگیرد و بهتر است به جای این الگوی واحد، به الگوی متناوب درباره ایران رسید.
سخنران دوم این میزگرد، دکتر سعید ذکایی بود و بحث او به «ویژگیها و ظرفیتهای روششناختی مطالعات فرهنگی در ایران» اختصاص داشت. او سخنان خود را برشی از رشته مطالعات فرهنگی دانست که به مدت ۱۰ سال در دانشگاه علامه طباطبایی ارائه شد. وی در بحثش، بر اساس تجربه زیسته خود به عنوان مدرس مطالعات فرهنگی، به فراتحلیل پایان نامهها و تحقیقات انجام شده در این رشته پرداخت و این تولیدات علمی را از حیث جهتگیری نظری و رویکردها، روششناسی، زبان و سبک نگارش، و رابطه قدرت و فرهنگ مورد بررسی قرار داد. بر اساس این فراتحلیل، تحلیلهای بازنمایی در اولویت اول موضوعی بودند و بررسی سبک زندگی و خرده فرهنگ، مطالعه ارزشها و هویت و مطالعات مربوط به مصرف در الویتهای بعدی قرار داشتند و مطالعات متن محور غلبه داشت. در پایان، دکتر ذکایی نتیجه گرفت که تأکید بر خصلت عملی تحقیقات مطالعات فرهنگی میتواند راهبردی در خدمت برنامه ریزیهای فرهنگی باشد.
دکتر محمد رضایی نیز به عنوان عضو دیگر این کنفرانس، سخنرانی خود را با موضوع «تحقیقات کیفی غیر پاسخگو: نگاهی انتقادی به پژوهشهای کیفی» ارائه داد. وی ضمن تقسیم کار کیفی به کارهای پاسخگو و غیر پاسخگو، این گزاره را مطرح کرد که عمده کارهای کیفی فاقد دغدغه لازم برای بررسی فرایند، نتایج کار موجود است. دکتر رضایی نقد خود را از منظر اعتبار مطرح کرد. فقدان تیتر مستقل برای بیشتر کارها از حیث اعتبار و محاسبه کمی اعتبار از جمله نقدهایی بود که وی به کارهای صورت گرفته وارد دانست. او همچنین پیامد بیتوجهی به مسأله اعتبار را در دو پرسش در مورد اصالت دادههای به دست آمده و مناسب بودن تحقیقات از جنس سیاستگذاری برای این هدف مطرح کرد.
دکتر محمود شهابی سخنران بعدی این میزگرد نیز با تأکید بر اهمیت مفهوم «تجربه زیسته» در مطالعات فرهنگی و فمینیستی، به فراتحیل پایان نامههای انجام شده در رشته مطالعات فرهنگی پرداخت. بر اساس تحقیق او، یک چهارم تحقیقات انجام شده در رشته مطالعات فرهنگی در دانشگاه علامه طباطبایی، بر تجربه زیسته متمرکز بوده که در آن به گروههای حاشیهای توجه بسیاری شده است. این کارها اغلب پدیدارشناسانه بوده و از روش مبنایی استفاده کردهاند. دکتر شهابی سخنان خود را با این سخن که «اگر مطالعات فرهنگی قرار است امری ساکن نباشد باید به تجربه زیسته اتکا داشته باشد؛ در غیر این صورت، شبیه سایر علوم غیر پویا خواهد شد» به پایان برد.
در پایان این جلسه، دکتر فاضلی ضمن تعریف دوباره مطالعات فرهنگی، سه موضوع «گفتمان مطالعات فرهنگی»، «دانش مطالعات فرهنگی» و «رشته مطالعات فرهنگی» را از هم تفکیک کرد و در باب هر کدام توضیحاتی داد. از نظر دکتر فاضلی، گسست بین این سه عرصه، مسألهای است که مطالعات فرهنگی از آن رنج میبرد.
