سیامک زندرضوی*
رشد کمی فارغ التحصیلان در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد جامعهشناسی و رشتههای نزدیک به آن در دهه اخیر، بویژه در دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور، با همه نقدهایی که به آن وارد است حداقل این حسن را داشته است که تا حدودی الفبای رشته را در میان جوانان و به دورترین نقاط کشور منتقل کند. از طرف دیگر تقاضای بالقوهای را برای کسب حداقلی از دانش، بینش و مهارتهای رشته جامعهشناسی را در اقصا نقاط کشور، برای ورود به بازار اشتغال بیرمق فی الحال موجود، در اشکال گوناگون (مزدی، نیمه مزدی و کار داوطلبانه) را بوجود آورد. شاید تلاش درجهت محدود ساختن این رشته (کمی و محتوایی)، در برخی از دستگاههای حاکمیتی در سالهای اخیر از منظر این تقاضای روبه گسترش قابل فهم باشد.
کوتاهی انجمن جامعهشناسی ایران در ورود برای پر کردن این تقاضای جدی برای: عرضه بینش، دانش، روش و مهارتهای "جامعهشناسانه" در مقیاسی اجتماعی، راه را بر سه بینش رقیب هموارتر می کند. که عبارتند ازبینش: ایدِئولوژیک- اخلاقی، بینش فلسفی-اخلاقی و بینش روان شناسانه-فرد محور، این مجموعه سه گانه که عموماً در رادیو و تلویزیون ملی در سخنرانیها، مناظره ها و میزگردها آشکار می شود، توسط رسانههای جریان اصلی، بودجههای دستگاههای اداری دولت، ساختارهای شبه دولتی و حاکمیتی، تغذیه شده و محصولات خود را نیز عموماً به عنوان دستاوردهای دانش جامعهشناسی عرضه میکنند.
پیامد فوری سلطه این بینشهای خارج از دانش جامعهشناسی، گسترش برنامههای دستوری رنگارنگی است که وجه مشترک آنها تعریف وباز تعریف مسایل اجتماعی و حل و فصل صوری آنها، خارج از نقد واقعی در فضای عمومی و به دور ازمراجعه به خرد جمعی است. امری که به چالش کشیدن آن در شرایط فعلی تنها با اتکا به همه افراد آشنا به دانش جامعهشناسی از جمله، دانش آموختگان رشته: پرسشگر، مسلط به ملزومات نقد علمی، آشنا به ملزومات تسهیلگری اجتماعی، دست به قلم، آگاه به ظرفیتهای رسانههای اجتماعی امکان پذیر است که نیازمند فعالیت جدی همه اعضاء انجمن جامعهشناسی، بویژه دفاتر استانی است.
روزنههای امیدی که به کمک آنها انجمن میتواند به این عرصه چالش برانگیز ورود کند عبارتند از:
اول- مقبولیت نسبی انجمن جامعهشناسی ایران در میان دانش آموختگان رشته، با ساختاری علنی، شفاف، منعطف و قابل اصلاح، با این تاکید که بر طبق تعریف انواع عضویت در آن ( پیوسته، وابسته و دانشجویی) انجمن قادر است همه کنشگران این عرصه اعم از اساتید، دبیران دبیرستانها، کارکنان موسسات، دانشجویان، بیکاران در جستجوی کار، بازنشستگان و خانمهای خانه دار فارغ التحصیل در این رشته را به عضویت بپذیرد و پوشش دهد.
دوم- اتکا به سرمایه اجتماعی اساتید با سابقه وخوش نام رشته در استانها و پایتخت، که به وضعیت دستگاههای اداری (دولتی -حاکمیتی)، ازآن جمله توجه به ساز وکارشان در ورود به مسایل اجتماعی (به زبان آنها آسیبها) اشراف دارند، تعداد پرشمار آن دستگاهها، نگاه ایدئولوژیک (فاقد مهارت شنیدن و توانایی گفتگوی شان) را میشناسند و میدانند که به لحاظ اجرایی این دستگاهها به شدت بخشی اند ومرکز گرا عمل می کنند و بویژه آنکه امروزه آنها از منظر افکار عمومی با چهار ویژگی: فساد ساختاری، نا کارآمدی، عدم شفافیت و عدم پاسخگویی شناخته می شوند و همه ساله مقادیر متنابهی بودجه زیر عناوین: پژوهش، نیاز سنجی، ارزیابی اجتماعی و... در این دستگاهها تعریف و معمولا بی سرانجام هزینه میشود.
با این حال، همه ساله این اساتید قادر می شوند، بخش کوچکی از این منابع را در درون ساز و کارهای متکی به بینش جامعهشناسانه، شفاف هدایت کنند. این امر با توجه به سرمایه انسانی- اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران، هم به لحاظ تربیت نیروی انسانی توانا (کارورزی واقعی) و هم تامین کمک هزینه امرار معاش، تعدادی ازاعضاء انجمن جامعهشناسی ایران اهمیت دارد.
سوم- ورود نسل جوانی از جامعهشناسان (عمدتاً متولدین پس از انقلاب) که به بحثهای امروز جامعهشناسی درعرصه جهانی اشراف دارند. انجمنهای بینالمللی رشته را می شناسند و بعضاً با این پیش فرضها شروع می کنند که: جامعه متشکل از میدانهای قدرت چندگانه است. هر گروه ذینفع (دراینجا دانش آموختگان جامعهشناسی) با اتکا به نیروی کمی و کیفی خود و به درجهای که می توانند همه صداهای درون مجموعه خود را بشنوند و بازتاب دهند در میان مدت میتوانند قدرتمند شود. این قدرتمندی در تعریف و باز تعریف مسایل اجتماعی مرتبط با خود شان و سایر گروههای ذینفع، در فضای عمومی نمود می یابد.
و اینکه برای دانش جامعهشناسی فرایند تعریف و باز تعریف مساله: جستجوی راهحلهای متکی به "خرد جمعی"، تلاش برای اقناع، از طریق گسترش فضای گفتگودر سپهر عمومی، به لحاظ گسترش بینش جامعهشناسا نه و آموزش شهروندان اهمیتی حتی بیشتر از، خود نتایج حاصله خواهد داشت.
و در نهایت بخشی از ساز وکار قدرتمندی جامعهشناسان، استفادهای است که از همه رسانههای در دسترس، برای بلند کردن صدای خود وسایر گروههای فاقد قدرت و صدا انجام می شود، که امروزه نمود آن را در رسانههای اجتماعی از جمله کانالهای تلگرامی این جامعه شناسان جوان و اقبالی که به آنها در آن فضا می شود، قابل ردیابی است.
وضعیت موجود انجمن جامعه شناسی ایران در تابستان 1395، در عرصه دفاتر استانی ،اعضاء بالقوه وبالفعل
هر چند استفاده از نام ایران در عنوان انجمن بطور تلویحی به معنی پوشش سراسری انجمن است اما تعداد دفاتر استانی فعال در انجمن محدود است انجمن تنها در 12 استان دفتر فعال دارد. با این حال انجمن از جمله معدود انجمنهایی است که از بدو تاسیس دفاتر استانی داشته و در این زمینه پیشتاز بوده است.
با آنکه انجمن جامعهشناسی بزرگترین انجمن علوم اجتماعی کشور است، شمار اعضای آن از شمار کسانی که بالقوه می توانند عضو انجمن باشند خیلی کمتر است و این نسبت در استانها، کمتر از تهران است.
فعالیتهای پیشنهادی برای گسترش فعالیت دفاتر استانی
1-تاکید بر تاسیس و یا فعال سازی دفتر انجمن با استفاده از گسترش ارتباطات میان اعضاء پیوسته، وابسته و دانشجویی انجمن، بطوریکه بتوانند بیشترین پوشش را در استان خود ایجاد نمایند.
2-تقسیم کار میان رئیس، نایب رئیس و خزانه دار در دفتر استانی(همانند آنچه در خود انجمن جامعه شناسی ایران وجود دارد) تا بتوانند با قبول مسئولیت و هویت حقوقی خود (در قالب انجمن)و استفاده از فرصتهای موجود در استان، با عنوان دفتر استانی و نه به عنوان افراد حقیقی (امری که تاکنون رایج بوده است)قدمی به جلو در عرصه پژوهشهای مورد نیاز استان و آموزش عملی دانشجویان، درقالب انجمن بردارند.
3- برگزاری انتخابات دفاتر استانی در دوره جدید در اولین زمان ممکن و کمک به تاسیس دفاتر استانهایی که تاکنون فعالیتی نداشته اند از طریق یاری اعضاء با سابقه انجمن، که به لحاظ شخصی ارتباط پایداری با یکی از استانهای مذکور دارند. این اعضاء حداقل تا مرحله برگزاری مجمع عمومی و انتخابات در آن استان،عضو مدعو کمیته دفاتر استانی خواهند بود.
4- شایسته است اعضای دفاتر استانی، برای تاسیس دفاتر در استانهای همجوار، از امکانات موجود در اطراف خود استفاده کنند تا این مهم در کوتاه ترین زمان ممکن به سرانجامی شایسته برسد.
5-تشکیل گروه تلگرامی مدیران دفاتر استانی در اولین فرصت تا علاوه برارتباط دایمی امکان تشکیل جلسات شورای مدیریت دفاتر استانی از راه دور و نزدیک برنامهریزی شود.
6- برگزاری کارگاههای «مساله یابی مشارکتی» در عرصه مسایلی مانند گسترش فعالیتهای انجمنی، مسایل اجتماعی استان و... میتواند یکی از اولین فعالیتهای دفتر هر استان در این دوره باشد. این مساله یابی و سند حاصل از آن می تواند در راه تنظیم برنامه فعالیتهای سالیانه انجمن به کار آید.
* عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان، عضو هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران و مدیر کمیته دفاتر استانی
(این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )