نشست روز دوشنبه مورخ 17 آبان 1395 دفتر دانشگاهی یزد انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد با حضور جمعی از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
دکتر محمد توکلیزاده راوری، عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه یزد، به عنوان سخنران این نشست ابتدا در زمینه درآمد متخصصان و استادان در آلمان صحبت و سپس ساختار آموزش عالی آلمان را تشریح کرد.
وی با اشاره به دو نوع اصلی مدارس عالی این کشور، یعنی دانشگاه و مدارس عالی فنی، تفاوتهای آنها را مورد توجه قرار داد و افزود: از مهمترین تفاوتها میتوان به پژوهش و نظریهمحور بودن دانشگاهها و آموزش و کاربردمحوری در مدارس عالی فنی اشاره کرد.
او در خصوص مدارک تحصیلی در آلمان به دورههای دیپلم و ماگیستر که معادل فوق لیسانس هستند، اشاره کرد که در آن فرد در یک رشته اصلی و دو رشته فرعی تحصیل میکند و این دو دوره برای تطبیق مدارک با اتحادیه اروپا، درحال برچیده شدن است و دورههای لیسانس و فوق لیسانس در حال جایگزین شدن هستند در حالی که قبلا در آلمان به دوره لیسانس توجه نمیشد.
دکتر توکلیزاده در ادامه این نشست به دوره دکترا در آلمان اشاره کرد و افزود: دوره دکترا به عنوان دوره تحصیلی در آلمان شناخته نمیشود، بلکه دوره ارتقا (promotion) نام دارد و به کسانی که در این دوره هستند عنوان دانشجو اطلاق نمیشود بلکه از اصطلاحات دیگری بهره میگیرند. دورههای ارتقا که معادل دوره دکتراست، رشتهمحور نیستند بلکه تخصص و موضوع محورند و هنگام صدور مدرک برای آنها معمولا عنوان رشته ذکر نمیشود بلکه اصطلاحاتی که در عنوان دکترا بیان میشود، نشانگر حوزه کلی فعالیت شخص است که امروزه در صدور بسیاری از مدارک، به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی و علوم پایه تنها عنوان «دکترای نظری» ذکر میشود که حتی به حوزه تخصصی هم اشاره نمیشود.
وی اضافه کرد: از این رو عنوان پایاننامه شخص در مدرک صادر شده میآید تا مشخص شود حوزه توانایی و تخصصی شخص از لحاظ موضوعی چیست.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی در بخش دیگری از سخنان خود، بر اساس تجربه زیسته و مقایسه آن با تجربیات ایران، به تفاوتهای برجسته دوره دکترا (ارتقا) در آلمان پرداخت که از آن جمله میتوان به خودآموز و پژوهش محور بودن تحت نظر یک استاد راهنما، موضوع و تخصصمحور بودن به جای رشتهمحوری، انعطافپذیری در تغییر مسیر موضوع فعالیت و پایاننامه در هر زمان به صلاحدید استاد راهنما یا دانشجو، محور بودن استاد راهنما در زندگی فرد در طول دوره، نداشتن حقالزحمه برای راهنما اشاره کرد. مقالهمحور نبودن و کافیبودن انتشار پایاننامه در سامانه دانشگاه، اهمیت داوران نسبت به استاد راهنما در اعتبار پایاننامه، جدا بودن نمره پایاننامه که قبل از دفاع و نمره ارائه که بعد از دفاع داده میشود و موجز نویسی پایاننامهها از دیگر تفاوتهای برجسته دوره دکترا در آلمان بود که دکتر توکلیزاده بیان کرد.
او در ادامه با اشاره به نکتههای برجسته منفی و مثبت اجتماعی و نکتههای مثبت در حوزه علم و فناوری در آلمان به کمرنگ بودن ویژگی تفاخر و پایین بودن کنترل اجتماعی به عنوان دو نکته اجتماعی اشاره کرد و افزود: این موارد نقش غیر مستقیمی در توسعه علم و فناوری داشته است، به گونهای که باعث شده است افراد به دلیل علم و دل و نیازشان به دنبال تحصیل و پژوهش بروند.
دکتر توکلیزاده درخصوص ویژگیهای برجسته آلمان که در توسعه علمی و فنی آن نقش داشته است به سه نکته اشاره کرد و آنها را برشمرد: الف) از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و تاریخی، آلمان مهد فلسفه و نظریهپردازی است. نامهایی چون مارکس، هگل، هایدگر، کانت، فروید، اینشتین و بسیاری از نامهای دیگر شاهد این ادعاست. ب) خلاقیت و ایده پردازی در آلمان نهادینه شده است، به گونهای که طبق ادعای خودشان، به طور متوسط سه سال طول میکشد که فناوری در آلمان تجدید شود.ج) بومیسازی.
وی تصریح کرد: بومیسازی مستلزم وجود نظریهپردازن قوی در سطح ملی است که در بستر اجتماعی آن کشور رشد کرده باشند تا سرانجام فرایندها و نظامهای اداری براساس واقعیتهای بومی شکل گیرد که نوع ساختار آموزشی آلمان و دورههای آموزشی در این کشور، نمونهای از نظام منحصربهفرد بومی آلمان است که خود منشا بومیسازی در آلمان شده است.
سخنران این نشست در پایان سخنان خود به تهدیدهایی اشاره کرد که بومیسازی و این ویژگی منحصر آلمانیها را نشانه گرفته است مانند جهانیشدن و به عبارت دقیقتر گرایش به آمریکاییشدن فرهنگ، مجبورشدن آلمان به انطباق خود با نرمهای منطقهای اتحادیه اروپا و جهان. در ادامه این نشست دکتر حسین افراسیابی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی به تجربه های جهانی شبیه به تجربههای ایران در توسعه آموزش عالی اشاره کرد و افزود: این تجربهها لزوما بد نیستند و مقدمهای برای رسیدن به یک نظام کم نقص در آموزش عالی است.
در انتهای نشست حاضران نیز سوالاتی را مطرح و نظریات خود را ابراز کردند. نکتهای که بیشتر مورد توجه و بحث حاضران قرار گرفت مبحث بومیسازی و طرح این سوالات بود که چگونه میتوانیم نظام آموزش عالی ایران را بومیسازی کنیم و اینکه نظام موجود تا چه اندازه با متغیرهای بومی ما سازگاری دارد.