مددسراهای افراد بی خانمان1نشست گروه علمی- تخصصی مطالعات تأثیر اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران با عنوان «ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی احداث مددسراهای افراد بی‌خانمان در شهر تهران» روز دوشنبه 16 بهمن‌ماه 1396 در سالن کنفرانس انجمن جامعه‌شناسی ایران و با سخنرانی دکتر کرم حبیب ‌پور گتابی و فردین منصوری و حضور دکتر ابراهیم‌ زاده (مدیر اداره پیوست اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران) و تعدادی از اساتید، مجریان و دانشجویان علاقمند به حوزه ارزیابی تأثیر اجتماعی برگزار شد.

مدیریت این نشست را فاضله حمزه ‌لو برعهده داشت. در ابتدای جلسه دکتر حبیب ‌پور به ارائه بحث خود در زمینه نگاهی به مسئله بی‌خانمانی در شهر تهران و سیاست‌های مواجهه با آن پرداخت.

وی مسئله بی‌خانمانی را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد و گفت: طبق یکی از تعاریفی که مربوط به سازمان ملل است، بی‌خانمانی به معنای بی‌سرپناه بودن است که این تعریف بیشتر بر بُعد فیزیکی مسئله تمرکز دارد و متأثر از رویکرد فیزیکالیسم در رویکرد سیاست اجتماعی به بی‌خانمانی است که البته این تعریف در حوزه جامعه‌شناسی و مشخصاً سیاست اجتماعی کمتر به کار می‌رود. در حوزه جامعه‌شناسی، بیشتر اصطلاح بی‌خانمانی به کار می‌رود و این اصطلاح یک اصطلاح جامعه‌شناختی است تا برنامه‌ریزی و مدیریت شهری.

او اضافه کرد: بی‌خانمان‌شدن گروهی در شهر، در واقع یک نوع نقض حقق شهروندی است و شاید وجود مددسرا و اسکان موقت افراد بی‌خانمان در آن، یک حق شهروندی برای چنین افرادی باشد، ولی مسئله اصلی اینجاست که باید تدابیری اندیشید که افراد وارد مددسرا نشده و به این مرحله نرسند.

دکتر حبیب‌پور ادامه داد: مسئلة بی‌خانمانی توسط مجموعه‌ای از عوامل انباشتی ایجاد می‌شود که معمولاً همواره یک عامل تأثیرگذارتر از بقیه است. در بین گروه‌های مختلف نیز، برخی از گروه‌ها بیشتر در معرض بی‌خانمانی قرار دارند که عبارتند از: زنان بخصوص زنان دارای فرزند، مهاجرین روستا-شهری، ورشکسته‌ها، افراد کم‌بضاعت برای اجاره مسکن، نوجوانانی که به علت شکاف نسلی از والدین فاصله می‌گیرند و از خانه فرار می‌کنند و والدین تنها یا زوجینی که از هم جدا می‌شوند.

سخنران این جلسه همچنین در مورد زمینه‌های شکل‌گیری بی‌خانمانی و سیاست‌های مواجه با آن، به دو موضوع مرتبط با هم اشاره کرد و گفت: یکی رابطه بین نوع نگاه به شکل‌گیری بی‌خانمانی و سیاست اجتماعی، و دوم رابطه بین ایدئولوژی رفاهی و سیاست اجتماعی است. در رابطه با موضوع اول باید اشاره کرد که در سیاست‌های اجتماعی دو تبیین در این زمینه وجود دارد که یکی تبیین فردی است که دلیل ایجاد بی‌خانمانی را خود فرد دانسته و دیگری تبیین ساختاری است که ساختار اقتصاد و اجتماعی جامعه و دولت‌ها را در ایجاد بی‌خانمانی مسئول می‌دانند.

او همچنین به بحث پیرامون سیاست‌های مواجهه با بی‌خانمانی پرداخت و با بیان ارتباط آن با ایدئولوژی رفاهی دولت گفت: این ایدئولوژی‌های ما نحوه مواجهه با مسئله را تعیین می‌کند. برای مثال، اگر قائل به ایدئولوژی راست جدید باشیم که مسئله بی‌خانمانی را متوجه خود فرد می‌داند، نباید دخالتی در این زمینه کرد و حتی کمک ‌کردن و مداخله در کمک به افراد بی‌خانمان، نقض حقوق شهروندی حتی شهروندان عادی است. در چنین ایدئولوژی ‌ای، مفاهیم فقر مستحق، فقر نیمه‌مستحق و فقر نامستحق که از زمان افلاطون، ارسطو و لاک ابداع شوند و به کار رفتند،‌ وارد واژه ‌نامه سیاست اجتماعی می‌شوند. اما اگر قائل به ایدئولوژی سوسیال دموکراسی باشیم که معتقد به دولت رفاه است و باید رفاه شهروندان را تأمین کند، باید در زمینه بی‌خانمانی وارد شد و به حمایت‌های همه‌ جانبه پرداخت. در ایران ما یک ایدئولوژی رفاهی واحد نداریم و رویکرد ما مختلط است و بنا به موقعیت،‌ ایدئولوژی و رویکرد ما نیز تغییر می‌کند،‌ بنابراین صحبت از سیاست اجتماعی ایران در مواجهه با بی‌خانمانی، کار دشواری است.

