(دکترای جامعه شناسی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران)
همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
1. مهمترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟
پویایی و بالندگی جامعه ایران مهمترین ویژگی ایران معاصر است. جامعهای پر از چالش و البته پویا در مواجهه با آنها. جامعۀ پر مسالهای که تا کنون به رغم بحرانهای فراوان پایداری و سازگاری نسبی با شرایط مختلف داشته است. آنچه در کنار واقعیت پویایی ایران باید توجه کرد آن است که جامعۀ ایران در بسیاری از شاخصهای اجتماعی و اقتصادی در میانه طیف قرار دارد. این نکته را میتوان در اغلب شاخصهای بررسی شده در مطالعات اجتماعی یا شاخصهای سازمانهای بینالمللی مربوط به ایران مشاهده کرد. اولین بار حدود بیست سال پیش با این مساله مواجه شدم. زمانی که تحقیق گرت هافستد را که در بین سالهای 1967 تا 1973 در بین کارکنان شرکت آی بی ام در 53 کشور از جمله ایران انجام داده بود، مطالعه میکردم، ایران بر اساس شاخص فردگرایی در رتبه 24 قرار داشت. پس از آن در تحقیقات تطبیقی مختلف دیگر این وضعیت تقریبا تکرار میشد و حتی در شاخصهای مربوط به توسعه انسانی و امید به زندگی و ... جایگاه ایران جایی نزدیک میانه بود.
نکته دیگر اینکه در پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی داخل کشور نیر همین وضعیت قابل مشاهده بود، هر چند میل به میانه پاسخ دادن میتواند یکی از دلایل آن باشد، ولی همه آن نیست.
اینکه این وضعیت را چگونه میتوان توضیح داد ذهنم را به خود مشغول کرده بود، تا اینکه با مقاله ساکولکزای آرپاد برای توضیح وضعیت ایرلند سال 2008 مواجه شدم. او از مفهوم وضعیت آستانهای مستمر یا مداوم (permanent liminality) استفاده کرده بود. مفهوم آرپاد را نمیتوان به طور دقیق در این جا استفاده کرد، اما مفهومی را که میتوانم برای وضعیت ایران به کار گیرم، مفهومOscillated liminality یا وضعیت آستانهای نوسانی است.
توضیح این که علاوه بر ظرفیتها و بسترهایی که در گذشته ایران وجود داشته است، در سده اخیر نیز تلاشهای مختلفی برای ارتقا و بهبود شرایط ایران صورت گرفته و همین عامل باعث شده است که ایران کشوری عقبمانده نباشد و حتی در برخی شاخصها در چارک نخست قرار گیرد ولی در مجموع اغلب در چارک دوم قرار دارد. آنچه مهم است این است که وضعیت آستانهای نوسانی وضعیت خاصی است و نیازمند ملاحظات ویژه است. این وضعیت با بیتدبیری و تراکم بحرانها میتواند به وضعیت آستانهایِ نزدیک به فروپاشی منجر شود و با تدبیر میتواند از بحرانها عبور کند و از وضعیت آستانهای بازگردد و بهبودی حاصل شود.
2. مهمترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟
دگرگونیها و تغییرات در ساحت اخلاق اجتماعی از جمله مهمترین آنها است. با توجه به وجود سنتهای قوی در ایران که هم سبقه و صبغه ملی و مذهبی دارد، اخلاقیات اجتماعی ریشهدار بوده است. افزایش فردگرایی خودخواهانه یا غیر اجتماعی را بخصوص در دو دهه اخیر هویدا میبینم که عمدتا خود معلول نابسامانیهای سیاسی و اقتصادی است و پیامدهای سهمگین اجتماعی بر جای گذاشته است. در این میان ضعف نظارت درونی و وجدانی و ضعف یا حتی فقدان کنترل بیرونی مساله را تداوم بخشیده و شاکله و تنظیم و تنسیق اجتماعی را دچار چالش اساسی کرده است.
3. چه مفهومی مهمترین خصوصیّت تغییرات اجتماعی ایران را توصیف میکند؟
مفهوم جامعه آستانهای نوسانی را برای توضیح وضعیت جامعه ایران و مفهوم فردگرایی خودخواهانه را در تکمیل مفهوم قبلی مناسب میدانم.
4. روندهای اصلی تغییرات کنونی ایران کداماَند؟
روند تغییرات فرهنگی و اجتماعی و نسلی جامعه ایران را به خصوص در پرتابشدگی به جهان مجازی / واقعیِ گریزناپذیر کنونی، غیر قابل برگشت میدانم و تغییرات و جابجاییهای سیاسی را در چند دهه اخیر رفت و برگشتی و نوسانی و دارای گرهگشایی های اندک میبینم.
5. برای شما، کدام خصوصیت این تغییرات امیدآفرین و کدام بیمآفرین است؟
ایران در تاریخ خود سرزمین بیمها و امیدها و البته همواره در تلاطم بوده است. نبوغ بقای ایرانیان و سازگاری ایرانی و استفاده از حداقل فرصتها برای بازسازی و نوسازی خود در ساحتهای مختلف، تلاطمات را قابل تحمل و قابل مدیریت کرده است؛ این رمز بقای ایران است. به نظرم امروز مهمترین مساله وجود ایران است و در حال حاضر با مخاطرات زیادی روبهرو است. حفظ ایران جز با انسجام داخلی و تعامل بینالمللی حاصل نمیشود. البته آنجا که بیم است امید هم هست.
مصاحبهکننده همکار: آقای ذوالفقاری
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نورینیا