(کارشناس ارشد رفاه اجتماعی)*
نظم نوین جهان ظرف چندماه اخیر، بر اثر گسترش سریع ویروس کووید-19 دچار تغییر شده و در وضعیت بسیار متفاوتی قرار دارد. ما اکنون به یُمن پیشرفت علم و فناوری، از هر زمان دیگری قدتمندتریم اما حالا یک ویروس بسیار ریز میکروسکوپی، کل جهان را به مخاطره انداخته، بیشتر مردم دنیا را خانهنشین کرده، هوشمندترین موجود تاریخ را به وحشت انداخته و هر روز صدها انسان را به کام مرگ فرو میبرد. به نظر میرسد اهمیت ابعاد اجتماعی بحران کرونا کمتر از ابعاد پزشکی و درمانی آن نیست؛ بنابراین در نوشتار حاضر، زمینههای اجتماعی شیوع این بیماری از منظر جامعۀ مخاطرهآمیز جهانی، پیامدهای آن بر نظم جهانی و راهکارهای مقابله با اینگونه بحرانها مورد بررسی قرار گرفته است.
اولریش بک جامعهشناس آلمانی در سال 1986، نظریه «جامعۀ مخاطرهآمیز» یا «جامعۀ خطر» [1] را در کتابی تحت همین عنوان ارائه نمود. بر اساس این نظریه، در دنیای کنونی، زندگىِ اجتماعى ما تحت تاثیر اقتصاد جهانی نوین و انقلاب الکترونیک، مملو از تهدیدات و مخاطراتى است که ساخته دست انسانها هستند. در واقع میتوان گفت که تحولات جامعه مدرن، انسانها را به نحوی فزاینده، هم درگیرِ مخاطرات محلی، ملی و جهانی زندگی شخصی و حرفهایشان نموده و هم بر شدت آسیبپذیری آنها افزوده است[2]. گیدنز جامعهشناس بریتانیایی نیز با دیدگاهی مشابه، ویژگی دوران مدرنیته متاخر و جهانی شدن را انتشار پدیده مخاطره دانسته که توسط خود انسانها تولید شدهاند. تهدیدات نظامی، بحرانهای مالیِ جهانی، تخریب لایه اوزون و بحرانهای زیستمحیطی از قبیل بحران آب و گرمشدن زمین، نمونههایی از مخاطرات جدید و ساختۀ دست انسانها هستند.
در این میان شاید تصور کنیم که ویروس کرونا یک مسئلۀ کاملا طبیعی و خارج از اراده انسان است و نمیتوان آن را حاصل عملکرد انسان دانست. اما چرا این ویروس یا مشابه آن، اینگونه حیات حیواناتی که از امکانات درمانی محروم هستند را تهدید نمیکند؟ آیا شکل زندگی انسان امروزی به گونهای نیست که بتوان آن را عامل گسترش و پیشروی اینگونه ویروسها و این حجم از خسارت دانست؟
به نظر میرسد که حیوانات و طبیعت در طول تاریخ تکامل خود، به طور طبیعی با یکدیگر سازگار شدهاند اما انسان مدرن به طور فزایندهای در جهت تغییر نظام حاکم بر طبیعت و تسلط بر آن گام برداشته است و همین مسئله زمینه بروز انواع تهدیدات جهانی را فراهم کرده است. در واقع بروز پدیدههایی مانند گسترش ارتباطات پیچیدۀ اقتصادی-اجتماعی از طریق پیشرفتهترین ابزارهای حملونقل، تراکم زیاد جمعیت در کلانشهرها و تجارت عظیم کالا و مواد در سراسر دنیا، که از یک سو نشان دهنده نبوغ بشر نسبت به سایر جانداران است؛ باعث شیوع گسترده و سریع این ویروس در بین انسانها شده و آیندۀ بشر را به مخاطره انداخته است. کرونا محدود به کشورهای فقیر نیست و تاکنون در بیش از 200 کشور جهان شیوع پیدا کرده [3] و تبعات اقتصادی-اجتماعی آن تقریباً تمام مناطق دنیا را درگیر کرده است؛ همانگونه که پیامد پدیدههایی مانند بحران اقتصادی ۲۰۰۸ و داعش، کل جهان را درگیر نمود.
