IMG 4690کارگروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی مردم‌مدار یکی دیگر از نشست‌های خود که روز یکشنبه ششم آذر ماه سال 90 برگزار شد را به موضوعی با عنوان "جامعه‌شناسی مردم‌مدار؛ جامعه‌شناسی عوام‌فریب" اختصاص داد که در آن دکتر محمد فاضلی به تبیین مرزهای میان جامعه‌شناسی مردم‌مدار و جامعه‌شناسی عوام‌فریب پرداخت و با طرح ایده‌های اصلی جامعه‌شناسی مردم‌مدار، نسبت آنرا با جامعه‌شناسی عوام‌فریب تشریح نمود.

او با بیان نظرات مایکل بوراووی در خصوص محورهای جامعه‌شناسی مردم‌مدار، «مردم» را یکی از محورهای اصلی آن دانست و گفت: مردم در شکل دادن به جامعه‌شناسی مردم‌مدار نقشی اساسی دارند و از سویی دیگر این جامعه‌شناسی مردم‌مدار است که با دادن هویت گروهی در قالب گروه‌های مردمی نقش مهمی دارد. به همین دلیل است که این گونه از جامعه‌شناسی با ارائه هرگونه تصویر ساده انگارانه‌ای از جامعه‌شناسی و مردم در تقابل قرار می‌گیرد.

دکتر فاضلی با طرح تقسیم کار میان انواع جامعه‌شناسی (جامعه‌شناسی حرفه‌ای، سیاستگذار، انتقادی، و مردم‌مدار) اضافه کرد: جامعه‌شناسی مردم‌مدار بدون سه نوع دیگر جامعه‌شناسی جایگاه و پایگاهی نخواهد داشت. ارتباط این گونه‌های جامعه‌شناسی با یکدیگر رابطه‌ای مبتنی بر استقلال نسبی در عین وابستگی نسبی است. به همین اعتبار، جامعه‌شناسی مردم‌مدار از لطمه خوردن به حیثیت سنت جامعه‌شناسی گریزان است و به هیچ وجه مخالفتی با تخصصی شدن جامعه‌شناسی ندارد، چرا که عمیقاً با سه نوع دیگر جامعه‌شناسی پیوند دارد. منابع کسب مشروعیت نیز برای انواع چهارگانه جامعه‌شناسی متفاوت است، و در این میان جامعه‌شناسی مردم‌مدار مشروعیتش را از مردم می گیرد.

وی در ادامه سه مولفه اساسی در جامعه‌شناسی مردم‌مدار یعنی؛ دیالوگ، تناسب، و دسترس پذیری را مطرح کرد و گفت: «دیالوگ» زمینه ساز مشارکت مردم در تولید علم جامعه‌شناسی، «تناسب» عامل پیوند جامعه‌شناسی با مسائل مردم و نیز طرح آنها بر بستری تاریخی است و دسترس پذیری نیز امکان فهم معرفت جامعه شناختی را برای مردم فراهم می‌آورد، که البته همین امر می‌تواند دامی پیش روی جامعه‌شناسی مردم‌مدار نیز باشد.

فاضلی در تشریح نسبت میان جامعه‌شناسی مردم‌مدار و جامعه‌شناس مردم‌مدار تصریح کرد: نمی‌توان از هر یک از انواع جامعه‌شناسی پرورش جامعه شناس مردم‌مدار طلب کرد. مردم‌مدار بودن یک جامعه شناس مستلزم برخورداری از نوعی اخلاق است که مختص این گونه از جامعه‌شناسی است. در مجموع، به تعبیر بوراووی، باید گفت جامعه‌شناس مردم‌مدار نوعی خصلت "پارتیزانی" دارد و بر مبنای همین خصلت پارتیزانی است که جامعه‌شناسی مردم‌مدار با هیچ روش و موضع روش شناختی برخوردی جزم اندیشانه ندارد. دوری از جزم اندیشی در مورد ارزش‌ها نیز صادق است. به عبارتی دیگر، این نوع از جامعه‌شناسی زمینه بحث در مورد ارزش‌ها را فراهم می‌کند بدون آن که هیچ ارزشی را تحمیل نماید.

