زنان فراغت1گروه مطالعات زنان (جامعه شناسی جنسیت) اولین نشست خود با موضوع محوری مساله فراغت زنان را روز دوشنبه 22 آبان ماه 1396 در سالن انجمن جامعه شناسی ایران برگزار کرد. شهلا اعزازی (جامعه شناس) و فاطمه موسوی (دانشجوی دکترای جامعه شناسی) سخنرانان این نشست بودند.

در ابتدای این نشست شهلا اعزازی (عضو هیات علمی دانشگاه) با اشاره به مساله تفاوت در گذران اوقات فراغت زنان و مردان گفت: پدیده گذران فراغت بعد از جنگ جهانی دوم در غرب ظهور کرد، هرچند تا دهه 80 میلادی توجه چندان به این پدیده صورت نمی گرفت و نظریه پردازی چندانی مطرح نشد. از اولین آثار مربوط به فراغت می توان به کتاب تورستاین وبلن  «نظریه طبقه تن آسای» (در ترجمه دیگر از این کتاب با نام نظریه طبقه مرفه نام برده شده است) اشاره کرد که نمایش ثروت به دو شیوه  فراغت کاذب و مصرف کاذب را کوششی جهت کسب منزلت اجتماعی تحلیل می کند. پرهیز از کار مولد و خود را با فعالیت هایی سرگرم کردن که ذاتا ارزشمند نیستند، فراغت کاذب است و مصرف کاذب به معنای قدرت (مالی ) فرد برای هزینه کردن برای برخی کالاهاست. از مصرف کاذب تحت عنوان مصرف متظاهرانه نیز نام برده شده است. وبلن می گوید ثروت به خودی خود اعتبار اجتماعی را بوجود نمی آورد بلکه برای کسب هویت طبقه مرفه باید اقداماتی انجام داد تا مشخص شود که این افراد دست به کار مولد نمی زنند و اوقات خود را صرف انجام فعالیت های دیگر مانند اسب سواری، شکار و غیره یا مصرف افراطی مهمانی های  پرهزینه می کنند و بدین ترتیب کسب هویت می کنند. مساله هویت در نحوه گذران فراغت امری بسیار مهم است که باید به آن توجه داشت. اما در هر صورت تا دهه­های گذشته چندان توجهی جدی به گذران فراغت نمی­شد و نگاه معمولا تنها به حوزه ورزش بود.

شهلا اعزازی ادامه داد: اوقات فراغت با تغییر شکل جامعه پیش صنعتی به جامعه صنعتی و تغییرات مرتبط با چگونگی انجام کار و هم چنین پیشرفت های تکنولوژی مطرح شد. به طور خلاصه در یک جامعه پیش صنعتی و کشاورزی زندگی مردم با کار عجین بود. نوع کار در ارتباط با وقایع طبیعی و فصول مختلف بود. در زمان شدت کار ساعات کاری بسیار طولانی و بدون فرصت استراحت بود و به معنایی کار افراد در رابطه با ساعات طلوع و غروب خورشید انجام می گرفت. بدین ترتیب اوقات کار و بیکاری مشخص بود. اوقات بیکاری معمولا از طرف جامعه سازماندهی می شد و فراغت به صورت جمعی انجام می گرفت (مراسم مذهبی). همچنین فراغت زنان و مردان هم با یکدیگر تفاوت داشت، مردان اوقات بیکاری را در مسجد، قهوه خانه و با مردان دیگر سپری می کردند و معمولا فراغت زنان در محدوده خانواده با هم جنسان خود سپری می شد و یا در محیط هایی کاملا زنانه که مردان به آن راه نداشتند (گورستان، مسجد و به صورت جدا از مردان و همین طور در مراسم مذهبی با رعایت جدایی).

این استاد دانشگاه ادامه داد: با تغییر در شرایط کاری در جامعه صنعتی وابستگی به طبیعت و فصول سال از میان رفت. کار در کارخانه و اداره بدون توجه به طلوع و غروب خورشید و تغییر فصول به طور دائم در جریان بود و البته در ابتدای دوران صنعتی شدن شدت ساعات کاری بسیار زیاد بود و اگر زمانی فراغتی از کار وجود داشت بیشتر صرف استراحت و بازتولید توان جسمانی می شد تا گذران فراغت. بنظر می رسد که به تدریج با تلاش های گروه های کارگری و سندیکاها از مدت ساعات کاری کاسته شد و قوانین کاری به تدریج ساعات مشخص کار و هم چنین تعطیلات هفتگی و سپس تعطیلات سالیانه را بوجود آوردند. همراه با این تغییرات تکنولوژی های موجود در جامعه نیز تغییر کردند که از اولین تغییرات می توان از سینما نام برد. باید به تاثیر فوق العاده تکنولوژی در شکل گیری فراغت توجه داشت.

