نشست بحث و گفت گو درباره حضور زنان در عرصههای عمومی ورزشی، روز یکشنبه 16 خرداد ماه 1395 با محور بررسی مطالبه حضور زنان علاقمند، در استادیوم ها و ورزشگاه ها، برای تماشای بازیهای ملی با همراهی دوتن از اساتید فعال در حوزه زنان، زنان والیبالیست جوان، جمعی از فعالان و کنشگران حوزه زنان، توسط حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.
در این جلسه دکتر ناهید توسلی و دکتر افسانه توسلی، مدرسین دانشگاه و محققین حوزه زنان، مباحث خود را مطرح کرده و هر یک از نگاه خود به مسئله موانع و پیامدهای حضور زنان درعرصه عمومی با تاکید برعرصههای ورزشی پرداختند.
زن در عرصه عمومی حضور داشت اما به مرور زمان کنار گذاشته شد
در ابتدا دکتر ناهید توسلی، محقق و کنشگر حوزه زنان، به پیشینه تاریخی حضور زن در اجتماعات اشاره کرد. او با بیان اینکه «زن» کشاورزی را کشف کرد، گفت: زن به دلیل توانایی تبیینی مادری که داشت و برای سیر کردن شکم فرزندان خود در فضای اطراف جستجو کرد و سرانجام کشاورزی را کشف کرد. مردها نیز در این میان به شکار مشغول بودند و به مرور زمان از این حوزه وارد اجتماعات شدند و کشاورزی را مصادره کردند. در این دوران چیزی به نام ابهت و پدری وجود نداشت و نسب به مادر می رسید. به مرور زمان، زن کنار گذاشته شد و اداره جامعه به دست مردها افتاد.
توسلی درباره معذورات دینی که برای عدم حضور زنان در عرصه عمومی که گاهی ابراز میشد گفت: در تمام کشورهای غربی و شرقی همه ادیان ابراهیمی ادیانی بودند که برای نجات انسان آمدند. در واقع ادیان ابراهیمی ادیانی هستند که بر اساس آنچه گفتهاند نمیتوانند ضد زن باشند. وقتی قرآن را می خوانیم و تفسیر می کنیم باید نگاه فراجنسیتی داشته باشیم. در این نظام زیستی مردانه بیش از زن، مرد لطمه می خورد. زنان تاوان عدم تقوا و عدم خویشتن داری سیستم اندیشه مردانه را می دهند.
وی ادامه داد: در حال حاضر هرچه تاریخ داریم همه مردانه است، نمی گوییم زن در این دوران حضور نداشته ولی به عنوان فعال اثرگذار نبوده است در حالی که وقتی به دوران توحش برمی گردیم بیشتر خدایان اساطیر مونث بودند. همانطور که گفتم به مرور زمان نقش زن از جامعه حذف می شود در حالی که می دانیم تواناییهای دانایی، شعوری، فهم و خلاقیت بین زن و مرد تفاوتی ندارد که اگر تفاوت باشد با اصل ادیان توحیدی پارادوکس دارد.
دکتر توسلی با اشاره به اینکه نحلههای فمنیستی غرب به درد زنان شرق به ویژه مسلمانان نمی خورد اضافه کرد: هر اندیشه ای در ساختار جغرافیایی خودش شکل می گیرد. خطاب قرآن به ناس است و ناس توده مردم است و این توده هم از زن و هم از مرد تشکیل شده است. زن در عرصه عمومی حضور داشت اما به مرور زمان کنار گذاشته شد و منظور از عرصه عمومی عرصهای است که طبیعت زن و مرد را کاملا مساوی تعریف کرده است.
توسلی درباره منع حضور زنان در عرصههای ورزشی به ویژه ورود به ورزشگاهها برای تماشای بازیهای والیبال در سالهای اخیر افزود: حق مسلم زنان است که مطالبه داشته باشند اما دقت کنند که حتما باید با گفتمان زنانه حل شود در غیر اینصورت هم به خودمان و هم به زنانی که می خواهند آزادانه زندگی کنند لطمه میزنیم.
در حوزه عمومی نباید هیچ نوع زور اجبار و احساس ترس وجود داشته باشد. اگر این کار درست انجام شود حوزه عمومی می تواند رشد کند به قدری که حوزه رسمی یعنی دولت را در خود حل و جذب کند.
افسانه توسلی، مدرس دانشگاه با تاکید بر پژوهشی که بخشهایی از آن به حاضرین ارائه شد، از منظر جامعهشناختی و رویکرد هابرماسی مسئله را مورد واکاوی قرار داد. او گفت: هابرماس متفکر آلمانی و متفکر مکتب فرانکفورت نسل جدید است و به عقلانیت ابزاری نقد دارد. او یک نوع عقلانیت ارتباطی را مطرح می کند و معتقد است در جامعه جدید عقلانیت سنتی کاری از پیش نمیبرد. عقلانیت ارتباطی تنها در حوزه عمومی می تواند خودش را نشان دهد. حوزه عمومی با حوزه رسمی و خصوصی رابطه بر قرار میکند. در حوزه عمومی مفاهمه و مکالمه شکل میگیرد که برای رسیدن به این دو، در حوزه عمومی نباید هیچ نوع زور اجبار و احساس ترس وجود داشته باشد. اگر این کار درست انجام شود حوزه عمومی می تواند رشد کند به قدری که حوزه رسمی یعنی دولت را در خود حل و جذب کند.
دکتر افسانه توسلی ادامه داد: عرصههای شهری، اشتغال، علم و ورزش را از جمله حوزههایی هستند که زنان نه همگام با مردان ولی بعد از مردان به تدریج وارد آنها شدند. اوهمچنین به ورزش در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: در دوران باستان ورزش به معنای حرفهای وجود نداشت و بیشتر فعالیتها رویکرد جنگی داشت، از طرفی زنان در جنگ حضور نداشتند. در دوران طلایی یونان ورزش آماتوری و حرفهای از یکدیگر جدا شدند و صرفا رویکرد ورزشی مطرح بوده است در این دوران نیز زنان حضور نداشتند به طوری که حتی تماشای ورزش مردان برای زنان حکم اعدام داشت. در دوران ایران باستان نیز زنان به شکل گسترده حضور نداشتند و فقط به مواردی در شاهنامه اشاره شده است. انقلاب صنعتی نقطعه عطفی در تمام مسائل است که تا حدودی حضور زنان در ورزش حس می شود. ظهور عمیقتر زنان در ورزش، بین جنگ جهانی اول و و دوم و اوج حضور آنان در سال ۱۹۹۰ یعنی حدود ۲۶ سال پیش است.
ورزش به یک نهاد مذکر مدار تبدیل شده است، نهادی که ویژگیهای مردانه دارد.
این مدرس دانشگاه دهه ۶۰ میلادی را آغاز مشارکت ورزشی زنان عنوان کرد و افزود: تا اوایل قرن بیستم عقاید همگانی این بود که که زنان ضعیف هستند و ورزش زنان موجب شوک عصبی و اختلال در تولید مثل و همچنین موجب بیماری همه اعضای بدن می شود و به نظر می رسد که این عقیده تا دهه ۶۰ ادامه داشته است اما با تصویب قانونی در سال ۱۹۷۲مبنی بر برابری حقوق زنان و مردان در این سال، کمتر از ده هزار دختر دانشجو در رقابتهای ورزشی شرکت کردند در حالی که در سال ۱۹۹۲ حدود نود و یک هزار دانشجو شرکت کردند.
وی در پایان همچنین خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۷۷ در ایران ۲۶ انجمن ورزشی بانوان داشتیم. در سال ۸۲ نیز تعداد داوران زن ۴۱ درصد، مربیان زن ۳۹.۸۳ درصد و شرکت کنندههای ورزشی زن ۱۶.۴۲ درصد به نسبت سالهای قبلِ خود، افزایش داشته است. در واقع طی سالهای اخیر رشد ورزشی زنان از مردان بیشتر بوده است اما در کل به یک نوع توافق جنسیتی ورزشی نزدیک می شویم، ورزش به یک نهاد مذکر مدار تبدیل شده است، نهادی که ویژگیهای مردانه دارد.
ادامه این جلسه به بیان تجربیات و سوالات فعالان حوزه زنان اختصاص یافت.
در جواب این سوال که سوال اکثریت حاضرین بود: چرا بدون ارائه حتی دلیل و اشارهای، ناگهان حضور زنان از ورزشگاهها برای تماشای بازیهای والیبال قطع شد، به این مسئله اشاره شد که جریان حضور زنان در ورزشگاهها و خصوصا ممنوعیت فعلی ورود زنان به ورزشگاهها مسئلهای سیاسی شده است و در حال حاضر این شکل را به خود گرفته، البته برخی زنان والیبالیست حاضر در جلسه معتقد بودند که تا زمانی که این آزادی را داشتند، همواره پس از تمرینها می توانستهاند با تماشای بازیهای تیمهای قدرتمند حرفهای، ایده بگیرند.
همچنین این سوال مطرح شد که آیا این مطالبه زنان ایران است؟ در پاسخ، برخی از حاضران جلسه این باور را داشتند که اینگونه سوالات و زیر سوال بردن مطالبات گروههای مختلف زنان به بهانه مهم نبودن، منجر به کم توجهی به خواستههای زنان در حوزه خصوصی شده است. برخی دیگر از حاضران معتقد بودند که هر مطالبهای برای قشر خاصی مهم است و نمی توان نادیده اش گرفت.
از سوی دیگر با اشاره حاضرین به اینکه شاید بهتر باشد از دولت و یا معاونت امور زنان دولت کمک گرفته شود، بیشتر شرکت کنندگان مخالف این رویه بودند. در درجه اول به دلیل واکنش نهایی دولت به منع ناگهانی و بی دلیل زنان از ورود به ورزشگاه در دوسال قبل و در درجه دوم بر این باور بودند که شاید بهتر باشد مطالبات و مسائل زنان فراحزبی و فرادولتی پیگیری شود، تا دچار سیاست زدگی و یا سکوتهای مصلحتی به دلیل حمایت از حزب و گروه سیاسی و دولتهای مورد پسند خود نشوند و به نوعی همگرایی زنانه و اجماع مدنی دست یابند. چراکه همواره خواستههای زنان تحت تاثیر امور سیاسی کشور، یا به این شکل مسکوت مانده و یا در برخی زمانها کلا دیده نشده و کم مقدار خوانده شده است.