ایشان در پایان در جمع‌بندی مباحث خود گفت: اگر طبق رویکرد برساخت‌گرایی به مسئله بی‌خانمانی نگاه کنیم، بایستی گفت که طبق این رویکرد،‌ مسئله بی‌خانمانی برساخته خود ما است و ایجاد مددسرا توسط شهرداری تهران به عنوان جای خواب (نَه جای مدد و توانمندسازی)‌ که بنده با نحوه عملکرد آن مخالفم، در واقع کمک می‌کند تا دوباره افرادی به عنوان سنخ بی‌خانمان برساخته شوند و در جامعه بازتولید شوند، این در حالی است که مددسراها بایستی براساس رویکرد تونمندسازی و با همکاری بین‌بخشی مستمرِ دستگاه‌های متولی شکل‌گیری و مدیریت شوند.

در ادامه نشست فردین منصوری نیز به بررسی نقش  احداث مددسراها در سازماندهی افراد بی خانمان با گزارشی از طرح پژوهشی ارزیابی تاثیرات اجتماعی وفرهنگی احداث مددسرای مهر در منطقه 19 تهران پرداخت و گفت: در مطالعه مورد بررسی 4 عامل اصلی به عنوان عوامل زمینه ساز بی خانمانی در شهر تهران شناسایی شدند که شامل مهاجرت، بیکاری، اعتیاد، وگسست اجتماعی. که در میان این عوامل عامل مهاجرت به عنوان یک عامل تاثیرگذارتر در این زمینه مطرح است. در زمینه بی خانمانی رویکرد ما به مسئله رویکرد مناسبی نیست زیرا مطالعات ما نشان  داد که رویکر احداث مددسرا یک رویکرد مکان – خدمت است که در دهه 1980تا 1990 در اروپا اجرا شده است که الان جای خود را به رویکرد توانمندسازی داده است که متاسفانه ما هم اکنون به رویکرد مکان – خدمت روی آورده ایم و در مددسراها با وجود هزینه های زیادی که بر مدیریت شهری تحمیل می شود هیچ گونه توانمندسازی انجام نمی شود.

مددسراهای افراد بی خانمان2ایشان همچنین عدم مسئولیت پذیری نهادی را در این زمینه را یکی از نقص های مواجهه با بی خانمانی دانست و افزود: متاسفانه نهادهای متولی هیچ کدام نه به صورت عملی و نه در آیین نامه ها و دستورالعمل هایشان مسئولیت توانمندسازی افراد بی خانمان را بر عهده نگرفته و در واقع از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند وبه همین دلیل مسئله بی خانمانی نه تنها حل نشده بلکه به سمت شرایط بحرانی تر پیش خواهد رفت که همان طور که دیدیم به پدیده های مانند گور خوابی نیز منجر خواهد شد.

در ادامه نشست حضار در جلسه به ارائه پرسش هایی در زمینه موضوع مورد بحث و مسائل کلی حوزه ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی و مسائل و چالش های پیش روی آن پرداختند و دکتر ابراهیم زاده به سوالات پاسخ داد و گفت: یک ایراد اساسی که وجود دارد این است که واژه اتاف همواره در این زمینه به کار برده می شود که این تقلیل حوزه ارزیابی، به بعد اجتماعی و فرهنگی است در حالی که در پروژه ها ارزیابی عمرانی، زیست محیطی، اقتصادی و..... را داریم که ما تلاش داریم که عنوان ارزیابی تأثیر را به کار ببریم. ما طبق رایزنی هایی که با سازمان برنامه و بودجه و وزارت کشور داشتیم قرار است که بحث ارزیابی تأثیر در تمام وزارتخانه ها و در شهرداری های سایر کلان شهرها نیز رواج پیدا کند.

دکتر ابراهیم زاده گفت: برای پیشبرد مطالبات مجریان و پژوهشگران نیاز به تشکیل یک شورای صنفی از طرف خود آنها وجود دارد که ارتقاء کمی و کیفی این حوزه را در پی دارد و ما نیز در این زمینه از هیچ کمکی به دوستان دریغ نخواهیم کرد.

رئیس اداره پیوست اجتماعی وفرهنگی شهرداری تهران در قسمت دیگری از سخنان خود ادامه داد: علت کم شدن تعداد پروژه های ارزیابی تأثیر در سال اخیر تغییرات مدیریتی در سطح شهرداران و مدیران عامل سازمان ها است.

ایشان همچنین در زمینه کارگاه های آموزشی برگزار شده نیز گفت: کارگاه ها از تک استادی به چند استادی تغییر پیدا کرده است که در آخرین کارگاه از چند استاد برای آموزش کارآموزان استفاده شده است. ایشان در زمینه واگذار کردن پروژهای ارزیابی تأثیر اجتماعی به مجریان در آینده، نیز خاطرنشان کرد: سازو کار به گونه ای خواهد بود که ما همه پروژه های مناطق را به صورت کلی اطلاع رسانی کرده که هر مجری که تمایل داشت در هر منطقه ای رزومه خود را ارائه کند و در مواردی به ارزیابی رقابتی پروپوزال های ارائه شده پرداخته خواهد شد تا در بین آنها بهترین ها از نظر کیفیت انتخاب شده و عدالت هم در بین همه مجریان اجرا شود.