اکنون جهانی شدن بیش از هر زمان دیگری در مقابل انسان امروزی قد علم کرده است. کرونا بیش از هرچیز به ما میفهماند که سبک زندگی انسان مدرن به گونهای است که سرنوشت بشر را به یکدیگر پیوند زده و آینده یک انسان در شرق این کره خاکی میتواند به طور مستقیم با آینده انسانی دیگر در غرب آن مرتبط باشد. اتفاقاتی که در چین میافتد میتواند با سرعت بسیار زیاد، ظرف چند روز آینده وارد دورافتادهترین روستاهای آنسوی دنیا شود و هزاران کیلومتر آنطرفتر در کشورهای قارهای دیگر، تاثیرات آن را مشاهده کنیم. کرونا به ما میآموزد که بروز یک اتفاق در دنیای کنونی میتواند نظم جهان را تغییر دهد، کشورها را قرنطینه کند، تجارت دریایی بینالمللی و حملونقل هوایی را دچار رکود کند، قیمت نفت و بازارهای جهانی را با سقوط بیسابقه همراه کند و گردشگری بینالمللی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
محدودسازی ارتباطات جهانی و قرنطینه کردن کشورها، یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با شیوع کووید-19 بوده که تاکنون اتخاذ شده است. اکثر کشورها قوانین سفت و سختی را برای محدودیت یا ممنوعیت تردد شهروندان خود به اجرا درآورده و طبق برخی برآوردها حدود یکسوم جمعیت جهان در قرنطینه به سر میبرند [4]. وضعیت فوقالعاده در اکثر کشورهای دنیا از چین و کره جنوبی گرفته تا ایران، ایتالیا، فرانسه، انگلیس، آمریکا و ... برقرار شده است. بسیاری از کسب و کارها، ادارات و اماکن فرهنگیِ سراسر جهان را به تعطیلی کشانده و ارتباطات مستقیم بین کشورهای دهکده جهانی را به حداقل ممکن رسانده است.
مجله فارین پالیسی از متفکران برجسته سراسر جهان خواسته است تا پیش بینیهای خود را برای نظم جهانی پس از کرونا مطرح کنند. تضعیف جهانی شدن [5] ، تقویت ناسیونالیسم و قدرت گرفتن دولتهای ملی از مهمترین مواردی است که در این زمینه مطرح شده است به گونهای که بر اساس گزارش این مجله، اتحادیه اروپا، ایتالیا را در شرایط نیاز، تنها گذاشته و از ارائه کمکهای پزشکی به آن خودداری کرده است[6].استفان والت استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد نیز، در تازهترین تحلیل خود در فارین پالیسی، درخواست مردم از دولتها برای کنترل و مدیریت بحران ناشی از بیماری کرونا را به منزله تضعیف فرآیند تشکیل دهکده جهانی و جهانی شدن دانسته است. به اعتقاد والت، نقش محوری دولتها در تحولات سیاسی و بینالمللی هیچگاه از میان نمیرود و اگر شیوع این بیماری بهزودی فروکش نکند، روند روبه رشد تمایل کشورها به خروج از مسیر جهانی شدن را تقویت میکند. اما خود والت نیز اهمیت همکاری بینالمللی را رد نمیکند[7].
شاید پیشبینی والت در کوتاهمدت به درستی عمل کند اما در نقطه مقابل دیدگاه او، میتوان رویکردهای درمانی و پیشگیرانه و همچنین استفاده از داروهای موثر در زمینه مقابله با کرونا در کشورهای مختلف را برگرفته از تجربه مشترک جهانی و جدیدترین یافتههای تحقیقاتی و علمی دنیا در این زمینه دانست و همچنین جهانیشدن خود عاملی برای گسترش آگاهیبخشی سریع در زمینه مقابله با کرونا میباشد و بلافاصله بعد از کشف واکسن این ویروس نیز نیازمند همکاری جهانی در توزیع آن در بین کشورهای جهان خواهیم بود. از سوی دیگر میبایست به این نکته نیز توجه کرد که اگر برخی کشورها بتوانند پاسخهای مناسب و سریعی به حل این بحران بدهند، در شرایطی که در سایر کشورها گسترش این ویروس ادامه داشته باشد آیا میتوانند خود را در مقابل شیوع بیشتر آن محافظت کنند؟ سوال دیگری که پیش میآید این است که در شرایط کنونی که شبکۀ روابط اقتصادی جهانی پیوندی ناگسستنی دارند، محدود سازی تجارت جهانی، ارتباطات بینالمللی و همکاریهای جهانی کشورها و همچنین محدودسازی آزادی شهروندان تا چه زمانی میتواند ادامه پیدا کند؟
