196نشست «آسیب شناسی جامعه شناسی پسامدرن» با سخنرانی دکتر عبدالرسول حسنی فر، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی روز سه شنبه 17 آذرماه 1394 در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه سیستان و بلوچستان برگزار شد.

گزارش این نشست را در ادامه میخوانید.

تفکر و اندیشه به طور اعم و تفکر اجتماعی به طور اخص از سرآغاز تاکنون دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته است. از تفکر تالسی تا تفکر لیوتاری، دوره هایی از اندیشه چنان شکل گرفته است که به قول فوکو در صورت بندی های معین دانایی خود را دوره بندی می کنند. این دوره ها بر اساس معیارها و شاخص های مختلفی تقسیم بندی شده است. شاخص ترین تقسیم بندی صورت گرفته تقسیم به 5 دوره تاریخی متمایز از هم است که عبارتنداز: 1- پیشا سقراطی 2- دوره سقراطی 3- دوره میانه 4- دوره مدرنیته 5- دوره پسامدرن

در دوره اسطوره ­ای انسان سعی می کرد با اسطوره به مسائلش پاسخ دهد. اسطوره در اصل داستانی که توضیح می دهد چرا زندگی به این شکلی است که هست. موضوع اساسی اکثر اساطیر نبرد میان نیروهای نیک با نیروهای بد و توجیه امور زندگی است.

در دوره پس از اسطوره ­ای که با محوریت یونان و ایران باستان شناخته می شود خود انسان و عقل او در چارچوب طبیعت مورد توجه قرار گرفت. سامان دهی جامعه بر اساس اندیشه عقلانی انسان، انسانها بدون آن که به اسطوره ها متوسل شوند، سوالات در باب زندگی جمعی را با محوریت طبیعت گرایی و پولیس محوری پاسخ می دادند.

تفکر اجتماعی در قرون میانه را می توان بر محور خداباوری و حاکمیت دین و قانون الهی دانست.

197دوره مدرنیته دوره حاکمیت عقل خودبنیاد انسان است. عقلانیت نیز قوه و استعدادی است که تمام انسانها از حیث انسان بودن از آن بهره­ مند هستند و ربطی به ویژگی ­ها و خصوصیات متمایز فردی، فرهنگی، نژادی، قومی و ... ندارد. قرارداد اجتماعی، عصر روشنگری، تعیین حدود دین، علم مدرن و رشد تکنولوژی و صنعت از شاخصه­ های این دوره است.

پسامدرن به طور خلاصه نقد و چالش در اصول مدرنیسم و مهمترین آن عقل مدرن است، در واقع دیگر به عقل اعتمادی نیست، به تعبیر لیوتار در کتاب «وضعیت پست مدرن»، خرد «راوی اعظم» یا راوی اصلی در عصر مدرنیسم بوده است و اکنون تک‌ گویی این راوی به پایان رسیده است و پسا مدرنیسم در واقع به معنای خلاص شدن از زیر بار راوی و روایت تک گویی می ‌باشد.

نسبیت اخلاق، نقد جایگاه یگانه انسان و حرمت‌ نفس انسان‌، نقد تکنولوژی و علم مدرن، منظرگرایی و نسبی گرایی، نقد و نفی دولت، کثرت گرایی و شالوده شکنی از مولفه های دوره پسامدرن است.

خلاصه اینکه جهان پست­مدرن جهانی است بی ­کتاب و رها از هر نسخه ­ای از روایت بزرگ. جهانی که در آن نه فقط مذهب و فلسفه بلکه حتی علم و عقل نیز، به عنوان مرجع نهایی برای مشروعیت بخشیدن به همه باورها و کنش­ها و نهادهای گوناگون، از اعتبار افتاده است.

با توجه به اینکه در سال های اخیر شاهد طرح این اندیشه ها و دیدگاه های پسامدرن در ایران هستیم، به طوری که روزانه در حوزه جامعه شناسی کتاب یا مقاله یا پایان نامه ای در اندیشه اجتماعی پسامدرن نگاشته می شود و این اندیشه ها به شدت در ایران در حال گسترش است. این سوال قابل طرح است که آیا این اندیشه که در تفکر غربی در بستر و نیازهای مشخصی رشد یافته است گره ای از مسائل جامعه شناسی در ایران می گشاید یا توام با آسیب است؟

198با بررسی انجام گرفته، مهمترین آسیبی که از جانب این اندیشه در ایران میتوان متصور شد، همان اساس و شالوده پسامدرن یعنی خردگریزی و بی اعتمادی به عقل است. جریانی که حتی به ستایش جنون هم منتهی می شود. این درحالی است که عقلانیت به عنوان محصول مدرنیته، در ایران جریان های مخالف و دشمنانی از عرفان گرایی و اخباری گری و ... دارد. پست مدرنیسم به دلیل انکار هرگونه اصول و مفروضه های بنیادین از جمله حجیت عقل، انسان را با شکاکیت و سردرگمی حاصل از کثرت گرایی رها می کند. این درحالی است که در جامعه ایران عقلانیتی مدرن بسان غرب اساسا شکل نگرفته تا ویران گردد. کنار نهادن عقلانیت به عنوان محصول پسامدرن موجب شکل گرفتن نوعی پوپولیسم در جامعه می گردد. در این فضا احساس و عاطفه جایگزین عقل می گردد و حتی به تعبیر وبر کنش‌های سنتی نیز به نفع کنش احساسی به حاشیه رانده می ‌شوند در نتیجه در فضای پوپولیستی شرط لازم توسعه اجتماعی و سیاسی که وجود و رواج این نوعی از عقلانیت است، از بین خواهد رفت.

لازم به ذکر است که این نشست توسط گروه علوم اجتماعی دانشگاه سیستان و بلوچستان و با همکاری دفتر استانی انجمن جامعه شناسی ایران به مناسبت هفته پژوهش برگزار شده بود.