اندیشه، آیینۀ هستی انسان است و اندیشمند، آیینه­‌دار این هستی.

دکتر سید جواد طباطباییاندیشمند کسی است که نخست به خودِ اندیشیدن می‌­اندیشد و هرکس که چنین بیندیشد، یا بیشتر خود را می‌­یابد یا دیگری را. امّا در مقام اندیشه نمی‌­توان این دو را مطلقاً متمایز نمود. دیگری و خود شرط امکانِ اندیشیدن­‌اند؛ به‌­تعبیر دقیق‌­تر، جامعه، شرط امکانِ خود، دیگری، معنی و اندیشه است.

اندیشمند آیینه‌­دار هستی است امّا هیچ اندیشمندی صاحب تمامی آینه نیست؛ حتّی جمع اندیشۀ همۀ اندیشمندان نیز تمامی آینه نیست. تاریخ است که تمامیّت آینه را می‌سازد و انسان، نوع انسان، در تاریخ آینۀ تمام­‌نمای انسان را می­‌یابد. تاریخ، هم شامل هستی انسان­هاست، هم بالمآل اندیشۀ انسان­‌ها.

اندیشه خواهی نخواهی، همیشه اندیشیدن به تاریخ است، در درون خود تاریخ؛ و اندیشمند لحظه­ از تاریخ است که می­کوشد به قدر همّت خود به تمامی تاریخ توسّعه یابد؛ هرچند این تمامیّت همواره ناممکن باشد، که هست.

از تفاوت‌­های اصولی و بنیادی اندیشمندان با متقلّبان و پیامبران دروغین، همین است که اندیشمندان هم واقف­‌اَند و هم مُذعن که از تمامیّت تاریخ بی­‌خبرند، لذا دردمندانه می­‌پژوهند تا بل­که آنان را خبری رسد؛ امّا متقلّبان را همیشه این ادّعاست که همۀ تاریخ را هم مُطّلع‌­اند و هم مُخبر؛ بافندگانی که مدّعی‌­اند وجدان همۀ مزارعِ پنبه و رشته­ رشتۀ همۀ ابریشم های زمان و مکان در محضرشان حضور یافته و تاریخ چونان انکشاف همۀ وجدان­‌هاست در روح آنها. کار اندیشمند امّا پنبه ­کردنِ رشته‌­هایی است که بافندگان بافته‌­اند. استقبال از تاریخ بسیار خطیر است ولی خطیرتر از آن، گشودن نقاب است از چهرۀ فریبی که تاریخ را در روایت خود مُضمحل می­‌کند. اندیشمند باید راهیِ استقبال تاریخ شود تا پردۀ فریب را بگشاید و باید ناراستیِ حکایت­‌ها را بر ملا کند تا به ملاقات تاریخ رسد.

این است نقش اندیشمند در تاریخ!

اندیشمندان، بدواً سازندگان تاریخ نیستند، آیینه‌­داران تاریخ‌­اند؛ پس باید زنگار زدایان نیز باشند.

زنده ­یاد سیدجواد طباطبایی را اندیشمند می­‌خوانیم، چرا که آگاهانه به آینه‌­داری تاریخ پرداخت؛ دریچه‌­ها گشود بر راه زدودن زنگار از خاطراتی که آغشته به اوهام‌­اند، در مقام فیلسوف؛ و راه نمود، در مقام روش فلسفیدن خویش.

امروز گرد آمده‌­ایم تا یاد انسانی شریف را گرامی داریم که با جان کوشید تا هم روش فلسفیدن را بیابد و صادقانه در میان نهد، هم اندیشه ورزید، صادقانه در فهم تاریخ. «صداقت» هم شرط روش است، هم شرط نتیجه.

او فیلسوفی بود درون تاریخ، بی ادّعای پیامبری، و برای تاریخ، آزاد از فرمانبری. خویشتنی که از خویش فراز آمد و به جان کوشید، تا بیابد؛ کسی که از پرسش از خود واهمه نکرد تا بتواند به پرسش از هستی بپردازد، و نهراسید از پرسش از هستی تا بتواند خود را به محک بسپارد. اگر فلسفه عبارت است از همان تاریخ فلسفه، پس فلسفۀ هر کس نیز همان تاریخ فلسفۀ اوست و اگر تاریخ عبارت است از تاریخِ زیسته، پس تاریخ فلسفۀ زنده ­یاد جواد طباطبایی نیز همچون هر فیلسوف واقعی، همان تاریخ زیستۀ اوست در توأمانِ عمل و اندیشه‌­اش.

امروز گرد آمده‌­ایم تا عمل و اندیشۀ انسانی آزاده را پاس بداریم که مسؤولیّتی سنگین بر عهده گرفت، برای طرح پرسش‌های اصولی که در غوغای ایدئولوژی مجال پرسش نداشتند - که نفس برحذر ماندن از غوغا و طرح پرسش، خودْ فضیلت است، حتّی اگر او در یافتن پاسخ ناکام مانده باشد، هرچند که چنین نیست.

برای گرامیداشت کسی گرد آمده‌­ایم که به‌­رغم دشواری طریق آینه­‌داری در این زمانه، نقشی بی‌­بدیل در نیل به پاسخ ایفا نمود؛ حتّی اگر آن پاسخ را ناصواب بیابیم. البتّه امّا که چنین نیست؛ او به ژرف­ترین پاسخ ممکن نائل شد.

امروز گرد نیامده‌­ایم تا به داوری دربارۀ مضامین اندیشۀ او بپردازیم. اما اگر هم بنا بود قضاوت کنیم، حتماً تراز او را در ترازوی اندیشۀ امروز ایران بس گرانسنگ می‌­یافتیم.

بر هر کس که پای بدین راه پر نشیب می­‌گذارد و بر ماست، که پس از این یاد او را در راه او بجوییم. شاید روزی در این طریق، فهم ما یا پسینیان ما از تاریخ و روش اندیشیدن به تاریخ، به فرازی رسد که متفاوت از یافته­‌های ارزندۀ استاد فقید باشد. باشد! امّا این را هرگز فراموش نخواهیم کرد که در زمانۀ غیاب آینه و حضور صخره، کسی آمد که اهل صیقل بود و چشم آینه داشت. او از ساکنان حرم اندیشه بود، در روزگاری که اندک بودند ساکنان این حرم و از منجنیق زمان، سنگها، که می­بارید بر سرشان.

یادش را بس گرامی می­‌داریم. در سوگ او و همۀ آنان که در امروز جهان و در ایران، جان در پای اندیشه و اندیشه در پای نفْس جان، و دل و جان برای ایران گذاشتند، سوگوارانیم!

 

 شانزده اسفند 1401

انجمن جامعه‌­شناسی ایران، انجمن علوم سیاسی ایران، انجمن علمی مطالعات صلح ایران، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، انجمن مددکاران اجتماعی ایران