آذر رشتیانی 

نام دکتر غلامعباس توسلی برای دانش آموختگان علوم اجتماعی احترام ویژه‌ای دارد به‌خصوص اینکه این علم به همت، تلاش و پیگیری بزرگانی چون ایشان حفظ و پرورش پیدا کرده است. به عنوان یک علاقمند به جامعه‌شناسی با شرکت در جلسات و همایش‌های انجمن جامعه‌شناسی، حلقه های مطالعاتی جهاد دانشگاهی و کلاس‌های درس از سخنان گرانبهای ایشان بهره می بردم. سه خاطره به یادماندنی از ایشان که در ذهنم همیشه تداعی می شود:
سال 1389 در دانشگاه علوم و تحقیقات بود که رئیس دانشکده، دکتر توسلی  را در زمان تدریس از کلاس به دفترشان فراخواندند، هیچ گاه من و همکلاسی‌ها، چهره اندوهگین و صدای بغض آلود استاد را فراموش نمی کنیم که با استاد ممتازی که دانشگاه را خانه خود می‌داند و از آثار و فعالیت های ارزنده اش چندین نسل بهره مند می شوند، چگونه  غیراخلاقی و غیرعلمی رفتار شد. دانشجویان جامعه‌شناسی علوم و تحقیقات تاب تحمل این برخورد غیرآکادمیک با بزرگ جامعه شناسی ایران را نداشته و با اعتراض حضوری و همچنین نگارش نامه به همت آقای مجید حجتی، به مسئولین مرتبط و جمع آوری امضا سعی نموده حداقل کنشی از خود نشان دهند. 
اردیبهشت سال 1391 با گروهی از دوستان همکلاسی تصمیم گرفتیم به نمایندگی از دانشجویان جامعه شناسی خدمت استاد توسلی  رسیده و از ایشان برای تلاش‌شان در عرصه‌های مختلف این علم سپاسگزاری کنیم. در این جلسه به یادماندنی همسر بسیار مهربان، خانم دکتر افسانه توسلی بزرگوار و دختر دیگر استاد حضور داشتند که استاد و همسرشان از خاطرات خود می گفتند و ما هم تشنه شنیدن صدای گرمشان. آنجا از استاد قول گرفتم که افتخار این را داشته باشم که رساله ام را زیر نظرشان بگذرانم. با وجود مخالفت‌های تیم حاکم در دانشگاه خوشبختانه این اتفاق افتاد و ایشان و دکتر جوادی یگانه اساتید مشاور و دکتر سیف اللهی استاد راهنما بودند، در طول زمان گذراندن رساله چندین بار به منزل ایشان رفتم که نکات بسیار ارزنده و جهت دهنده و منابع مهمی را معرفی می فرمودند به طوری که بعد از هر بار دیدار این امر برایم مسجل تر می شد که کم و گزیده بزرگان علم، همان گوهر کمیاب است که پیام و محتوای جملات آنها قابلیت تبدیل به مقاله و کتاب را دارد.
در جلسه دفاع علیرغم کسالت به نکات کلیدی برای اصلاح رساله ام اشاره نمودند که با جان و دل پذیرایش بودم. خاطره جلسه دفاع خود در دانشگاه سوربن فرانسه را بازگو نمودند و ضرورت همکاری استاد و دانشجو در کارها و فعالیت های علمی را تاکید و توصیه کردند. در مسیر برگشت به منزل به من فرمودند: "تازه وارد این رشته شده ای از این پس باید با این رشته زندگی کنی". به این ترتیب آخرین دانشجوی رسمی دکتر توسلی بودم که در سال 1396 دفاع کردم و آخرین باری بود که دانشگاه علوم و تحقیقات میزبان استادی بود که دکتری جامعه شناسی و گرایش های مختلف را در آن دانشگاه راه اندازی کرده بود و دانشجویان زیادی را از علم خود سیراب و وادار به کسب دانش بیشتر نموده بود. یاد و نام‌شان مانا باد.