چندی پیش دفتر انجمن جامعهشناسی ایران در استان مازندارن، نشستی را برگزار کرد که طی آن، دکتر محمود شارع پور، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران، به بررسی دیدگاههای مختلف در رابطه با مفهوم سرمایه اجتماعی و همچنین ابزارهای سنجش آن پرداخت.
او در مقدمه بحث خود، با اشاره به تاریخچه موضوع، گفت: اقتصاددانان و عالمان اجتماعی، طی قرن بیستم، ابزارهای بسیار جدیدی را برای تحلیل به دست آوردند ولی با این وجود، قادر به تبیین کامل تفاوتهای مشاهده شده بین کشورهای مختلف، از نظر سطح توسعه اقتصادی، نبودند. در واقع، این ابزارها نمیتوانستند به این سؤال پاسخ دهند که چرا کشورهایی که دارای سرمایه طبیعی و فیزیکی مشابهی هستند، از میزان نابرابری در رشد اقتصادی و درآمد سرانه برخوردارند. در همینحال، کارگزاران توسعه که در میدان عمل درگیر مشاهده و بررسی پروژههای مختلف بودند، متوجه شدند که این پروژهها، در جوامع مختلف، سرنوشت بسیار متفاوتی دارند. از همه اینها مهمتر اینکه جوامع به ظاهر مشابه، از لحاظ مدیریت منابع عمومی و سازماندهی فعالیتهای جمعی، تفاوت زیادی با هم دارند که این امر، پرسشهای بسیاری را ایجاد کرد.
وی افزود: در دهه1960، محققان و کارگزاران توسعه و سیاستگذاران اجتماعی به تأثیر کیفیت نیروی کار پی بردند و از آن زمان به بعد، مفهوم سرمایه انسانی در میان آنها مورد استفاده قرار گرفت. در واقع، بهکارگیری مفهوم سرمایه انسانی تا حدودی توانست خلاء علمی در فهم علل رشد اقتصادی و تفاوت در میزان موفقیتهای پروژههای توسعه را پر کند. با این حال، در دهه1980، ابزار مفهومی جدیدی مورد توجه عالمان اجتماعی و اقتصادی قرار گرفت که تأکید اصلی آن بر ویژگیهای موجود در روابط اجتماعی بین انسانها بود. به تعبیری، پذیرش و محبوبیت این ابزار جدید، با عنوان سرمایه اجتماعی، به دلیل کاربرد آن در سطوح مختلف (خرد، میانه و کلان) و در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی ـ اقتصادی بود. در واقع، دولتها با آگاهی از کاربرد سرمایه اجتماعی در فقرزدایی، آن را در برنامهها و سیاستهای اجتماعی خود بهکار بردند.
شارعپور ادامه داد: در دهه اخیر، با شناسایی هر چه بیشتر حوزههای تحت تاثیر سرمایه اجتماعی، تقاضای زیادی برای بررسی تجربی آن پدید آمده است. به عبارت دیگر، به نظر میرسد که تقاضا برای سنجش تجربی سرمایه اجتماعی، به مراتب بیشتر از عرضه آن بوده و مفهومسازی سرمایه اجتماعی بیشتر از سنجش آن، مورد توجه قرار گرفته است که این امر را تا حدودی میتوان ناشی از پیچیدگی و چند بعدی بودن این مفهوم دانست.
وی سپس با اشاره به دو رهیافت اصلی در مفهوم سرمایه اجتماعی، گفت: سرمایه اجتماعی در دو سطح قابل تحلیل است؛ سطح فردی (خرد) و سطح جمعی (کلان). مباحث نظری و تحقیقات تجربی نیز هر دو، در این دو سطح مختلف صورت گرفته است. نظریات پاتنام و کلمن در سطح کلان به بررسی موضوع میپردازند؛ چرا که آنها سرمایه اجتماعی را امری میدانند که به طور جمعی تولید شده و کل اجتماع از آن بهرهمند میشود. این در حالی است که در رهیافتی که سرمایه اجتماعی را در قالب فردی مورد توجه قرار میدهد، هدف عملیاتی کردن مفهوم سرمایه اجتماعی به گونهای است که بتوان از آن برای سیاستگذاری اجتماعی استفاده کرد. بدین منظور از رهیافت تحلیل شبکهای استفاده میشود که از دیدگاه سیاستگذاری، این مدل فواید زیادی دارد.
شارعپور خاطرنشان کرد: در چارجوب تحلیل شبکهای، منظور از سرمایه اجتماعی، شبکههایی است که از طریق آنها دسترسی به منابع اجتماعی امکانپذیر میشود. در این تعریف، شبکه اجتماعی عنصر اصلی سرمایه اجتماعی محسوب میشود. واقعیت این است که تاکنون اغلب مطالعات تجربی در مورد سرمایه اجتماعی در کشورهای مختلف، در سطح جمعی و توسط موسسات آماری دولتی صورت گرفتهاند. این سنجشها به صورتی انجام شده که استفاده از نتایج بدست آمده را برای سیاستگذاری دشوار ساخته است. بدین منظور، اخیراً تلاش بر این است که عملیاتی کردن مفهوم سرمایه اجتماعی به شکلی باشد که بتوان از آن برای سیاستگذاری اجتماعی و ارزیابی پروژههای توسعه استفاده کرد و از اینرو، استفاده از رهیافت تحلیل شبکهای توصیه شده است. تحلیل شبکهای به بررسی ویژگیهای شبکهها میپردازد که شناخت این ویژگیها، برای سنجش سرمایه اجتماعی ضروری است. با این روش هم میتوان وجود سرمایه اجتماعی را سنجید و هم نحوه عمل آن را مورد بررسی قرار داد.
دکتر شارعپور در پایان بحث خود، برخی از مدلهای سنجش سرمایه اجتماعی جمعی که تاکنون بیشتر مورد استناد بودهاند، مانند ابزار سنجش بانک جهانی SOCAT و چارچوب مفهومی مورد استفاده در استرالیا را مورد اشاره قرار داد و سپس به بررسی مدل جدیدی پرداخت که به قصد بهرهگیری از سرمایه اجتماعی برای سیاست اجتماعی طراحی شده است. او در این راستا، ابزارهای جدیدی، مانند ژنراتور اسم/مفسر، ژنراتور موقعیت و ژنراتور منابع را به عنوان ابزارهایی معرفی کرد که با سنجش شبکههای اجتماعی، امکان بررسی تجربی سرمایه اجتماعی فردی را فراهم میسازند. در خاتمه این بحث، مزایا و محدودیتهای هر یک از این ابزارها مورد بررسی قرار گرفت.