نقد و بررسی فساد اجتماعیدکتر سید حسین سراج زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی روز سه شنبه 5 آبان 1394 سخنران نشست نقد و بررسی کتاب «سرطان اجتماعی فساد» تالیف استاد فرامرز رفیع پور در انجمن جامعه شناسی ایران بود.

قائل شدن به تئوری توطئه، ضدیت با توسعه، بی توجهی به حوزه عمومی و اجتماع علمی از جلوه های سنت گرایی و محافظه کاری مولف است

در این نشست دکتر حسین سراج زاده سخنران جلسه به ایراد سخنرانی خود پرداخت و گفت: برای من به­عنوان دانشجوی دکتر رفیع­پور در دوره­ کارشناسی و باتوجه به ارتباط دوستانه ­ای که داریم و نظر لطفی که ایشان نسبت به­من دارند، ورود انتقادی به آثار و آرای ایشان دشوار است. باوجود این، گفتگوهای علمی ایجاب می­کند تا با حفظ احترام، گفتگوهایی با معیار و منتقدانه­ علمی و طلبگی هم برگزار کرد و من این موضوع را هم از ایشان آموخته­ام. به ­همین­ دلیل، دومین معرفی و نقدی که به آثار ایشان، بعد از نقد کتاب توسعه و تضاد (رفیع­پور، 1376) توسط آقای عبدی نوشته شد، معرفی و نقد کتاب دیگر استاد با عنوان آناتومی یا آشفتگی اجتماعی در شهر تهران بود (رفیع­پور، 1378؛ سراج­زاده، 1378).

وی ابتدا به مشی علمی مولف اشاره کرد: قبل از پرداختن به کتاب سرطان اجتماعی فساد، باتوجه به تمامی آثار و برخی از ویژگی­های برجسته­ ایشان، به تشریح دیدگاه و مشی دکتر رفیع­ پور می­پردازم که از این طریق می­توان برخی از نقطه­ های قوت و نیز نقدهای وارد به این اثر را هم باتوجه به این ویژگی­ها بهتر دریافت. به­نظر من، در مشی، دیدگاه و آثار دکتر رفیع ­پور چند ویژگی متمایز است:

دغدغه­ جدی، اصیل، ملی و دینی: دکتر رفیع­ پور نسبت به جامعه­ ایران و پیشرفت و آبادانی آن دغدغه ­ای جدی دارد و در این راستا، رسالت علمی بزرگی برای خودشان تعریف کرده­ اند. او ازجمله استادانی است که نقش استادی را به­ طور جدی ایفا می­کند و آموزش پژوهش ­محور را باجدیت دنبال کرده و خود را به ابتذال تدریس و راهنمایی بیش­از ظرفیت و استاندارد گرفتار نکرده است و دارای تعهد و انضباط علمی مثال­ زدنی است و ازاین­نظر الگوی مناسبی است که دانشگاهیان ما می­توانند از آن پیروی کنند. در تمام آثار ایشان، موضوع­ها و مسایل اجتماعی حساس و مهم جامعه­ ایران و دغدغه­ های جدی برای بهبود جامعه مطرح است. به ­جز کتاب کندوکاوها و پنداشته ­ها (1360) که تنها یک متن آموزشی برای روش تحقیق اجتماعی است و در زمان خود و اکنون نیز تأثیرگذار است، در کتاب­های دیگرشان که بیشتر مبتنی بر پژوهش­ هستند، به­ مسایل اجتماعی مهم و اساسی جامعه ایران پرداخته ­اند. کافی است نگاهی به عنوان آنها بیندازیم: جامعه­ روستایی و نیازهای آن (1364)، آنومی جامعه (1378)، سرطان اجتماعی فساد (1386)، موانع رشد علمی ایران(1381) و کتاب اخیرشان باعنوان پرجاذبه و نمادین دریغ است ایران که ویران شود (1394).اینها همگی نشان از دغدغه ­های جدی ایشان دارد و این دل­نگرانی و دغدغه در محتوای آثارشان هم نمایان است. دکتر رفیع­پور فردی پرکار و درپی اصلاح جامعه است و اهتمام فکری و علمی ایشان در جهت بهبود شرایط ایران به­ کار گرفته شده است.