شهلا اعزازی با اشاره به مساله فراغت در ایران افزود: در ایران نیز شاید بتوان گفت توجه به فراغت از حدود اواخر دهه 80  آغاز شد. هرچند مساله فراغت زنان کمتر با دیدی جنسیتی، مورد توجه قرار گرفته است و در برخی از پژوهش ها تنها به تفاوت ها یا تشابهات گذران فراغت برای دو جنس اشاره شده است. در بحث اوقات فراغت تنها به حوزه خصوصی و هنجارهای عرصه عمومی توجه می شود تا به عنوان نمونه مشخص کنیم که آن چه که فراغت زنان است هم از لحاظ نوع گذران فراغت، هم از لحاظ تنوع و هم از لحاظ درکی که از آن می شود با فراغت مردان متفاوت است و این تفاوت ها در تحقیقات انجام گرفته در ایران به نمایش در می آید اما تحلیلی در مورد آنچه که به ساختار جامعه برمی گردد، دیده نمی شود.

وی گفت: فراغت زنان و مسایل آن بدون توجه به ساختار اجتماعی موجود در ایران قابل درک نخواهد بود. یکی از مسایل مهم در زمینه ساختار اجتماعی قدرت مردانه ای است که بر روی زنان جهت گذران فراغت اعمال می شود. ساختار نابرابری جنسیتی هم در عرصه عمومی و هم در عرصه خصوصی از طریق قوانین، هنجارهای اجتماعی، طبقه اجتماعی، قومیت، وابستگی مذهبی، تقسیم کار اجتماعی و خانوادگی، تفکیک جنسیتی، جغرافیای جنسیت (به معنای فضا – مکان) امکانات در دسترس و همچنین وضعیت خانوادگی تاهل و تجرد، چرخه زندگی، مراحل سنی و شرایط خانوادگی و بسیاری از عوامل دیگر تاثیر گذار است. 

وی با اشاره به نقش رابطه قدرت و فراغت ادامه داد: در این جا تنها به برخی از جلوه های قدرت مردسالاری که بر فراغت زنان سایه افکنده است نگاهی خواهیم داشت. در مواردی این قدرت تنها در حوزه خانواده است و در مواردی تنها در عرصه عمومی اما در اکثر موارد ترکیبی از هر دو عرصه با کمک یکدیگر امکانات فراغتی زنان را محدود می کنند. در این میان به خصوص عوامل اجتماعی، اقتصادی و چرخه زندگی زنان بسیار مهم است مثلا فراغت زن جوان متاهل دارای فرزند کوچک و خانه دار تحت قدرت هنجارهای اجتماعی (مادری)، نبود امکانات تحرک در یک جامعه پدرسالار (شرایط زندگی در شهر)، نبود درآمد مستقل (شاغل نبودن) و عوامل دیگری قرار دارد که عملا حوزه فراغتی او را مشخص می کند. در این رابطه قدرت مردانه هم از طریق خانواده و هم از طریق جامعه بر زنان اعمال می شود.

عضو انجمن جامعه شناسی افزود: از یک طرف فراغت زنان و هویت زنانه در رابطه با ظاهر جسمانی (فرهنگ بدن) همراه است و به نوعی زنان تشویق به انجام فعالیت هایی در جهت بهبود بخشیدن به ظاهر جسمانی خود می شوند مانند مصرف و رو آوردن به انواع مدها و خرید لباس های مختلف و هم چنین در رابطه با مسایل زیبایی بدن و گذراندن اوقاتی در سالن های زیبایی و نظایر آن و از طرف دیگر گذران فراغت زنان از طریق اعمال قدرتی که مانع از حضور و مشارکت در برخی فعالیت ها می شود؛ چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم از طریق کمبود زمان و پول و هم چنین کمبود امکانات اجتماعی صورت می گیرد.

وی همچنین گفت: مهم ترین تاثیر ساختار قدرت مردانه (مردسالاری) بر گذران فراغت آن است که زنان اصولا ترجیح می دهند که در ان دسته از فعالیت های فراغتی مشارکت داشته باشند که از لحاظ زمان و مکان با نقش های تثبیت شده آنها انطباق داشته باشد. در زیر برخی از مفاهیمی که در پژوهش های فراغت زنان باید مد نظر قرار گیرند، معرفی می شوند:

هنجار اجتماعی تاکید بر همسری و مادری بخصوص در زمان دارا بودن فرزندان کوچک به این تفکر می انجامد که گذران هر نوع فراغت کم توجهی به فرزند است. نداشتن حق در مواردی بخصوص برای زنان خانه دار و مادر این احساس وجود دارد که آنان «حق» گذران فراغت به تنهایی  را ندارند زیرا باعث می شود که از کار خانه و یا نگهداری فرزند غفلت کنند. بخصوص اگر امکانات برای نگهداری دیگری از فرزند کم باشد و یا از طرف دیگر ساختار جامعه به نوعی باشد که مادر نتواند با فرزند کوچک به راحتی حرکت کند.

زنان فراغت2بدین ترتیب مشاهده می شود که گذران فراغت زنان بیشتر در محدوده خانواده و با اعضا خانواده و بیشتر به صورت گذران فراغت انفعالی است. هر چند که در مورد مهمانی های خانوادگی معمولا زنان از هر طبقه ای که باشند مسئول انجام فعالیت های مرتبط با مهمانی هستند تا دیگران فراغت داشته باشند. معمولا زنان کار می کنند تا سایرین دارای اوقات فراغت باشند مانند برگزاری مهمانی های خانوادگی یا دوستانه و یا اماده سازی برای تماشای جمعی تلویزیون. گذشته از آن که  فراغت زنان معمولا خانگی است اما یکی از فعالیت های محبوب زنان گذران فراغت انفعالی تماشای تلویزیون بخصوص سریال های آن است. این تمایل در رابطه با نوع کار خانگی و انزوای مرتبط با آن می باشد.

شهلا اعزازی افزود: نبود امکانات خانوادگی و اجتماعی نیز عامل دیگری است که زنان را وادار به رو آوردن به گذران فراغت خانگی می کند. چه در میان خانواده های مذهبی و چه با وابستگی کمتر مذهبی خروج زنان برای گذران فراغت یا با اجازه مستقیم شوهران است و یا با رضایت ضمنی آنان. در نتیجه در بسیاری از موارد با فراغت زنان خارج از خانه مخالفت می شود اما نکته ای که وجود دارد این است که برای خانواده های مذهبی امکان مخالفت با حضور در مراسم و جلسات مذهبی ندارد و بسیاری از زنان چه مذهبی و غیر مذهبی در جلسات مذهبی از هر نوع حضور دارند و باز هم به علت تفکیک جنسیتی در جامعه اکثر اوقات گذران فراغت خارج از خانه با هم جنسان صورت می گیرد. مانند شنا یا رفتن به پارک زنان. بدین ترتیب حلقه ای از روابط زنانه چه در خانه و چه خارج از خانه شکل می گیرد. سفرهای زنانه، تفریحی، زیارتی باید توجه داشت که در دوران گذشته نیز این حلقه زنانه وجود داشت هر چند که مکان امروزه تغییر یافته است.

نبود امکانات در عرصه عمومی: در مواردی از گذران فراغت خارج از خانه به دلیل نبود امکانات مانند نبود وسیله حمل و نقل عمومی، نداشتن دوستی که با او زمان گذرانده شود، نبود زمان به علت کار خانگی، نبود امکانات اجتماعی نیز برای فراغت زنان مساله ساز است. قدرت در بعد جامعه یا به صورت مستقیم از گذران فراغت زنان جلوگیری می کند مانند عدم حضور در ورزشگاه ها  که یکی از انواع رایج گذران فراغت است و یا از طریق نبود نظارت بر روی امکان گذران فراغت عمومی و ایجاد فضاهای خطرناک شهری مانند پارک ها یا نبود وسایل حمل و نقل عمومی در ساعات پایانی شب، نبود باشگاه های ورزشی که در ساعات بعد ازظهر فعالیت کنند. در برخی از شهرستان های کوچک اصولا هیچ مکانی برای فراغت وجود ندارد.

