درودبر دانشجویان، همکاران و همیاران من که‌ مخاطب همکار محترم و پيشين من، جناب آقای دکتر  سعید معدنی، در یادداشت اخير ايشان بوده‌اید، و انتظار ايشان برای پاسخگویی شمایان گرامی: سرکار خانم‌های دکتر شکربیگی، شیری، و مدنی، به برخی از نقدها.
من همیشه خودم و تمام دانشجویان یا همراهان خودم را از پاسخ به (باصطلاح نقد) برحذر داشته‌ام. و هنوز هم براساس  قواعد نقد در کتاب  جامعه‌شناسی نظری بر همين باور هستم. جناب آقای عبدی، دانشجوی قدیم وهمکار جدید من، یک‌بار از اين قاعده مستثنی شد، زيرا به من گفت (اگر شما نمی‌نویسید من می‌نویسم)، من هم ايشان را مختار دانستم.
اما تنها کسی که در این مدت به وادی  باصطلاح نقد وارد نشد و دست کم اخلاق  نقد علمی را در نوشتار رعایت کرد جناب آقای دکتر  سعید معدنی پس از مراسم نکوداشت من بوده است.
بنابراین هم برای نشان دادن احترام به  اخلاق نقد، و هم به‌همین دليل احترام  پيروان پارادایم شیکاگویی، که‌ شماها هستید، به اخلاق نقد که در یادداشت جناب آقای دکتر معدنی ديده شد، اين بار نوشتن‌ پاسخ به یادداشت ايشان را کاری درست و الزامی می‌دانم. بدليل چندنکته‌ مهم:
۱- گفتم الزامی، زيرا پاسخ به‌ زبان  اخلاق نقد اخلاقا الزامی است. من هیچکدام از همراهان خودم را ملزم نکرده‌ام، گفتم‌ الزامی است زيرا شما را با زبان و ادبیاتی محترمانه مخاطب قرار داده‌اند. شایسته نیست ادب ايشان نامودبانه بی‌پاسخ بماند.
۲- گفتم پيروان پارادایم، نه پيروان یا  باصطلاح مرید تنهایی، زيرا شما هیچکدام مرید و پیرو من نیستید، شما هرکدام از کارهایی که‌ من‌ معرفی نمودم بخشی را بیشتر بولد کرده‌اید و بخشی را کمتر، و هميشه راه خودتان را در پارادایم رفته‌ و مرا هم در جلسات‌ درونی نقد کرده‌اید، رویه‌ای که کاملآ درست و مورد تایید منست. تأیید از اين نظر که‌ شما نباید کپی من‌ باشید، و خوشبختانه نیستید، بلکه باید شاخه‌ای از درخت پارادایمی باشید که‌ من‌ در ايران کاشتم، ادامه‌ شاخه‌ی پارادایم شیکاگویی ایرانی، که‌ من ايجاد کردم‌، یا ادامه‌ شیکاگوی اول‌ یا دوم.
۳- به‌همین دلیل است که شما مرید من نیستید و نبوده‌اید، بلکه پيروان صمیمی پارادایم شیکاگویی بوده‌ و هستید، نه پيرو یا باصطلاح مرید تنهائی، و همين درست است، تنها وقتی پیرو من هستید، و نه مرید، که مانند من درستی تمامی دستگاه نظری بلومر را درست بدانید، همانند بلومر که‌ تمامی دستگاه نظری استادش مید را درست می‌دانست، و البته‌هرکدام کوشیدیم راه استادمان را توسعه‌داده و بر آن بیفزاییم، من يک بلومرین هستم، همانطور که بلومر هم یک میدی بود، و به آن افتخار کرده‌ایم. هرکداممان در درخت دستگاه نظری استادمان شاخه‌ای تنومند شديم،  که‌ ناقدان باصطلاح نقد ، محترمانه اگر بگويم، دقایق آن‌را درست درنیافتند و با زبانی نامرتبط با اخلاق نقد خود را آزرده خاطر کردند.
۴- بنابراین شما تا وقتی تمامی دستگاه نظری مرا نپذیرفته اید، درواقع، تنها پيروان پارادایم شیکاگویی هستید، نه پيروان تنهائی، و اگر به‌دقت معنای درست مرید مراد که فقط در ادبيات دستگاه عرفان عملی قابل‌ اطلاق است را درست بفهميم، نه شما مرید بوده‌اید، مطلقاوابدا،  و نه من درخور و سزاوار یا شایسته‌ مراد بودن، مطلقاوابداواصلا.
۵- بنابراین برخلاف تصور پيروان باصطلاح نقد،  شما نه مرید من‌، که احتمالا و به‌نسبت‌، پيروان پارادایمی من هستید، زيرا در دایره‌ روش‌شناختی شیکاگویی، به‌دلیل نفی قياس و تأکید بر استقرای ابداکتی، نمی‌توانید مرید کسی یا چیزی باشید،  جز تجربه‌ ابداکتی، بلکه تنها پیروانی هستید، که در قلمرو پارادایمی ضمن دنبال کردن راه  خودتان‌، از  پيروان و اندیشمندان همين پارادایم نیز به‌شمار می‌آیید.
۶- پیرامون موضوع نکوداشت من در هفته‌ پیش تنها به‌یک نکته‌ اشاره می‌کنم.
من در عرایض کوتاهم در مراسم‌، تأکید کردم‌ که‌ برگزاری اين مراسم‌ را به‌این دلیل پذیرفتم که آن‌را مراسمی نمادی برای نکوداشت پارادایم تفسیری و پیروان آن می‌دانم،  و نه‌ نکوداشت تنهائی، من نماینده‌ای بودم از طرف بلومر و پارادایم شیکاگویی.
اين نکوداشت با پیشنهاد واجرای خانه‌ اندیشمندان و همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران انجام شد. زمان پیشنهاد جناب آقای دکتر زعیم، دبیر محترم گروه علوم‌ اجتماعی خانه‌ اندیشمندان چندین نام مانند جناب آقای دکتر ازکیا ذکر شد، با تأکید عرض کردم‌: جناب آقای دکتر ازکیا پیشکسوت هستند، نخست مراسم ایشان برگزار شود،  اما به هردلیل نامساعدی، قرعه اولين نکوداشت به‌نام من افتاد. بدین‌وسیله از هردو نهاد سپاسگزارم.
ارادت
ح.ا.تنهایی

مطالب مرتبط:

در تحسین پاسخ گویی به نقد و در تقبیح توجیه به جای پاسخ گویی به نقد

نکاتی پيرامون اخلاق نقد و قواعد نقد