(کارشناس ارشد مدیریّت سیستمها و بهرهوری، نویسنده و روزنامهنگار)
همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارة جامعة ایران
1. مهمترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟
شاید بتوان مهمترین ویژگی جامعۀ ایران دورۀ معاصر را «چالش عقلانیّت» دانست. چالشی که بین عقلگرایی با سادهاندیشی در جریان است و ردّ آن در تمام سطوح نظام فکری، ارزشی و اجرایی دیده میشود. به مصادیق آن در عرصههای مختلف میتوان اشاره کرد. در اندیشۀ دینی (چالش دینباوری خردمندانه با خرافهگرایی)، در نظام حکمرانی (مدیریّت پاسخگو با مدیریّت فردی غیرپاسخگو)، در دیوانسالاری (چالش شایستهسالاری با خویشاوندسالاری)، در نظام سیاسی (چالش مردمسالاری با قبیلهگرایی)، در نظام اخلاقی (چالش راستگویی با ریاکاری)، در نظام آموزش (چالش علمگرایی با روایتگری)، در نظام رسانهای (چالش انحصار با تکثرگرایی) و ... جایی نیست که شاهد تقابل و تعارض استفاده از اصول و روشهای عقلانی با شیوههای نابخردانه نباشیم.
2. مهمترین تغییرات اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
ایران معاصر را اگر قرن یا حتی نیمقرن اخیر ایران تعریف کنیم، تبدیل جامعۀ آرمانی به جامعۀ پاد-آرمانی بارزترین دگرگونی است که در ایران رخ داده است. این دگرگونی را در مؤلّفههایی که منجرّ به انقلاب اسلامی شدند و اینک قلب محتوا شدهاند، میبینیم. از دینگرایی به فضای دینگریزی رسیدهایم. از همبستگی اجتماعی به گسیختگی اجتماعی دچار شدهایم. از یک نظام اخلاقی معنویّتگرا به اخلاق مادّی بلکه به زوال اخلاقی رسیدهایم. از مشارکت جمعی به فردگرایی، از فرهنگ جهادی به فساد اداری، از جمهوریّت به حاکمیّت اقلیّت رسیدهایم و این رشته سر دراز دارد. بحرانهای سیاسی- اجتماعی امروز جامعۀ ایران محصول مجموعیّت این این دگرگونیهاست. همه مؤلّفههایی که کارکردهای مثبتی در جهت ساختن جامعۀ توسعهیافتۀ انسانی و مدنی داشتند، یا میتوانستند داشته باشند، ناکارکرد یا کژکارکرد شدهاند.
در مقابلِ این روندها، نمیتوان از نظر دور داشت که گرایش به توسعه و پیشرفت و تلاش برای ساختن جامعهای بر مبنای خرد جمعی و مشارکت مردمی قابل مشاهده است؛ روندی است که به صورت آرام، مسئولانه- هرچند به شکلی انفرادی یا محفلی- و البته تاحدّی گسترده در زیر شلوغی و هیاهوها و جنجالهای پوپولیستی به حرکت خود ادامه میدهد.
3. چه مفهومی مهمترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف میکند؟
مدرنیسم برونزا یا نوسازی عاریتی که حاصل جذب فراوردههای جهان مدرن است بی آنکه برای درونی و خودبنیاد کردن آن کار اساسی، یعنی کار آموزشی و کار فرهنگی صورت گرفته باشد، مهمترین خصوصیّت تغییرات اجتماعی دوران معاصر ایران است. آشفتگیهای جهان فکری، زیستی و رفتاری ایرانیان و نابسامانیهای مناسبات اقتصادی- سیاسی- اجتماعی موجود در همۀ سطوح، محصول این نوگرایی برونزا و فرمالیستی است.
4. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کداماند؟
فکر میکنم در پاسخ سوال دوم به این نکته هم اشاره کردهام.
5. برای شخص شما کدام خصوصیّتِ این تغییرات، اُمیدآفرین و کدام، بیمآفرین است؟
خردگرایی و توسعهاندیشی هر چند نه در بخش دولتی بلکه در متن جامعۀ ایران جریان دارد، و همین نقطۀ امید است. انسانهای بیشماری هستند که به آیندۀ ایران امیدوارند. به گفتۀ زیگمونت باومن: «امید در حال خصوصیشدن است و یک جابهجایی زلزلهوار آغاز شده است که آرزوها و مسئولیتها را از جامعۀ بزرگتر به دنیاهای فردی خود ما منتقل میکند. اما ما همۀ امیدهایمان به نسل گذشته ]قاعدتاً همین نسل جوان و نوجوان[ را از دست ندادهایم؛ وفور دیوانهکنندهای از امیدهای شخصی وجود دارد. آنچه در معرض حمله است نوعی از امید اجتماعی است؛ انگیزشی در ورای جنبشهای ساختنِ دنیایی آزادتر، برابرتر، دموکراتیکتر و زیستپذیرتر.» باید امید اجتماعی را تقویت کنیم. ابزار آن چندان ناشناخته نیست.
مصاحبهکننده: دبیرخانه
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نورینیا