این عضو هیات علمی دانشگاه در پایان گفت: آن چه که در این جا مطرح شد نگاهی کوتاه به چگونگی گذران فراغت زنان و مردان با یکدیگر بود. این تفاوت ها ناشی از وجود مردسالاری و قدرت مردان در جامعه و خانواده است که البته در بسیاری از موارد و با توجه به عوامل متعددی که در گذران فراغت دخیل هستند به خصوص سن و چرخه زندگی و منابع اقتصادی، تفاوت های اساسی را نشان می دهند. به نوعی که فراغت دختران جوان به خصوص اگر در جهت مقابله با هنجارهای مردانه باشد تفاوتی اساسی با مادران خود نشان می دهد. مناسب تر است که در پژوهش های مرتبط با فراغت که معمولا تفاوت ها و تشابهات بین دو جنس مطرح می شوند به چرایی این تفاوت ها برسند. گروه مطالعات زنان سعی دارد که در این جلسات از آنانی که در این حوزه فعالیت داشته اند دعوت به عمل آورد تا نتایج تحقیقات آنان و ضرورت تاکید بر داشتن دیدگاهی جنسیتی در موقع تحلیل داده ها مطرح شوند تا آن چه که زنان را در کلیه رفتار خود دچار محدودیت می سازد و در عین حال موجب فراهم آوردن پدیده هایی می شود که در مواردی از آن به عنوان نابهنجاری نام برده می شود، بیشتر و دقیق تر شکافته شود.

در بخش دوم این نشست فاطمه موسوی تغییر تاریخی نحوه گذران اوقات فراغت زنان در ایران را بیان کرد. او در ابتدای سخنان خود با اشاره ای به ادبیات نظری سبک زندگی و اوقات فراغت عوامل تعیین کننده نوع و مدت گذران اوقات فراغت گفت: محل جغرافیایی سکونت، شیوه معیشت (شهر، روستا، ایل) طبقه اجتماعی، جنسیت، سن و مسیر زندگی و البته دوره تاریخی از عوامل تعیین کننده فراغت هستند.

این پژوهشگر حوزه زنان ادامه داد: در دوره قاجار جامعه ایران یک جامعه سنتی است و صرف نظر از جزئیات کوچک، همان ویژگی های ساختاری جامعه عصر صفوی و غزنوی و حتی سامانی را دارد. به جامعه قاجار اشاره می کنیم چون نزدیک ترین دوره به ایران صنعتی است و منابع مکتوب از جمله سفرنامه های فرنگی و خاطرات رجال درباره زندگی اجتماعی به خصوص وضعیت زنان بیشتر از سایر دوره های تاریخی، در دسترس است.

وی افزود: در جامعه سنتی ایران در عصر صفوی و قاجار نحوه گذران اوقات فراغت با جامعه در حال گذار عصر پهلوی و شرایط شبه مدرن فعلی تفاوت داشته است. مهمترین تفاوت جامعه پیشاصنعتی و مابعد صنعتی به مبهم بودن مرز کار و فراغت مربوط است. بیش از نیمی از جامعه سنتی ایران، کشاورز بودند و وابسته به زمین و روال تکرار شونده فصل ها، کار و فراغت آنها را طبیعت مشخص می کرد. البته جشن های ملی مانند نوروز یا دینی مانند عید قربان یا عزاداری محرم، یا رویدادهای خانوادگی مثل عروسی، تولد نوزاد یا حتی مرگ و سوگواری فرصت هایی بودند که فرد را از کار روزمره منفک می کردند و مقوم همبستگی اجتماعی هم بودند.

وی با اشاره به مشخصه دوم نحوه گذران اوقات در جامعه سنتی گفت: نقش مهم دین در تمام عرصه های زندگی است که شامل اوقات فراغت هم می شود. از یک طرف غلبه سپهر دینی باعث می شد تا اموری چون زیارت، عزاداری، روضه، تعزیه و رفتن به قبرستان پسندیده ترین اشکال گذران اوقات فراغت باشند و دوم اینکه از نظر محتوایی بسیاری از امور به دلیل آنچه بطالت یا رفتارهای دور از شان و وقار فرد مسلمان دانسته می شدند، کنار گذاشته شوند مثلا تحرک بالای بدنی و اموری مثل رقص و موسیقی یا ورزش و اصولا رفتارهای هیجانی به خصوص برای زنان مکروه دانسته شوند. اموری چون رقص و آواز کار گروه های حرفه ای کوچک بود که وظیفه سرگرم سازی در مراسم عمومی و خصوصی را به عهده داشتند و به دلیل همان مذمت فرهنگی، جزو گروه های پست اجتماعی محسوب می شدند.

