بررسی و تحلیل سیاست های یارانه ای

مساله پرداخت یارانه ها به بخشهای تولید و مصرف در ایران به ویژه پس از ایجاد تحول ساختاری در نظام سنتی اقتصادی در آغاز دهه 1340 شمسی همواره مورد مناقشه کارشناسان، سیاست گذاران و تصمیم سازان بوده است. عده­ای آن را به مثابه بخشی از سیاستهای توسعه­ صنعتی ضروری پنداشته و عامل رقابت پذیری صنایع داخلی با صنایع خارجی می­دانستند. عده دیگر آن را به مثابه شکلی از سیاستهای اجتماعی عامل کاهش فقر و نابرابری تلقی می­کردند. در مقابل همواره کسانی این یارانه­ها را عامل توزیع رانت و حامی پروری در نظر گرفته­اند. این عده با تاکید بر سیاستهای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی در نیم قرن اخیر، تنبلی صنایع ایران و تبدیل آنها به انحصاراتی که حقوق مصرف کننده را ضایع می­کنند و همچنین کسری بودجه و تورم­های شدید و نیز افزایش مصرف غیر ضروری و فقر و نابرابری همراه با آن را در ارتباط مستقیم یا پرداخت یارانه­ها قرار داده­اند. در شرایط کنونی، به ویژه پس از تحولات ساختاری اقتصاد در دهه 1390، به نظر می­رسد تمامی صاحب­نظران برجسته و سیاست گذاران اجتماعی، صنعتی و اقتصادی بر تحول در نظام پرداخت یارانه­ها تاکید دارند و توزیع آنها در قالب کنونی را مضر و ادامه آن را ناممکن می­دانند. با این وجود در مورد مساله تغییر نظام پرداخت یارانه­ها تفاهم چندانی وجود ندارد. با توجه به وجود الگوهای متفاوت پرداخت یارانه در جهان و همچنین خاص بودگی موقعیت ایران، بدیهی است که دستیابی به الگویی کارآمد که با شرایط ایران نیز سازگار باشد روندی است که به سادگی میسر نخواهد بود. در گفتگوی حاضر که با حضور دو تن از کارشناسان اقتصادی برجسته این حوزه صورت می­گیرد با دیدگاه­های متفاوت در خصوص نقد وضعیت کنونی توزیع یارانه­ها و جایگزین­های ممکن آشنا خواهیم شد.

گفتگوی حاضر یکی از سلسله نشست­های مربوط به همایش ملی "ایران "1400 است که در خرداد ماه سال جاری برگزار خواهد شد. این همایش در قالب 14 محور اصلی به بررسی مسائل کلیدی رفاه و تامین اجتماعی و تحلیل کارنامه سیاست­های اجتماعی در قرنی که گذشت خواهد پرداخت. هدف سلسله نشست­های مربوطه، که پیش از همایش برگزار می­شوند، ورود عمیق­تر به مباحث و ایجاد فرصتی برای گفتگو در میان رویکردهای مختلفی است که در حوزه­های مختلف رفاه و تامین اجتماعی وجود دارند.