یازدهمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی «خلقیات و منش ایرانیان» با موضوع «منطق محافظه کاری ایرانی» با حضور دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه ‌شناسی دانشگاه تهران، 15 آذر 1394 به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با همکاری گروه اخلاق انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.

دکتر آزاد در ابتدای این نشست با نقد کتابهایی که درباره تاریخ و فرهنگ ایرانی نوشته شده گفت: بسیاری از این کتابها، مانند کتابهای «چرا عقب مانده‌ایم» و «ما چگونه ما شدیم»، عقب ‌ماندگی ایران و ایرانیان را مفروض گرفته‌ و سعی در بیان مستندات و شواهدی برای تایید فرضیه خود کرده ‌اند.

وی این آثار را از جنبه روشی نیز قابل نقد دانست و افزود: نویسندگان این آثار از منظر تطبیقی- تاریخی دائماً مستنداتی را برای تأیید فرضیه‌ های خود تکرار کرده ‌اند.

او با تأکید بر اینکه تاریخ اجتماعی ایران چیزی متفاوت‌تر از تاریخ فروپاشی دولت‌هاست به آثار دکتر همایون کاتوزیان و دکتر سیدجواد طباطبایی در حوزه تاریخ اجتماعی ایران نیز اشاره کرد و گفت: آنان به جای بررسی تحولات جامعه‌ شناختی، بیشتر افول و پایداری دولت ‌ها را در ایران مدنظر قرارداده ‌اند و شاید متاثر از مارکسیسم، بیشتر فقدان ساختار اجتماعی قدرتمند را بحث کرده ‌اند و از فهم امر اجتماعی، حوزه فرهنگ و عدم تمایز دولت و جامعه بازمانده‌ اند.

این جامعه‌ شناس همچنین با تأکید بر به رسمیت شناختن حوزه اجتماعی و فرهنگ در کشور، ‌فرهنگ را مساله اصلی جامعه ایرانی دانست و گفت: آنچه در حوزه فرهنگ مغفول مانده، این است که مسئله اصلی جامعه ایرانی، فرهنگ است. آنچه در حوزه فرهنگ، امکان ‌پذیری بازی را فراهم می‌کند، محافظه‌ کاری ایرانی نام دارد.

استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی را غیرخونین‌ ترین انقلاب‌ های جهان دانست و افزود: من 22 بهمن را پایان انقلاب اسلامی و شروع جمهوری اسلامی ایران می ‌دانم. انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی هر دو غیررادیکال هستند. پیام‌ های این دو انقلاب، پیوند، صلح، سازگاری و انسجام است.

آزاد ارمکی در مورد ماهیت انقلاب اسلامی بیان کرد: آنچه به برپایی انقلابی غیرخونین کمک می‌کند، ساحت فرهنگی جامعه ایرانی است یعنی محور بودن عنصر فرهنگی با صفت محافظه‌ کاری.

وی به مقاومت فرهنگی ایرانیان با حفظ روحیه محافظه‌ کاری اشاره کرد و افزود: جامعه ایرانی به دنبال مداومت فرهنگی- اجتماعی و استمرار حیات فرهنگی خود بوده است. بنابراین آثاری مانند «دو قرن سکوت» که قائل به نظریه گسست در فرهنگ ایرانی هستند،‌ فهم درستی از جامعه ایرانی ندارند. آزاد ارمکی تصریح کرد: به نظر من، جامعه ایرانی در برابر پدیده‌ هایی نظیر هجوم و اشغال، سعی کرده برای حفظ تداوم فرهنگی خود، با شرایط جدیدی که با آن مواجه شده زیست کند، در آن استحاله فرهنگی ایجاد کند و سپس نوآوری فرهنگی داشته باشد و به عناصر فرهنگی خود بازگشت کند؛ بر این اساس پس از حمله اعراب به ایران، شاهد ترمیم،‌ تصحیح و تکمیل زبان فارسی هستیم. این زبان پس از مدتی، جان می‌گیرد، بازسازی می‌ شود و پیوند فرهنگی ایجاد می‌ کند. در حالی که تغییر زبان فارسی در هر دوره‌ ای می‌توانست گسست فرهنگی ایجاد کند اما به واسطه منطق محافظه ‌کاری ایرانی چنین نشد.

دکتر آزاد ارمکی در پایان سه عامل زبان، دین و بروکرات ‌ها را عواملی دانست که پشت فرهنگ محافظه ‌کاری ایرانی قرار گرفته و تغییر را در جامعه دنبال می ‌کنند. وی تصریح کرد: در ایران، با یک جامعه و فرهنگ محافظه ‌کار در برابر دولت‌ های رادیکال مواجهیم. برای ساخت تاریخ اجتماعی ایران باید از موضوع و ابژه‌ های فرهنگی کمک گرفت و روندهای فرهنگی- اجتماعی را مدنظر داشت.