مشخصه سوم نحوه گذران اوقات فراغت در جامعه سنتی محدودیت فضاهای فراغتی تخصصی و حرفه ای است. در زمان های خاص و بنا به مناسبت، میدان اصلی شهر تبدیل به مکان برگزاری جشن، نمایش حیوانات یا حتی مسابقات می شد ولی فضاهای فراغتی دائمی به مکان هایی مانند قهوه خانه محدود بودند. به همین دلیل فراوان ترین شکل گذران اوقات فراغت در جامعه سنتی، یکجا نشستن و گپ زدن با خانواده و دوستان بود حتی تفرج در طبیعت، محدود بود به اینکه در باغ یا کنار جوی فرشی بندازند و به تماشا و گفتگو بنشینند.

چهارمین مشخصه نحوه گذران اوقات فراغت در جامعه ایران، تفکیک فضاهای عمومی بر حسب جنسیت بود. زنان در اندرونی خانه می ماندند و جز همجنسان و محارمشان امکان دیدار یا گفتگو با مرد دیگری را نمی یافتند. در هنگام حضور در عرصه عمومی هم با حجاب کامل، چادر، چاقچور و روبنده حضور داشتند و هیچ مردی ( به جز خواجگان درکنار زنان اشرافی) در خیابان یا حتی گردش در باغ آنها را همراهی نمی کرد. حتی در موقعیت هایی مثل زیارت شاعبدالعظیم و سیزده به در، گروه های کوچک و بزرگ زنان و کودکان بدون حضور مردان در انظار عمومی ظاهر می شدند.

این عضو انجمن جامعه شناسی در ادامه بحث خود درباره فراغت زنان در جامعه سنتی گفت: از آنجا که وظیفه انجام امور خانه تماما به عهده زن بود، اوقات فراغت محدودتر از زمان فعلی ما بود. زن ساعتها وقتش را برای آماده کردن مواد غذایی و پختن غذا و گاه شیرینی می گذراند، ظرفها و لباس ها را با دست می شست، اتاق ها را می روفت و اگر وقتی می یافت، لباس می دوخت و گلدوزی می کرد. آنچه درباره نحوه گذران اوقات فراغت زنان عصر صفوی و قاجار می دانیم محدود به گزارش سفرنامه نویسان فرنگی از مشاهداتشان است که بیشتر به زنان طبقه بالا و متوسط شهری محدود است. بنا بر این مشاهدات، زنان طبقه بالا که وظیفه امور خانه داری و بچه داری را نداشتند به هنرهایی مانند نقاشی، موسیقی، خطاطی می پرداختند، حتی گزارش هایی از مسابقات اسب سواری و تیراندازی در حرم شاهان صفوی نیز وجود دارد. موارد بسیاری هم از اشتغال بانوان دربار قاجار به نقاشی و شاعری گزارش شده است.

با این حال مشخصه اصلی اوقات فراغت زنان درباری، کم تحرکی آنها و اشتغالشان به کشیدن قلیان بوده است. مجالس زنانه که معمولا از صبح تا شام طول می کشید با اجرای نمایش، صرف غذا و کشیدن قلیان همراه بوده است. زنان طبقه متوسط شهری بیشتر به مهمانی های زنانه کوچکتر و کمتر تجملی می پرداختند. حتی رفتن به حمام تبدیل به یک مراسم طولانی می شده که حدود ۱۲ ساعت طول می کشید و محدود به شستشوی بدن نبود بلکه با حنا گذاشتن موها، آرایش و پیرایش، صرف غذا و قلیان کشیدن همراه می شد. بقچه حمام هر زن بسته به طبقه اجتماعی و مکنت شوهرش، مفصل یا مختصر بوده و نوعی قرار اجتماعی بود که در ماه فقط یکی دوبار در حمام عمومی تکرار می شد(فقط چند خانواده اشرافی، دارای حمام در خانه بودند که به دلیل قیمت سوخت و مشکلات پر کردن آب خزینه، با برنامه قبلی و در زمان های خاص مورد استفاده قرار می گرفت).

این محقق تاریخ اجتماعی افزود: بازارگردی از تفریحات مهم محسوب می شده است. اما پسندیده ترین نحوه گذران اوقات فراغت پرداختن به زیارت و سایر مناسک دینی بود. البته رفتن به سفرهای زیارتی مشهد و نجف و کربلا محدود بودند چون زنان مجبور بودند بر کجاوه بنشینند، راه ها ناامن بودند و خطر راهزنان وجود داشته و سفرهای زیارتی چندین ماه به طول می کشیدند و شاید در طول عمر یک زن، فقط یکی دوبار انجام می شدند. حتی رفتن از تهران به قم و زیارت حضرت معصومه که مورد اقبال زنان بود نیز سه روز طول می کشید. تنها زیارت شاعبدالعظیم بود که به دلیل وجود ماشین دودی سفر زیارتی یک روزه محسوب می شد. در نتیجه زنان بیشتر به زیارتگاه هایی داخل شهر اقبال داشتند و زیارتگاه هایی بودند که فقط مختص زنان بودند و مردان حق ورود نداشتند مثل بی بی شهربانو در نزدیکی تهران، مسجد بی بی زبیده در نجف آباد اصفهان و آنچه امروز به عنوان مقبره کوروش می شناسیم تا ۱۰۰ سال پیش با نام مقبره مادر سلیمان، زیارتگاه زنان بود.

رفتن به روضه وتعزیه به شدت مورد اقبال زنان شهری عصر قاجار بوده است به سه دلیل: اول اینکه از نظر ارزش های فرهنگی مقبول بودند و زنان هر زمان از شب و روز می توانستند به این بهانه از خانه خارج شوند و در بیرون از خانه رفت و آمد کنند. دوم آنکه تفریح بدون هزینه ای بوده است و سوم اینکه با تجربه سوگ در زندگی شخصی زنان، هماهنگ بود. مرگ فرزند و خواهر و برادر تجربه زیسته همگانی در سال های جوانی زنان بود و شرکت در مجالس سوگواری برایشان تسلی خاطر فراهم می کرده است.

فاطمه موسوی با اشاره به عصر پهلوی ادامه داد: تغییرات اجتماعی پس از انقلاب مشروطه و علاقه به مظاهر تمدن غرب باعث تغییراتی در نحوه گذران اوقات فراغت شد. با ایجاد کارخانه ها و ادارات دولتی، مرز بین کار و غیر کار در شهرها پررنگ تر شد و ساعات اوقات فراغت معنا یافت. دوم اینکه نحوه گذران اوقات حرفه ای تر شد و با اقبال به مظاهر تمدن غربی، مکان های حرفه ای گذران اوقات فراغت مانند رستوران، سینما، تئاتر و ... رفتارهایی چون مطالعه روزنامه به وجود آمد. سوم اینکه گفتمان سلامت مورد توجه قرار گرفت و بازی های هیجانی و مبتنی بر تحرک بیشتر و ورزش هایی مانند فوتبال مورد توجه قرار گرفتند و بعد از مدتی رواج یافتند. اما اینها همه مختص مردان بود، نحوه گذران اوقات فراغت زنان چه تغییراتی کرد؟

گذشته از زنان طبقه اشراف که سرگرمی های خود از جمله مصرف کالاهای فرنگی و حتی سفرهای خارجی را به عنوان سبک زندگی خود داشتند، زنان طبقه متوسط و پایین همچنان مشغولیت به اموری چون زیارت را ارج می گذاشتند و رایج ترین شیوه گذران اوقات فراعتشان، شرکت در مهمانی های زنانه و خانوادگی بود اما به تدریج تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی کم رنگ شد تا آنجا که دیگر گذران اوقات فراغت به شکل خانوادگی و با همراهی مردان معمول شد. در دوره پهلوی دوم و دهه شصت جمهوری اسلامی شاهد خانواده هسته ای پراولاد هستیم و هر زن معمولا هفت یا هشت فرزند قد و نیم قد داشت که اوقات فراغتی نمی گذاشتند و زنان ناچار به این گردش ها و مهمانی های خانوادگی هم محدود می شدند. در این مهمانیها معمولا سه نسل حضور داشتند و کمبود وسایل نقلیه شخصی، باعث می شد رفتن به گردش و مسافرت و پیک نیک آداب خاصی داشته باشد. در این گردش ها با وجود معاشرت زن و مرد نامحرم در جمع خانوادگی، تقسیم کار جنسی باقی بود، زنان از قبل غذا می پختند و خوردنی ها را تدارک می دیدند و همراه با سایر وسایل تا محل اتراق در باغ یا دشت حمل می کردند و همچنان وظیفه رتق و فتق امور و پذیرایی از مردان را به عهده داشتند.

