IMG 5308در بیستم آذرماه سال جاری، کارگروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی مردم مدار انجمن جامعه‌شناسی نشستی را به بررسی کتاب «جامعه‌شناسی خودمانی» نوشته حسن نراقی اختصاص داد و دکتر حمیدرضا جلایی‌پور و دکتر بهزاد دوران به بحث و ارائه نظر در این خصوص پرداختند.

در ابتدای جلسه دکتر جلایی­ پور بحث خود را با تاکید بر حق یک نویسنده برای نگارش و انتشار نقطه نظرات خود آغاز کرد و عنوان کتاب را مورد نقد قرار داد و گفت: استفاده از نام جامعه­ شناسی در عنوان این کتاب که به هیچ ­یک از انگاره­ های جامعه­ شناختی پایبند نیست در واقع، استفاده ­ای غیراخلاقی از این نام است. کتاب به هیچ عنوان جامعه­ شناسانه نبوده و نویسنده می ­توانست از واژه­ های دیگری برای نام­گذاری کتاب بهره ببرد.

او با اشاره به  گونه‌های جامعه ­شناسی از نگاه بوراووی، این کتاب را مغایر با هر چهار گونه یعنی جامعه ­شناسی حرفه‌ای، جامعه ­شناسی سیاست­گذار، جامعه­ شناسی انتقادی و جامعه ­شناسی مردم ­مدار دانست و اضافه کرد: چون کتاب با الگوهای پذیرفته شده­ دانشگاهی در جامعه­ شناسی انطباق ندارد، نمی­ توان آن را ذیل جامعه­ شناسی حرفه‌ای قرار داد. از سویی دیگر چون نویسنده صرفاً مسایلی را که به نظر او در جامعه ایران وجود دارد، فهرست کرده است، بی آن که راهی برای رفع آنها پیشنهاد کند با معیارهای جامعه ­شناسی سیاست­گذار نیز منطبق نیست. این کتاب، برخلاف صورت ظاهری‌اش، با جامعه‌شناسی انتقادی نیز همخوانی ندارد، چرا که به جای آن که مختصات ایدئولوژی پنهان در پس جامعه ایران را برملا سازد، صرفاً به بازگویی برخی ویژگی‌های آن، از نگاه خودش، بسنده کرده است. اما در خصوص جامعه‌شناسی مردم‌مدار، باید توجه داشت که این نوع از جامعه‌شناسی نوعی جامعه‌شناسی بالغ است که پس از 150 سال تاریخ جامعه‌شناسی پدیدار شده است، نه پیش از آن، و بی آن که با سه نوع دیگر جامعه‌شناسی سر ستیز داشته باشد سیادت جامعه‌شناسی حرفه‌ای را می پذیرد. همچنین نگاهی باز و پذیرا و متساهل دارد و به عرصه عمومی نقد و بررسی اهمیت می‌دهد. به علاوه این که به درد می‌خورد و در پی حل مسئله برمی‌آید. کتاب «جامعه شناسی خودمانی» با هیچ یک از این معیارها سازگار نیست و بنابراین از قلمرو جامعه‌شناسی مردم مدار نیز برکنار می‌ماند.

عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ادامه مستند نبودن کتاب را ضعف دیگر آن دانسته و خاطر نشان کرد: نویسنده در این کتاب بی آن که سندی معتبر ارائه کند صرفاً برخی ویژگی­ ها را به ایرانیان و جامعه­ ایرانی نسبت می­دهد و بدون تکیه به اسناد و منابع و روش‌های پذیرفته شده در پژوهش ادعا می‌کند که ما دروغ­گوترین ملت دنیا هستیم یا معتقد است فرهنگ اعتراض در ما وجود ندارد. این در حالی است که تاریخ 100 سال گذشته ایران دلالت بر بروز دست کم 20 جنبش دارد و از این حیث جامعه ایران جامعه‌ای به شدت جنبشی و معترض بوده است.

او در پایان بحث خود، در این نشست گفت: در بخش‌هایی از کتاب، لحن نویسنده سرشار از نوعی خودبزرگ ­بینی متواضع نما است که حرف‌های بزرگی را بی آن که متر و معیاری داشته باشد با زبانی متواضعانه و همه فهم طرح کرده و به این ترتیب در دام نوعی عوام زدگی افتاده است. 

در ادامه این نشست دکتر بهزاد دوران به بیان نقطه نظرات خود پرداخت و انتخاب نام «جامعه ­شناسی خودمانی» را برای این کتاب غلط ­انداز دانست و گفت: این نام برای خواننده این گمان را پدید می‌آورد که با کتابی جامعه­ شناختی روبرو است، در حالی که این کتاب به هیچ وجه با معیارهای جامعه ­شناسی همخوانی ندارد. همچنین عنوان فرعی کتاب، «چرا درمانده ­ایم»، در خواننده این انتظار را به وجود می­ آورد که ریشه­ های درماندگی جامعه­ ایرانی را برشمرد اما نویسنده در این کتاب به این مسئله نیز نپرداخته است.

او با اشاره به بخش‌هایی از کتاب، رویکرد آنرا مربوط به دوران ماقبل جامعه‌شناسی و نگاه نویسنده را نزدیک به نگاه گابریل تارد توصیف نمود که جامعه را مشتمل بر جمع تک تک افراد می دید که البته تقابل‌هایش با نگاه دورکیم در تاریخ جامعه‌شناسی آموزنده است.

سخنران دوم این نشست، با تاکید بر این که مواجهه نویسنده با این موضوع غیر علمی و ارزش مدار است اضافه کرد: از نظر دوران، نویسنده در این کتاب افراد را مسئول مسایل اجتماعی دانسته که با آن ها دست به گریبان‌اند و از این منظر به ذائقه ارباب قدرت خوش می‌آید و در ضمن، بنا به روال جاری در سال‌های اخیر، آب به آسیاب تخطئه جامعه‌شناسی نیز می‌ریزد.

او در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: اثری را می‌توان از نوع جامعه‌شناسی مردم‌مدار دانست که در وهله نخست جامعه‌شناختی باشد و در وهله بعدی ساده فهم؛ این کتاب معیار دوم را دارد، اما معیار نخست را برآورده نمی‌سازد.

در ادامه جلسه حاضران به طرح پرسش و اظهار نظر پرداختند. یکی از حاضران با اشاره به مثلث مردم، روشنفکران، و دانشگاهیان به تاریخ طول و دراز تقابل‌های این سه با یکدیگر اشاره کردو گفت: به نظر می‌رسد واکنش‌ها و نقدهای تند دانشگاهیان از این اثر واکنشی غیر علمی به استقبال مردم از آن و رسیدن آن به چاپ بیست و چندم است.

یکی دیگر از شرکت کنندگان در این نشست نیز نگاه سخنرانان را به این کتاب غیرمنصفانه دانست و گفت: علت استقبال مردم از این کتاب، دلیلی موجه برای توجه جامعه‌شناسان دانشگاهی به آن است، چرا که می‌تواند شاخصی برای گرایش‌های مردم باشد. همچنین شرکت کننده‌ای معتقد بود استقبال مردم از این کتاب دلالت بر نیاز آنان به یافتن پاسخ و راه‌حل برای مسائل دارد. در شرایطی که جامعه‌شناسان حضوری فعال در این زمینه ندارند و خلائی در رابطه جامعه‌شناسان و جامعه دیده می‌شود، مردم رو به آثاری از این قبیل می‌آورند که پاسخ‌های فوری و البته غیرمستدل را در اختیارشان می‌گذارد. یکی دیگر از علاقمندان به این بحث نیز بر لزوم بررسی دقیق‌تر آثار پرفروش و استخراج ویژگی‌های آنها و الگو گرفتن از سبک و سیاق و ویژگی‌های زبانی آنها برای سبک نوشتاری آثاری منطبق با معیارهای جامعه‌شناسی مردم‌مدار تاکید کرد و اضافه کرد: این کاری است که در سنت جامعه‌شناسی مردم‌مدار در دنیا هم سابقه دارد. همانند پژوهشی که هربرت گانز بر روی آثار پرفروش جامعه‌شناسی در امریکا انجام داده است.

این جلسه پس از حدود 3 ساعت در ساعت 17:45 به پایان رسید. لازم به ذکر است که از نویسنده این کتاب برای حضور در جلسه دعوت به عمل آمده بود اما او ساعتی قبل از تشکیل جلسه عدم حضور خود را اطلاع داد.