IMG 4691سخنران این نشست رابطه میان جامعه‌شناسی مردم‌مدار با تجربه و زمینه تجربی را مورد تاکید قرار داد و گفت: این گونه از جامعه‌شناسی حتما تایید تجربه را به همراه خود خواهد داشت و فراتر از یافته‌هایش حرفی نخواهد زد. همین امر سبب می شود جامعه‌شناسی مردم‌مدار برای آنکه رضایت توده‌ها را کسب کند، تن به هر کاری و نوشتن هر چیزی، که تایید تجربه را به همراه نداشته باشد، ندهد.

او پس از جمع بندی محورهای جامعه‌شناسی مردم‌مدار، از منظر بوراووی، به تبیین جامعه‌شناسی عوام‌فریب پرداخت و آن را مواجه‌ای افراطی با محورهای فوق دانست و خاطر نشان کرد: اگر جامعه‌شناسی مردم‌مدار با واژه مردم مواجه‌ای خام و ساده ساز داشته باشد و سعی کند خود را با ارجاع به مردم (و نه گروه های مردمی) توجیه نماید به سمت عوام‌فریبی سوق می یابد. به عبارت دیگر، هر یک از انواع جامعه‌شناسی که مردم را کلیتی یکپارچه و یکدست تصور کنند و کثرت گروه‌های مردمی را نادیده بگیرد، می‌تواند عوام‌فریب باشد. همچنین هر یک از انواع جامعه‌شناسی، که به اسم مردم‌مداری، بینش‌های تئوریک و روش‌شناختی جامعه‌شناسی را به کناری بگذارد و نظام مفهومی جامعه‌شناسی را در نظر نگیرد به سوی عوام‌فریبی سوق می‌یابد. از این دیدگاه جامعه‌شناسی عوام‌فریب، نسبت به صراحت مفهومی و دقت روش‌شناختی جامعه‌شناسی مردم‌مدار بی توجه است و اوج پیچیدگی‌های نظام‌های اجتماعی و پیچیدگی‌های روش شناختی لازم برای بررسی آنها را به شکلی غیر واقعی ساده جلوه می‌دهد و بنابراین خود را محق می‌داند که مرزهای تخصصی را نیز در هم ریزد. چنین می‌شود که جامعه‌شناسی عوام‌فریب به حیثیت و اعتبار جامعه‌شناسی لطمه می‌زند و به سنت ریشه دار و طولانی جامعه‌شناسی، در حوزه‌های حرفه‌ای و انتقادی و سیاست گذار، پشت می‌کند. جامعه‌شناسی عوام‌فریب با دنباله‌روی از تمایلات طبیعی سازی شده مردم به توجیه وضع موجود می‌پردازد و نمی‌تواند در پیوند با جامعه‌شناسی انتقادی وجه سیاه قدرت را نقد کند و به اخلاقیاتی که با جامعه‌شناسی مردم‌مدار هم‌پیوند است پشت پا می‌زند. همین است که با تکیه بر گرایش‌های پوپولیستی می‌تواند بیش از یافته‌های تجربی‌اش حرف بزند. جامعه‌شناسی عوام‌فریب، با چنین رویکردی، بر خلاف جامعه‌شناسی مردم‌مدار، به تاریخ و طرح تاریخی مسایل مردم و جستجوی راه‌حل‌های تاریخی برای پاسخ به آن مسایل بی‌توجه است و با توجه به ذائقه مردم مسایل را ساده سازی می‌کند.

فاضلی، در مجموع، جامعه‌شناسی مردم‌مدار را گونه‌ای از جامعه‌شناسی دانست که با برخورداری از صراحت مفهومی و دقت روش شناختی، داعیه هایی به اندازه یافته‌های تجربی خود دارد و با خصلتی پارتیزانی به مسائل مردم می پردازد. به این اعتبار، هر گونه‌ای از جامعه‌شناسی که نسبت به این امور بی توجهی کند در معرض سوق یافتن به سوی جامعه‌شناسی عوام‌فریب است. در ادامه حاضران در جلسه به طرح پرسش‌ها و دیدگاه‌های خود پرداختند.