این پژوهشگر حوزه خانواده افزود: جامعه شهری امروز ایران، خانواده هسته ای کم اولاد است و کار خانگی به لطف تکنولوژی خیلی سبکتر شده، مواد غذایی آماده و در دسترسند، لباسها دوخته و آماده، و به جای هفت هشت تا بچه قد و نیم قد، یکی دو تا بچه بیشتر نیستند که بعد از رسیدن به سن مدرسه مراقبت کمتری می خواهند این باعث می شود زنان هر روز ساعاتی را به عنوان اوقات فراغت داشته باشند. از طرف دیگر امکانات و فضاهای فراغتی نیز بیشتر، ارزان تر، در دسترس تر و متنوع تر شده اند. در فضاهای فراغتی داخل کشور بعد از انقلاب نوعی از تفکیک جنسیتی فضاهای گذران اوقات فراغت هم به وجود آمد. فضاهایی مثل رستوران، سینما و پارک را می توان به طور خانوادگی استفاده کرد اما ملزم به پوشش رسمی زنان است. همچنان روابط خانوادگی پر رنگ است اما به دلیل اصرار به تفکیک جنسی فضاهای عمومی در جمهوری اسلامی، درصد مهمانی های زنانه و دوستانه و حتی سفرهای زیارتی زنانه افزایش یافته است و فضاهای فراغتی کاملا زنانه و سرگرمی هایی چون استخرپارتی هم شکل گرفته است که به نوعی شکل مدرن همان قرار حمام عمومی در عصر قاجار است.

مسافرت به خارج از کشور آسان تر و ارزان تر شده و دیگر برای طبقه متوسط شهری رویا نیست. همانطور که طبقه پایین شهری هم توانسته به اتومبیل دسترسی پیدا کند و به مسافرت و گشت و گذار خارج از شهر برود. گردش و مسافرت داخلی را می توان کم جمعیت تر برگزار کرد و آن را فقط به خانواده کوچک محدود کرد. در این مسافرتها و مهمانی ها به نسبت پنجاه سال قبل، تقسیم کار جنسی اندکی کمرنگ شده و مردان هم بخش کوچکی از امور را انجام می دهند، لااقل در پیک نیک، دنبال تهیه جوجه کباب هستند.

موسوی ادامه داد: امروزه در جامعه شهری، به خصوص شهرهای بزرگ، سرگرمی های فردی بیشتری در دسترس هستند. ورزش و تحرک برای حفظ تناسب اندام به شدت مورد توجه قرار گرفته است. کلاسهای هنری مثل چرم دوزی، مرواریدبافی، ساختن زیورآلات بدلی، نقاشی روی شیشه و ... بسیار متنوع هستند. امکاناتی مثل اینترنت و گوشی های هوشمند فرصت های متنوعی برای گذران اوقات فراغت مجازی پیش آورده و به زنان فرصت فعالیت های بسیاری از نوشتن وبلاگ تا گذاشتن عکس سفره ناهار در اینستاگرام را فراهم کرده. گذران اوقات فراغت در فضای مجازی با فعالیت های دیگر گذران اوقات فراغت، تفاوت ماهوی دارد. فعالیت های مجازی کاملا شخصی است و زن نیازی ندارد که خانه را ترک کند یا در یک زمان مشخص روز و مرتب به آن بپردازد. از این مهمتر، زن می تواند گمنام بماند و چنین فعالیت هایی را حتی از همسر و سایر اعضای خانواده خود پنهان کند. این فرصت ها و امکانات جدید تکنولوژیک، تبعات خاصی خواهند داشت. توصیف دقیق وضعیت و تبعات این تغییرات اجتماعی در نحوه گذران اوقات فراغت زنان، موضوع نشست های آتی گروه مطالعات زنان است.