299مایکل بوروی[1]

به مناسبت برگزاری همایش «اندیشه‌ اجتماعی و جامعه‌شناسی در خاورمیانه» به انجمن جامعه‌شناسی ایران تبریک می‌گویم. می‌دانم که برنامه‌ریزی و تدارک این همایش چندین سال به طول انجامیده و کار بسیاری صرف آن شده است. این امر نشان‌گر برتری انجمن جامعه‌شناسی ایران در داخل و همچنین در سطح جامعه‌شناسی بین‌المللی است. انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی با افتخار حامی این همایش است که مدت‌ها در انتظار آن بودیم. امیدواریم این اقدام در کنار تقویت جامعه‌شناسی ایران بذر نوعی انجمن منطقه‌ای را نیز بکارد.

در این همایش شمار چشمگیری از سخنرانان و شرکت کنندگان از خاورمیانه و سایر نقاط جهان گرد آورده شده‌اند. ما همگی باید به تاریخ و میراث اندیشه این منطقه‌ کلیدی از جهان علاقه‌مند باشیم. منطقه‌ای که از ابن خلدون گرفته تا علی شریعتی، اندیشمندان اجتماعی بسیار مهمی را در دامان خود پرورده است. افزون بر این، جهان نیاز دارد تا از زبان جامعه‌شناسان خاورمیانه درباره خاورمیانه بشنود. اندیشه‌ اجتماعی برآمده از این منطقه باید جانی تازه به بحث جامعه‌شناسی در سراسر این کره‌ خاکی بدمد. ما شرکت کنندگان در این همایش را تشویق می‌کنیم تا با استفاده از مجله‌ها، گردهم‌آیی‌ها و خبرنامه‌های انجمن بین المللی جامعه‌شناسی، نظرات خود را از ایران و سایر نقاط خاورمیانه انتشار دهند.

خاورمیانه یکی از ناآرام‌ترین و پیش‌بینی ‌ناپذیر‌ترین مناطق جهان است و جامعه‌شناسی به طور خاص با چالش‌های ژرفی در این منطقه مواجه است- چالش‌هایی در فهم فرایندهای اجتماعی درون ملت‌ها و به‌‌ همان اندازه چالش‌هایی در شناخت فرایندهایی که از ملت‌ها در می‌گذرند. می‌توان گفت که خاورمیانه با شمار متنوعی از رژیم‌های سیاسی و فرهنگ‌های تاریخی‌اش، امکان پذیری نوعی جامعه‌شناسی جهانی را محک می‌زند. چنین جامعه‌شناسی جهانی‌ای، یک جامعه‌شناسی خاص را به یک جامعه‌شناسی جهانی بدل نمی‌سازد بلکه از بطن گفت‌وگوی میان جامعه‌شناسی‌های گونا‌گون بر‌می‌آید؛ جامعه‌شناسی‌هایی که در فرهنگ‌ها و مناطق متفاوت ریشه دارند.

یک چنین جامعه‌شناسی جهانی‌ای متضمن تأملی خودآگاهانه بر موقعیتمان در جهان، و پذیرش محدودیت‌ها و همچنین بنیان‌های ملی و اجتماعی دانشمان است. مراد آن است که ما باید در توسعه جوامع مدنی که همه‌ جهان را فرامی گیرند هم بسیار کوشا باشیم؛ همچنین باید در آفرینش‌‌ همان جهانی که مطالعه می‌کنیم شرکت جوییم؛ یعنی باید پروژه جامعه‌شناسی ‌مردم‌مدار را با جدیت بسیار دنبال کنیم، نه صرفاً به این خاطر که از جامعه دفاع کرده باشیم بلکه برای آن‌که یک جامعه‌شناسی جهانی را توسعه دهیم و آن را نیرومند سازیم. مقاله‌های این همایش به همه این جهت‌گیری‌ها اشاره دارند.

از زمانی که امانوئل والرشتاین در دوران ریاستش بر انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی (۹۸-۱۹۹۴)، عهده‌دار برگزاری سلسلسه همایش‌هایی درباره جامعه‌شناسی‌های منطقه‌ای شد، ما به اهمیت دادن به این همایش‌ها متعهد بوده‌ایم. به واقع، در اثر ابتکار والرشتاین در سال ۲۰۰۲ معاونتی برای انجمن‌های ملی به وجود آمد. تینا اویس سومین معاون انجمن‌های ملی است. مسئولیت‌های وی علاوه بر ارتقاء انجمن‌های ملی، تقویت انجمن‌هایی منطقه‌ای هم هست، که در جای خود حائز اهمیت‌اند و به عنوان یک چتر حمایتی برای جامعه‌شناسی‌های ملی ضعیف‌تر عمل می‌کنند.

در این‌ باره، می‌توانیم از انجمن‌های منطقه‌ای نظیر انجمن جامعه‌شناسی امریکای لاتین الهام بگیریم. طی پنج دهه‌ ناآرام، این انجمن در کانون دیدگاه‌های جامعه‌شناسی پیشرو و جغرافیا بنیادی بود که در سراسر کره منتشر ‌شده‌اند. طی دوران حکومت‌های استبدادی انجمن مزبور ارتباطات درون قاره‌ای و فراقاره‌ای را حفظ کرد و یک جامعه‌شناسی پرتحرک، درگیر و مبتکرانه را بنا نهاد. این انجمن هر دو سال گردهم‌آیی‌های منطقه‌ای برگزار می‌کند و هزاران جامعه‌شناس را در محیطی سرشار از تضارب آرای مهیج گرد هم می‌آورد. این تنها یک نمونه‌ الهام بخش است اما نمونه‌های بی‌شمار دیگر هم وجود دارد. امیدوارم که این همایش با اتکا به سنت‌های غنی و گوناگون خاورمیانه، بانی یک جامعه‌شناسی شکوفا در این منطقه باشد.

[1].Michael Burawoy
رئیس انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی