دفتر انجمن جامعهشناسی ایران در استان فارس، روز دوازدهم دی ماه سال 88، با همکاری بخش جامعهشناسی دانشگاه شیراز و با حمایتهای مالی دفتر صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، همایشی را با عنوان "مهاجرت، حاشیهنشینی و نابرابری در استان فارس" برگزار کرد. این همایش از ساعت 8:30 صبح شروع شد و تا ساعت 16:30 ادامه داشت.
در بخش نخست این همایش، پس از قرائت قرآن و پخش سرود جمهوری اسلامی، دکتر علیاصغر مقدس مدیر پروژه صندوق جمعیت و توسعه سازمان ملل متحد، گزارشی را از فعالیتهای صورت گرفته برای برگزاری همایش ارائه داد. سپس، دکتر محمدتقی ایمان دبیر علمی همایش نیز به سخنرانی پرداخت.
پس از این افتتاحیه کوتاه، دکتر حبیبالله زنجانی مقاله خود را در زمینه مهاجرتهای درون کشور و نتایج آن بر ساختار جمعیتی ارائه کرد. وی در این سخنرانی، رشد شتابان شهر تهران و دیگر کلان شهرهای کشور را به دلیل افزایش مهاجرت ارزیابی کرد.
در ادامه این همایش، دکتر پرویز پیران سخنرانی خود را با عنوان "حاشیهنشینی در ایران" ارائه کرد. به گفته وی، مهاجرت در ایران، تدبیر هوشمندانه روستاییان است و نباید به آن به عنوان پدیدهای منفی نگاه کرد. از سوی دیگر، وجود زمینهای مخصوص کشاورزی و عدم امکان ساخت و ساز مسکونی در آنها را میتوان به عنوان یکی از دلایل حاشیهنشینی در اطرف شهرهای بزرگ معرفی کرد.
پیران در ادامه، با تأکید بر اینکه زاغهنشینی گاه طبقات اجتماعی مختلفی را در برمیگیرد، به بیان راهکار پیشنهادی خود برای حل مسائل و مشکلات برنامهریزی مسکن پرداخت. او پیشنهاد کرد که در بدو تولد برای هر نوزاد، دفترچهای با عنوان دفترچه مسکن در نظر گرفته شود تا از طریق آن، امکان برنامهریزی برای محل زندگی او در سنین بزرگسالی فراهم شود.
پس از سخنرانی دکتر پیران، مقالهای از دکتر عبدالعلی لهساییزاده، دکتر کریم منصوریان و مریم رخشان ارائه شد. این مقاله، با عنوان "بررسی الگوی باروری زنان مهاجر و غیر مهاجر همسردار در شهر شیراز"، توسط مریم رخشان ارائه شد. او توضیح داد که بر اساس مطالعهای که به روش پیمایشی بر روی 384 نفر انجام شده، این نتیجه به دست آمده که الگوی باروری بین مهاجران و غیر مهاجران تفاوتی ندارد و متغیرهایی چون سن زن، سن اولین ازدواج، نوع مذهب و تحصیلات زن بیشترین توان تبیین کنندگی را در رابطه با الگوی باروری زنان ایفا میکنند.
اعضای هیأت رئیسه بخش نخست این همایش، دکتر زاهد، دکتر جهانگیری، دکتر موحد و دکتر پیران بودند.
بعد از وقفهای کوتاه و انجام پذیرایی، بخش دوم همایش مهاجرت، حاشیهنشینی و نابرابری در استان فارس، با مقاله مشترک دکتر جهانگیر جهانگیری و سجاد فتاحی تحت عنوان "بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور" آغاز شد. دکتر جهانگیری طی ارائه این مقاله، به بررسی علل رانشی و کششی تمایل به مهاجرت به خارج از کشور پرداخت و بر اساس دادههای بهدست آمده از پژوهش پیمایشی خود، نتیجهگیری کرد که سه عامل اقتصادی، علمی- تخصصی و فرهنگی- اجتماعی- سیاسی، رابطه معناداری با تمایل افراد به مهاجرت به خارج از کشور دارند و در این رابطه، از آنجا که نمیتوان تغییری در عوامل کششی ایجاد کرد، باید به عوامل رانشی توجه داشت.
پس از این سخنرانی، نوبت به مقاله مشترک دکتر حلیمه عنایت، دکتر مجید موحد و نیازی با عنوان "گرایش زنان با تحصیلات عالی به مهاجرت به خارج از کشور" رسید که این مقاله توسط دکتر عنایت ارائه شد. سخنرانی وی مبین کار پیمایشی آنها در این زمینه و با نمونه آماری 301 نفر بود که به بررسی رابطه میان زمینههای فرهنگی و مهاجرت به خارج از کشور اختصاص داشت. بر اساس نتیجه حاصل از این مطالعه، از میان عوامل بررسی شده نگرش به جایگاه علم در ایران، نگرش نسبت به جایگاه زنان، نگرش نسبت به حقوق بشر، احساس تعلق به وطن، رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی، با گرایش به مهاجرت به خارج از کشور رابطه معناداری دارند.
اعضای هیأت رئیسه بخش دوم همایش را دکتر احمدی، دکتر مقدس، دکتر لهساییزاده و دکتر زنجانی تشکیل میدادند.
همایش مهاجرت، حاشیهنشینی و نابرابری در استان فارس، بعد از ظهر با ارائه مقاله مشترک دکتر علیاصغر مقدس و امیرمحمد امیری با عنوان "بررسی سازگاری مهاجرین حاشیهنشین شهر شیراز با فرهنگ شهری" ادامه یافت. این مقاله که توسط دکتر مقدس ارائه شد، بر اساس پژوهشی نوشته شده بود که با ابزار پیمایشی 600 نفر از افرادی که در فاصله سالهای 1375 تا 1385 وارد شیراز شده بودند را مورد بررسی قرار داده بود. بر اساس نتایج این پژوهش، درجه سازگاری در میان مهاجران نسل دوم 82/60% و در بین نسل اول 55% بوده است. در عین حال، زنان در نسل اول و دوم و مجردها در نسل دوم با فرهنگ شهری سازگارتر شناخته شدهاند. از سوی دیگر، بیکاران نسل اول سازگاری پایینی نشان دادهاند؛ حال آنکه دانشجویان و دانشآموزان سازگاری بالایی دارند. علاوه بر این، رضایت از زندگی به عنوان متغیری معرفی شد که در سازگاری هر دو نسل با محیط جدید مؤثر بوده است. در مورد انگیزه مهاجرت نیز مشخص شد که در شرایطی که نسل اول بیشتر برای شغل و گذران زندگی به شهرها آمدهاند، انگیزه نسل دوم از این مهاجرت، برابری زندگی با شهریان است.
اعضای هیأت رئیسه این بخش از همایش، دکتر منصوریان، دکتر عنایت، دکتر احمدی و دکتر زاهد بودند.
در ادامه این همایش، دکتر زاهد به ارائه مقالهای با عنوان "نسل دوم مهاجرین (حاشیهنشین و غیر حاشیهنشین)" پرداخت. او در بحث خود، خاطرنشان کرد که تحرک اجتماعی و بهبود وضعیت اقتصادی – اجتماعی از مهمترین انگیزههای اقدام به مهاجرت است. از سوی دیگر، مهاجرانی که از مناطق روستایی و یا از مناطق محروم به شهرها آمدهاند، موفقیت کمتری در محیط جدید داشته و این وضعیت از نسلی به نسل دیگر هم سرایت میکند. در این مطالعه، برای میزان موفقیت و دستیابی مهاجران به امکانات شهری، شاخص موفقیت تحصیلی فرزندان آنها انتخاب شده بود.
در بخش پایانی همایش حاشیهنشینی در استان فارس، دکتر غفارینسب مقالهای را با عنوان "عوامل موثر بر مهاجرت افراد طایفه دهدار به شهر شیراز" ارائه کرد. او در ابتدا توضیح داد که طایفه دهدار یکی از طوایف ششگانه ایل سرخی است که در جنوب غربی شیراز و در منطقه شوراب کوهمره سرخی سکونت دارد و در اثر فرایند نوسازی، پدیده مهاجرت در این طایفه قابل ملاحظه بوده است. به گفته وی، مهاجرت در این طایفه، در دو مقطع قبل و بعد از سال 1350 هجری شمسی قابل بررسی است؛ چرا که بعد از این سال، فرایند نوسازی به همراه خشکسالی، از مهمترین عوامل جاذبه و دافعه مهاجرت از طایفه دهدار به سمت شهر شیراز بوده است. پس از این مرحله نیز دومین موج مهاجرت مربوط به سال 1357 هجری شمسی است که عامل اصلی آن، تعارضات درونی و خشونت در خانوادههای دو تیره از این طایفه بوده است.
دکتر غفاری تأکید کرد: دافعههایی همچون جنگ بین ایران و عراق و مشکلات کشاورزی به همراه جاذبههای شهری در تداوم این مرحله از مهاجرت بسیار تأثیرگذار بودهاند.
اعضای هیأت رئیسه آخرین بخش همایش مهاجرت، حاشیهنشینی و نابرابری در استان فارس را دکتر لهساییزاده، دکتر منصوریان و دکتر مقدس تشکیل میدادند.
درباره همایش مهاجرت، حاشیهنشینی و نابرابری در استان فارس