خلاصه سخنرانی مسعود سعیدی در جلسه انجمن جامعه ‏شناسی در 2/آبان/1384 در تالار فردوسی مشهد

تأملی در نظریات سکولار شدن و جامعه ما

واژه‏ی ”secular“ صفتی است در انگلیسی معاصر که این معانی را در فارسی برای آن آورده‏اند: دنیوی، مادی، زودگذر، زمانمند، غیردینی، این جهانی، عرفی.

سکولاریزاسیون فرآیندی است که معتقدان به آن، این معانی را به حسب اختلاف آراء برای آن قائلند:

1ـ افول دین

2ـ همنوایی با این دنیا

3ـ رهایی جامعه از قید دین

4ـ جابجایی باورها و نهادهای دینی

5ـ تقدس‏زدایی از عالم

6ـ حرکت از جامعه‏ ای مقدس به جامعه‏ای سکولار

آنچه از این معانی شش‏گانه می‏توان نتیجه گرفت این است که ضعف و افول باورداشت‏ها و نهادهای مذهبی، وجه مشترک معنای اول، دوم، چهارم، پنجم و ششم است. هر کدام از معانی ذکر شده به فرآیندهای اجمالاً متفاوتی اشاره می‏کند، به نظر می‏رسد که نتیجه نهایی همه آن‏ها یکی است. معنای سوم تنها به برکناری دین از حوزه عمومی و محدود شدن آن به حوزه خصوصی تأکید می‏کند.

تعریف جامعه‏ شناختی سکولاریزاسیون

پیتربرگر: جریانی که از آن طریق بخش‏هایی از جامعه و فرهنگ از اقتدار نهادها و سمبول‏های دینی خارج می‏شوند.

برایَن ویلسون: جریانی که از آن طریق، نهادها، تفکرات و آداب دینی، اهمیت (معنای) اجتماعی خویش را از دست می‏دهند.

سطوح مختلف سکولاریزاسیون:

عینی (کلان یا نهادی ـ اجتماعی): دین نفوذ اجتماعی خود را بر سایر نهادها (مانند اقتصاد، سیاست و تعلیم و تربیت) از دست می‏دهد.

ذهنی (خرد یا فرهنگی): باورپذیری (Plausibilty) آموزه‏های دینی نزد افراد از بین می‏رود و ایمان و اعتقاد قلبی و عمل دینی آنان به سستی می‏گراید.

درون‏دینی: محتویات دینی با سلیقه مصرف‏کنندگان وفق داده می‏شود. این ترجیحات نیروی تغییراند، ذهن‏های سکولار شده، محصولات دینی خاصی را بیش از سایر محصولات دینی می‏پذیرند. بنابراین نهادهای دینی چاره‏ای جز عرضه محصولات دینی سکولار ندارند. این فرایند می‏تواند به حذف عناصر ماوراء مادی یا لااقل عقب راندن و تخفیف اهمیت آن عناصر بیانجامد.

نظریات جامعه‏ شناختی درباره‏ی سکولار شدن:

1) نظریات سکولاریزاسیون (رویکرد تقاضا برای دین)؛ این نظریه ‏ها، سکولار شدن عینی و در نتیجه‏ی آن، سکولار شدن ذهنی را در همه جوامع امری حتمی می‏دانند و عواملی چون تکثر فرهنگی و رشد روحیه علمی را در این خصوص مؤثر می‏شمارند. اینان معتقدند که شرایط جدید اجتماعی در دنیای مدرن به گونه‏ای است که تقاضا برای دین پیوسته رو به کاهش می‏رود. پیتر برگر در تعریفی که از او برای سکولاریزاسیون آوردیم، ویلسون و اخیراً بروس در این دسته قرار دارند.

2) نظریات پسا سکولاریزاسیون post secularization (رویکرد عرضه دنیای دینی یا religious economy)؛ این نظریه‏ها بیشتر به چرخه تحولات درون‏دینی توجه دارند. بر طبق این نظریات سازمان‏های رسمی دین برای حفظ مشارکت دینی در مردم درهای خود را تا حدودی به روی روح زمانه باز می‏کنند و با انعطاف در برخی از باورها و احکام، خود را برای بقا در عصر نو آماده می‏نمایند. (هر چند این تغییرات از منظر درون‏دینی مستند به خود دین و مشروع است). نظریات پساسکولاریزاسیون معتقدند که تقاضا برای دین همیشه وجود دارد، این عرضه کالای دینی است که تغییر می‏کند. ایشان بیان می‏کنند که روند سکولار شدن سازمان‏های رسمی دین کم‏کم به جایی می‏رسد که دین عرضه شده توسط آنان نمی‏تواند پاسخگوی نیازهای عمیق و معنوی مردم باشد. در این هنگام است که جنبش‏های احیای دین و یا نوآوری دینی رونق می‏یابند و کالاهای دینی معنوی‏تری عرضه می‏کنند. استارک و بین بریج، صاحبنظران اصلی این دسته از نظریات هستند.

3) نظریات نوسکولاریزاسیون neosecularization؛

این نظریات دین را پایدار ولی در تحولی دائمی می‏بینند و معتقدند که همواره شکل‏ها و ترکیب‏های نوین دینداری جای شکل‏های قدیمی را می‏گیرند.

یکی از مناشیء اصلی اختلاف بین موافقان و مخالفان روند سکولار شدن (نظریات دسته اول و دسته دوم)، در این است که دسته اول، معتقدند که تنوع و تکثر فرهنگی و دینی، و بوجود آمدن دولت بی‏طرف و سکولاریزاسیون عینی، منجر به خصوصی شدن دین، فردی شدن فهم دین، بخشی شدن، نسبی شدن و بالاخره سکولاریزاسیون ذهنی می‏شود. ولی دسته دوم می‏گویند که تنوع و تکثر فرهنگی و شکل‏گیری دولت بی‏طرف، بازار رقابت ادیان را گرم می‏کند و باعث پویایی و تقویت مشارکت دینی می‏شود. آنچه با تأمل در مصادیق، محتمل‏تر به نظر می‏رسد این است که این مطلب به زمینه اجتماعی تکثر، بستگی دارد؛ اگر تکثر دینی با فردگرایی دینی همراه باشد، نتیجه اول یعنی سکولاریزاسیون ذهنی به وقوع نزدیک‏تر است. کشورهای صنعتی و پیشرفته‏ی اروپای شمالی و غربی مصادیق بارز این نوع تکثر هستند. ولی اگر تکثر دینی، با وجود گروه‏ها و اجتماعات قومی ـ مذهبی فعال و منسجم همراه باشد، نتیجه دوم، حاصل می‏شود. نمونه واضح این‏گونه تکثر، جامعه هند و دولت بی‏طرف آن است.

جامعه ما

پژوهشی که با عنوان «سنجش سکولار در گروه سنی 20 تا 50 سال مردم شهر مشهد و عوامل مؤثر بر آن» در تابستان 1384، با حجم نمونه 240 نفر از چهار منطقه مختلف شهر، انجام گرفت، حاکی از واقعیاتی است که، نه با نظریات دسته اول، بلکه تنها به کمک نظریات دسته دوم و سوم قابل تبیین است.