محمد راعی*
کرسی آزاد اندیشی با موضوع «دانشگاه و سیاست تجاری سازی» توسط دفتر دانشگاهی انجمن جامعهشناسی ایران در دانشگاه گیلان و با همکاری دانشگاه گیلان، با حضور دانشجویان و اساتید ساعت 11 صبح روز چهارشنبه 22 اردیبهشتماه 1395 در تالار حکمت دانشگاه گیلان برگزار گردید.
این کرسی با حضور دکتر متقی طلب، دانشیار گروه مهندسی نساجی، دکتر قلی زاده، مدیر گروه مدیریت دانشگاه گیلان به عنوان موافقان سیاست تجاری سازی و دکتر حسن چاوشیان، مترجم و عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان به عنوان منتقد اصلی این طرح برگزار شد.
در ابتدای این جلسه دکتر علی یعقوبی مدیر دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی ایران گفت: در بحث کرسی آزاد اندیشی، دانشگاه به دنبال این نیست که ما یک دیدگاه را غالب و به کرسی بنشانیم، هدف دانشگاه از کرسی آزاد اندیشی این است که نگاههای متعارض طرح شود و از دل این دیدگاههای متنوع، ایدههای جدیدی خلق شود.
یکی از سوژه های کرسی آزاد اندیشی سیاست تجاری سازی در دانشگاه است. در این باره، بحث تجاری سازی مدتی است محافل دانشگاهی را به خود مشغول کرده است .علاوه بر پارک علم وفناوری، سایر مراکز دانشگاهی از قبیل مرکز رشد واحد های فناوری در دانشگاه و مرکز کارآفرینی و ارتباط با جامعه مروج سیاست تجاریسازی در دانشگاه هستند. اخیراً پژوهشگاه علوم انسانی قراردادی مبنی بر سیاست کاربردی کردن یا تجاری سازی علم با دانشگاه گیلان بسته است.
وی افزود: سوالی که وجود دارد این است که تجاریسازی اساساً چیست؟ چرا دانشگاه میخواهد این کار را دنبال کند و چگونه؟ آیا تجاری سازی میتواند برای ما گشودگی ایجاد کند؟ چه محدودیتهایی برای ما ایجاد میکند؟ و چه فرصتهایی نیز برای دانشگاه تولید میکند؟
او اشاره کرد: در خصوص تجاری سازی تاکنون موافقان و مخالفانی در ایران و خارج وجود دارد .آنهایی که موافق این امر هستند می گویند: تجاری سازی اسباب ایجاد اشتغال میشود، کالا را به فناوری تبدیل میکند، تولید ثروت میکند و باعث کاربردی شدن علم میشود. در طرف دیگر مخالفان سیاست تجاری سازی میگویند: ماهیت دانشگاه تولید ثروت نیست، تولید ایده است و تجاری سازی باعث کالایی شدن دانشگاه میشود و رسالت اصلی دانشگاه تولید ثروت نیست بلکه تولید ایده هست و این سبب می شود نوعی منفعت گرایی در دانشگاه و جامعه ایجاد شود.