قطعاً کرونا تنها بحران جهانی پیش روی ما نیست و در جهانی که اولریش بک آنرا «جامعۀ در مخاطره جهانی» میخواند، مقولاتی از جنس کرونا، احتمال بیشتری برای وقوع دارند و جهانیشدن، که احتمال همهگیر شدن آنها را افزایش داده است، در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت اما به نظر میرسد واکنشهایی که اکنون در مقابل جهانیشدن شکل گرفته است احتمالاً ریشه در پیامدهای منفی سرمایهداری جهانی و عدم توازن و تعادل سیاسی-اقتصادی در نظام نوین جهانی دارد. اخیرا نوآم چامسکی نیز شیوع و گسترش ویروس کرونا را محصول تخریب سیستم بهداشت و درمان توسط نئولیبرالیسم دانسته است [8] . الریش بک نیز درباره تغییر و تحولات نابخردانه دنیا و وضعیت جهان بشری بسیار هشدار داده و زنگ خطر نظام سرمایه داری و نئولیبرالیسم را به صدا در آورده بود؛ اما بک برخلاف والت، معتقد بود که در دنیای کنونی مردم باید در سراسر جهان سرنوشت مشترک برای خود و دیگران متصور باشند، دغدغۀ جمعی را در اولویت قرار دهند و تنها در چارچوب مبتنی بر دولت-ملت خود نباشند به طوری که بحرانها را ببینند، تجربه کنند و برای آنها راهکارهایی را پیشنهاد دهند [9]. یووال نوحهراری نیز در مقالهای که اخیرا در فایننشیال تایمز با عنوان «جهان پس از ویروس کرونا» منتشر شده، معتقد است که حتی در حوزۀ اقتصادی نیز نیاز به همکاری جهانی حیاتی است و اگر هر دولتی تنها به مسائل خود بدون در نظر گرفتن سایرین بپردازد، نتیجه آن، آشفتگی محض، و بحرانهای عمیقتر خواهد بود و ما به سرعت به برنامهای جهانی برای عمل نیاز داریم [10].
در واقع به نظر میرسد که در دنیای کنونی و با گسترش ارتباطات جهانی، هیچ کشوری نمیتواند صرفاً با جدا کردن خود از سایر کشورها، در مقابل موج کرونا و سایر مخاطرات جهانی مقاومت نماید. طاعون (1347 تا 1353 م) در شرایطی اروپا را درنوردید که هنوز راهآهن و ماشین بخار اختراع نشده بود و آنفولانزای اسپانیایی (1918 م) در شرایطی به یک پاندمی جهانی بدل شد که هواپیمای مسافربری وجود نداشت. بنابراین در این شرایط، در کنار محدودیتهای پیشگیرانه میبایست به دور از منافع شخصی و سرمایهدارانه، یک دیدگاه جهانی به بهداشت و درمان و سرنوشت مشترک بشر داشته باشیم و همکاری بینالمللی را در مواجهه با مخاطرات جهانی افزایش دهیم حتی اگر به طور مستقیم با آن مواجه نشده باشیم. اما این همکاریهای فراملی به معنی این نیست که نظام جهانی و جهانیشدن بدون هیچ تغییری به کار خود ادامه خواهند داد.
* ایمیل نویسنده (این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )
پانویس:
[1]Risk Society
[2] ابراهیمی مهدی. مخاطره، آسیبپذیری و زندگی روزمره. مجله جامعه شناسی ایران. 1388;10(4):1-10.
[3]www.irna.ir/news/83732558/.
[4]https://www.independentpersian.com/node/48251.
[5]https://foreignpolicy.com/2020/03/12/coronavirus-killing-globalization-nationalism-protectionism-trump/.
[6]https://foreignpolicy.com/2020/03/14/coronavirus-eu-abandoning-italy-china-aid/.
[7]https://foreignpolicy.com/author/stephen-m-walt/.
[8] نیکولی والنتینا. روزنامه مانیفست 18 مارس 2020.
[9] یوسفوند سامان و مرادینژاد زینب. طبیعت بحرانی و جامعه ی در معرض تهدید (میراث جامعه شناسی الریش بک). انتشارات گلآذین1397.
[10]https://www.ft.com/content/19d90308-6858-11ea-a3c9-1fe6fedcca75