مشکات سخاوتی*
کارگروه زنان و مناسبات خانواده، دوشنبه ٥ آبان ماه 1393 نشستی با موضوع « چالشها و اولویتهای سلامت زنان و خانواده» در سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران برگزار کرد. در این نشست دکتر عالیه شکربیگی، مدیر این کارگروه، دکتر ناهید خدا کرمی (رئیس انجمن مامایی ایران و دبیر کارگروه بهداشت، سلامت و محیط زیست معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری) حضور داشتند.
زنگ خطر جدی جمعیتی برای ایران
دکتر خدا کرمی صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: «اگر ما نگاهی به ساختمان سنی جمعیت از سال ۵۵ تا ٩٠ بیندازیم، میبینیم که بسیار تغییرات گستردهای اتفاق افتاده، امید به زندگی افزایش یافته، زادو ولد در یک زمانی افزایش و اوج جمعیت جوان را در حال حاضر تجربه میکنیم. البته تنومندی هرم جمعیتی با تنومندی برنامههایی برای توانمندی این جمعیت همراه نبوده و نتوانستیم که به موازات افزایش جمعیت جوان و نیروی کار کشور از این فرصت بزرگ استفاده و برنامه های خود را پیاده کنیم. نمودار ما در سال ٩١ نشان میدهد که در طلائیترین وضعیت جمعیتی جهان قرار داریم اما برنامهریزی خوب در سلامت اجتماعی و روانی نداشتهایم. زاد و ولد و رشد جمعیت ما در حال کاهش است. این آمار و نمودارها نشان میدهد که از بعد سیاستگذاری در سلامت و بخشهای دیگر باید فکری کنیم تا مشکلات جمعیتی را بیشتر از این تجربه نکنیم.»
ازدواج دهه شصتیها و افزایش جمعیت کشور
ایشان در این رابطه افزود: «اگر بخواهیم برای گام درست برداشتن، آینده کشور را پیش بینی کنیم، چهار حالت را میتوانیم در نظر بگیریم که باید برای هر کدام برنامه داشته باشیم. نرخ باروری الان ۸.١ است اگر از این کمتر باشد جمعیت ما در سال ١۴۳٠ از حدی که الان هست باز کاهش مییابد. نرخ باروری را در وضع فعلی حفظ کنیم جمعیت ما باز رشد زیادی نخواهد داشت چون جمعیت مولد باید رشد داشته باشد. اگر نرخ باروری را در سطح جانشینی نگه داریم که ١/٢ است یعنی به هر حال هر خانواده مثل خود را تولید کند یک افزایش جمعیت ملایم خواهیم داشت. اگر نرخ باروری بالاتر از سطح جانشینی یعنی ۵/٢ برسد افزایش جمعیت اتفاق میافتد که باید برای آن برنامههایی را داشته باشیم. در مجموع ما اگر وضعیت حرکت جمعیتی مان به سمتی میرفت که همه بچههای دهه شصت ازدواج می کردند و بچهدار میشدند رشد جمعیت مان از ۲ حتما بالاتر میبود. فقط کاهش زادوولد مشکل جمعیتی برای ما ایجاد نکرده بلکه کاهش ازدواج و کاهش میل به فرزندآوری هم ما را دچار مشکل کرده است. در هر جمعیتی تولد و مرگ از یک فرآیند مدام جایگزینی پیروی میکند و باید این مساله نرمال باشد . به علاوه افزایش سن نخبگان و مهاجرت نخبگان ، همه اینها نسل فرهیخته ما را دچار آسیب میکند. مثلا اگر نگاهی به زندگی اساتید خود بیندازیم میبینیم که استادی که در یک خانواده مثلا پنج نفره به دنیا آمده الان یک فرزند دارد یا فرزند ندارد.»
