(کارشناس ارشد فلسفه علم، پژوهشگر و نویسنده)
همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
1. مهمترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟
به گمان نگارنده مهمترین ویژگی جامعۀ ایران معاصر تجربۀ نوسازی (مدرنیزاسیون نامتوازن) است. نوعی برخورداری از «نهادهای نوین اجتماعی» و «فرآوردههای صنعتی نوپدید» که وارداتی بودهاند. این تجربه البته مواهبی داشته است، اما از آنجا که در کوتاهزمان و بدون نهادینه شدن فرهنگِ بهرهگیریِ صحیح از آن فرآوردهها بهگونهای سنجیده، سبک زندگی دگرگون گشت، مصائبی نیز پدید آمد که جامعۀ ایرانی هنوز با آسیبهای آن دستوپنجه نرم میکند. تربیت ذهنی و عادتهای رفتاری ایرانیان همچنان کمابیش درگیر سنت مانده است، اما آن ذهنیت سنّتی یا نیمهسنّتی، از ابزار مدرن برخوردار است. این امر باعث میشود که توأمانی از رفاه آمیخته با آسیب برای این جامعه رقم بخورد. برای نمونه، اتومبیل (فرآوردهای مدرن) به دست انسانی میافتد که هنوز ادب تردد پرسرعت و پرتراکم را نیاموخته است، این موجب شده است که کشتار جادهها در بازۀ زمانی هشت ساله در ایران، با کشتههای هشت سال جنگ عراق و ایران برابر باشد. همچنین شکلی از «انتخابات» و انواع «شورا» و «تفکیک سه قوه» در ساختار حاکمیتی مشاهده میشود، اما این شکلها از محتوای دموکراتیک برخوردار نیست و بیشتر ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به مضامین اقتدارگرایانهاند.
2.مهمترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
الف) تغییر از اکثریت «بیسواد» به اکثریت «باسواد» و حتی برخوردار از مدرک دانشگاهی، ب) تغییر از اکثریت «روستایی» به «شهری»، ج) تغییر از سبک زندگی «مؤمنان-فقهی» به «سکولار-مدنی»، د) دستدرازی به منابع طبیعی و تخریب زائدالوصف محیط زیست.
3.چه مفهومی مهمترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف میکند؟
به تعبیر داریوش شایگان «چندپارگیِ هویتی یا اسکیزوفرنی فرهنگی». البته چندوجهی بودن هویتی میتواند محل اشکال نباشد، در صورتیکه ترکیبی همگن، محصول بُرُدارهای گوناگون هویتی باشد. اما آنگاه که عناصر هویتی بدون درونسازگاری و به نحوی التقاطی شکل میگیرد، نوعی بحران هویت به بار میآورد که در جامعه امروز ایران مشهود است.
4.روندهای اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کداماند؟
-در پاسخ به پرسش (2) اشاره شد.
5.برای شخص شما، کدام خصوصیت این تغییرات، اُمیدآفرین و کدام، بیمآفریناند؟
گرایش به «تحصیلات» ارزشمند است و امیدآفرین، اما خطابودن سیاستگذاریهای کلان آموزشی (آموزش عمومی و آموزش عالی) در دهههای اخیر، و ایدئولوژیکشدن برنامۀ آموزشی، «مدرکگرایی لجامگسیخته» و بدون دانش راستین و کارآمد را در پی داشته است؛ این امر بیمهایی اساسی میآفریند. همچنین برخورداری از «فرهنگ شهری» بلااشکال، بلکه تا حدی امیدآفرین است، اما تقلیلِ مفهومِ «شهروندی» به «رعیتِ شهرنشین» از یکسو، و تخریب «سبک زندگی مولد روستایی» و هجوم روستاییان به شهر بدون رعایت آداب و اصول این مهاجرت، بیمآفرین است. نهایاً، مدرنشدن امری اجتنابناپذیر است و با شاخصهایی مانند برخورداری از «دانش» و «خرد» مدرن و «حقوق بشر» جدید امیدهایی میآفریند، اما جلوههایی مانند «سکولاریسم ستیزهجو و سنتهراس»، و نیز دستدرازی به «محیط زیست» تحت نامهایی همچون کارآفرینی و اشتغالزایی در جای خود بیمآفرین است.
مصاحبهکننده: دبیرخانه
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نورینیا