میزگرد پژوهش شهری
میزگرد پژوهش شهری، ساعت ۱۱ صبح روز دوشنبه ششم دی ماه ۱۳۸۹، به مدیریت دکتر حسین ایمانی، در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. دکتر ایمانی هدف از برگزاری این میزگرد را بررسی و ارزیابی وضعیت تحقیقات شهری در ایران و لزوم پاسخگویی به برخی سوالات در این باره برشمرد. او سپس با طرح مباحث و سؤالاتی درباره چگونگی وضعیت تحقیقات شهری نسبت به سایر حوزهها، قابلیت کاربردی بودن تحقیقات شهری، طرح دستاوردهای تحقیقات شهری، مانند پروژههای اتا. دولتی بودن حدود ۹۰% تحقیقات در کشور و عدم توجه به مسائلی مثل حقوق شهروندی و بالاخره، چالشهای تحقیقات شهری و وضعیت آینده آنها در ایران را به عنوان محورهای اصلی بحث و گفتوگو در این میزگرد را معرفی کرد.
در ادامه، دکتر فرهنگ ارشاد رشته سخن را به دست گرفت و با تأکید بر اهمیت تحقیقات شهری و تعداد زیاد آنها در ایران، خاطرنشان کرد که این تحقیقات، آنطور که باید و شاید نتیجه مطلوبی در بر نداشتهاند. وی سپس به بحث در مورد علل مهاجرت از روستا به شهر پرداخت و این مسأله را باعث تغییر در ساختار جمعیتی ایران در طی ۵۰ سال گذشته و افزایش بسیار زیاد میزان شهرنشینی در مقایسه با روستانشینی دانست.
دکتر ارشاد خاطرنشان کرد: در جامعه ما، شهرها فقط به لحاظ کمّی افزایش نیافتهاند بلکه در بعد کیفی هم با توجه به تکثر فرهنگی، تحولات عمیقی را ایجاد کردهاند. از نظر او، در چنین شرایطی، چالش ما کمبود پژوهشگر نیست، بلکه مشکل اصلی در حیطه مدیریتی است که وضعیت پژوهش را سر و سامان دهد.
در ادامه این میزگرد، مهندس مهدی متوسلی بحثی را در باب پژوهشهای شهری و نقش پژوهشکده مدیریت شهری – روستایی سازمان شهرداریهای کشور را ارائه کرد و با ارائه نتایج تحقیقی که در این زمینه داشته، مهمترین مسائل و مشکلات در حوزه مطالعات شهری را عدم باور و اعتقاد به انجام پروژههای مطالعاتی در بین مدیران و کارشناسان و بهرهبرداران ذکر کرد.
سخنران بعدی این میزگرد، دکتر ناطقپور بود در بحث خود، با اشاره به سخنی از امام علی، شهر مناسب را شهری دانست که پذیرای فرد بوده و برای او «امنیت» و «رفاه» را فراهم کند. وی سپس با این مقدمه، به بحث شهروند و شهروندی و چگونگی شکلگیری آن پرداخت و گفت: اگر مدیران شهری ما به این فرمایش امام علی توجه کنند و شهر را به گونهای طراحی کنند که مردم در آن در آسایش، رفاه و امنیت باشند، ما بهترین شهرها را خواهیم داشت و در عین حال، شهروندان نیز الگویی خواهند داشت که خود نیز در ایجاد این آسایش و امنیت و رفاه نقش داشته باشند.
در بخش بعدی سخنرانیهای این نشست، مهندس روستا به بحث درباره سکونتگاههای غیر رسمی و حاشیهنشینی پرداخت. او گفت: سکونتگاههای غیررسمی معلول فقر شهری و عمومی شدن آن است و نه صرفاً نتیجه مهاجرت روستایی، چرا که امروز دلایل مهاجرت مانند گذشته نیست. وی همچنین موضوع سکونتگاههای غیررسمی را طبق گزارش سازمان ملل، چالش اصلی هزاره سوم معرفی کرد.
سخنران پایانی این جلسه، دکتر محمد شیخی بود که به مسأله میزان تأثیرگذاری پژوهشهای شهری در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها پرداخت.
میزگرد پژوهش در جامعهشناسی ایران و انقلاب اسلامی
میزگرد پژوهش در جامعهشناسی ایران و انقلاب اسلامی در ساعت ۱۶، روز دوشنبه، ششم دی ماه ۱۳۸۹ در سالن ابنخلدون به مدیریت دکتر محمدعلیحاضری برگزار شد. در این میزگرد، ابتدا دکتر حاضری به ارائه تصویری از انواع مطالعات روششناسی انقلاب پرداخت. او با اشاره به یک مجموعه دو جلدی که به اتفاق همکاران خود در این حوزه منتشر کرده و در آن ۱۰۰ کتابی که راجع به انقلاب و ۱۶۵ مقاله مرتبط انقلاب اسلامی به لحاظ روششناختی مورد مطالعه قرار گرفته است، به بیان ویژگیهای روششناختی این مطالعات پرداخت.
