نظری 18اردیبهشت97 2نشست گروه جامعه شناسی نظری با عنوان «کاربست اصل راهها و اهداف مشترک در پویایی شناسی فمینیسم» روز سه شنبه 18 اردیبهشت 1397 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی با سخنرانی بی تا مدنی (پژوهشگر و مترجم حوزه زنان، خانواده و جنسیت - مدرس دانشگاه) برگزار شد.

این جلسه با خیرمقدم و مقدمه دبیر گروه، دکتر فهیمه یوسف کلافی درباره روند برگزاری نشست های گروه نظری بر مبنای کتاب جامعه شناسی نظری به قلم دکتر ح.ا.تنهایی آغاز شد. او در ادامه توضیحاتی درباره مضمون فصل چهارم کتاب (اصول فرامکتبی جامعه شناسی) و کاربرد آن به عنوان ابزاری برای تحلیل نظری ارائه کرد.

سپس بی‌تا مدنی با بیان مسأله و تدقیق عنوان نشست نقطه آغازین بحث را از جایی قرار داد که علم جامعه شناسی، مانند سایر علوم دارای اصولی فرامکتبی و بنیادین است که مورد وفاق همه اندیشمندان با رویکردهای پارادایمی مختلف، از دورکهایم گرفته تا مارکس و بلومر، و از انسجام گرایان گرفته تا تضادگرایان، فرانکفورتی ها و تفسیرگرایان بر سر آن اتفاق نظر نظری دارند.

این اصول چهارگانه عبارتند از:

  • -اصل راهها و اهداف مشترک
  • -اصل هم فراخوانی اجتماعی
  • -اصل تفکیک یافتگی
  • -اصل فرصت های زندگی و سبک های زندگی

وی افزود: مسیر حرکت در شرح دستگاههای نظری از اصول فرامکتبی به سوی مفاهیم تحلیلی و شیوه تحلیل به دو صورت عنصری (مفهومی/ منطقی) یا اسنادی (نقلی) است. به این ترتیب، اصل فرامکتبی راهها و اهداف مشترک به کار ساختارشناسی و نظم شناسی جنبش نظری می آید.

او سپس به شرح مختصری از جستار «پویایی شناختی نظری» پرداخت که دکتر تنهایی به عنوان قالبی منطقی و نظام مند برای فهم بهتر روند دگرگونی‌های اجتماعی در بستر نظم اجتماعی و شرح تئوری‌های جامعه شناسی پی ریزی کرده است و گفت: از این قالب برای تحلیل نقطه پیوندی تاریخی بهره گرفته که به ایجاد نظم اجتماعی نوینی طی نیمه دوم سده هجدهم میلادی در اروپا و آمریکای شمالی انجامیده است که موج اول فمینیسم نام گرفته است. دکتر تنهایی برای شرح و تبیین دستگاه های نظری چهار جستار را در بستری از تخیل جامعه شناختی نظری بنیان نهاده است که در فصل سوم کتاب جامعه شناسی نظری و نیز در نشست پیشین گروه نظری، شرح داده شده است. این جستارها عبارتند از: هستی شناسی، روش شناسی، ایستایی شناسی، پویایی شناسی. در جستار پویایی شناختی نظری بینش، کنش و نقش انسان در صحنه اجتماع، به لحاظ چرایی، فرجام، فرایند، موانع و بازدارنده ها، شدت و سرعت، و ساز و کارهای دگرگونی های اجتماعی پرداخته می شود*. بررسی نظم اجتماعی نوین در سیر پویایی شناختی نظری نشان می دهد که گروه های اجتماعی که خیزش موج اول فمینیسم را رقم زدند (که عمدتاَ مطالبات زنان سفیدپوست متأهل طبقه متوسط شهری را نمایندگی می کردند)، بر مبنای نیازهای مشترک (اصلاح ازدواج، برابری حقوقی، تقویت بنیه زن در خانواده در نقش مادری و فرزند پروری، ...)، جهت تحقق اهداف مشترک (کسب حق رأی، مادری معنوی، کنترل زن بر بدن خویش، حق انتخاب شغل و تحصیلات،...)، گام در راههایی مشترک (جنبش پاکدامنی، جنبش باده پرهیزی، مقاومت در برابرمعیارهای جنسی/ جنسیتی ویکتوریایی، عدم پذیرش بی چون و چرای عناصر سنت) گذاشتند و به تدریج سازمان یافتگی پیدا کردند.

