اسپانیا و پرتغال دو کشور همسایه هستند. اما آمار تلافات کرونا در اسپانیا تا امروز ۱۰۹۳۵ (۲۳۴نفر در یک میلیون جمعیت) بوده است، در حالیکه آمار افراد فوت شده بر اثر کرونا در پرتغال ۲۴۶نفر(۲۴نفر در یک م.ج) بوده است. دلیل این تفاوت چیست؟

سل و سن یا دموکراسی1

نقشه توزیع مرگ و میر کووید-۱۹در جهان

همین سئوال را می توان در مورد تفاوت تعداد مرگ و میر در ایران، مصر و ترکیه پرسید. در ایران آمار مرگ و میر (به رغم پنهانکاری)، ۳۲۹۴نفر (۳۹نفر به ازای یک م.ج)، بوده در حالیکه در مصر این رقم ۶۶نفر است (کمتر از یک نفر در یک م.ج). چرا ایران آمار مرگ و میر بسیار بالایی در مقایسه با مصر و ترکیه دارد، در حالیکه این دو کشور بیشتر در بافت جهانی ادغام شده اند و صنعت توریسم بسیار فعال تری دارند؟

دغدغه من با سئوال های فوق با از دیدن آمار بالای مرگ و میر در کشورهای ایتالیا، آلمان، بریتانیا و آمریکا شروع شد. حدس اولی که به ذهنم خطور کرد این بود که ریشه این تفاوت شاید در نوع نظام. سیاسی باشد: در دموکراسی و آزادی . در کشورهای توسعه یافته و دموکراتیک پنهانکاری ارقام مرگ و میر دشوار (اگر نه غیر ممکن) است. و شفافیت باعث می شود تا آمار مرگ و میر به سرعت به هزار نفر در روز برسد. اما کشورهایی با نظام های اقتدارگرا احتمالا می توانند ارقام و اعداد را پنهان کنند یا تغییر دهند. نه تستی می گیرند و نه مرگی را می شمارند. همانند ترکمنستان که حتی ذکر نام کرونا را جرم محسوب می کند. بحث دیگری که ممکن است مطرح شود این است که نظام های اقتدارگرا بهتر از نظام های دموکراتیک می توانند قانون را تحمیل کنند و قرنطینه را اجرایی کنند. چین نیز نمونه رفتار موفق اقتدارگرایانه معرفی می شود. و بسیار از نقش سخت گیری چینی در کنترل این بیماری شنیده ایم.

اما راستش را بخواهید در عصر شهروند-خبرنگار و سلطه بی رقیب رسانه های اجتماعی، چنین فرضی در دو شکل آن بسیار غیر محتمل است. دلیل آن این است که اولا تعداد بیمارستان ها و خدمات بهداشتی و سلامتی در بسیاری از کشورهای جهان سوم پایین است و کافی است یک یا دو بیمارستان بیش از اندازه مریض داشته باشند. در چنین حالتی می توان تصور کرد که فیلم و عکس های آن بیمارستان فضای مجازی را پر خواهد کرد. مثال واضح آن تبعات باران ریزگردی است که تنها یکی-دو ساعت پس از آن تصویر بیمارستان های مملو از بیماران آسمی و تنفسی فضای مجازی را پر می کند. نکته دیگر این است که به جز چین، در بقیه کشورها خبری از تحمیل اجباری قرنطینه به ندرت دیده می شود. تحمیل سفت و سخت قرنطینه باز در عصر دنیای مجازی نمی تواند پنهان بماند. بنابراین، علیرغم پذیرش امکان درغگویی و پنهان کاری در کشورهای اقتدارگرا، می توان حدس زد که اوضاع در این کشورها فاجعه آمیز نیست. حداقل مانند ایتالیا و آمریکا نیست. و ریشه این تفاوت نه در توانایی این نظام ها در تحمیل سبک خاصی از زندگی و نه حتی در دروغگویی و پنهانکاری است.

سل و سن یا دموکراسی2

 

کووید-۱۹وساختار سنی

عامل دیگری که می تواند به تفاوت در خطر و مرگ و میر کرونا منجر شود ترکیب سنی جمعیت در این کشورهاست. تحقیقات پیشین نشان می دهند که بیماری کووید-۱۹در گروه های سنی بالای ۶۵سال بسیار کشنده است. به جدول زیر که میزان و مرگ و میر در بیماری کووید-۱۹را برحسب سن نشان می دهد توجه فرمایید تا این تفاوت را ببینید.

سل و سن یا دموکراسی3

 

میزان مرگ و میر کووید-۱۹بر حسب سن

اگر میزان مرگ و میر در گروه سنی بالای ۷۰سال، ۸درصد است، می توان تصور کرد که در کشورهایی که هرم جمعیتی مسنی دارند، این بیماری کشندگی بیشتری از خود نشان دهد و اعداد و ارقام عجیب و غریب بشوند. برای اینکه نقش تفاوت سنی در میزان وفیات را متوجه شویم به تفاوت نسبت افراد بالای ۶۵سال در کشورهای زیر نگاه کنید:

سل و سن یا دموکراسی4

نسبت افراد بالای ۶۵سال در چند کشور مطرح شده در این یادداشت

همانطور که می بینید، در ایتالیا، پرتغال، فرانسه و اسپانیا تقریبا از هر پنج نفر، یک نفر بالای ۶۵سال است. این رقم در آمریکا تقریبا ۴به یک می شود که باز بسیار بالا است. و به خوبی نشان می دهد چرا برخی از این کشورها به شدت گرفتار شده اند و نظام درمانی آنها در مقابله با این بیماری از هم پاشیده است. با این حال در کشورهایی چون ایران، مصر و ترکیه نسبت افراد بالای ۶۵سال پایین است. در ترکیه ۸درصد، ایران ۶درصد و مصر ۵درصد است. این کشورهای را تنها به عنوان مثال آورده ام و مقایسه جدول سنی در کشورهایی با سطح درگیری مختلف در موضوع کرونا تقریبا همین میزان شکاف سنی -و گاهی بیشتر- را می توان دید. مثلا در افغانستان نسبت افراد بالای ۶۵سال، ۲.۵درصد جمعیت را شکل می دهد که می توان تصور کرد کشندگی این بیماری در این کشور کاهش معناداری پیدا کند.

بنابراین تا اینجای کار، می توانیم متوجه شویم که سن نقش عمده ای در کشندگی این بیماری دارد و بهتر از عامل نوع نظام سیاسی (دموکراتیک یا غیر دموکراتیک) تفاوت در کشندگی بیماری را نشان دهد. به عبارتی، میزان تلفات و تبعات کووید-۱۹ارتباط کمتری به پنهانکاری و یا اقتدارگرایی کشورها دارد.

اما همبستگی میان هرم سنی کشورها و کشندگی بیماری در چندین مورد نقض می شود: در ایران نسبت سنی پایین و مشابه کشورهایی چون مصر و ترکیه است، اما آمار مرگ و میر بسیار بالاتر و مشابه کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی است. مثال دیگر، ساختار سنی دو کشور اسپانیا و پرتغال است که بسیار شبیه است. اما میزان مرگ و میر در اسپانیا بسیار بیشتر از پرتغال است (۲۳۴نفر در یک م.ج به ۲۴نفر در یک م.ج). همین موارد نقض باعث می شوند تا به نقش عامل دیگری فکر کنیم. که این عامل سوم سابقه بیماری سل و استفاده از واکسن ب ث ژ برای کنترل این بیماری در کشورهای مختلف است.

بیماری سل و واکسن آن

چند روز پیش خبری می خواندم که در استرالیا برای جلوگیری از شدت کووید-۱۹، از پزشکان و کادر درمان خواسته شده است که واکسن ب.ث.ژ که برای ایمن سازی بدن در مقابل سل است تزریق کنند. علاوه بر این، یک بحث در مورد شیوع طاعون های مختلف و بیماری سل در خوزستان که با یکی از دوستان داشتم باعث شد تا فرضیه برای من مطرح شود که کشندگی کووید ۱۹در کشورهایی که واکسن سل در آنها همگانی است و کشورهایی که در آنها واکسن سل تزریق نمی شود تفاوت معناداری داشته باشد. در قدم اول، نقشه دریافت واکسن سل در کشورهای مختلف را دیدم که شباهت عجیبی با میزان مرگ و میر کرونا دارد. در این نقشه، که در ادامه آورده ام، کشورهای جهان بر حسب همگانی بودن یا نبودن دریافت واکسن ب. ث.ژ تقسیم شده اند. کشورهای که به رنگ قرمز یا سبز پر رنگ هستند، واکسن ب ث ژ را دریافت نمی کنند. و در کشورهایی که رنگ سبز کمرنگ هستند،‌ واکسن سل همگانی است. انطباق بین دو نقشه کشندگی کووید-۱۹و همگانی بودن سل باعث شد این فرضیه جدی تر شود. جالب تر این بود که موضوع واکسن می توانست تفاوت دو کشور پرتغال و اسپانیا که ساختار جمعیتی مشابهی دارند را تبیین کنند: کشور پرتغال واکسن ب ث ژ دریافت می کند، اسپانیا خیر!

نقشه دریافت واکسن سل در کشورهای مختلف: قرمز و سبز پررنگ کشورهایی هستند که واکسن دریافت نمی کنند. سبز کم رنگ کشوهایی هستند که واکسن ب. ث. ژ را برای مقابله با بیماری سل دریافت می کنند.

در قدم بعد داده های همگانی بودن/نبودن واکسن ب.ث.ژ و میانگین کشندگی بیماری در پنجاه کشور که نسبت بالاتری از مرگ و میر را داشتند را مقایسه کردم که گراف آن را در تصویر بعدی می بینید:

سل و سن یا دموکراسی5

مقایسه مرگ ومیر کووید-۱۹ (در ۱م.ج) و همگانی بودن یا نبودن واکسن ب.ث.ژ

همانطور که از این گراف مشخص است، در کشورهایی که واکسن ب.ث.ژ همگانی نیست نسبت مرگ و میر حدود ۶۰نفر در یک میلیون نفر است. در حالیکه در کشورهایی که واکسن ب.ث.ژ همگانی است ۶نفر در یک میلیون است. تصور می کردم کشف بزرگی کرده ام. شاد از این کشف بودم که با کمی سرچ در اینترنت متوجه شدم که کار دیگر در چند هفته اخیر در این زمینه انجام شده است. پژوهشی که همین موضوع را مقایسه کرده است و نشان می دهد در کشورهایی که در آنها واکسن ب.ث.ژ همگانی است (که بخش قابل توجهی از کشورهای جهان هستند) نسبت مرگ و میر پایینی در بیماری کووید-۱۹را تجربه می کنند. در حالیکه در کشورهایی که واکسن ب.ث.ژ دریافت نمی کنند این مرگ و میر بسیار بالاست. 

سل و سن یا دموکراسی6

این نمودار نشان می دهد که کووید-۱۹در کشورهایی شیوع بیشتری دارد که هرگز واکسن ب ث ژ را اعمال نکرده اند. 

در نمودار فوق، که از مقاله ذکر شده گرفته ام، همبستگی بالا بین خطر کووید-۱۹و عدم دریافت واکسن ب.ث.ژ مشخص است. در کشورهای ایتالیا، بلژیک، آمریکا و هلند دریافت ب.ث.ژ هیچگاه همگانی نبوده و اکنون، همانطور که در نمودار می بینید، و احتمالا قبلا از خبرها متوجه شده بودید، کووید-۱۹شدت و کشندگی بیشتری دارد.

اما ایران...

یک سئوالی که باز باقی می ماند این است که چرا در ایران که هم ساخت سنی جوانی دارد و هم واکسن ب.ث.ژ را دریافت می کند، این بیماری کشندگی بالایی دارد؟ پاسخ را در مقاله فوق پیدا کردم: دریافت واکسن ب.ث.ژ در ایران از سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳) همگانی و اجباری شده است. به همین دلیل در شهرهایی که این بیماری در ابتدا نفوذ و شیوع پیدا کرد، کشندگی بالایی داشت.

سل و سن یا دموکراسی7

 

نقش سال و سابقه همگانی شدن واکسن ب ث ژ و تعداد مرگ در بیماری کووید-۱۹(منبع: مقاله فوق)

همانطور که در نمودار می بینید، ایران که به نسبت در همگانی کردن واکسن ب.ث.ژ جدید است، در مقایسه با دیگر کشورها که ب.ث. ژ را زودتر همگانی کرده اند،‌بالاترین میزان مرگ و میر کووید-۱۹را تجربه کرده است. و البته به نظر می رسد، که اگر قرنطینه خانگی انجام نمی شد وضعیت به شدت وخامت پیدا می کرد.  

به عبارتی: در ایران، کووید-۱۹برای گروه های سنی بالا که ب. ث. ژ دریافت نکرده اند خطرناک است. و همین آمار اعلام شده نشان می دهد که خطر مرگ و میر به دلیل سابقه نه چندان طولانی دریافت واکسن ب.ث.ژ بوده است. بر این اساس دو فرضیه به دست می آید:

۱. ساختار سنی نقش قابل توجهی در شدت و کشندگی کوید-۱۹ دارد و کشورهایی که مسن هستند به شدت گرفتار می شوند.

۲. کشورهایی که سابقه زمانی طولانی تری در دریافت واکسن ب. ث. ژ دارند، میزان کشندگی کمتری را تجربه می کنند. به زبان دیگر: کشورهایی که امروز بیشترین آمار مرگ و میر از کووید-۱۹ را دارند، احتمالا همان کشورهایی هستند که ب.ث.ژ دریافت نمی کنند یا دیرتر این واکسیناسیون را همگانی کرده اند.

حاصل دو فرضیه فوق این است که:

۱. پایین بودن نرخ مرگ و میر در برخی کشورها ربطی به شیوه مدیریت اقتدارگرایانه و اجبار قرنطینه (که شواهدی نیز برای آن نیست) ندارد. همچنانکه بالا بودن کشندگی بیماری در کشورهای دموکراتیک ربطی به نظام سیاسی و دموکراتیک بودن این کشورها ندارد.

۲. گرچه کشورهای اقتدارگرا، بر اساس خصلت همیشگی، ممکن است در اعلام اعداد مرگ و میر و یا مبتلایان دروغ و پنهانکاری کنند، اما بعید است این پنهانکاری ها ریشه پایین بودن آمار مرگ و میر کووید-۱۹ در این کشورها باشد. دلیل پایین بودن آمار مرگ و میر کووید-۱۹ در این کشورها شاید مرتبط با عوامل دیگری چون ساخت سنی این جوامع و سابقه دریافت واکسن ب.ث.ژ باشد.

در مورد آینده نیز می توان بر این اساس چند سناریو را پیش بینی کرد:

اول اینکه احتمالا بیماری کووید-۱۹در کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی با کشندگی بالا تداوم داشته باشد. این کشورها، احتمالا در کوتاه مدت و میان مدت تنها با قرنطینه و یا یافتن واکسن یا دارو بتوانند بر آن غلبه کنند. اما در اغلب کشورهای دیگر جهان و به ویژه کشورهایی که تجربه زمانی زیادی در دریافت واکسن سل دارند، بیماری به تدریج کنترل خواهد شد، و تلفات بسیار کمتری از خود نشان خواهد داد.

دوم اینکه ایران به دلیل جدید بودن نسبی همگانی شدن واکسیناسیون ب.ث.ژ ( سال ۱۹۸۴)، در صورت عدول از سیاست های قرنطینه دوباره نرخ بالای مرگ و میر را تجربه خواهد کرد و سیستم درمانی قفل خواهد شد. بر این اساس، ایران، علیرغم ساختار سنی جوان، برای مقابله با بیماری کرونا باید سیاست های مشابه کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی را دنبال کند.

بر این اساس، همچنین، پیشنهاد می شود که نقش واکسیناسیون ب.ث.ژ در وخامت/بهبود بیماران به شکل علمی و دقیق بررسی شود. این بررسی ها می تواند نتایج قابل توجهی در نحوه تعاملات آتی با بیماری داشته باشد و حتی ضرورت بهره گیری از این واکسن در میان مدت جهت ایمن سازی بخش هایی از جامعه را مورد توجه قرار دهد.

در نهایت اینکه این یک مطالعه مقدماتی بوده و در آینده و با اتمام فرایند شیوع کووید-۱۹می توان به شکل دقیق تری به نقش دیگر عوامل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در انتشار و شیوع این بیماری پرداخته شود،‌ اما عوامل بررسی شده در این یادداشت می توانند در نحوه تصمیم گیری و سیاست گذاری برای آینده مفید باشند.

 

منبع: ریزوم