مهدی مکارمی فروردین99 2(دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی دانشگاه تهران)

تعبیر متفاوت از دانش‌واژه‌های جامعه‌شناسانه یا علوم دیگر تازگی ندارد و داستانی است قدیمی هرچه سواد و تحصیلات بیَشتر می‌شود این کاربردهای متفاوت (نه الزاماً اشتباه) از دانش‌واژه ها بیشتر می‌شود. از آنجا که زبان جامعه‌شناسی و بسیاری دیگر از علوم شاید به استثنای ریاضیات و تا حدودی شیمی همان زبان معمول جامعه است، طبیعتاً یک واژه ممکن است در یک علم (در اینجا جامعه شناسی) تعریف مشخص و معینی پیدا کند اما در زبان عمومی به معانی متفاوت و غیر دقیق به کار رود و این تعجبی ندارد و البته این موضوع فقط به واژۀ فاصله اجتماعی که برخلاف تعریف دقیق جامعه شناسانه‌اش این روزها توسط پزشکان به کار می‌ر‌ود محدود نمی‌شود. واژه‌هایی مثل  نابه‌هنجاری، انحراف اجتماعی، نهاد، خانوار و خانواده، تحرک اجتماعی و... در جامعه‌شناسی و جرم در فیزیک و قلب و دل، در ادبیات و پزشکی، و حس و احساس در روانشناسی نمونه‌هایی از این واگرایی هستند. اما چقدر خوب است که همین حالا که بتازگی شاهد کاربرد این واژه هستیم از این بی‌دقتی پرهیز کنیم و به جای فاصلۀ اجتماعی از همان واژه فاصلۀ فیزیکی استفاده کنیم . یادداشت زیر تفاوت این دو اصطلاح را از دیدگاه جامعه شناسی به دقت توضیح می دهد.

این روزها مفهوم فاصلۀ اجتماعی را زیاد می‌شنویم که بسیار سخاوتمندانه(!) مورد استفاده متولیان امور بهداشت و درمان قرار می‌گیرداستفاده از این مفهوم محدود به ایران هم نیست و ظاهراً توسط متخصصان بهداشت و اپیدمیولوژیست‌ها به ادبیات مقابله با بیماری کرونا وایرِس وارد شده، این در حالی است که این مفهوم اساساً در جامعه‌شناسی معنایی متفاوت از آنچه اپیدمیولوژیست‌ها مدنظر دارند، به‌کار می‌رود.

این مفهوم متاثر از مباحث جامعه‌شناس کلاسیک، جرج زیمل، در ارتباط با مفهوم "بیگانه" وارد جامعه‌شناسی شده است. سنخ‌های مختلف اجتماعی از جمله بیگانه از نظر زیمل محصول فاصله اجتماعی هستند.

کنش متقابل فرد تازه وارد و اعضای یک گروه با یکدیگر و نحوه مواجهه با آنها با هم و موقعیتی که برای بیگانۀ وارد شده به گروه ایجاد می‌شود مدنظر زیمل است. بعدها رابرتازراپارک و ارنست برگس با بهره‌گیری از دیدگاه زیمل به بحث مهاجران پرداختند. پارک از مفهوم فاصله اجتماعی برای تحلیل روابط نژادی و مناسبات قومی استفاده کرد و معتقد بود میزان فاصله اجتماعی دو فرد با تأثیر متقابل آن دو بر یکدیگر رابطۀ عکس دارد. او همچنین نقش انسان حاشیه‌نشین را با مفهوم بیگانه زیمل تطبیق داداموری بوگاردوس از شاگردان پارک نیز برای سنجش فاصله اجتماعی اقوام و گروه‌ها یک طیف هفت گویه‌ای تحت همین نام طراحی کرد تا درجات تمایل یا عدم تمایل افراد را نسبت به گروه اجتماعی یا قوم دیگر بسنجد.

در واقع فاصله اجتماعی به تفاوت میان گروه‌های اجتماعی در یک جامعه و میزان تمایل یا عدم تمایل آنها نسبت به یکدیگر راجع است و اتفاقاً در ارتباط با مضامینی چون همدلی، درک متقابل و کنش ارتباطی افراد و گروه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به نظر می‌رسد آنچه مد نظر متولیان بهداشت و درمان در سراسر جهان است ایجاد و حفظ «فاصله فیزیکی» افراد از یکدیگر است تا بدین ترتیب زنجیره انتقال ویروس شکسته شود و پایانش فرا برسد. این "فاصله‌گذاری فیزیکی" به عنوان یک روش موثر و در تکمیل قرنطینه، مورد توجه قرار گرفته است اما به نظر می‌رسد در استفاده از این مفهوم "فاصله گذاری اجتماعی" دقت لازم صورت نگرفته، همچنان که روزنامه واشنگتن پست نیز در مقاله ارزشمند خود در زمینه کرونا وایرِس نیز از مفهوم social distance استفاده کرده است در حالی که physical distance مدنظر است.

فاصله گذاری فیزیکی افراد برای جلوگیری از انتقال کوئید ۱۹ به میزبان‌های جدید بسیار متفاوت از فاصله‌گذاری اجتماعی است که مفهومی جامعه شناختی است. وقتی از social سخن می‌گوییم معنا، درک، همدلی، تمایل و علاقه به دیگری را هم وارد core ماجرا می‌کنیم در حالی که ما دنبال ایجاد فاصله به این معنا نیستیم. اتفاقاً در این شرایط است که باید فاصله‌ها را کم کنیم، همدلی ها را بیشتر کنیم، عشق به دیگری را ترویج نماییم و البته "فاصله‌گذاری فیزیکی" را هم بسیار جدی بگیریم.

منبع: کانال تلگرامی تحلیل‌های اجتماعی