(دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی)
شاید اگر جهان درسهای خود را سالها پیش از نتایج اپیدمی بیماریهایی چون سارس، ابولا و حتی ایدز میگرفت، امروز این میزان تلفات در جهان، ناقوس ترس، ناامیدی و وحشت، را برای مردم جهان به صدا در نمیآورد.
امروز که جهان نظارهگر دست شفابخش سیستم بهداشتی است و اقتدار پزشکی بیش از گذشته، به دلیل نقش مهم خود در مراقبت از بیماران، افزایش یافته است، باید این پرسش را دوباره و چند باره از خود و جامعه پرسید؟ آیا تعریف و ساخت بیماری و واکنشهای نسبت به آن را باید صرفاً باید به حرفه پزشکی و زیست پزشکی واگذار کرد؟ این اقدامات چه پیامدهای جانبی برای جامعه خواهد داشت؟
امروز مدام توجه ما، به دستورالعملهای جدید سیستم بهداشتی و درمانی نسبت به بیماری کرونا ویروس است. ماهیت مبهم این ویروس، هر روز پروتکلهای جدید پزشکی را برابر ما قرار میدهد، علائم بیماری تغییر میکند و صدها پلتفرم پزشکی و زیست پزشکی از طریق کانالهای مختلف به دست مردم میرسد. به علاوه تمرکزاصلی سیستمهای حکومتی، بر جنبههای زیست پزشکی ، سیستمهای نظارتی و مراقبتی است تا تا کنترل سریع آن انجام شود. اما به طور آشکاری عوامل اجتماعی مرتبط با شیوع بیماری و عواقب آن مورد غفلت قرار میگیرد. این عوامل میتواند بر شدت شیوع و میزان گسترش آن و بر رفاه قربانیان، خانوادهها و جوامع آن تاثیر بگذارد.
به علاوه در این شرایط، بدن با نیازهای جدیدی مواجه میشود، بدنی که اکنون در شرایط قرنطینه خانگی به دلیل وجود چالشهایی چون شکافهای درآمدی و انزوای اجتماعی، در معرض انواع شرایط سوء تغذیه و شرایط حاد روحی و روانی قرار دارد. بدن تحت سیستمهایی قرار می گیرد که شکاف بین بدن سالم و ناسالم را دائماً رصد و به نوعی بدن را اندازه گیری و آن را تحت فرایندهای هنجار و نابهنجار و فرآیندهای تشخیص و درمان قرار میدهد که نهایتاً فشارهای اجتماعی زیادی را نیز برای افراد ایجاد میکند.
افراد در مواجهه با پیشگیریها و تجربیات بدنی جدید، با تکیه بر تکنیکهای اخلاقی برآمده از ساحت پزشکی و در پیوند با تکنیکهای سیاسی دولت در مواجهه با بیماری، بی هیچ مقاومتی ناگزیر از تبعیت در برابر آن میشوند.
در این شرایط، گاهی مشکلات اجتماعی و ریشههای اجتماعی بیماری از سوی دولتها انکار شده و یا با سرکوب و پنهان حقیقتهای در ارتباط با آشوبهای اجتماعی و اقتصادی، راهحل را به دست تریبونهای پزشکی سپرده و به دستورات سازمانهای بین المللی تکیه میکنند. دولتها امروز تمایل دارند در جنبههای زیست پزشکی متمرکز شوند و توجه کافی به مسائل اقتصادی-اجتماعی مرتبط با این وقایع ندارند. جای تاسف است که عوامل اجتماعی مرتبط با شیوع بیماری نیز به طور کافی مورد مطالعه قرار نگرفته، زیرا هم در بروز و هم بر شدت آن تأثیر میگذارد.
برای مثال، راه حلهای دارویی و پزشکی اگرچه میتواند در این زمینه مناسب باشد، اما لزوماً راه گشا نبوده است. شرکتهای دارویی اکنون با رقابت بر سر آزمایشهای بالینی و تاییدات سازمانهای جهانی در صف فرشتگان نجات هستند. بعد از شیوع این بیماری نیز قدرتهای مالی و سرمایهگذاران این عرصه، از تلاش برای کالاسازی سلامت انسان دست برنداشتهاند، برخی از شرکتهای دارویی در جهان، از طریق شرکای خود در سازمانهای جهانی، بازارهای جدیدی را برای خود مهیا ساختند. تا جایی که دولت آمریکا، از همان ابتدا، بودجههای کلانی برای ساخت واکسن و داروی ضد کرونا اختصاص داده و با کشورهای دیگر درگیر در بیماری، در جنگ مافیای دارویی و رسانهای قرار میگیرد.
هرروز خبر جدیدی از تایید یک دارو برای درمان کرونا، به گوش میرسد و شرکتهای بزرگ دارویی بزرگ جهان، به سرعت بر انواع فرمولاسیونهای دارویی خود کار میکنند [1].
قدرتهای زیست پزشکی دیگر، یعنی آزمایشگاههای بزرگ جهانی، با آزمایشات مکرر بر پلاسمای خون بیماران، و دستکاری بر بیمارانی که احتمالاً در شرایط و وضعیت مساعدی نبودند، به تستهای بالینی خود میپردازند. با توجه به جدید بودن بیماری، راه برای درمانهای سلیقهای و دارویی باز است و بسیاری از شرکتهای دارویی و شرکتهای بزرگ اقتصادی از طریق آزمایشات مکرر و غیر قابل اتکاء بر بیماران، آنها را وسیلهای برای رسیدن به تولیدات انبوه دارویی و سرمایه گذاریهای آینده خود سازند.
در گذشته نزدیک در تاریخ، داستانهای تکرار شدنی بسیاری همچون اپیدمی ایدز نیز به جهان ثابت کرد که انحصارگرایی بسیاری از شرکتهای زیست پزشکی و دارویی در جهان، یکی از مهمترین و بارزترین نشانهای سرمایه داری در پزشکی بوده است. بنابراین ما رویش قارچ گونهای را در آینده نزدیک از انواع داروهای ضد کرونا در بازارهای رسمی و غیر رسمی دارویی داخلی شاهد خواهیم بود.
این راهحلهای درمانی که بخش مهم آن، با هدف آرام ساختن التهاب جامعه، و اطمینان مردم از کارکرد درست و به موقع نظام سلامت است، با همکاری مافیای رسانهای، به ساخت اطمینان کاذب جامعه میاندیشد و آن را از طریق اخبار ارتقای وضعیت پزشکی برای کرونا و یا کشف داروهای ضد کرونا، بازتولید میکند.
از سوی دیگر در شرایطی که نظام بهداشت و سلامت دچار بحران غیرقابل پیشبینی شده، وتعداد قابل توجهی از مردم در قرنطینه خانگی به سر میبرند، فشار در خانه ماندن برای افراد، منجربه افزایش قابل توجه تجارت الکترونیک میشود که مردم برای نیازهای خود به آنها متکی هستند و فرصت خوبی را برای افرادی در بازارهای سیاه فراهم میکند. سودجوییهای بازار، تبلیغات قابل توجهی از تجهیزات پزشکی، ماسکهای تقلبی، اسپریهای کروناویروس و در نهایت داروی کرونا ویروس سنتی و شیمیایی در برندهای مشابه برند اصلی در بسیاری از بازارهای سیاه به فروش میرود. در حوزۀ تجهیزات پزشکی و دارویی علاوه بر وجود داروها تقلبی کرونا، فروش داروهای تقلبی دیگری در سایتهای فروش دارو نیز بالا میرود. سازمان جهانی بهداشت گزارش میدهد که همزمان با بروز پاندمی کرونا ویروس، فروش داروهای تقلبی مرتبط با درمان این بیماری نیز در جهان افزایش یافته است.
سازمان دیدبان جهانی از ضبط بیش از ٣۰۰هزار بسته داروهای تقلبی و یا قاچاق توسط پلیس بینالملل طی تنها یک هفته در اواخر مارس ٢۰٢۰خبر میدهد، این داروها، شامل داروهای ضد افسردگی، ویتامینها، داروهای ضد بارداری، مسکنها و قرصهای مراقبت پوست؛ (داروهای مرتبط با سبک زندگی و نیازهای مردم در دوران قرنطینه)،[٢] همچنین بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت تنها در مدت یک هفته پس از آنکه سازمان جهانی بهداشت شیوع کرونا ویروس را یک همه گیری اعلام کرد اینترپل از ۱۲۱مورد دستگیری در ۹۰کشور و کشف و ضبط مواد دارویی خطرناک به ارزش بیش از ۱۴میلیون دلار خبر داد.
در ایران نیز افزایش فروش داروی تقلبی کرونا همزمان با شروع آزمایشات بالینی آن، موجب ایجاد التهاب در فضای دارویی شده و با گسترش اخبار رسانهای آن مبنی بر تاییدات بالینی دارو، شائبه درمان بیماری در جامعه ایجاد و بازارهای جانبی آن را افزایش داد. ضمن اینکه شرکتهای تولید کننده اصلی این دارو در چین و ژاپن علیرغم مسائل تجاری و تعارضات بین المللی، از فرصت سرمایهگذاری و رسانهای آن برای بالابردن ارزش سهام خود استفاده کردند[٣].
امروز بر همه آشکار است که اگر سیستمهای مراقبت و بهداشتی بر پیشگیری یعنی؛ فراهم کردن ماسک، ضد عفونی و شویندههای بهداشتی تمرکز کنند، مهمترین رسالت خود را انجام میدهند.
در نتیجه، تکیه بر رویکردهای بهداشتی و سلامتی صرف، سلامت را به میانجی ساختارهای کلان در شکلی از شرایط بحرانی و اورژانسی قرار داده و با دست نهادن بر سلامت به مثابه نوعی ابژه بیرونی که لزوماً تحت حمایت سازمانهای پزشکی است، آن را از پرداختن به عوامل دیگر مهم اجتماعی دور میسازد. این شرایط مسیر را برای بازار فراهم می کند تا چیزهایی به شکل کالاهای مصرفی خرید و فروش شود؛ و ارزشهای بازار ارزشهای دیگر را که باید حفظ شود، از میدان به در می کند[۴] و افرادی نیز از محدودیتهای شرایط اجتماعی سوء استفاده میکنند.
آرام سازی جامعه از طریق ایجاد بسترهای اخلاقی بیشتر برای فعالیت شرکتهای بزرگ زیست پزشکی و دارویی و نظارت بر آنها توسط قوانین و پروتکلهای مهم، میتواند تا حد زیادی از مشکلات بعدی این اپیدمی بکاهد. به نظر میرسد رویکرد سلامت و بهداشت در نظام مراقبت کننده در اپیدمی کرونا بیشتر باید با رویکردهای اجتماعی و اخلاق محور ترکیب شود.
منبع: وبسایت جامعهشناسی و پزشکی و سلامت
پانوشت:
[١] https://www.statnews.com/٢۰٢۰/۰۴/۰٩/pfizer-coronavirus-testing-fall/
[۴] ایده مایکل سندل در کتاب آنچه با پول نمی توان خرید