برای دکتر اصغر عسکری خانقاه؛
استاد و پژوهشگری که صرفاً اهلِ علوم دانشگاهی بود
رحیم محمدی (مدیر گروه جامعه شناسی ایران انجمن جامعه شناسی ایران)
این نوشته را نوعی اداء دِین به استاد خود زندهیاد دکتر اصغر عسکری خانقاه (۱۳۱۷ ـ ۱۴۰۱) میدانم که در روزهای وانفسای علم و دانشگاه و در زمانۀ تغلُّب سیاست و ایدئولوژی بر دانشگاه و جامعه، همواره در گوشه مغفوله و محرومۀ دانشگاه ایستاد و علم مدرن و دانشگاه را برای دانشگاه خواست و کار پژوهش و ترجمه و تدریس را به چیزی نفروخت و دچار وسوسۀ مال و جاه نشد و فشارهای منادیان و کنشگران سیاست و ایدئولوژی را تحمل کرد و بی سروصدا و پیوسته سفر کرد و پژوهید و نوشت و ترجمه کرد و درس گفت، و امروزه اگر شمّهای از دانشگاه باقی است به لطف کوششهای خالص و بینش علمی کسانی چون اوست. او پیوسته دقت علمی را حفظ کرد و کوشید سخن علمی بگوید و علمی بیندیشد، او بزرگ بود اما چندان بزرگی از مردمان زمانهاش ندید.
در حدی که من از بیرون نگاه کرده و میکنم، خدمات پژوهشی و آموزشی ایشان در دیسیپلینهای انسانشناسیِ زیستی و مردمشناسی کم نظیر است و شاید بتوان او را از آغازکنندگان و مؤسسان انسانشناسیِ زیستی در دانشگاه ایرانی به حساب آورد. او تاریخ و باستانشناسی انسان را زیستشناسانه میپژوهید و در اغلب پژوهشها و تألیفاتش دنبال پاسخی به این پرسشها بود که؛
ـ تحولات و تغییرات انسان چگونه و در کجا و در چه زمانهایی اتفاق افتاد؟
ـ سرزمین ایران چه سهمی در تاریخ و باستانشناسی زیستِ انسان داشت؟
ـ و انسان هوشمند امروزی نخستین بار در کجا و چگونه ظهور کرد؟
در این اواخر نیز توجه وی به «نسبت فرهنگ و زیست» جلب شده بود و کتابی به همین عنوان نوشت که شاید علاقهمندی بخواهد این کتاب را مطالعه کند. (ر. ش. به اصغر عسکری خانقاه ـ ۱۳۸۱ـ فرهنگ و زیست، انتشارات دانشگاه تهران)
در آخر نیز مایلم یادی کنم از دوست و همکار پژوهشی ایشان زنده یاد دکتر محمدشریف کمالی (پژوهشگر پژوهشکده مردمشناسی) که تا او زنده بود اغلب پژوهشها و تألیفات دکتر عسکری خانقاه با شراکت و همکاری او نوشته میشد.
استاد عسکری خانقاه؛ صاحب فکر و قلم
غلامرضا غفاری (دانشیار جامعه شناسی دانشگاه تهران)
بسی مایه خوشوقتی و امید است که همکاران، دوستان و دانش آموختگانی که روزگاری در کسوت مجالست و دانشجویی از خرمن دانش استاد قابل و توانایی توشه اندوخته اند؛ در حیات و قفای او در ذکر و نگاشت کامیابیها و درخششهای استاد دریغ نکرده، که خود سنت نیکویی است و کوشش صاحبان خرد و اندیشه در حفظ و تداوم آن خدمتی دیگر به ساحت دانش و علم است. از قضا پاسداشت و اهتمام به این سنت پسندیده در کار زنده یاد مرحوم دکتر عسگری خانقاه به نیکی وجود داشت که نمونه بارز آن تلاش ایشان در تنظیم و تدوین مجموعهای «به یاد مردی بزرگ از تبار علوم اجتماعی استاد علیمحمد کاردان» است که به صورت مستقل و به ضمیمه شماره 34 مجله علمی- پژوهشی نامه علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شده است.
فرصت را مغتنم دانسته و در کنار طرح نکات بدیع و ارزندهای که یکایک عزیران خانواده بزرگ علوم اجتماعی از زوایای مختلف در باب زندگی علمی و حرفهای دکتر عسگری خانقاه، از استادان پیشکسوت دانشگاه تهران در رشته مردم شناسی، که صاحب فکر و قلم ستودنی بودند؛ به نکتهای دیگر از فرهیختگی استاد که در اختیار همه دوستداران امروز علوم اجتماعی و آیندگان است اشاره کنم که در نوع خود باز نشانهای مهم از دغدغهمندی، دانش دوستی و باور عمیق ایشان به اعتلای علوم اجتماعی این سرزمین است، و آن مربوط به دوره هشت ساله ایشان در مقام سردبیری مجله علوم اجتماعی است که در زمانۀ خود تعداد این نوع مجلات به گمانم از شمارگان انگشتان یک دست فراتر نمی رفت. مرحوم دکتر عسگری خانقاه در دورۀ هشت ساله تصدی سردبیری مجله علوم اجتماعی؛ مسئولیت سردبیری شمارههای هشتم تا هیجدهم این مجله وزین علمی- پژوهشی را عهدهدار بوده است که در قالب ده شماره منتشر شده است.
تفاوت این شمارهها با شمارههای قبلی و بعدی در این است که شروع تمامی آنها با "سخن سردبیر" است که معمولاً یک تا دو صفحه را به خود اختصاص داده است. بگذریم که نفس وجود این بخش خود نشان از همّت و تدبیر عالمانه سردبیر دارد که در جای خود شایان توجه و سزاوار آفرین گفتن است؛ مهمتر از آن تأمل در توانایی و هنرمندی قلم شیوای ایشان در بیان دغدغهها، احترام به خرد جمعی، حفظ حرمت و پاسداشت صاحبان خرد است و نیز طرح و رسالتی که از سویی متوجه دانشمندان علوم اجتماعی و از وجهی دیگر متوجه دستگاههای سیاستگذاری کشور در مقام انتظار و استفادهای که از این دستاوردهای علمی باید داشته باشند. در نزد او این دو سویه در نهایت باید به فربهی و اثرگذاری این عرصۀ علمی و نیز رشد و بالندگی ایران عزیز بیانجامد واقعیتی که با خستگی ناپذیری تمام و از سر علقه و علاقهای که به علوم اجتماعی این سرزمین کهن داشت تا روزهای آخر حیات خود بر آن اهتمام ورزید. امید است این تلاش اثرگذار و درخشش و رویشهای تازه به رغم ناهمواری و سختی مسیر، که گذشتگان نیز رهای از آن نبودند، استمرار و ماندگاری خود را داشته باشد.
مجدداً تلاش و سعی استاد دکتر عسگری خانقاه را گرامی داشته؛ روحش شاد و برای فرزندان، دوستان و علاقه مندان به ایشان آرزوی سلامتی و نیک بختی داریم.