طرح شجاعانه و به­ موقع مسأله­ های اجتماعی: باآنکه رویکرد محافظه­ کارانه ای در طرح و تحلیل مسایل جامعه اتخاذ کرده­ اند که بعد به­آن خواهیم پرداخت؛ اما مسایل حساس را با شجاعت و به ­موقع مطرح می­کنند. موضوع هایی که به آن اشاره شد، همگی به ­موقع مطرح شدند و در طرح آنها صراحت و جسارت علمی دیده می­شود. به ­طورمثال، جامعه­ روستایی و نیازهای آن و نیز تضاد و توسعه زمانی نوشته شدند که این دو موضوع در جامعه­ ایران جزو موضوع ­های مجادله­ آمیز و مهمی برای مدیران و روشنفکران محسوب می­شدند. یا همین کتاب فساد به یک مسأله­ مزمن و حساس می­پردازد که به ­خصوص در سال­ های اخیر عمیق و گسترده شده است. دریغ است ایران که ویران شود، در زمان ه­ای نگاشته می­شود که ایشان و بسیاری از صاحب­نظران نگران ­فروپاشی نظام اجتماعی و سیاسی به ­خاطر سیاست­های مخرب و شکاف­های عمیق اجتماعی بوده­ اند.

اتخاذ رویکرد علمی پوزیتیویستی در پژوهش اجتماعی: در آثار دکتر رفیع ­پور، رویکردی پوزیتیویستی غالب است که برخی پیامدهای مثبت و منفی هم داشته است. کتاب کندوکاوها و پنداشته­ ها که متن آموزشی تأثیرگذاری به ­ویژه در دهه­ های 60 و 70 شمسی بوده است، روش­های کمّی را روش غالب در تحقیق اجتماعی می­کند. درعین­حال، از این جهت که روشمندی و دقت­ های کمّی را در تحقیق اجتماعی برجسته می­کند، بسیار مفید و مهم است. در آثار ایشان برخی اصول فلسفه­ پوزیتیویستی هم دیده می­شود؛ ازجمله مهندسی اجتماعی و وحدت علوم. به ­نظر دکتر رفیع ­پور، جامعه­ شناسی هم مانند علوم طبیعی و فنی ـ مهندسی است. در علوم اجتماعی هم می ­توان از رقم­ها و آمار استفاده کرد. دانشمندان اجتماعی با روش کمّی تحقیق علمی و آزمون­های آماری، می­توانند به تشخیص روابط متغیرها و علل پدیده­ها و کشف قانون­های علمی اجتماعی بپردازند و براساس آنها همانند یک پزشک نسخه­ هایی برای حل مسایل اجتماعی بپیچند و همه هم باید به اقتدار علمی آنها احترام گذاشته و آن نسخه­ ها را به­ کار ببندند. ایشان با این مدل به مسایل اجتماعی نگاه می­کنند. این یکسانی با علوم طبیعی را در مفاهیم مورد استفاده­ی ایشان هم می­توان مشاهده کرد، مثل آناتومی جامعه، سرطان اجتماعی، جراحی برای درمان مسأله­ فساد و...

ویژگی دیگری که در تمام آثار ایشان می ­توان دید و پیشینه­ پوزیتیویستی دارد، «مهندسی اجتماعی» و برای طبیب و مهندس نقش یک جامعه ­شناس قایل­ شدن است. البته خود ایشان تعبیر «مهندسی اجتماعی» را به­ کار نمی ­برد؛ ولی رویکردی که دارد، به جامعه­ شناس نقش طبیب و مهندس را می­دهد که با قانون­های علمی، مسایل و راه­ حل­های آن آشناست و نسخه­ هایی برای درمان به حاکمان ارایه می­دهد تا آنها را اجرا کنند و مسایل حل شود. گویی در این نگاه مداخله­ ارزش­ها و منافع گروهی در تشخیص و تعریف مسایل اجتماعی به­ هیچ ­وجه موضوعیت ندارد و نقش روشنفکران و مردم و کنش­های ارتباطی اجتماعی در تعریف مسایل اجتماعی و رسیدن به اجماع برای حل آنها، نادیده گرفته شده است. این رویکرد وقتی با رویکرد محافظه ­کارانه پیوند می­خورد، پیامدهای دیگری هم دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی به نمونه های محافظه کاری و سنت گرایی دردیدگاه مولف پرداخت و توضیح داد:

اتخاذ رویکرد محافظه­ کارانه و سنت­گرا: می­توان دکتر رفیع ­پور را در زمره­ جامعه ­شناسان سنت­گرا و محافظه­ کار به­حساب آورد و این رویکرد در تمام آثار و آرا و رفتار ایشان وجود دارد. جلوه­ های سنت­گرایی و محافظه ­کاری در مشی و دیدگاه ­های ایشان عبارتند از:

دکتر سراج زاده به ساختار کلی کتاب پرداخت و تصریح کرد: تا اینجا بحث از ویژگی­ های کلی مشی و رویکرد جناب آقای دکتر رفیع­ پور در آثار و آرای ایشان بود که در کتاب فساد، سرطان اجتماعی هم دیده می­شود؛ اما درباره­ کتاب کمی مشخص ­تر وارد بحث شویم.

این کتاب تحقیقی است که به­سفارش فرهنگستان علوم انجام شده است. مسأله­ کتاب، فساد اداری (corruption) در ایران است. در مقدمه، تهدید جدی فساد برای حفظ نظام اجتماعی و ضرورت حیاتی حل آن مورد تأکید قرار گرفته و نقش بیگانگان برای استفاده از این پدیده برای رسیدن به مطامع خود، برجسته می­شود(ص 15-17). هدف تحقیق، شناسایی فساد و دلیل­های آن براساس مطالعه­ های بین­ المللی و پاسخ به این پرسش­ها است که: آیا در ایران فساد وجود دارد؟؛ آیا فساد یک پدیده­ جدید است یا پیشینه ­ای تاریخی دارد و چه چیزهایی باعث بروز آن می­شود(18)؟ با مرور نظریه­ ها، عوامل مؤثری در سطح کلان، میانی و خرد مطرح می­شوند و یک جمع­ بندی نظری صورت می­گیرد که روی اهمیت عوامل سطح کلان تأکید می­کند؛ ولی برای بررسی تجربی موضوع در ایران عوامل سطح میانی و فردی انتخاب می­شوند(49-50).

برای پاسخ به سؤال اول، چند روش مطرح می­شود: بررسی موردی سازمان­ها؛ پرسش از مردم؛ ارزیابی ادراک مردم از فساد(51 و 52). بخش پیمایشی و توصیفی پژوهش مربوط به همین ادراک مردم از فساد است که با نمونه­ای از مردم تهران و با گویه­ هایی از نوع برش قطبی صورت گرفته است. در این قسمت، از وجود فساد در کشور، وجود فساد در دستگاه­ها و سازمان­های خاص و روند فساد در کشور سؤال شده است.

نتیجه این است که به ­نظر مردم، فساد در کشور وجود دارد (ص 78)، شهرداری فاسدترین سازمان و دادگاه و گمرک در مرتبه­ بعدی قرار دارند (ص 91). همچنین ارزیابی مردم این است که فساد درمقایسه با گذشته، افزایش داشته و در آینده هم بیشتر می­شود (ص 93).

بررسی دلیل­ های فساد هم براساس ادراک مردم از متغیرها انجام شده و نتیجه می­گیرد که کنترل­ های بیرونی در ایران (عملکرد نهادهای انتظامی و قضایی برای مجازات متخلفان) ضعیف است(ص 104)، سطح نیازها و احساس محرومیت نسبی که در سطح فردی بر افزایش فساد اثر دارند، افزایش یافته است. ازنظر کنترل­ کننده­ های درونی، پایبندی دینی به ­عنوان عامل بازدارنده، درحد بسیار خوبی است؛ هرچند که تحلیل ایشان این است که دین در ایران به ­دلیل ستیز تاریخی دین با دولت، نتوانسته نقش مؤثری را در کنترل فساد داشته باشد(ص 108). اما فرهنگ قبیله­ ای و فامیلی هم به­ عنوان یک عامل افزاینده درحد بالایی قرار دارد.

وی با اشاره به نتیجه گیری و جمع بندی کتاب افزود: این پژوهش یک مرور تاریخی کوتاه (10 صفحه­ای) هم برای فساد در ایران (از دوران باستان تا دوره­ قاجار) دارد که مرور بسیار شتابزده ­ای است و به این جمع­ بندی می­رسد که فساد در ایران، تاریخی و ریشه­ دار است و دلیل­ های آن، ویژگی­های ظالمانه و مطلقه ­بودن حکومت، بی­ بند وباری، غرور و غفلت حاکمان و نیز بی­فرهنگی و نظام ایلی، استثمار و استعمار است. عواملی که به ­نظر ایشان، برخی برطرف شده و برخی هنوز وجود دارند(ص 67 و 68). همچنین با معرفی دو نمونه از فساد در ایران (رفیق­ دوست و جزایری) بااستناد به اخبار روزنامه­ ها، شاهد دیگری از وجود فساد در ایران ارایه می­کند. از این دو نمونه، درباره­ نمونه­ جزایری بعد با تفصیل بررسی و تحلیل می­شود تا علاوه بر متغیرهای سطح فردی که به­ نظر نویسنده نمی­توانند پدیده­ فساد را به ­خوبی تبیین کنند، عوامل عمیق ­تر فرهنگی و تاریخی هم مشخص شوند(138و 139).

منتقد جلسه به بیان نقاط قوت و ضعف کتاب پرداخت و آنها را برشمرد:

نقاط قوت کتاب:

نقاط ضعف کتاب

وی تصریح کرد: درمجموع، کتاب سرطان اجتماعی فساد یکی از مهمترین مسائل اجتماعی ایران را در زمانی مناسب و به­ صورت شجاعانه ­ای مطرح کرده و تلاش می­کند به­ شکلی روش­مند و سیستماتیک دراین ­باره اثری پژوهشی تولید کند؛ ازاین­ جهت فضل تقدم دارد و اولین و جامع ­ترین اثر پژوهشی در این زمینه است. موضوع را هم در سطح ­های ساختارهای تاریخی و فرهنگی و سطح میانی و نیز فردی، مورد بررسی نظری و تحلیلی قرار می­دهد. باوجود این، برخی از فرضیه­هایی که در ابتدای بحث درباره­ آن گفتگو شد، باعث شده تا در اجتماع علمی چندان مورد توجه قرار نگیرد؛ به ­ویژه زمانی که به تئوری توطئه متوسل می­شود و بر نقش بیگانگان در صحنه­ گردانی فسادهای اداری و دولتی برای ضربه ­زدن به کشور تأکید زیادی می­کند. این رویکرد باعث می­شود که در سطح­ های مدیریتی و حکومتی هم بیشتر از آن سوءاستفاده و سوءبرداشت شود و به­ جای پرداختن به ­دلیل­ها و ضعف­ های ساختار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مولد فساد، انگشت نشانه را به­ سوی بیگانگان و کارگزاران و پیروانشان بگیرند و به ­صورت گزینشی با پرونده ­های فساد تنها برخورد حقوقی و امنیتی بکنند.

سخنران در ادامه به تحلیل خود از مسأله­ فساد پرداخت و خاطرنشان کرد؟ اگر بخواهم به­ صورت اجمالی تحلیل خودرا از فساد مطرح کنم، می­توانم بگویم مسأله­ فساد در ایران در صدر مسایل اجتماعی است و حل مؤثر بسیاری از مسایل اجتماعی مستلزم حل مسأله­ فساد است. مسأله فساد همچنان درحال گسترده ­شدن است و به­ ویژه از سال 84 تا 88 موارد کم­ نظیری از فساد اداری در سطح­ های بالای مدیریتی را شاهد بوده ­ایم. در سطح­ های پایین هم که در تمام دستگاه­ها و سازمان­ها شاهد موارد زیادی از رشوه و پارتی ­بازی و سوءاستفاده از قدرت و قانون ­شکنی برای منافع شخصی هستیم. از زیرمیزی ­ها و هدیه ­های معمول تا اختلاس­ها و قانون­ شکنی­ های کلان، از تقلب­ها و بی­ ضابطگی­ های علمی تا رانت­ خواری­های سیاسی و... موردهایی که حتی نمونه­ های کوچک آن در نظام­ های اداری و اجتماعی کشورهای توسعه ­یافته پذیرفته نیست و نسبت به آن واکنش گسترده­ اجتماعی و حقوقی نشان می­دهند. در مقاله­ ای (سراج ­زاده، 1378) آورده است که به­ طورمثال، در انگلیس یک سوءاستفاده­ خیلی عادی از قدرت از یک وزیر خوشنام و خوش­سابقه، باعث کناره­ گیری وی از حزب و سیاست شد. دیوید بلانکت (David Blunkett) وزیر کشور دولت حزب کارگر، تونی بلر فقط یادداشت داده بود که به ­درخواست ویزای یکی از آشنایانش سریع ­تر رسیدگی شود. این یادداشت مصداق فساد و سوءاستفاده از قدرت برای یک موضوع شخصی ارزیابی شد و با واکنش رسانه ­ها، این فرد از سمتش استعفاء داد و از دولت کنار گذاشته شد. اما در ایران در سطح رییس دولت، از فردی که دارای مدرک جعلی است، حمایت می­شود؛ ولی این حمایت مسأله­ ای برای فرد حمایت­ کننده از متقلب، ایجاد نمی­کند و به ­شکلی عادی از کنار آن می­گذرند؛ کما اینکه از کنار بسیاری از تقلب­ های علمی و فساد بورسیه ­ها هم می­گذرند. بنابراین، اشکالی در ساختار اجتماعی و سیاسی ما وجود دارد که فساد بسیار گسترده شده است. ربط­دادن این موضوع به نقشه­ ها و برنامه­ های بیگانگان، آدرس نادرست­ دادن است؛ حتی اگر بیگانگان هم برای پیشبرد مطامع خود به فساد دامن بزنند، باید پرسید که ما چه عیبی در سیستم خود داریم که دشمنان در پیشبرد نقشه­ هایشان اینچنین توانا و موفق هستند. ما برای رفع فساد، نیاز به اهتمام جدی ­ای در سطح اندیشمندان و صاحب­نظران، حاکمان و مرم داریم.

مدیران در نظام­های اداری سیاسی مدرن غربی، ازنظر اختیارها و توانایی کمی از دیگر کارکنان بالاتر هستند و تمام اختیارها در چارچوب قانون است و مدیران هم به ­اندازه­ دیگران مقید به ضوابط و مقررات هستند. در کشورهایی نظیر کشور ما، گویی مدیران فراقانون هستند. داستان اداری ما این است؛ مدیران در نظام اداری ما درمقایسه با باقی سیستم اداری، نه ازنظر توانایی­ های شخصی؛ بلکه از نظر اختیارها در سازمان یا توانمندی در نقض قوانین و مقررات، دست بازی دارند. در فرهنگ ما رئیسان در تمام سطح­ها به­ لحاظ فرهنگی گویی موجودهایی فراقانونی هستند. برای رفع فساد در کشور باید این تفکر را ایجاد کرد که ریشه­ فساد در وهله اول، حتی با فرض وجود دشمنی که توطئه می­کند، ریشه و زمینه­ های داخلی دارد. چرا ما نمی­توانیم در کشوری مانند انگلیس رشوه بدهیم و کارمان را پیش ببریم؛ ولی به­ طورمثال، در کشورهایی مانند ترکیه و سوریه و پاکستان و روسیه و... می­توان چنین کرد؟

سخنران به نهادهای مدنی و رسانه های آزاد به عنوان دو عامل کاهش فساد پرداخت و افزود: لازمه­ کاهش و از بین­رفتن فساد، قدرت­مند شدن افراد و نهادهایی است که قدرتمند نیستند و آن، نهادهای مدنی و تمام آحاد کارمندان است که برعکس تمام نهادهای دولتی و حکومتی دربرابر قانون تسلیم هستند. باید شرایطی ایجاد شود تا کارمند از افشای فساد رئیس خود و ایستادگی در برابر دستورهای غیرقانونی او نترسد؛ بلکه این رئیس باشد که از ارتکاب فساد و صدور دستورهای غیرقانونی بهراسد.

نکته­ دیگر، قدرت ­گرفتن و نظارت نهادهای مستقل مردمی است. در کتاب سرطان اجتماعی فساد، هیچ اشاره­ ا­ی به قدرتمندشدن رسانه ­های آزاد قوی و مستقل به ­عنوان ناظری فراتر از جریان­ های سیاسی و حکومتی برای رفع فساد نشده است؛ درحالی­که اگر رسانه­ های آزاد و قدرتمند و حرفه ­ای داشته باشیم که البته مسؤولانه به این مسائل بپردازند، بسیار راهگشا است.

منابع و مآخذ