IMG 3585 0نشست «شهر و چالش خشم» روز دوشنبه 20 مهرماه 1394 در فرهنگسرای شفق توسط گروه علمی – تخصصی جامعه شناسی احساسات انجمن جامعه شناسی ایران و مرکز مطالعات فرهنگی شهر تهران برگزار شد.

در این جلسه دکتر فرح ترکمان، مدیر گروه جامعه شناسی احساست به خشم از دیدگاه جامعه شناسی احساسات پرداخت و مباحث تجربه احساس خشم در فضاهای خانواده، همسایگی، گروه های اجتماعی و روابط قدرتی –جایگاهی در ظهور و ابراز خشم، راهکارهای مواجهه، مداجهه، مداخله برای کاهش و از بین بردن آن در جامعه محورهای این سخنرانی بود.

خلاصه سخنرانی دکتر فرح ترکمان در این جلسه را در ادامه میخوانید:

«سلامت احساسات اجتماعی»

نگاهی به روابط قدرتی ـ پایگاهی احساس خشم

اکثر ما خشم نسبت به دیگران را تجربه کرده ایم، یا مورد خشم دیگران واقع شده ایم و یا شاهد خشم وغضب دیگران نسبت به هم بوده ایم. این احساس یکی از متداول ترین احساسات اجتماعی است و از آنجا که با موضوع سلامت احساسات اجتماعی ارتباط واضحی دارد مورد توجه جامعه شناسی احساسات قرار گرفته است.

از نظر بسیاری از جامعه شناسان، خشم یکی از اصلی ترین احساسات اجتماعی است. زیرا انواع تجلیات خشم از ابتدای زندگی اجتماعی قابل شناسایی است، جامعیت فرهنگی دارد، دارای سیر تکاملی است و دارای الگوهای خودمختاری نسبت به سایر احساسات است. دیدگاه های شناخت اجتماعی خشم، چهار احساس مشابه خشم: احساس ناامیدی و ناکامی، احساس رنجش یا تنفر، احساس سرزنش و رسوایی و سطوح مختلف خشم از جمله پرخاشگری، بحث کلامی، هل دادن، شکستن اشیا و غیره را شناسایی کرده اند. جامعه شناسی احساسات دلایل ظهور خشم را در شرایط و روابط اجتماعی جستجو می کند. در زندگی روزمره، توهین ها، دلخوری ها، بی عدالتی ها، بی انصافی ها، خیانت ها، هدف تخطی و تجاوز دیگران قرار گرفتن ها، مورد تهدید قرار گرفتن، خودپندارگی توسط تصور عمومی و به طور کلی موارد مربوط به ادراکات مربوط به موقعیت اجتماعی واقعی و پیامدهای قابل مشاهده آنها، در تبیین خشم مورد توجه قرار گرفته است. نقش های اجتماعی وسیعی در سطوح اجتماعی میانی مانند فضای خانوادگی، محیط های کاری و اشتغال، بافت همسایگی و تقسیمات اجتماعی، ساختار و تشکیلات موقعیت را شکل داده اند که فرد را در معرض تحریک خشم قرار می دهند. ساختارهای سطوح اجتماعی میانی تأثیرات ساختارهای کلان را در احساسات هدایت می کنند.

فضای خانواده بستر تجربه شدیدترین احساسات است. تجربه احساس خشم در فضای خانواده می تواند به دلایل عدم امکان تقسیم میزان محدود از زمان معین خود با دیگران، توقع بی جا، عدم توجه به حضور دیگران و حق دیگران، تقسیم کار غیر متعادل و نابرابر، وظایف و مسئولیت ها در قبال فرزندان،عیب جویی ها، مخالفت با آزادی ها باشد.

فضای کار و اشتغال، افراد را با سیستم های سطح بالای نابرابری و طبقه بندی اتصال می دهد و فعالیت های افراد را برای دوره های اساسی از زمان در طول دوره های زندگی بزرگسالی سازمان دهی می کند. محیط کار، زمینه و مفهومی مهم برای روابط اجتماعی حمایتی و همچنین منابع مهمی برای تعارض ها و ناسازگاری ها ست. ضرورت های ساختاری کار از قبیل ساختار سازمانی، خودمختاری در کار و مشکلات روابط با همکاران و رؤسا از موارد پاسخ به دلیل خشم در محیط کار می باشد.

بافت همسایگی با دو دلیل مشکلات همسایگی و کیفیت روابط و انتظارات در همسایگی که با هم در ارتباطند می توانند از عوامل بروز خشم باشند. مشکلات همسایگی (سرو صدا، ریختن زباله، تخریب در و دیوار، خراب کردن وسایل و امکانات) و کیفیت روابط (ترکیب نژادی، قومی و ملیتی، در دام نقش سکنه افتادن و شرایط نامناسب همسایگی ) می توانند عدم اعتماد، نابرابری و رفتارهای غیرمسئولانه را که موجب ظهور و بروز خشم می شوند را شکل دهند.

تقسیم بندی های اجتماعی بر اساس جنسیت، سن، طبقه اجتماعی (سطح آموزش ، شغل و در آمد) به عبارتی وضعیت یک فرد در ساختار اجتماعی، نوع، فراوانی و شدت خشم ابراز شده از طرف افراد را هدایت می کند.

آنچه که در فضای خانواده، کار، همسایگی و روابط طبقاتی دیده می شود شکل و ساخت روابط قدرتی است. روابط قدرتی از الزامات ضروری ظهور و بروز خشم است که در جامعه شناسی احساسات مورد تأکید تئوری قدرت – جایگاه قرار گرفته است. در فضای روابط متقابل، احساس خشم پاسخی است به شرایط نقصان قدرت و جایگاه که دارای اشکال، شدت و جهات گوناگونی است لذا راهکار جامعه شناسی احساسات برای رسیدن به سلامت اجتماعی، دست یابی به سلامت احساسات اجتماعی است که در فضای ادبیات نظریه قدرت – جایگاه با کفایت قدرت و جایگاه در فضای روابط اجتماعی امکان پذیر است.

در بخش دیگری از این نشست محمد مهدی عرب نژاد، از اعضای گروه جامعه شناسی احساسات، با تلخیص و گذاشتن متن بر فیلم «قصه های وحشی»، کلیپی متناسب با ادبیات خشم در جامعه شناسی احساسات را به نمایش گذاشت.