در ادامه، دکتر محمدرضا طالبان تقسیمبندیای را نسبت به انواع مطالعات موجود در یک حوزه انجام ارائه داد و به بررسی تفاوتهای مطالعه آماری، مطالعه موردی و مطالعات تطبیقی– تاریخی در مواجهه با انقلاب ایران پرداخت.
سخنران بعدی این میزگرد، دکتر مصطفی مهرآیین بود که بحث خود را به موضوع نسبت مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی انقلاب در مطالعات انقلاب ایران اختصاص داد.
در ادامه، دکتر حمیدرضا جلاییپور به بحث از منظر نظم و انقلاب پرداخت و در این زمینه خاطرنشان کرد که کارهای تحقیقی در خصوص پیامدهای طولانی مدت انقلابها، بسیار کمتر از سایر موضوعات بودهاند. او همچنین در این نشست، به ارائه بحثی در زمینه انسجام و نظم اجتماعی در مباحث تئوریک جامعهشناسی و تطبیق آن با وضعیت اکنون ایران پرداخت.
دکتر سعید معیدفر نیز به عنوان دیگر سخنران میزگرد پژوهش در جامعهشناسی ایران و انقلاب اسلامی، گفت بر این باور است که در ایران، محققان پس از نوشتن این همه کتاب و مقاله در زمینه انقلاب سال ۵۷، هنوز به تئوری قابل توجهی نرسیدهاند که بتوانند بر اساس آن توضیح دهند که این انقلاب برای جامعه ایران چه پیامدهایی داشته و آن را به چه سمتی میبرد. وی همچنین بر لزوم توجه به مباحث جامعهشناسی تاریخی در مطالعه انقلاب ایران تأکید کرد.
سخنران پایانی این میزگرد دکتر ملکوتیان بود که در بحث خود، به لزوم شناخت انقلاب اسلامی و مقتضیات آن با باورها و ارزشهای انقلابی پرداخت. وی با اشاره به این موضوع که در دنیا عموما طی سالهایی که آرامش بیشتری حاکم بوده، درگیریهای انقلابی رخ داده است؛ خاطرنشان کرد که همه کشورهای پیشرفته انقلاب را تجربه کردهاند و یکی از دلایل کم بودن تحلیلها و نوشتهها در مورد انقلاب، این است که عموما انقلابها برخلاف بازی سلطه جهانی رخ دادهاند.
میزگرد پژوهش در جامعهشناسی پزشکی و سلامت
میزگرد پژوهش در جامعهشناسی پزشکی و سلامت، ساعت ۱۴ روز دوشنبه ششم دی ماه ۱۳۸۹ در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران با مدیریت دکتر فاطمه جواهری برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، دکتر جواهری با ابراز خرسندی از توسعه قابل ملاحظه حوزه و قلمرو جامعهشناسی پزشکی در طی سالیان گذشته، چه از بعد کمّی و چه کیفی و همچنین اسستقبال خوبی که اساتید و دانشجویان علوم اجتماعی و جامعهشناسی به مطالعات حوزه پزشکی انجام دادهاند، از روند رو به رشد پایان نامهها و کارهای پژوهشی در زمینه جامعهشناسی پزشکی و جامعهشناسی بدن و سایر حوزههای معطوف به این قلمرو سخن گفت و این مهم را ثمره رشد جامعهشناسی دانست که نه تنها در پیکره اصلی خود توسعه یافته، بلکه در زیر شاخهها نیز رشد پیدا کرده است. وی با این مقدمه، رسالت این میزگرد را مرور فعالیتهای پژوهشی در عرصههای مختلف و معرفی تازهترین تحقیقاتی که هنوز به مرحله چاپ نرسیدهاند، عنوان کرد.