نظری 18اردیبهشت97 1این پژوهشگر حوزه زنان، خانواده و جنسیت خاطر نشان کرد: وقتی از «فمینیسم» سخن به میان می آید، توجه داشته باشیم که مفهومی تک معنایی به نام «فمینیسم» وجود ندارد، بلکه شامل «فمینیسم ها» است. همچنانکه پوله تی یر نیز می گوید:«هر فمینیستی فمینیسم خودش را دارد». متأسفانه تفاسیر دم دستی و سطحی از این مفهوم، فهمی مخدوش را از آن در اذهان ایجاد کرده به طوری که گفتمان فمینیستی در کشور ما نیاز به تابوشکنی و برداشتن انگ و برچسب از طرفین گفتمان فمینیستی دارد و متأسفانه این کج فهمی را در میان جامعه شناسان هم می توان دید. افزون بر این فمینیسم الزاماَ شامل کنش های نانمادی لجوجانه و تقابل جویانه (خاله زنکی/ دایی مردکی) نمی شود که درپاسخ به جفایی می شود که بر زنان رفته است. چه بسا نظام پاتریارکی که از میان خود مردان، نخستین قربانیانش را گرفته و می گیرد. رفت و برگشت های سیال و پویا بین جنبش و نظریه در گونه های مختلف فمینیسم طی دربستر تاریخ اجتماعی، در آن بنیان های معرفت شناختی مستحکمی را پدید آورده که امروزه تحت عنوان «دانش فمینیستی» می شناسیم. این دانش فمینیسیتی شامل بینش، روشمندی، و کنشگری بوده و می تواند نوید بخش رهایی کنشگران اجتماعی فراسوی جنسیت باشد.

سخنران نشست مشخصاَ توجه حاضرین را معطوف به این نکته کرد که مطالعه نظری فمینیسم آنجایی و آن زمانی، به شناخت و فهم اینجایی و اکنونی ما از کنش ها و اندیشه های برابری طلبانه و آزادیخواهانه به گونه ای مدد می رساند که به تولید دانش بومی در حوزه نظری بیانجامد. همچنانکه ظرفیت نقد و تلفیق نظری فمینیستی با پارادایم ها و دستگاه های نظری جامعه شناسی در خور توجه است.

وی افزود: عاملیت کنشگران اجتماعی در فراگرد تاریخی تا بدان درجه از اثرگذاری برخوردار است که بر مبنای نیازها، راهها و اهداف مشترک، از تلاطمات گوشه و کنار جامعه اروپایی و آمریکای شمالی قرن هجدهمی، خیزش موجی از کنش پیوسته ای را در پی دارد که در برابر ساخت اجتماعی لجوج سنتی، مقدس، کاتولیک، پاتریارک، و بی چون و چرا (در معنای وبری واژه، مورد پذیرشی سازگارانه از سوی زن و مرد)، برآمده است.

نظری 18اردیبهشت97 3مدنی با استفاده از شیوه تحلیل عنصری، پویایی موج نخست فمینیسم را در بستر تاریخی در سه مفهوم کلیدی زیر عنوان نمود:

1-عنصر گفتمانی مطالبه گر مدرنیته (فردیت، خردورزی، بازاندیشی، علم و تکنولوژی، دین، ...)

مدنی یادآور شد که امروزه گیدنز از عنصر «بازاندیشی»(Reflexivity) به عنوان برجسته ترین شاخص عصر مدرنیته، به تأثیر از گافمن، در حالی تکیه داردکه او خود از جرج هربرت مید و مید به تأثیر از پدیدار شناسان آلمانی همین دوره، بن مایه های اندیشه نظری را می گیرد.

2-نظام صنعتی سرمایه دارانه (انقلاب صنعتی، تفکیک تولید کارخانه ای از تولید خانگی، جدایی محل کار از قلمروی خانگی، عدم دسترسی زنان بهmeans of production، تغییر مناسبات قدرت در نهاد خانواده، تفکیک بیشتر سپهر عمومی از خصوصی بر مبنای نظام تقسیم اجتماعی کار و ظهور قشر دارای اوقات فراغت و مطالبه گر).

3-عنصر سیاسی: دولت لیبرال- دموکرات (اصلاح گرایی، آزادی های مدنی، حقوق شهروندی، آزادی بیان و تجمعات، بستر سازی برای فضای گفتمان فمینیستی).

وی سپس به شرح و بسط عناصر ریزتر این پویایی شناسی پرداخت.

در ادامه نشست ضمن پرسش و پاسخ، نقد و نظراتی متنوع توسط شرکت کنندگان، در تضارب آرای بیان شده، صورت گرفت. این نشست تا ساعت 16 پایان یافت.  

 

* تنهایی، ح.ا.. جامعه شناسی نظری. تهران: بهمن برنا. 1392