افزایش نسبت رشد طلاق به ازدواج
رئیس انجمن مامایی ایران بیان داشت: «جمعیت کشور ما چند روزیست از ٧۸ میلیون گذشته اما شیب ملایمی داشته و تعداد متولدین سال ٩۳ تا الان ۸۳۸ هزار بوده که تا آخر امسال ٢٠٠یا ۳٠٠ هزار متولد هم اضافه خواهد شد. وقتی به ولادتهای شهری و روستایی نگاه میکنیم میبینیم روستاها کوچک و شهرها بزرگ شده و نگاهی به فوت شدگان نشان میدهد ١٠٩ هزار مرد و ٩٧ هزار زن و بیشتر آنها میانسال بودهاند و متاسفانه اینها نیروی مولد و کارآمد ما نیز بودهاند . در کل۶۳٠ هزار نفر به جمعیت مان در شش ماهه اول اضافه شده است که این نشان میدهد که ما تا ده سال آینده مشکل خواهیم داشت. تعداد ازدواج از ابتدای سال تا اردیبهشت ٩۳، ١١۳هزارتا بوده که در مقایسه با جمعیت در سنین ازدواج که ٢۵درصد کشور است ، تعداد ازدواجها نسبت به جمعیت در سن ازدواج ما، کمتر است. ما الان ۵ میلیون جوان آماده ازدواج داریم و علاوه بر آن ۶ یا ٧ میلیون جوان داریم که باید ادواج میکردند ولی هنوز ازدواج نکردهاند. وقتی ازدواج شهری و روستایی را نسبت به جمعیت میبینیم ، میفهمیم در روستا ازدواج بیشتر اتفاق میافتد اما از طرف دیگر طلاق را که میبینیم که نسبت طلاق در شهر و روستا تقریبا مثل هم است . سیمای ازدواج و طلاق کشور را اگر در بین سالهای ۸۴ تا ٩٠ نگاه کنیم میبینیم که میزان ازدواج ملایم افزایش یافته، طلاق از ۸۴ هزار به ١٠٢ هزار تا رسیده یعنی همینطور میزان طلاق افزایش می یابد، در واقع نسبت رشد طلاق به ازدوج مان بیشتر شده است. طلاق دو معنا دارد؛ اینکه زنان ما مستقل و خودکفا شدهاند و دیگر هر شرایطی را قبول نمیکنند و میتوانند خود به تنهایی خانواده را حمایت کنند. از طرفی باید به علل و عوامل افزایش این پدیده پرداخته شود. بیشترین آمار طلاقها را در تهران، خوزستان، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، فارس و اصفهان داشتهایم که تقریبا نشان میدهد هرچه استانها پرجمعیتتر بوده اند، طلاق را نیز بیشتر تجربه کردهاند».
سن بازنشستگی زنان ما باید افزایش یابد
وی اضافه کرد: «سن ازدواج دختران زیر ١۵ سال در حال افزایش است. از نظر برخی شاید این مساله خوب باشد اما بارداری آنها پرخطرتر و سوء رفتارها نسبت به آنها بیشتر خواهد بود. بنابراین یا حداقل باید آنها را توانمند کنیم تا مشکلاتشان افزایش نیابد یا ازدواج به موقع را بیشتر مورد نظر قرار دهیم. تعداد زنان مجردی که بچه دارند یعنی یا مطلقهاند یا بیوه و یا بدسرپرستاند و خود باید نان آور خانواده باشند، یعنی زنان سرپرست خانوار هم در حال افزایش است، ٢١ درصد زنان ما زنان سرپرست خانوارند و در کنار زنان بدسرپرست درصد بزرگتری تشکیل خواهد شد اما تعدادی از زنان بدسرپرست ما هرگز شناسایی نمیشوند چون مسائل و باورهای اجتماعی مانع از این شناسایی میشوند. افزایش امید به زندگی در کشور ما معنای مهمی دارد. سن امید به زندگی در زنان به ٧۴ رسیده این یعنی اینکه زنی که به ۵٠ سال رسیده یائسه و از کار افتاده نیست و میخواهد ٢۴ سال دیگر هم زندگی کند، پس باید برنامه ای برای این زنان داشته باشیم. ما چه برنامهای داریم که زنان هم سالم بمانند و هم کیفیت زندگی خوب داشته باشند و بتوانند چرخه زندگی کشور را بچرخانند؟ به نظر من بهترین سن بازنشستگی برای زنان ما از زمان تولد فرزندان تا بزرگ شدن آنهاست و بهترین زمان کارکردن از زمانیست که بچهها به ثمر رسیدهاند و حالا مادران میتوانند کار کنند. سن استخدام در زنان باید بالاتر رود. یک سن ۶٠ ساله گاهی از یک زن ٢۵ ساله میتواند مفیدتر باشد».
امنیت زنان سند مصوب وبی اجرا
دبیر کارگروه بهداشت، سلامت و محیط زیست معاونت زنان و خانواده ریاست جهموری صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «اگر سلامت را در تمام ابعاد نگاه کنیم و به مقدمهای که در بالا ذکر شد توجه کنیم میفهمیم حرکت جمعیتی ما به سمت کاهش نرخ باروری و جمعیت مولد، افزایش جمعیت سالمند، افزایش طلاق وخانوادههای پرخطر میرود و اگر بخواهیم به مقوله سلامت زنان نگاه کنیم باید به این چهار عامل توجه کنیم و ببینیم مداخلات ما در کجاها باید باشد.
از بعد سلامت جسمی باید ببینیم بار بیماریها در زنان در چه وضعیتی است. وقتی به بار بیماریهای زنان نگاه میکنیم میبینیم گاهی بالا و پایین میشود. در این زمینه آمار سوانح و تصادفات در کشور رتبه اول را دارد، بیماریهای قلب و عروق دوم و افسردگی سومین عامل و بعد اعتیاد است. میزان اعتیاد زنان کمتر از مردان است اما باز عامل چهارم در بیماریهای زنان را به خود اختصاص داده است که قابل تامل میباشد. زنان ما بار بیماری افسردگی شان خیلی زیاد است و در اینجا خشونت علیه زنان و مشکلات اجتماعی زنان باید مورد بررسی قرار گیرد. باید ببینیم چرا زنان ما افسردهاند؟ آیا فشارهای اجتماعی و قوانینی هست که حقوق زن را نادیده میگیرد یا نه، درون خانوادههای ما اتفاقاتی میافتد که زن ایرانی را افسرده میکند. بنابراین جامعه شناسان باید وارد کار شوند و بررسی کنند. امنیت زنان سندی مصوب است ولی متاسفانه بندی از آن اجرا نمیشود و بیشتر بر علیه امنیت زنان عمل شده، از نظر قانونی مشکلی نداریم اما در کاغذ مانده و در عمل چیزی نمیبینیم. همیشه به بیماریهای جسمی زنان چون چاقی و فشار خون توجه میکنیم اما باید بدانیم گاهی افسردهها بیشتر چاق میشوند».
علل مرگ و میر
ایشان اشارهای نیز به بحث سرطانها در ایران داشت و گفت: «اگر آمارها را از سال ۸٢ تا ۸۸ نگاه کنیم، افزایش ملایم سرطانها را داریم چون افزایش امید به زندگی داریم و عموما ابتلا به سرطان را در سنین سالمندی بیشتر میبینیم. در بین ١١ سرطان شایع در کل کشور ، ١١ درصد کل سرطانها سرطان پستان است باید فکری به حال این مساله کنیم. سرطان معده در دومین مرتبه قرار دارد، باید بررسی کنیم آیا شیوه پخت و پز ما ایراد دارد یا مشکلات خاک و محیط زیست داریم! زگیلهای تناسلی و روابط خارج از خانواده در حال افزایش است و این یک علامت خطر است برای اینکه شاید در آینده سرطان دهانه رحم نیز در کشورمان رو به افزایش برود. تعداد مرگهای غیر طبیعی در ایران ۶٢۴٧٢نفر بوده است و عمدتا هم گروه جوان و مولد بودهاند که ۳۳ درصد به دلیل حوادث جادهای و رانندگی اتفاق افتاده پس در جادهها ما دچار عدم امنیت هستیم که باید رسیدگی بیشتری شود. مرگ به دلیل مصرف موادمخدر ۵ درصد است اما به درصد کم آن نگاه نکنید خیلی معنادار است! سوختگیها هم در مرتبه بعدی قرار دارد».
