1 5گروه جامعه‌شناسی احساسات انجمن جامعه‌شناسی ایران نشست 25 شهریور ماه سال 92 خود را به موضوع «بررسی اشتغال زنان و انواع احساس خشم» اختصاص داد که در آن خدیجه نیکخو و دکتر فرح ترکمان به سخنرانی پرداختند.

در ابتدای این نشست دکتر ترکمان به معرفی جامعه‌شناسی احساسات پرداخت و گفت: جامعه‌شناسی‌ احساسات از سال 2002 در انجمن جامعه‌شناسی‌ آمریکا مطرح شد. جامعه‌شناسی‌ باید تبیینی‌ از عواطف و احساسات ارائه دهد و احساسات مقوله ای نیست که فقط روانشناسان‌ و عصب‌شناسان‌ به آن بپردازند. با بازگشت به پیشینه تاریخی جامعه‌شناسی احساسات رد پای دورکیم را در قالب مفاهیم «وجدان جمعی» و «همبستگی اجتماعی» در صور بنیادین حیات دینی می‌بینیم. یکی از سرفصل‌های موجود در جامعه‌شناسی احساسات نظریه مناسک است و بحث در خصوص نقش مناسک در ایجاد احساسات توسط دورکیم ایجاد می‌شود و کالینز تکمیل کننده این بحث است. نظریه‌های احساسات را می‌توان از دل تمامی نظریه پردازان از جمله مارکس و وبر در غالب احساس «از خود بیگانگی» و «قفس آهنین» دید ولی به دلیل شرایط اجتماعی آن روزگار توجه کمتری شده است.

مدیر گروه جامعه‌شناسی احساسات در ادامه افزود: تعریف احساسات به مرور زمان از روانشناسی فاصله گرفته و برای خود تعریفی متعلق به جامعه‌شناسی پیدا کرده است؛ جامعه‌شناسی احساسات، احساس را اینگونه تعریف می‌کند: عکس العمل بدنی در مقابل شرایط اجتماعی که در یک فضای کنش متقابل نمادین بوجود می‌آید. ظهور احساسات در انسان تحت تاثیر شرایط اجتماعی است که در دو سطح خرد و کلان بروز داده می‌شود. در سطح خرد انسان تا در کنش متقابل با کسی نباشد احساس بوجود نمی‌آید و در سطح کلان به بحث‌های وجدان جمعی دورکیم و ایجاد احساس همبستگی اجتماعی برمی‌گردد. مطالب موضوع سخنرانی این نشست در سطح تبیین خرد است.

در ادامه جلسه خدیجه نیکخو به ارائه خلاصه‌ای از اهداف، روش و نتایج پژوهش خود در زمینه «اشتغال زنان و انواع احساس خشم» پرداخت و گفت: شناسایی انواع احساس خشم در محیط آموزشی و نیز شناسایی عوامل مؤثر در خشم زنان شاغل در فضای آموزش و پرورش، از جمله اهداف این تحقیق بوده است. این پژوهش که با تمرکز بر زنان شاغل در سطوح مختلف شغلی در مدارس دولتی شهر کرج در سه مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان در سال 91 انجام شده است، با استفاده از تکنیک پرسشنامه به جمع‌آوری داده‌ها پرداخته و سپس با استفاده از نرم افزار spss از داده‌ها نتیجه‌گیری کرده است. عدم استقلال شغلی و احساس نابرابری، بیشترین تأثیر را در ایجاد احساس خشم دارند.

2 6نیکخو در ادامه به تحلیل نتایج حاصل از تحقیق پرداخت و اظهار داشت: تعداد افراد نمونه در این تحقیق چهارصد نفر بوده و در نهایت ثابت شد که شرایط اشتغال بر انواع احساس خشم، تأثیر می‌گذارد. همچنین سنجش چهار فرضیه اصلی پژوهش؛ یعنی رابطه میان استقلال شغلی (میزان بایدها و نبایدهای آیین‌نامه‌ای و مدیریتی)، شرایط فیزیکی محیط کاری (میز، صندلی، تخته و امکانات ورزشی)، احساس نابرابری (تبعیض و پارتی) و تضاد میان نقش‌های مختلف یک زن (همسری، مادری، شغلی) با میزان انواع احساس خشمی که در وی برانگیخته می‌شود، از اهداف اولیه تحقیق بوده است. که در نهایت نیز به نظر می‌رسد با توجه به نتایج پژوهش هر چهار مورد بر احساس خشم اثرگذار است. وی در خصوص احساس خشم گفت: براساس مباحث جامعه‌شناسی احساسات، احساس خشم یک طیف است که از ناامیدی تا خشمگین شدن ادامه داشته و منظور از احساس خشم در این پژوهش، انواع مختلف آن روی یک طیف است.

این کارشناس ارشد جامعه‌شناسی همچنین افزود: در نهایت باید به این نکته اشاره کنم که تمام این عوامل در برانگیختگی احساس خشم در یک حد تأثیرگذار نبوده و برای مثال گزاره‌هایی مانند عدم استقلال شغلی و احساس نابرابری، بیشترین تأثیر را در ایجاد احساس خشم در معلمین زن داشته‌اند، در حالیکه شرایط محیط کاری حد متوسطی از این احساس را در افراد ایجاد می‌کند.

وی ادامه داد: آخرین گزاره که تضاد نقش‌های شغلی و خانگی برای زنان بود، در مورد معلمین، کمترین اهمیت و تأثیر را داشت. موضوعی که می‌توان آن را ناشی از تفاوت اساسی شغل معلمی و کار در مدارس برای زنان در مقابل دیگر مشاغل دانست. این تفاوت که مهم‌ترین بُعد آن مربوط به ساعات کاری کمتر شغل این زنان و زودتر و بیشتر در خانه بودن آنهاست، باعث می‌شود آنان کمترین تعارض و تضاد نقشی را میان همسری، مادری و شاغل بودن احساس کنند.

لازم به ذکر است که این نشست در مرکز پژوهشی بهبود روابط انسانی آروین برگزار شد.