پس از سخنان مدیر میزگرد، دکتر عالیه شکربیگی، به عنوان نخستین سخنران، به ارائه نتایج پژوهشی که با عنوان فراتحلیل پژوهشهای اجتماعی در مراکز تحقیقاتی صدا و سیما با توجه به مقوله سلامت انجام داده بود؛ پرداخت. او گفت: پس از جمعآوری پژوهشها از مراکز تحقیقاتی صدا وسیما متوجه شدیم که کارهای صورت گرفته در مقوله سلامت بسیار کماند و این امر در واقع، نتیجه بیتوجهی سیاستگذاران در سازمان وسیعی مانند صدا و سیما به مسأله مهم سلامت است. وی سپس مسأله ارتباطات و سلامت عمومی را به عنوان یکی از مهمترین موارد مورد بررسی در پژوهش خود، مورد توجه قرار داد.
در ادامه این میزگرد، دکتر شیرین احمدنیا بحثی را درباره سابقه پژوهشها در حیطه موضوعات مطالعاتی جامعهشناسی پزشکی و سلامت ارائه کرد. وی در این رابطه، حضور جامعهشناسان را در عرصه مطالعات جامعهشناسی پزشکی و سلامت بسیار کم و ناچیز ارزیابی کرد و عدم موازنه در پرداختن به مسائل و موضوعات حیطه سلامت، بهداشت و پزشکی، از منظر جامعهشناختی را در مقایسه با دیگر حوزهها، به عنوان یک نقیصه مورد بررسی قرار داد.
سخنران بعدی این میزگرد، دکتر جعفریان (متخصص بیهوشی) و از مؤسسین مرکز مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و طب مکمل بود که در بحث خود، به طب عوام (عامیانه) و منشأ آن پرداخت و در این رابطه، تجارب عامه را در شکلگیری این دانش مهم ارزیابی کردند.
در ادامه دکتر سید علی شفیعی (پزشک) به حوزههای مختلفی که پژوهشهای جامعهشناختی اعتیاد قابلیت ورود به آن را دارند و وضعیت پژوهشهای جامعهشناختی در این زمینه در ایران پرداخت.
سخنران پایانی این میزگرد، مریم مهرابی بود که مطالعات پژوهشی و سیاستهای نوین در قلمرو سلامت و جامعه را مورد بررسی قرار داد. او گفت: با توجه به اینکه مطالعات پژوهشی اجتماعی در حوزه سلامت گسترش یافته و باب جدیدی در سیاستها ایجاد شده، اینها باعث تحولاتی در نظام سلامت در ایران و جهان شده است و این به آن معنا نیست که ما به یک رویکرد عملی و اجرایی رسیده باشیم، بلکه فقط تغییری در سیاست گذاریهاست.
میزگرد پژوهش در مسائل زنان
میزگرد پژوهش در مسائل زنان آخرین میزگرد کنفرانس ملی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران بود که با حضور دکتر شهلا اعزازی مدیر گروه مطالعات زنان انجمن، دکتر محبوبه پاک نیا استاد دانشگاه و عضو پژوهشکده الزهرا، فریده ماشینی کارشناس ارشد مطالعات زنان و عضو مرکز مطالعات و تحقیقات تعلیم و تربیت و دکتر افسانه وارسته فر از اساتید گروه مطالعات زنان دانشگاه رودهن در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی تشکیل شد.
در ابتدای این نشست، دکتر اعزازی با بیان تاریخچهای مختصر از تلاشهای فعالان جنبش زنان ایران، گفت: انجمنهای زنانه شیوههای مختلفی در ارائه مطالبات خود داشتهاند و گاه رسمی و گاه غیر رسمی خواستههای خود را پیگیری میکردند. وی در ادامه گفت: ایجاد رشته مطالعات زنان نتیجه درک این ضرورت بود که جنبش زنان باید از لحاظ نظری هم تقویت شود و برای اینکه بتوانیم در جهت بهبود وضعیت زنان گام برداریم، باید نظریههای علمی در مورد زنان را هم بشناسیم که با اوج گیری مطالبات زنان پس از کنفرانس پکن ۱۹۹۵، رشته مطالعات زنان در دانشگاهها و پژوهشکدهها و دفاتر امور زنان در وزارتخانههای بهداشت، آموزش پرورش و کشور ایجاد شدند که مجموعهای از پژوهشهایی را شکل دادند و هدف این نشست نیز بررسی نتیجه این تحقیقات و تاثیر آن بر وضعیت زنان است.