سزارین برخلاف سبک زندگی اسلامی است
همچنین دکتر ناهید خداکرمی در رابطه با وضعیت باروری در ایران اظهار داشت: «مساله اسفناک در وضعیت باروری ما، روش تولد بچههای ایران است. علی رغم اینکه ما کشور اسلامی و اخلاقی هستیم اما در زمینه تولد بچهها برخلاف این عمل کردهایم! ما از نظر تربیت افراد ماهر در این زمینه از بسیاری کشورها جلوتریم اما شیوه تولدهای ما به روش سزارین ۵٧درصد است یعنی اول یا دومیم در دنیا! به عبارتی از ۸۳۸ هزار بچهای که امسال تا الان متولد شده، حدود ۵٠٠هزارتای آن سزارینی بودهاند. چالش بزرگتر در این حوزه این است که منابع اقتصادی ما صرف سزارین میشود اما ما تولید بیماری میکنیم چون بیشتر این بچهها در روزی که باید به دنیا نمیآیند و پزشکان در پدیده خلقت دست برده و بچه را زودتر به دنیا میآورند و هیچ جایی نسبت به این مساله عکسالعمل نشان نمیدهد. پدیدهای که برای تولد در ایران اتفاق میافتد نه اخلاقی، نه علمی و نه شرعی است! ١٧ جا در قرآن در مورد تولد صحبت شده و در همه این آیات گفته شده که خدا زمان تولد بچه را تعیین میکند اما در اینجا ما زمان تولد را تعیین میکنیم! ما بچهها را یک هفته و دوهفته از زندگی داخل رحم محروم میکنیم جریمه هم نمیشویم اما در بسیاری کشورها اگر بچه را یک روز زودتر از موعد به دنیا آورند حتی با رضایت مادر، هزاران دلار جریمه میشوند! بچه در هنگام تولد حرکاتی را انجام میدهد که برای سلامت آیندهاش اهمیت دارد. یک تولد به طور طبیعی ۸ ساعت تا ٢٠ساعت طول می کشد. در این مدت هورمونهایی در بدن مادر ترشح میشود که از طریق بند ناف وارد خون جنین شده و بچه برای دنیای بیرون و مادر برای نقش مادری آماده میشود. در کشورهای منطقه که همه مسلمانیم در آمار سزارین ایران اول است و هر ساله هزینههای زیادی را صرف این مساله میکنیم در حالی که میتوانیم این هزینهها را صرف توانمندسازی دختران و پسران مان کنیم. یکی از پایههای سبک زندگی اسلامی همین شیوه به دنیا آمدن فرزندان ماست که متاسفانه در کشور ما رعایت نمی شود».
افزایش آمار سزارین و نسل بیمار آینده
او همچنین افزود: «ما با روش سزارین نسلی بیمار و مادرانی پر عارضه را تولید میکنیم. حدود ۶۵ درصد مرگ مادران کشور در مادران سزارینی اتفاق میافتد. عوارض جراحی، خونریزیهای حین عمل و…از عواقب دیگر این عمل است. از نظر آماری مادری که سزارین میشود عوارض زایمانیاش ٩ درصد بیشتر از زایمان طبیعی است. از طرف دیگر خونریزی، ایست قلبی، عفونت و ناباروری در این زنان بیشتر است. بچههایی که به این روش به دنیا میآیند به ظاهر سالم هستند اما پس از تولد میبینیم خیلی از آنها به بیمارستان برمیگردند چون اعضای او چون مغز و ریه و…هنوز کامل نشده و او را زودتر از رحم خارج کردهایم. بچهای که با سزارین انتخابی به دنیا میآید در آینده با چالشهایی روبروست؛ شانس ابتلا به بیماریهای آسم، دیابت و آلرژی در این نوزادان بیشتر است. وزارت بهداشت به خاطر همین در بند ششم مصوباتش زایمان طبیعی رایگان را گذاشت اما این مساله کافی نیست. درست است که عدهای به خاطر پول شکم مادران را پاره میکنند اما بیشتر به دلیل ناآگاهی مادران است! در تهران تحقیقی انجام دادیم که ۸٧ درصد مادران سزارین را به خاطر درد نکشیدن انتخاب کردهاند در حالی که اینها مادران مسلمان هستند ولی در چند کشور پیشرفته دیگر این تحقیق را انجام دادند که درصد زیادی از مادران گفته بودند که هر روشی که بدنم شرایطش را داشته باشد انتخاب میکنم».
راهکارهایی در جهت کاهش چالشهای سلامت زنان و خانواده
دکتر خداکرمی در ادامه سخنرانیاش گفت:«بعد از چالشهای سلامت، چالشهای زیست محیطی نیز داریم که کمبود آب شرب یکی از معضلات مهم ماست. حوادث و تصادفات جادهای ، آلودگی هوا، امواج، ترافیک، خشونت های خانگی و اجتماعی که متاسفانه اینها نیز جز مشکلات زیست محیطی است. وضعیت موجود کشور موید این است که در آینده با چالشهای مهمی در حوزه سلامت زنان و خانواده مواجهیم که باید آینده نگری و برنامه ریزی لازم را برای عوارض سبک زندگی کنونی را داشته باشیم. ابتدا اصلاح سبک زندگی باید به نوع مصرف غذا، مصرف انرژیها چون بنزین، گاز و آب را توجه کند. پیشگیری از خشونت، پیشگیری از اعتیاد، روابط انسانی افراد نیز نیاز به برنامه دارد. بحث زندگی نوجوانان و خود مراقبتی بین آنها را مورد نظر قرار دهیم. کسب مهارتهای اجتماعی برای جلوگیری از آسیبها، مثلا فرار از ازدواج را در بین نوجوانان داریم زیرا ما مهارت نقش همسری و مادری را به دختران یاد نمیدهیم. یعنی در هیچ یکی از کتابها نمیگوییم تو قرار است در آینده مادر شوی و اگر شاغل هم شدی چگونه میتوانی این دو مساله را مدیریت کنی. یا مثلا دانشگاه شرایطی را برای دانشجوی متاهل فراهم کند که بتواند فرزندش را در دانشگاه نگهداری و در واقع او را به نوعی تشویق به فرزندآوری کنند. یا باید سن بازنشستگیاش را طولانی تر کنند تا او بتواند چند فرزند به دنیا آورد. کسب مهارت برای جلوگیری از خشونت، در بسیاری از خانوادههای ما، زنان خشونت شوهر را قبول کردهاند. طبق آمار تعداد زنانی که شوهران شان را کشتهاند نیز با مردان تقریبا برابر است و خشونت در زنان ما هم هست. با اینکه مشکلات اجتماعی بیرونی سبب شده که خانوادهها دختران را تاحدی توانمند کنند اما این توانمندی علمی نیست. بسیاری سریالها – خصوصا بیشتر در گذشته- خشونت و روابط خشن را رواج میدهند. کسب مهارتهای زندگی خانوادگی پدری، همسری مادری و… توجه ویژه به تولد به روش طبیعی، کاهش استرس با کسب مهارت های فیزیکی و برنامههایی ویژه برای ذی نفعان مانند پزشکان، نیز برنامههای منظم و خوبی در نظر گرفته شود. از نگاه من باید برای ترویج خود مراقبتی و سلامت زنان کارهای گروهی زیادی صورت گیرد و تنها گروه سلامت و پزشکان نمیتوانند در این زمینه برنامه بریزند بلکه جامعه شناسان نیز باید به این گروه بپیوندند.»
*تهیه گزارش
منبع گزارش: به دخت مورخ ۷ آبان ۱۳۹۳