نشست «نابرابری جنسیتی سرمایه انسانی در ایران و سایر مناطق جهان» در روز دوشنبه 6 آبان 92 در گروه علمی تخصصی جامعهشناسی علم و فناوری و با سخنرانی دکتر محمد جواد صالحی برگزار شد.
آنچه در ادامه میخوانید خلاصه بحث این نشست است.
نابرابری فرصتهای آموزشی مسألهای است که اکثر کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه همواره با آن روبرو بودهاند و این مسأله علاوه بر این که تأثیر مستقیم در عدم توسعهیافتگی کشورها داشته، به طور غیر مستقیم و با تأثیری که بر متغیرهای غیر بازاری (اجتماعی) میگذارد، بر رشد و توسعه اقتصادی این کشورها نیز تأثیر منفی گذاشته است.
معمولاً نابرابریهای جنسیتی در خانوارها ممکن است به شکلهای مختلف وجود داشته باشد. مواردی همچون ترجیح پسر بر دختر به خاطر بقای نسل و نام خانواده یا نابرابری در تقسیم کارهای خانه بین فرزندان دختر و پسر، آموزش و ...از نمونه های نابرابری در خانه است.
شاید بتوان نابرابری جنسیتی در آموزش را معادل این جمله دانست که «معمولاً دختران کمتر از پسران آموزش میبینند». اما همین جمله ساده موجب بحث و مجادلههای بسیاری از اقتصاددانان و متخصصان علوم تربیتی شده است چرا که این تفاوت و نابرابری تأثیر فراوانی بر توزیع درآمدها، رشد اقتصادی، توسعه فرهنگی، توسعه اجتماعی، سیاسی و .... گذاشته است.
توجه این تحقیق بر نابرابری جنسیتی در سرمایه انسانی است که جزء مهم آن، "آموزش" میباشد. اگر چه شکاف جنسیتی در آموزش را میتوان جزء اساسی شکاف جنسیتی در سرمایه انسانی دانست اما معادل هم نیستند، چرا که سرمایه انسانی فقط با آموزش ایجاد نمیشود بلکه تجربه، بهداشت، آموزشهای غیر رسمی و .... همه در ایجاد سرمایه انسانی نقش دارند. از این رو در بحثهای تئوریک در خصوص نابرابری سرمایه انسانی ممکن است بیشتر به نابرابری جنسیتی در آموزش اشاره شود.
با استفاده از فرمولهایی که Costello و Domenechارائه دادهاند به محاسبه ضریب جینی در خصوص نابرابری جنسیتی سرمایه انسانی میپردازیم. از آنجا که پارامترهای استفاده شده برای تعیین ضریب جینی سرمایه انسانی ترکیبی از چند متغیر است که عمدتاً آموزشی است لذا این ضریب به نوعی توزیع آموزشی را نشان می دهد.
آمار توصیفی حاصل از محاسبات نابرابری سرمایه انسانی در جدول زیر آمده است. برای مقایسه علاوه بر مناطق مورد بررسی ضریب جینی سرمایه انسانی را به تفکیک زن و مرد نیز آوردهایم. لازم به ذکر است ضریب جینی عددی است بین صفر و یک که هر چه به یک نزدیکتر باشد نشان از نابرابری بیشتر است.
GINI M 15: متوسط ضریب جینی سرمایه انسانی برای مردان بالای 15 سال
GINI F 15: متوسط ضریب جینی سرمایه انسانی برای زنان بالای 15 سال
نتایج حاصل از محاسبات به شرح ذیل است:
نابرابری سرمایه انسانی چه در زنان و چه در مردان در مناطق جهان به جز کشورهای پیشرفته از سال 1960 تا 2005 روندی نزولی داشتهاست.
بیشترین نابرابری سرمایه انسانی در سال 1960 مربوط به زنان بالای 25 سال در صحرای آفریقا و کمترین آن مربوط به کشورهای پیشرفته است.
منطقه شرق آسیا که تا قبل از سال 1985 دارای نابرابری سرمایه انسانی بیشتر از آمریکای لاتین بوده است از آن سال به بعد دارای وضعیت بهتری شده و از میزان نابرابری سرمایه انسانی در زنان و مردان این ناحیه کاسته شده و دارای وضعیت بهتری نسبت به آمریکای لاتین شده است.
در همه مناطق جهان نابرابری سرمایه انسانی در مردان کمتر از زنان بوده است.
ایران در ابتدا شاهد نابرابری بسیار زیاد در سرمایه انسانی زنان و مردان بوده است (بالاتر از همه مناطق)، اما در سال 2005 از مناطق جنوب آسیا و صحرای آفریقا پیشی گرفته است.
روند نابرابری سرمایه انسانی زنان بالای 25 سال در ایران همانند منطقه خاورمیانه بوده اما با ارقامی بالاتر یعنی در همه سالها این نابرابری در ایران بیشتر از متوسط خاورمیانه بوده است.
نابرابری سرمایه انسانی در زنان و مردان کشورهای پیشرفته طی سالهای 1960 تا 2005 کاهش محسوسی نداشته است.
به نظر میرسد دلیل کاهش شدید نابرابریها در کشور میتواند ناشی از سرمایهگذاریهای مختلف به ویژه در زمینه آموزش و پرورش و رفع بیسوادی در کشور برای زنان بالای 15 سال باشد. از ابتدای دهه 80 با افزایش سرمایهگذاریهای آموزشی در دانشگاهها فاصله نابرابری سرمایه انسانی بین این دو گروه سنی تقریباً یکسان باقیمانده است. از طرفی سرازیر شدن جمعیت زیادی از زنان به دانشگاهها در سالهای اخیر نیز از نابرابری سرمایه انسانی در آنان کاسته است.
دلیل این امر که ضریب جینی سرمایه انسانی در کشورهای پیشرفته طی 45 سال مورد مطالعه کم نشده است، نبود ظرفیتهای خالی برای سرمایه گذاری در بخشهایی است که سرمایه انسانی را میسازد. به عنوان مثال کاستن از نرخ بیسوادی در ابتدا بسیار آسانتر از زمانی است که بیسوادی تقریباً ریشه کن شده و میخواهیم باز هم این نرخ را کاهش دهیم. در این حالت باید سرمایه گذاریهای بسیار زیادی صورت گیرد تا بتوان اولاً مناطق بسیار دور افتاده را تحت پوشش سواد آموزی قرار داد و از طرفی افراد بسیار مسن که فرآیند یادگیری در آنها بسیار سخت است نیز باسواد نمود.
مراحل تکمیلی این طرح پژوهشی در حال اجرا است که پس از خاتمه نتایج آن به اطلاع علاقمندان خواهد رسید.