دکتر محبوبه پاکنیا اولین سخنران این میزگرد، با اشاره به اینکه ادبیات یک کشور نشان دهنده فرهنگ آن کشور است و ادبیات ما نیاز به خوانش مجدد دارد، رویکرد پژوهشی خود را مطرح کرد و در ادامه سخنان خود، با تأکید بر تأثیر متن در جامعه، گفت: بزرگان ادبیات کلاسیک ما دغدغه مسائل زنان را نداشتند و در حقیقت متأثر از فضای جامعه بودند. در ادبیات معاصر نیز اشعار و رمانهای بسیاری در بازار وجود دارد که خالی از کلیشهها نیست. زنی که در این ادبیات تصویر میشود، یا بر همه فائق میآید و ابر انسان است یا زنی است که چهرهای مفلوک و بیچاره دارد. در حقیقت زنهای ما در ادبیات واقعی نیستند. وی در پایان سخنان خود، گفت: کار فرهنگی در رشته مطالعات زنان بسیار لازم است، باید ادبیات را به چالش کشید و بدانیم حقیقتا به دنبال چه هستیم؟
فریده ماشینی کارشناس ارشد مطالعات زنان نیز یکی دیگر از سخنرانان این میزگرد بود که با اشاره به فعالیتهای مرکز مطالعات تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش، گفت: گروه پژوهشی مطالعات زنان در سال ۷۸ به جمع مرکز تعلیم و تربیت پیوست که هدف آن پژوهش بر سه محور زیر «دختران دانش آموز»، «زنان فرهنگی» و «جنسیت در آموزش و پرورش» بود.
وی خاطر نشان کرد که مطالعاتی که قبل از پیوستن این گروه در این مرکز انجام شده، کور جنس بوده و مسائل زنان را نمیدیدهاند. اما پس از سال ۷۸ تحقیقات تاثیر گذاری در زمینه زنان در این مرکز انجام شد. وی به نتیجه تحقیقی اشاره کرد که نشان میداد با اینکه دختران در سراسر کشور در تمام رشتههای تحصیلی از نظر نرخ قبولی در وضعیت بهتری قرار دارند اما از لحاظ رضایت از جنس خود، هوش هیجانی و خودکارآمدی در وضعیت پایینتری نسبت به پسران به سر میبرند.
ماشینی در ادامه سخنان خود، با اشاره به آسیبهای پژوهش در ایران، بیان کرد: ما پژوهش نمیکنیم که به دانش ما از جامعه افزوده شود. بنابراین نتیجه پژوهشهای ما استفاده کاربردی ندارند و در گنجهها میمانند. وی همچنین گفت: در مراکز دولتی طرح شما از طرف کسانی مورد بررسی قرار میگیرد که به مسأله زنان اهمیت نمیدهند. در تأمین اعتبار، مسائل زنان از اولویت برخوردار نیست و معمولا تلاش میشود در مسائل زنان در حوزه خانواده ادغام شود و در نهایت معمولا بر پژوهش با موضوع زنان دید مخاطرهای و نگاه کنترلی دیده میشود.
دکتر افسانه وارسته نیز به عنوان آخرین سخنران این نشست، با اشاره به آسیبهای موضوعات پایان نامهها، گفت: تمرکز زیادی بر موضوعاتی چون آموزش، بهداشت و اشتغال در پایان نامهها وجود دارد که اغلب آنها تکراری است. دانشجویان ما جسور نیستند و جسارت تحقیق بر موضوعات نو و بدیع را ندارند، در حقیقت این کل آموزش و پرورش ما جسارت تفکر را آموزش نمیدهد. از طرفی در دانشگاهها نیز طرحهای دانشجویان توسط کسانی مورد ارزیابی قرار میگیرد که درک درستی از مسائل زنان ندارند و این مساله نیز بسیار تاثیر گذار است.
وی در پایان سخنان خود، از سلطه روش کمی بر روشهای دیگر انتقاد کرد و گفت: اغلب پژوهشها کمیزدهاند و بیشتر به بررسی تأثیر یک متغیر راحت الوصول بر یک متغیر راحت الوصول دیگر میپردازند. در حالی که در حوزه مطالعات زنان، ما بیشتر به شناخت موضوع نیاز داریم نه فرضیه دادن و در این راه باید از روشهای خلاقانهتری بهره بگیریم.
گزارش مفصلتر محتوای سخنرانیها، مقالات و بحث و تبادل نظرها در خبرنامه و سایت انجمن جامعهشناسی منتشر خواهد شد و در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت