(دکترای جامعه‌شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی)

هم‌راستای پنجمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران

دکتر محمدی قره خانی فروردین99

1. مهمترین ویژگی جامعه ایران در تاریخ معاصر چیست؟

مواجهه مستقیم ایران با واقعیت­‌های دنیای جدید در اوایل قرن 19م. / اوایل قرن 13 هـ. ش. پس از تجربۀ تلخ شکست‌­های از روسیه تزاری و تحمیل دو عهدنامۀ گلستان و ترکمانچای و جدایی بخش‌­های مهمی از خاک ایران آغاز شد که در آن روسیه با به کارگیری سلاح‌­های جدید و به‌خصوص توپخانه در میدان نبرد با ایران، غرور و ملیت ایرانی را خوار و خفیف نمود تا ناکارآمدی دولت‌های قاجار و افزون بر آن، فقر و فاقۀ مردم جریان نارضایتی از وضعیت و شرایط موجود را در ایران آشکار نماید. نتایج این مواجهه و تخفیف، از سال 1284 ش. مصادف با 1905 م. با جنبشی معروف به مشروطه‌خواهی علنی شد. این نهضت در پی پاسخ به دو چالش عمدۀ تمدن ایران آن زمان بود که هم احیای ناسیونالیسم و غرور ایرانی را جستجو می­‌کرد و هم رفاه و معیشت را در نظر داشت.

یکی از جنبه­‌های اساسی جنبش مشروطه به عنوان مهم‌ترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر این بود که در پی تحقیر ملی از طرف روسیه و تهدید حکمرانی سیاسی و نظام سلطنت و هم چنین فقر و گرسنگی مردم، وحدتی در میان تمام نیروهای مؤثر سیاسی و اجتماعی درون و برون حکومتی ایجاد شد که در تاریخ ایران بی‌نظیر بود. البته هر کدام از این طیف و جریان‌های سیاسی، این وحدت را وفق اصول و مراد خود جستجو می‌کردند که ائتلاف اولیه برای مطالبۀ تجدد و نوگرایی ابتدا به رقابت و بعد هم به تخاصم و به توپ بستن مجلس و ترور و اعدام همراهان دیروز و مخالفان امروز انجامید.

طیف­‌های سیاسی با حکمرانانی چون ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه با عوامل اجرایی خود چون قائم مقام و سپهسالار و امیرکبیر، با نخبگان روشنفکری چون ملکم خان و آخوندزاده و طالبوف و همچنین روحانیان مشروطه‌خواهی چون نائینی، آخوند خراسانی و بهبهانی و طباطبایی، همه در همان نقطۀ الحاقی تحقیر ملی و ناسیونالیسم و همچنین تأمین معیشت و رفاه و مبارزه با فقر و گرسنگی به هم رسیدند. اما پس از بنیان‌گذاری مشروطه و موفقیت اولیۀ آن، جنگ و منازعه با همدیگر را آغاز کردند. بعدها در تاریخ تحولات ایران این وحدت موقت و انشعاب سریع در طیف‌­های سیاسی تکرار شد و می‌توان گفت که به یک خصوصیت بارز تحولات اجتماعی- سیاسی در ایران تبدیل شده است.

2. مهم‌ترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟

یکی شکل­‌گیری و پیروزی زودگذر نهضت مشروطه در ایران با همه تفسیرها و تحلیل­‌های مربوط به آن، و دیگری شکل­‌گیری و پیروزی سریع انقلاب اسلامی 1357 که وجه مشخصه هر دو در سرعت ظهور و پیروزی زود هنگام بود. از نظر برخی مفسران، این تعجیل یکی از علل مؤثر در ناکامی­‌های بعدی در فرایند تکامل و توسعه بوده است. بدین معنا که اگر پیروزی این دو تغییر اجتماعی بزرگ با تعلل و تأخیر و پس از مواجهه با چالش­‌های اساسی و عبور و گذر از آن محقق می‌­شد، چه بسا که بسیاری از مخاطرات و موانع و احیاناً ناکامی‌ها در تحقق آرمان‌ها و شعارهای اصلی پدید نمی‌­آمد.

3. چه مفهومی مهم‌ترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف می‌کند؟

قانون و مشروطه و مشروعه‌خواهی در هر دو تحول اجتماعی فوق، که هدف اصلی آن محدود کردن حوزۀ اختیارات حکمرانی چه از طریق قانون اساسی مدرن(مشروطه) و یا از طریق بازگشت به اصول و سنت بود(مشروعه)، مفاهیم محوری در این تغییرات اجتماعی را تشکیل می‌داد. بعد از گذشت حدود یکصد سال از جنبش مشروطه‌خواهی و مطالبۀ حاکمیت قانون در مناسبات اجتماعی و سیاسی، همچنان این مفهوم مورد درخواست و یکی از مسائل محوری در جنبش­‌های مدنی و عدالت‌خواهی ایران است.

4. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کدام‌اند؟

چالش‌های سنت و مدرنیته در ایران که حاصل دو جریان قوی سیاسی و اجتماعی مشروطه‌خواهی (عرفی‌گرایی) و مشروعه‌طلبی(دینداری) بوده در ادامه مسیر و روند خود به تکنولوژی عصر ارتباطات و دیجیتال رسیده و فضای مجازی، شبکه­‌های اجتماعی، آزادی و آگاهی فردی را توسعه داده و به عنوان مثال انقلاب جنسی اخیر در ایران یکی از پیامدهای آن است. قدرت‌گیری گفتمان­‌های حاشیه‌ای و پیرامونی به‌خصوص در حوزه اقلیت‌های جنسی و زیست جنسی و اصطکاک و رقابت آن با گفتمان رسمی در حوزه مناسبات خانواده و نفوذ و گسترش این گفتمان از روندهایی است که تغییرات اجتماعی در ایران بخصوص در حوزۀ اخلاق اجتماعی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

5. برای شخص شما کدام خصوصیت این تغییرات، امید آفرین و کدام بیم آفرین‌اند؟

دنیای آینده هم پر مخاطره و هم پر امید است. اما تضاد طبقاتی و نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی و شکاف بین فقیر و غنی در جهانی مبتنی بر سایبرنتیک و دیجیتال که هزینه بهره‌برداری از آن گزاف و گران خواهد بود، طبقات فقیر را به دلیل نداشتن آموزش­‌ها و مهارت‌­های لازم از دسترسی به منابع ثروت و توانمندی محروم کرده است و هم‌چنان بر تضاد و شکاف و نابرابری‌ها می‌افزاید. اگرچه امید آن می‌­رود که با رشد تکنولوژی، مثلاً با کاربرد سایبرنتیک و تکنولوژی‌های جدید اطلاعاتی مانند متاورس بسیاری از مشکلات بشر چه به لحاظ غلبه بر مناسبات اجتماعی و سیاسی، چالش‌های محیط زیستی و تولید محصولات کشاورزی و سلامت، قوی‌تر شود، اما این نگرانی قطعی است که همین رشد تکنولوژی و کاربرد آن و تولید محصولات فرهنگی و مادی در عصر پسادیجیتال فاصله فقیر و غنی را هم در سطح جهانی و هم در درون دولت­شهرها بین طبقات اجتماعی ملی و بومی افزایش دهد؛ ایران در هر دو زمینه در معرض این آسیب و دامنة تغییرات اجتماعی خواهد بود.

با توجه به ثروت و منابع درآمدی بالا در ایران، این امید وجود دارد که بتوان زیرساخت­‌های لازم برای رقابت در عصر جدید را مهیا کرد و راه توسعه به شیوه جدید را هموار نمود. اما نگرانی این است که برخی عناصر اصلی فعال و دخیل در مدیریت کشور به طور اساسی متوجه تغییرات عصر جدید نشده و با تعلل و تسامح، عقب‌ماندگی و رکود را دامن زنند و ایران به قعر فهرست کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه سقوط کند.

 

 


مصاحبه‌کننده همکار: خانم فهیمه نظری
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نوری‌نیا