سپس دکتر وحید متقی طلب به ایراد سخن پرداخت و گفت: نقش و کارکرد دانشگاه در بحث توسعه اقتصادی یک نقش بی بدیل می باشد. اگر بخواهیم رویکرد دانشگاه را در سیر تحول انقلابهای علمی دنبال کنیم، در ابتدا به به اواخر قرن نوزده برخورد میکنیم که در آن زمان عملا تنها رسالت دانشگاه را متولی حوزه آموزش می دانست، خلاصه میشد. در اواخر قرن بیستم پژوهش و کارکرد آن در فناوریهای نوین به عنوان رسالتی مهم بر عهده دانشگاه بوده است. با شروع انقلاب سوم بحث توسعه اقتصادی و نقش مهم دانشگاهها در موضوع دانشگاه فن آفرین و کارآفرین مورد توجه جدی قرار گرفت که حاصل تغییر جدی در نوع نگرش طی دو قرن اخیر بوده است. آن موضوعی که در این برهه بسیار مهم است اینست که با گسترش تفکر تجاری سازی و اقتصاد دانش بنیان و نقش دانشگاهیان در این حوزه موضوع از حالت تئوری به صورت عملی برای جامعه هدف دانشگاهی پر رنگ شده و در این بین سوال مهم اینست که اگر کسی بخواهد به موضوع تجاری سازی ورود کند عملا در شرایط واقعی با چه مسایلی روبرو میشود؟. واقعیت اینست که ایده در ذهن همه ما وجود دارد و همین جا که هستیم ممکنست که دهها ایده در ذهن ما نقش ببندد که بر اساس آن بدنبال یک نقشه راه برای پول دارشدن باشیم. نکته مهمی که باید توجه شود اینست که هر ایدهای نمیتواند به ثروت تبدیل شود. همه شما ادیسون را می شناسید، شاید جالب باشد اگر بدانید که ادیسون بالغ بر 1000 ایده و طرح داشته که فقط 7تا از آنها تبدیل به محصول شده است. فی الواقع تنها چیزی که در بحث ایده وجود دارد معمولا به این پارادوکس منجر میشود که شما چگونه میتوانید ایده را به ثروت تبدیل کنید. نکته بسیار مهم در این خصوص انتخاب استراتژی است که شما در حوزه تجاری سازی اتخاذ میکنید. به عبارت دیگر مدیریت ایده مهمتر از خود ایده در موفقیت آن نقش دارد.
وی افزود: اولین چیزی که ممکنست در ذهن شما شکل بگیرد این است که من یک ایده خوب دارم. چگونه این ایده را مدیریت کنم تا مورد سرقت توسط شخصی، گروهی و یا موسسهای قرار نگیرد. دراین بخش شما ناچار هستید در ابتدا توسط نهادهای مرجع ثبت اختراع و ثبت ایده مراحل قانونی مورد نظررا طی نمایید. شما با این پارادوکس روبرو هستید که چطور ایده را تبدیل به پول کنید، ایده کجا شکل میگیرد؟ آیا فقط در دانشگاه شکل می گیرد؟ فرض کنیم که ایده را میخواهیم در دانشگاه شکل بدهیم و شما هستید که میتوانید این مسئله را جلو ببرید. حال سئوال بسیار مهم اینست که چگونه این موضوع مهم را در یک ساختار معین و قابل قبول نهادینه کنیم. منظور اینست که چگونه ساختار توسعه علم را در قالب تجاریسازی به جلو حرکت دهیم. در این راستا چگونه باید عمل نمود و و چه آیتمهایی در اجراییشدن آن دخیل هستند. در حقیقت در دانشگاه سه رکن اصلی وجود دارد که میتواند این مسئله را از حالت منفعل به حالت پویا تبدیل نماید. قطعا یکی از رکنهایی اصلیاش اعضای هیئت علمی، رکن بعدی کارشناسان مجرب و در نهایت سیاستگذاری و ساختار تشکیلاتی دانشگاه در این خصوص است.
دکتر متقی طلب ادامه داد: در بحث تجاری سازی حداقل در ده سال گذشته چه در سندهای بالا دستی نظام چه در سند علمی کشور و چه سندی که در داخل دانشگاه تنظیم شده موضوع تجاری سازی به عنوان یک رکن اساسی تدوین شده است. اما سندهای بالادستی برای اجرا شدن نیازمند برنامه عملیاتی است که این مهم به شدت متاثر از بلوغ در سه رکن گفته شده اخیر است. در یک نگاه گلی اگر ارکان تجاری سازی علم در دانشگاه مستقر گردد، در هر طرح تجاری سه فاز اساسی وجود دارد که برای موفقیت باید طی شود. برای هرگونه حرکتی بخش اول، امکان سنجی علمی است که در برگیرنده زیربنای علمی طرح بوده و در این بخش ریسک سرمایهگذاری در مقیاس انبوه بسیار زیاد بوده و حجم سرمایهگذاری بسیار پایین است و خروجی این مرحله محصولی است در مقیاس آزمایشگاهی، به نحوی که نشان میدهد که امکان تولید محصول از نظر علمی وجود دارد و کارکرد و خصوصیات محصول میتواند نیاز مصرف کننده خود را مطابق استانداردهای موجود برطرف نماید.این مرحله مطابق مقیاس سطح آمادگی فناوری در محدوده 1-3 قرار میگیرد. در مرحله دوم ( فاز دوم) امکان سنجی مهندسی طرح است که امکان تولید و ساخت را در مقیاس پایلوت به همراه کلیه تجهیزات تولید از نظر مهندسی ارزیابی مینماید. قطعا حجم سرمایهگذاری در این مرحله زیادتر از مرحله اول است ولی هنوز ریسک سرمایهگذاری در مقیاس انبوه بسیار زیاد است. خروجی این مرحله علاوه بر محصول، فرایند مهندسی آن نیز بوده که میبایست در مرحله نهایی در مقیاس اصلی اجرایی شود. این مرحله مطابق مقیاس سطح آمادگی فناوری در محدوده 4-6 قرار میگیرد. در فاز نهایی امکانسنجی اقتصادی طرح به طور کامل همراه با تمام استانداردهای فنی و اقتصادی طرح و نرخ باز گشت سرمایه در مقیاس انبوه مورد تاکید قرار میگیرد. طرح با عبور از این مرحله میتواند با پایین ترین ریسک وارد مرحله نهایی شود و محصول خروجی از این مرحله از نظر قیمت تمام شده و حجم تولید در شرایط واقعی قرار دارد و از نظر سطح فناوری در محدوده 7-9 قرار میگیرد.
سپس دکترمحمد حسن قلی زاده به عنوان سخنران دوم به ایراد سخن پرداخت و گفت: سیاست تجاری سازی در دانشگاه شبیه به این است که ما بگوییم چرا درس می خوانیم؟ یکی میگوید می خواهم پایگاه اجتماعی بهتری داشته باشم، دیگری اشاره میکند که من میخواهم شغل بهتری داشته باشم، یکی هم عنوان میکند نمی دانم چرا به دانشگاه آمدم و...
بشر تنها موجودی هست که میداند که یک عمر مشخصی دارد و به دنبال چه چیزی هست؟ نمیخواهم اینجا بحث متافیزیکی کنیم، آنچه مشخص هست این است که مردم می خواهند خوشحال باشند. یعنی هر کسی میخواهد در عمر مشخص خودش مطلوبیت زندگی خودش را بالا ببرد، برای بالا بردن مطلوبیت زندگی چه کاری باید انجام دهد؟ آنطوریکه برای بشر لازم هست این است که نیازهایش را ارضا کند. در یک طبقه بندی، نیازهای انسان به مادی و معنوی تقسیم میشود، حالا این نیازهای مادی بشر چگونه قابل رفع هست؟ نسبت این دو باید چگونه باشد؟ یکی از نیازهای اصلی انسان این است که خلق کند. ارزش انسان با خلق کردن معنی میشود، او میخواهد جاودان بماند، حالا من میخواهم بگویم چه طور میتوانم این خلقکردن را اندازهگیری کنم؟. تمدن بشری بعد از این که زبان، کلام و آوا را خلق کرد، دومین عنصری که تمدن بشری را متحول کرد و او خلق کرد پول بود، پول چیست ؟ پول ابزاری است که ارزش هر چیزی را با آن اندازه میگیریم، ما ارزشها را متریک میکنیم. ما می گوییم فلان دانشگاه قوی است چرا ؟ چون 250 ملیارد دلار قرارداد پژوهشی دارد، اهمیتش را با پول میسنجیم. دکتر یعقوبی در ابتدای بحث گفت که بعضی ها موافق تجاریسازی دانشگاه هستند و بعضیها هم مخالف، من موافق هر دو دیدگاه هستم. بعضی از این ابتکارات، خلق ارزشهای معنوی است؛ بدین معنا که وقتی شخصی رابطه ریاضی را حل میکند، این را به جامعه جهانی عرضه میکند. این قانون ریاضی اثرش را در تولید میگذارد که محصول خاصی تولید شود و در نهایت اینکه نیاز بشری رفع شود؟ پس تحقیقاتمان بنیادی است یا کاربردی؟. اگر کاربردیست منجر به تولید و خدمت میشود، اگر بنیادیست که ایدهای است که پاسخ نیازها را میدهد. ارزش ها میآید با پول متریک میشود، الان چالش بشر اینست که ارزش معنوی را چه طور متریک کند؟ پس مکانیسم تعیین ارزش مورد سوال است. در جامعه ما مکانیسم قیمت گذاری و ارزش گذاری صحیح نیست، با لابی و رانت شکل میگیرد. پس دانشگاه باید ثروت آفرین باشد و ایده آفرین باشد.
سخنران بعدی نشست، دکتر چاوشیان، به عنوان مخالف تجاریسازی طی سخنانی تاکید کرد: همکاران حرفهایم را بد برداشت نکنند. به طورکلی نفس طرح شدن بحث تجاری سازی علوم انسانی یا دانشگاه نشان دهنده غلبه نگرش دهاتی به فرهنگ عمومی کشور ماست، به چه معنا؟ منظورم از نگرش دهاتی نگرشی است که با مدرنیته و علم کاملا بیگانه است و نه شناخت درستی از علم و نه مدرنیته دارد. یکی از مهمترین حرفهای که جامعه شناسان میزنند این است که بارزترین ویژگی مدرنیته گسترش عقلانیت است به نحوی که موجب فرایند تمایزیابی شده است. مقصود این است که حوزههای مختلف زندگی از یکدیگر جدا میشوند و هر کدام برای خودشان خودمختار میشوند، معنی این خود مختاری این است که هر کدام از این حوزه های زندگی مثلاً اقتصاد، سیاست، اجتماع، دین و... داری منطق مختص به خودشان هستند و بر اساس آن عمل میکنند.
در دنیای اقتصاد، منطق مختص به بازار است که در جستجوی سود است ولی منطق سیاست کسب قدرت و حفظ قدرت است، هر چند میتوان از جهاتی این حوزهها را به هم نزدیک کرد ولی هر کدام تابع منطق خودشان هستند، دانشگاه هم تابع منطق خودش است، دانشگاه به عنوان سردمدار اندیشیدن در دنیای مدرن است، وظیفهاش اندیشیدن است. اگر ما این تفکیکها را درک یا اجرا نکنیم بین عملکرد این حوزهها تداخل پیش می آید. این تداخل باعث میشود اینها از کار بیفتند. برای مثال ما وقتی میبینیم که از دانشگاه هر چیزی را انتظار دارند، همواره میخواهیم از دانشگاه چیزی بسازیم، برای مثال ما میخواهیم دانشگاه را تجاریسازی کنیم یا بومیسازی کنیم؛ ولی هیچ وقت نخواستیم آنرا علمی سازی کنیم.
او در نقد نگاه تجاریسازی در دانشگاه تصریح کرد: همه ما میدانیم واقعاً وضعیت دانشگاههای ما کجاست؟. ما در چه وضعی قرار داریم. مقاله ISI گرفتن دلیلی بر رشد علمی نیست، حالا شاید یک جایی اعتبارآور باشد ولی اگر شما میخواهید بدانید وضع علمی ما کجاست؟ فقط کافی است جلوی دانشگاه تهران قدم بزنید رک و بیپرده و بدون شرم اعلام میکنند پایان نامه دکترا موجود است.
وی تاکید کرد: دانشگاه منطقش حقیقت جویی است، برای این که دانشگاه بتواند جست جوی حقیقت را به کرسی بنشاند، باید مبتنی بر سه متغیر آزادی، استقلال و خودمختاری باشد. دانشگاه بر مبنای منطق تمایزیابی نباید تجاری شود، چون فلسفه دانشگاه ایجاد اشتغال و تجاری سازی نیست، ایجاد اشتغال وظیفه دولت است نه دانشگاه.
این جلسه با پرسش و پاسخ به اتمام رسید. سخنرانان و حضار این کرسی خواهان استمرار این بحثها بویژه سیاست تجاری سازی در دانشگاه شدند تا ابعاد و زوایای مختلف این موضوع روشن و ابهام زدایی شود.
*تهیه گزارش